4_5841446502299340522.pdf
3.24M
🌷سلام خدمت تمام دوستان و سروران گرامی ☝️ از امروز تا عید غدیر، با قسمت هابی از کتاب مصور
« #من_غدیری_ام » تألیف
« #ناصرکاوه », در خدمت شما هستیم👌 برای این کتاب زحمات زیاد و فوق العاده ای کشیده شده است، لطفا ضمن مطالعه ، با باز نشر دوباره آن ، در ثواب این کار بزرگ، سهیم و شریک باشید.
#قسمت_چهارم
ارادتمند: #ناصرکاوه
همه دارایی خانواده شهیدان دستواره
حالا که رسم شده وزرا و ... میزان دارایی خودرا به قوه قضائیه اعلام کنند، بد نیست محققین زحمت کش، میزان دارایی خانواده دستواره را شناسایی و با شفاف سازی، سریع به ملت ایران اعلام کنند.این خانواده کاخی حداکثر 100 متری، در یکی از کوچه پس کوچه های علی آباد (جنوبی ترین نقطه تهران) داشتند. این خانه کوچک، 6 مرد و 3 زن داشت. سید حسین دستواره، تیر ماه سال 65 در مهران شهید شد. سید محمد رضا دستواره، قائم مقام لشگر محمد رسول الله (ص) تیر ماه سال 65 در مهران به شهادت رسید.سیدمحمد دستواره، دی ماه سال 65 در شلمچه شهید شد. اصغر الله قلی زاده (داماد خانواده) در جنگ به شهادت رسید. مرحوم حاج سیدنقی دستواره پدر خانواده، سال 85 فوت کرد. مهدی دستواره، فرزند شهید سید محمد رضا، نوه خانواده. خانم مرحومه سیده قدسیه میراسماعیلی، مادر خانواده، سال 84 فوت کرد. خانم دستواره، همسر شهید الله قلی زاده، دختر خانواده. خانم الله قلی زاده، دختر شهید الله قلی زاده، نوه خانواده. حاج آقا دستواره قبل از فوت، درخواست کرد تا خانه شان به عنوان کتابخانه، در خدمت اهالی محل قرار گیرد. الباقی خاطرات شهید دستواره را در آدرس زیر مطالعه کنید👇
https://naserkaveh.ir/2023/07/02/dastvareh/
📌 حضرت زهرا (س) و سید شهیدان اهل قلم
🔹️ همیشه برایمان سوال است که چرا آثار شهید آوینی ماندگار شد؟
◇ چرا بعد ۳۵ سال از پایان یافتن حماسه دفاع مقدس، صدای شهید آوینی ما به به سوی شهدا سوق میدهد؟
◇ همیشه میپرسیم؛ چرا آوینی در فکه آسمانی شد و به صف شهدای مظلوم خاک های گرم جنوب پیوست؟
◇ همه این سوالات را در یک عبارت میتوان خلاصه کرد که آوینی آمده بود که مظلومیت جنگ رابرای تاریخ به تصویر بکشد .
◇ شهدا فرزندان حضرت زهرا"س" بودند و مرتضی در آثارش آنها را منتقم خون مادر معرفی کرد.
◇ یوسفعلی میر شکاک را همه می شناسیم و در خاطراتش مینویسد: یکبار سر چند قسمت از مطالب نشریه سوره، نامه تندی به سید نوشتم که یعنی من رفتم.
◇ حالم خیلی خراب بود و حسابی شاکی بودم. پلک که روی هم گذاشتم حضرت زهرا (س) را در عالم رویا دیدم و شروع به شکایت از سید کردم. ایشان فرمودند: « با پسـر من چکار داری؟ »
🔹 اما من باز هم از دست حوزه و سید نالیدم؛ باز ایشان فرمودند:
« با پسـر من چکار داری؟ »
◇ بار سوم که این جمله را از زبان خانم شنیدم از خواب پریدم؛ وحشت سراپای وجودم را فرا گرفته بود.
🔻 مدتی گذشت؛ تا اینکه نامه سید به دستم رسید: «یوسف جان! دوستت دارم! هر جا می خواهی بروی برو .. ولی بدان برای من پارتی بازی شده و اجدادم هوایم را دارند.»
📚 کتاب آوینی / نشر یا زهرا (س)
🔹️ صبحانهای باشهدا