🌟 #عکس_نوشته | #کلام_شهید
🔻 ابراهیم می گفت؛
خوشگل ترین شهادت را می خواهم! اگر جائی بمانی که دست احدی به تو نرسد، کسی هم تو را نشناسد، مولا هم بیاید سرت را به دامن بگیرد، این خوشگل ترین شهادت است.
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
#خانه_شهداء
#کلام_شهید🥀
◽️اگر ما در راه امام زمان (عج) نباشیم بهتر است هلاک شویم و اگر در راه امام زمانمان استوار بمانیم بهتر است آرزوی شهادت کنیم، زیرا شهادت زندگی ابدی است. امام زمان(عج) غریب است. نباید آقا را فراموش کنیم، زیرا آقا هیچ وقت ما را فراموش نمی کند و مدام در رحمت دعای خیرش هستیم».
#شهید_سجاد_زبرجدی🕊⚘
شهداچسم وچراغ این ملتند
یادشون دریادها
راهشون به لطف الهی مستدام
🕊🕊🕊🕊
🔰 #خاطرات_شهدا | #عشق_به_ولایت
🔻همه امید و اعتقاد این مرد بزرگ بعد از خدا، به امام خمینی بود. به یاد دارم در بحث انتصاب او به سمت اولین رئیس ستاد مشترک بعد از انقلاب آن آقایان (لیبرال ها) در شورای انقلاب به شدت با این انتصاب مخالف بودند. در اوایل گرفتن این مسئولیت، یک شب به خانه ما در تهران نو آمد. از آنجا که از دهه سی با هم رفیق بودیم و هر دو در سال ۳۷ به اتهام طراحی کودتا علیه رژیم شاه دستگیر، زندانی و تا پیروزی انقلاب تحت نظر ساواک خانه نشین شدیم، زبان همدیگر را خوب می فهمیدیم. از او پرسیدم چطور شد با وجود مخالفت آقایان دولت موقت این پست را به تو دادند؟ خندید و گفت: فلانی تو که میدانی من یک سربازم و اهل ریاست نیستم، دستور امام خمینی بود که آقایان را سر جایشان نشاند و بار جمع و جور کردن ارتش برای انقلاب را به دوش من انداخت.
🌷شهید سپهبد محمد ولی قرنی🌷
💬راوی: سرلشکر منصور طالب زاده
#سالروز_شهادت
🌹شهادت سپهبد قرنی اولین رییس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی/3 اردیبهشت 1358
♦️شهید قرنی در سال 1292 شمسی متولد و از ابتدای کار در ارتش، فعالیت علیه رژیم طاغوت را آغاز کرد. در سال 1337 با عده ای از همکاران خود طرح یک کودتا را علیه رژیم ریخت که بنا به دلایلی کشف شد و به سه سال زندان محکوم شد. سپهبد قرنی پس از آزادی از زندان به فعالیت های خود ادامه داد و در جریان 15 خرداد 1342 پس از دیدار با آیت الله میلانی مجددا دستگیر و به سه سال زندان محکوم شد. به دنبال پیروزی انقلاب، سپهبد قرنی به سمت اولین رییس ستاد مشترک ارتش منصوب شد.
♦️ در شرایطی که عده ای از گروهک های سیاسی به بهانه وضعیت گذشته ارتش شاهنشاهی خواستار انحلال ارتش بودند شهید قرنی تحت فرماندهی امام راحل انجام امور ارتش را بر عهده گرفت و در روز 24 بهمن 57 با حضور در دفتر ریاست ستاد ارتش خطاب به حاضران گفت:"ارتش شاهنشاهی که می گفتند از مجهزترین ارتش های دنیاست و شاید هم از لحاظ وسایل و تجهیزات چنین بود, از آنجا که ایمان و اعتقاد نداشت, ظرف چند ساعت متلاشی شد. افراد ارتش اولا باید مومن باشند , ثانیا آرمان آنها حفظ استقلال میهن باشد نه حمایت از یک فرد" .
♦️ شهید قرنی، فعالیت خود را برای تصفیه و بازسازی و توان مکتبی بخشیدن به ارتش آغاز کرد اما با خشم گروههای چپی و منافقین مواجه شد و از جمله به تصرف پادگان سنندج اقدام کردند که با مقاومت شدید شهید قرنی مواجه شد. پس از این جریان، تنش ها و مخالفت هایی ایجاد شد و گروهک ها با تبلیغات منفی سعی کردند که دولت موقت را وادار به برکناری رییس ستاد ارتش کنند. سرانجام مهندس بازرگان نخست وزیر دولت موقت در 6 فروردین 1358، ایشان را از ریاست ستاد ارتش برکنار کرد. سپهید قرنی در روز سوم اردیبهشت 1358 در منزل خود توسط چند تروریست از گروهک ضاله فرقان به شهادت رسید.
🔰 #کلام_شهید | #شهادت
🌟شهید سپهبد محمد ولی قرنی: شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه آگاهی، منطق و شعور و بیداری خویش آن را انتخاب می کند.
🌹قرنی و همفکرانش در زمان شاه دستگیر و محاکمه شدند. در آغاز صحبت از اعدام قرنی بود، ولی بنا به عللی او را به اخراج از ارتش و سه سال حبس محکوم کردند. وی در اسفند 1339 از زندان آزاد شد. ایشان به دلیل همکاری با جریان نهضت امام خمینی مجدد به زندان رفت. شهید قرنی در جریان انقلاب به نیروهای انقلابی پیوست و به هنگام شکلگیری و گزینش اعضای شورای انقلاب از سوی امام خمینی به عضویت این شورا انتخاب شد. پس از پیروزی انقلاب، بلافاصله، در روز 23 بهمن، ضمن اعاده به ارتش با درجه سرلشکری به عنوان رئیس ستاد ارتش انقلاب، با حکم امام خمینی منصوب شد. شهید قرنی شخصیتی بود که نه تنها در تثبیت موقعیت ارتش در نظام جمهوری اسلامی نقش کلیدی داشت بلکه با شهامت و ایستادگی در مقابل طرحهایی که در جهت فروپاشی ارتش مطرح میشد ایستاد و به ارتش هویت داد و به همین خاطر خاری در چشم دشمنان شد و در نهایت در روز سوم اردیبهشت 1358 به دست گروهک تروریستی فرقان شهید شدند...
کتاب فاتحان قله های عاشقی, ناصر کاوه
روایتی از زندگی امیر سپهبد, شهید سید محمد ولی قره نی
#رهبر_معظم_انقلاب: شهید برونسی از عجایب و استثناهای انقلاب اسلامی است.
🔰#کلام_شهید | #راهیان_نور
🔻خدايا!
اگر میدانستم با مرگ من يک دختر در دامان حجاب میرود، حاضر بودم هزاران بار بميرم تا هزاران دختر دردامان حجاب بروند.
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌷
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
🌷 سال نمای زندگی شهید علی ماهانی
۱۳۳۶؛ (مهر) ولادت در کرمان
۱۳۵۵؛ اخذ مدرک دیپلم در رشته برق
۱۳۵۶؛ اعزام برای خدمت در ارتش برای مبارزه با رژیم از درون ارتش
۱۳۵۷؛ دستگیری در پادگان کازرون به جرم پخش اعلامیه های امام.
۱۳۵۷؛ (بهمن) آزادی از زندان با تسخیر پادگان توسط نیروهای انقلابی
۱۳۵۹؛ اعزام به کردستان برای مبارزه با کردهای جدائی طلب
۱۳۵۹؛ (۲۸ آبان) مجروحیت از ناحیه فک پائین و بستری شدن در بیمارستان شهید مصطفی خمینی
۱۳۶۱؛ (مهر) مجروحیت از ناحیه دست چپ و پای راست در عملیات بیت المقدس که منجر به قطع عصب دست چپ وی شد.
۱۳۶۱؛ بعد از عملیات رمضان مسئول مخابرات لشکر ۴۱ ثار الله کرمان شد.
۱۳۶۲؛ (۸ مرداد) شهادت؛ مهران، در عملیات والفجر ۳
۱۳۷۶؛ بازگشت بقایای پیکر به کرمان
مزار: گلزار شهدای کرمان
#یک_مورد_کنار_کارون....
🌷علی از چهرههایی بود که حجاب از جلوی او برداشته شده بود و من این را حس میکردم. یعنی ارتباط معنوی او با خدا اینقدر نزدیک بود که خیلی از حجابهای مادی که آنطرفتر را نمیتواند ببیند از جلویش برداشته شده بود و چند مورد را دیدم و بچهها که همراه او بودند تعریف میکردند: یک مورد کنار کارون بود، بچهها....
🌷بچهها مشغول شستن پتو بودند، علی آقا لب کارون نشسته بود و بچهها پتوهای مخابرات را میشستند و علی حاجبی هم کنارش نشسته بود. علی آقا همین که بچهها مشغول بودند و هوا هم گرم بود گفت اگر هندوانه خنکی بود خیلی میچسبید به خدا قسم به اندازه یک نگاه برداشتن از علی، یک هندوانه بزرگ را آب میآورد و شاید به خنکی و شیرینی آن هندوانه هیچکس نخورده بود.
📌 *درس زندگی از رزمنده مجروحی که در معبر ، آب را به دیگران داد و با لب تشنه شهید شد*|👇
🔹️ معرفی *شهید علی ماهانی* از فرماندهان لشکر ۴۱ ثارالله توسط *شهید حاج قاسم سلیمانی*
🔹️ ماجرای شهیدی است که هموار دست و پای زخمی و مجروح خودش را پنهان می کرد.
◇ وقتی در معبر مین گیر افتاد، آب آوردند و *شهید ماهانی* گفت به فلانی بدهید، برگشتند بازهم گفت فلانی هم هست و در آخر که برگشتند، آب بود ولی *علی شهید شده بود*
#کلام_شهید
راهراکهانتخابکردی
دیگرمالخودتنیستی!
اگرقراراستدردبکشی،بکش!ولی
آهونالهنکناگرآهونالهکردی؛
متعلقبهدردی،نهبهراه...
رختها رو جمع کردم توی حیاط تا وقتی برگشتم بشورم .
وقتی برگشتم ، دیدم علی از جبهه برگشته و گوشه حیات نشسته و رختها هم روی طناب پهن شده !
رفتم پیشش و گفتم :
الهی بمیرم برات مادر !
تو با یه دست چطوری این همه لباس رو شستی ؟!
گفت : مادر جون ،
اگه دو تا دست هم نداشتم ،
باز وجدانم قبول نمیکرد من خونه باشم و تو زحمت بکشی .
🌷کتاب کشکول خاطرات دفاع مقدس🌷ناصرکاوه
🌹خاطره ای به یاد سردار شهید علی ماهانی برادر شهید محمود ماهانی