eitaa logo
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
7.4هزار دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
5.2هزار ویدیو
327 فایل
'بِسم‌ِربِّ‌المَـہـدے‧عج‧🌸' مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه‌ نمےگیریم✌️🏿 #شہید‌جھادمغنیھ🎙✨ ولادٺ🌤:2مه1991طیردبا،لبنان" عࢪوج🕊:18ژانویه‌2015‌قنیطره،سوریه" نام‌جھادے📿:جوادعطوے" پشتِ‌‌سنگر↶ 『 @jihaad313 』 . . #این‌خانه‌منتظرپسر‌زهرااست♥️:)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
𖧧 . . شِفت الجنّة مرتَین مرة بعیونها مرة بِضحكتِـها بھشـت‌ را دو بـٰار دیـدم یک‌ بـٰار در چشمـٰانـش ویک‌ بـٰار در خنـده‌اش‌🌸 :) ـــــ ــ روزتون شہدایی . .𓏲࣪ ִֶָ
امانت های زندگی من 12.mp3
12.3M
۱۲ 📿 شعائر الهی ؛ تمام آنچه در زمین، رنگ و بوی ویژه‌ای از خدا دارند و رنگِ تقدّس گرفته‌اند؛ امانتی الهی‌اَند که رعایت حدودِ این امانات سخت‌تر از دیگر امانتها می‌باشد! مراقب باشیم⛔️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎀 🎀 🌸🌸 انگار کربلا برپا شده بود من و بچه هایم کنار اهل بیت بودیم. زینب فعالیت های انقلابی اش را در مدرسه راهنمایی شهرزادِ آبادان شروع کرد. روزنامه دیواری می‌نوشت سر صف قرآن می خواند با کمونیست ها و مجاهدین خلق جر و بحث می‌کرد و سر صف شعرهای انقلابی و دکلمه می خواند. چند بار با دخترهای گروهکی مدرسه درگیر شد و حتی یکی دو بار زینب را کتک زدند. مینا و مهری در دبیرستان سپهر درس می خواندند بعد از انقلاب اسم دبیرستان شان به صدیقه رضایی تغییر کرد. آنها دبیرستانی و چند سال بزرگتر از زینب بودند .به همین خاطر آزادی بیشتری داشتند. من تا قبل از انقلاب اجازه نمی‌دادم دختر ها تنها جایی بروند زمستان‌ها برای مینا و مهری سرویس می گرفتم که مدرسه بروند شهلا و زینب را هم خودم یا پسرها می‌بردیم و می‌آوردیم. قبل از انقلاب به جامعه و به محیط اطراف اعتماد نداشتم همیشه به دخترها سفارش می‌کردم که مراقب خودشان باشند و با نامحرم حرف نزنند امام که آمد همه چیز عوض شد. از بابت جامع خیالم راحت شد دیگر جلوی بچه‌ها را نمی گرفتم دلم می خواست بچه ها به راه خدا بروند و خدمت کنند. چندتا از دانشجوهای دانشکده نفت آبادان به اسم علی زارع و علی غریبی و آقای مطهر در دبیرستان سپهر کلاس تفسیر قران سیاسی و اخلاق گذاشتند. مینا و مهری به این کلاس ها می رفتند آنها به کلاس اخلاق آقای مطهر علاقه بیشتری داشتند. آقای مطهر برای آنها حرف های قشنگی می‌زد و کاری کرده بود که بچه‌ها دنبال برنامه‌های خود سازی بروند. زینب آن زمان در دوره راهنمایی درس می‌خواند از مینا خواست که همه درس ها و حرف های آقای مطهر را کلمه به کلمه برایش بگوید. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ」
قنیطره هم اشغال شد جایی که جهاد به آرزویش رسید و اما اینک ما علاوه بر پدرکشتگی برادرکشتگی هم با شما داریم تا در بازپس‌ گیری، انقام خون پدر و برادرمان را بگیریم به قول آقامون زیر پای ما لگد مال میشید .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
'🌿' : شهید سلیمانی به هر دو حُسنیین رسید ، هم پیروز شد هم به شهادت رسید ، یعنی خدای متعال کِلتَا الحُسنَیَین را به این شهید عزیز داد . 📃⃟🔗| 🎙" ـ ـ ـ ـ ــــــــــــــ ـ ـ ـ ـ 「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ」
5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕯🔗_
بی تو …
بهار قسمت مردم نمی‌شود ،
هادی
اگر تویی کسی گم نمی‌شود ..
🪔 🥀
🪔📎 _ ~آنها با هم لبنان را آزاد کردند با هم غزه را آزاد کردند … سوریه را با هم آزاد کردند … آنها با هم به دفاع از یمن کمک کردند و حالا آنها در بهشت هستند . ‌‌‌🧷"