eitaa logo
جهاد تبیین
19.2هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
7هزار ویدیو
335 فایل
جهاد تبیین *مطالبه گری* آرمانهای امام خمینی ره ، انقلاب شهداء عزیزمان ، منویات رهبر عزیزمان و ارائه تحلیل های روز سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و بین المللی بمنظور روشنگری و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
سوره مبارکه از کتاب ترجمه خواندنی قرآن
سوره مبارکه از کتاب تفسیر یک جلدی مبین
181-anfal-ta-1.mp3
3.36M
سوره مبارکه بخش اول مفسر: استاد قرائتی
181-anfal-ta-2.mp3
4.04M
سوره مبارکه بخش دوم مفسر: استاد قرائتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با کلیک بر روی آدرس زیر، زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی را دنبال کنید👇 http://naserkaveh.com/%d8%a7%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%87%db%8c%d9%85-%d9%87%d8%a7%d8%af%db%8c/ ارادتمند: ناصرکاوه
16.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکی از شهدای ورزشکاری است که می‌تواند الگوی جامعه ورزش باشد؛ شهید بزرگواری که جوانمردی و پهلوانی را نه در حرف، بلکه در عمل معنا کرد و در نهایت جانش را برای دفاع از آب و خاک کشورمان فدا کرد... 🌷ماجرای عجیب کشتی گرفتن👈 پهلوان شهید، ابراهیم هادی👌
👇 بود😍 باشگاه کشتی بودیم که یکی از بچه‌ها به ابراهیم گفت: «ابرام جـون! تیپ و هیکـلت خیلی جالـب شده😍. توی راه که می‌اومدی, دو تا دختر پشت سرت بودند و مرتب از تو حرف می‌زدند🙂» بعد ادامه داد: «شلوار و پیرهن👕 شیک که پوشیدی، ساک ورزشی هم که دست گرفتی، کاملاً معلومه ورزشکاری😅!» ابراهیم خیلی ناراحت شد. رفت توی فکر. اصلا توقع چنین چیزی را نداشت. جلسه بعد که ابراهیم را دیدم خنده‌ام گرفت😄؛ پیراهن👕 بلند پوشیده بود و شلوار گشاد! به جای ساک ورزشی هم کیسه پلاستیکی دست گرفته بود. تیپش به هر آدمی می‌خورد غیر از کشتی‌ گیر. بچه‌ها می‌گفتند: «تو دیگه چه جور آدمی هستی! ما باشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم. بعد هم لباس تنگ بپوشیم. اما تو با این هیکل قشنگ و رو فُرم، 😭آخه این چه لباس هائیه که می پوشی؟!» ابراهیم به این حرف ها اهمیت نمی داد و به بچه ها توصیه می کرد: 😊«ورزش اگه برای خدا باشه، عبادته؛ به هر نیت دیگه‌ای باشه، فقط ضرره».💜شهید_ابراهیم_هادی🌺 کتاب سلام بر ابراهیم، ص41 🌺کرکری شهید ابراهیم هادی با شهید رضا هوریار 👆در والیبال:👇 💥اردیبهشت سال 1359 بود. در کنار مدرسه ما مدرسه ابوریحان بود. (شهید) ابراهیم هادی هم آنجا معلم ورزش بود... رفته بودم به دیدنش. کلی با هم صحبت کردیم. شیفته مرام و اخلاق ابراهیم شدم. آخر وقت بود. گفت:👇 تک به تک والیبال بزنیم!؟ خنده ام گرفت. من با تیم ملی والیبال به مسابقات جهانی رفته بودم وخودم را صاحب سبک می دانستم.😄 و حالا این آقا می خواد...! گفتم باشه. توی دلم گفتم: ضعیف بازی می کنم تا ضایع نشه!😊 💥سرویس اول را زد...آنقدر محکم بود که نتوانستم بگیرم! دومی، سومی و... 😇 رنگ چهره ام پریده بود. جلوی دانش آموزان کم آوردم! ضرب دست عجیبی داشت. گرفتن سرویس ها واقعا مشکل بود. امتیاز بعدی و بعدی و....😵 💥 نگاهی به من کرد. این بار آهسته زد. امتیاز اول را گرفتم. امتیاز بعدی و بعدی و... می خواست ضایع نشم. عمدا توپ ها را خراب می کرد! رسیدم به ابراهیم. بازی به دو شد و آبروی من حفظ شد!...👌 توپ را انداختم که سرویس بزند. توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدایی آمد. الله اکبر..... ندای اذان ظهر بود. 💥 توپ را روی زمین گذاشت و رو به قبله ایستاد وبا صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. در فضای دبیرستان صدایش پیچید. بچه ها رفتند عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه.... او مشغول نماز شد. همانجا داخل حیاط. بچه ها هم پشت سرش ایستادند...😊 جماعتی شد داخل حیاط. همه به او اقتدا کردیم... نماز که تمام شد برگشت به سمت من. دست داد و گفت:👇 🍁 آقا رضا رقابت وقتی زیباست که با رفاقت توأم باشد. راوی: شهید رضا هوریار منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 🚩 ‌‌ 💞 شهید ابراهیم هادی هر وقت اسم مادر سادات به زبان می آورد بلافاصله میگفت: سلام الله علیها... یکبار در زورخانه مرشد بخاطر ایام فاطمیه شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا کرد.ابراهیم همینطور که شنا میرفت باصدای بلند گریه می کرد و آنقدر گریه کرد که مرشد مجبور شد شعرش را تغییر دهد. روزی که از بیمارستان مرخص شد حدود ۸ نفر از رفقایش حضور داشتند ابراهیم گفت وسط اتاق پرده بزنید تا خانم ها نیز بتوانند بیایید می خواهم روضه حضرت زهرا بخوانم... 🌷امشب شهادت نامه عشاق امضا مي شود... فردا ز خون عاشقان اين دشت دریا مي شود امروز روز پنجم است که در محاصره ایم... آب را جیره بندی کرده ایم نان را جیره بندی کرده ایم عطش همه را هلاک کرده جز شهدا را که حالا در کنار هم در انتهای کانال خوابیده اند... شهدا دیگر تشنه نیستند.فدای لب تشنه ات ای پسر فاطمه... 🌷عملیات والفجر مقدماتی ۱۷ الی ۲۲ بهمن ماه ۱۳۶۱ 🌷 شب ٢٢ بهمن 💥پیش بینی شهید ابراهیم هادی درباره کاروان های اربعین👇 🌟اوایل جنگ بود و مرزها دست عراق بود .در ارتفاعات گیلان غرب بودیم .با حسرت به ابراهیم گفتم :👈 یعنی میشه مردم ما راحت از این جاده عبور و به شهر خودشون برن؟ 💗ابراهیم هادی گفت : چی میگی! روزی میاد که از همین جاده مردم ما دسته دسته به کربلا سفر میکنند... 🌷برشی از زندگی شهید ابراهیم هادی🌷
❆﷽❆ سلام دوستان✋ هستم😊 دراول اردیبهشت سال 1336درمحله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان به دنیااومدم🌸حالا میخوام از خودم براتون بگم😊چهارمین فرزند خانواده بودم با این حال پدرم به من علاقه خاصی داشت.😍من نیز منزلت پدرم را بدرستی شناخته بودم. پدری که باشغل بقالی توانسته بود فرزندانش را یه بهترین نحو تربیت کند😇در سن نوجوانی بودم که طعم تلخ یتیمی را چشیدم😔 .از آنجا بود که همچون مردان بزرگ زندگیم را پیش بردم. دوران دبستان به مدرسه طالقانی میرفتم!دبیرستان هم در مدارس ابوریحان و کریم خان!!😊 سال۵۵ بود که تونستیم دیپلم ادبی بگیرم😊 از همان سال مطالعات غیر درسی را هم شروع کردم🌸 حضورم درهیئت جوانان وحدت اسلامی😊 وهمراهی وشاگردی استادی نظیر علامه محمد تقی جعفری بسیاردر رشد شخصیتیم موثر بود. در دوران پیروزی انقلاب شجاعت های بسیاری از خودم نشان دادم☺️همزمان با تحصیل به کار در بازار تهران مشغول بودم 🏃پس از انقلاب در سازمان تربیت بدنی و بعد از آن به آموزش پرورش منتقل شدم همچون معلمی فداکار به تربیت فرزندان این مرز وبوم مشغول شدم😍‍ راستی اهل ورزش بودم😇با ورزش پهلوانی یعنی ورزش باستانی شروع کردم دروالیبال وکشتی بی نظیر بودم😃 هرگز در هیچ میدانی پاپس نکشیدم ومردانه می ایستادم.پائيز سال شصت و يك بار ديگر  عازم مناطق عملياتي شديم. اين بار نَقلهمه مجالس توسل هاي مم به حضرت زهرا (س) بود، هر جا مي رفتيم حرف از ابراهيم بود. به منطقه سوماركه رفتيم و به هر سنگري كه سر مي زديم از من مي خواستن كه براي اونها مداحي كنم و از حضرت  زهرا (س) بخونم. 💞در عملیات والفجر مقدماتی در بهمن ماه ۱۳۶۱ در فکه پنج روز به همراه بچه های گردان کمیل و حنظله در کانال های فکه با بچه ها های مظلوم کردان کمیل، مقاومت کردیم ولی تسلیم نشدیم.✊ تا اینکه سرانجام در ٢٢بهمن سال ۶١ بعد فرستادن باقی مونده بچه ها به عقب ، با خدای خودم، تنهای تنها شدم💕 🌹من همیشه ازخدا میخواستم گمنام باشم🌹 اے شـــღــید گمنام!! ما گمنام ترین گمنامان عالم امکانیم پس اے شـــღــید!! برایمان حمدے بخوان که تو زنده اے و ما مرد. 🌷شهدای گمنام 🌷ما به عشق و امام و شهدا، با خانواده و دوستان، در راهپیمایی ۲۲ بهمن جهت شادی قلب امام زمان(عج) و بزرگداشت آرمانهای امام، رهبری و شهدا و ناراحتی و ناامیدی دشمنان جمهوری اسلامی ایران، حتما شرکت خواهیم کرد👌
📌 ابراهیم هادی و شهدای گردان کمیل در ۲۲ بهمن سال ۶۱ تاپای جان ایستادند که ما امروز پای انقلاب بمانیم 🔹️ ابراهیم هادی را این روزها همه می شناسند ، شهید هادی دروالفجر مقدماتی، پنج روز به همراه بچه های گردان کمیل و حنظله در کانال های فکه مقاومت کردند اما تسلیم نشدند. ◇ سرانجام در ۲۲ بهمن سال ۶۱ بعد از مقاومت جانانه ، تنهای تنها با خدا همراه شدند و دیگر کسی آنها راندید. ◇ ابراهیم همیشه از خدا می خواست گمنام بماند. چرا که گمنامی صفت یاران خداست. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. ◇ ابراهیم سالهاست که گمنام و غریب در فکه مانده تا خورشیدی برای راهیان نور باشد. 🔹️ بخشی از وصیت نامه شهید ابراهیم هادی: ◇ خدایا تو را گواه می‌گیرم که در طول این مدت از شروع انقلاب تاکنون هر چه کردم برای رضای تو بوده وامیدوارم این جان ناقابل را در راه اسلام عزیز بپذیری. ◇ خدایا هر چند از شکستگی‌های متعدد استخوان‌هایم رنج می‌برم،‌ ولی اهمیتی نمی‌دادم؛ به خاطر این‌که لطف و رحمت تو را نسبت به آن‌هایی که خالصانه در این راه گام نهاده‌اند، را دیده‌ام. ◇ خدایا،‌ هر کس تو را شناخت، عاشقت شد و هر کس عاشقت شد، دست از همه چیز شسته و به سوی تو می‌شتابد و این را به خوبی در خود احساس کردم و می‌کنم. ◇ به مردم و مسئولین تذکر می‌دهم که همیشه در جهت اسلام و قرآن بوده باشید و هیچ مسئله و روشی شما را از هدف و جهتی که دارید، منحرف ننماید. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 هرساله می‌آمد تا از این دفاع کند. ◇ : «امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است... بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند.» 📎 پ.ن فیلم: آخرین راهپیمایی شهید حاج قاسم سلیمانی در ۲۲ بهمن ۹۷ 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada