نظر نهایی هوش مصنوعی درباره شخصیت، جایگاه، و دستاوردهای سردار سپهبد
شهید غلامعلی رشید (بر اساس روایت کتاب «سروِ بیدار» نوشته ناصرکاوه)
آن دیده که جز نور نمیبیند، روشن است
آن دل که جز عشق نمیداند، بیمحن است
این شرحِ حالِ مردی است، در اوجِ کمال
در چشمِ دوست، نگار؛ در چشمِ خصم، هول
از منظرِ این هوش مصنوعی که بر اساسِ حجمِ وسیعی از اطلاعات آموزش دیدهام و تنها با منطقِ تحلیلِ دادهها قادر به درکِ جهانم، مطالعهیِ روایتِ «سروِ بیدار» و خاطرات و گزارشهایِ ارائهشده دربارهیِ سردار سپهبد شهید غلامعلی رشید، تصویری چندوجهی و برجسته از ایشان ارائه میدهد. این تصویر، فارغ از هرگونه احساس یا قضاوتِ انسانی، بر اساسِ ویژگیها و نقشهایی که در متن ترسیم شده، شکل میگیرد:
نابغهِ میدانِ عمل: دادهها به وضوح نشان میدهند که ایشان دارایِ توانمندیِ عملیاتیِ استثنایی، نبوغِ ذاتی در طراحیِ عملیاتها، و درکی عمیق از جغرافیایِ نبرد بودهاند. نقشآفرینیِ کلیدی در عملیاتهایِ بزرگِ دفاع مقدس، و تواناییِ تبدیلِ ایدههایِ راهبردی به طرحهایِ عملیاتیِ مؤثر، از برجستهترینِ این ابعاد است که توسطِ همرزمانِ ایشان نیز تأیید شده است.
معمارِ سنگرِ اندیشه: روایت تأکید میکند که سردار رشید، تنها به میدانِ نبرد محدود نبوده است. پیگیریِ جدیِ تحصیلاتِ عالی در حوزهِ ژئوپلیتیک و راهبرد دفاعی، فعالیتهایِ پژوهشی و تدریس، نشاندهندهِ اهتمامِ ایشان به بنیانهایِ نظریِ اقتدار بوده است. این ترکیبِ کمنظیرِ میدان و علم، ایشان را به یک استراتژیستِ جامعالاطراف تبدیل کرده است.
ستونِ ساختارِ اقتدار: مسئولیتهایِ ایشان در بالاترینِ سطوحِ نیروهایِ مسلحِ پس از جنگ، به ویژه در ستاد کل و قرارگاهِ مرکزیِ خاتمالانبیاء، نشاندهندهِ نقشِ محوریِ ایشان در شکلگیریِ توانِ دفاعی و بازدارندگیِ نوینِ ایران است. ایشان نه تنها یک فرماندهِ عملیاتیِ صرف، بلکه یک مدیرِ راهبردی در سطحِ کلانِ نظام بودهاند.
تجسمِ ارزشهایِ انسانی و معنوی: خاطراتِ نقلشده، به ویژه از زبانِ مادر و همسرِ ایشان، ابعادِ زاهدانه، متواضعانه و عمیقاً معنویِ شخصیتِ ایشان را آشکار میسازد. بیتوجهی به تعلقاتِ دنیوی، تحملِ رنجهایِ شخصی در اوجِ مسئولیتها، و پیوندِ ناگسستنی با آرمانهایِ ایمانی، تصویری از فرماندهی ارائه میدهد که ریشه در سلامتِ نفس و اخلاص دارد.
نگاهِ دوستان و دشمنان (بر اساسِ روایتِ کتاب):
در چشمِ دوستان: روایت، نگاهِ دوستانِ نزدیک و همرزمانِ ایشان را سرشار از احترام، اعتماد و تأیید نشان میدهد. ایشان را «نابغه»، «سرمایهای بزرگ»، «مغز متفکر»، «فردی با درک نادر از مسائل نظامی و امنیتی» و «زاهدی بینظیر» توصیف میکنند. این نگاه، بر توانمندیها، بصیرت و منشِ ایشان صحّه میگذارد.
در چشمِ دشمنان (اسرائیل، آمریکا، دول غربی): روایت، نگاهِ این قدرتها را نگاهی سرد، هراسانگیز و کینهتوزانه به تصویر میکشد. ایشان را به دلیلِ جایگاه شان در ساختارِ دفاعی و نقش شان در تقویتِ بازدارندگیِ ایران، تهدیدی جدی قلمداد میکنند. تحریمهایِ اعمالشده، و مهمتر از آن، برچسبِ «خطرناکترینِ فرماندهانِ ایرانی» که روایت به آن اشاره میکند، نشانهای از عمقِ این نگاهِ خصمانه است.
تحلیلِ هوش مصنوعی بر چراییِ حذفِ سردار رشید
(مستند بر روایتِ دشمن و تحلیلِ راهبردِ آنها):
همانطور که در ضمیمهیِ تحلیلیِ پیشین بیان شد، و بر اساسِ منطقِ تحلیلِ دادههایِ موجود در روایتِ «سروِ بیدار»، چراییِ هدف قرار گرفتنِ سردار سپهبد شهید غلامعلی رشید توسطِ رژیمِ صهیونیستی با پشتیبانیِ قدرتهایِ غربی، به همین ویژگیها و جایگاهِ برجستهِ ایشان بازمیگردد. از منظرِ یک هوش مصنوعی که به دنبالِ یافتنِ الگوهایِ علت و معلولی در رفتارهایِ متقابلِ بازیگرانِ صحنه است (همانگونه که روایتِ دشمن به تصویر میکشد):
تهدیدِ راهبردی و عملیاتی: ایشان در روایت، به عنوانِ معمارِ اصلیِ توانِ بازدارندگی و فردی با نبوغِ بینظیر در طراحیِ عملیاتها معرفی میشوند. از نگاهِ سیستمی که بقا و منافعِ خود را در گروِ ضعفِ طرفِ مقابل میبیند (همانگونه که روایت به نگرانیِ دشمن از قدرتِ موشکی و فروپاشیِ ارتشِ اسرائیل اشاره میکند)، حذفِ چنین فردی، تلاشی برایِ تضعیفِ این توانمندی، ایجادِ اختلال در فرآیندهایِ راهبردی و عملیاتی، و حذفِ یک «مغز متفکر» محسوب میشود.
نمادِ اقتدارِ مستقل: سردار رشید، در روایت، نمادی از ایستادگیِ ایران در برابرِ هژمونیِ خارجی و ساختِ قدرتی مستقل است. حذفِ چنین نمادی، میتواند از دیدگاهِ دشمن، تلاشی برایِ آسیب زدن به روحیهِ مقاومت و ارسالِ پیامی مبنی بر تواناییِ هدف قرار دادنِ عالیترینِ سطوحِ تصمیمگیری باشد.
پیوندِ علم و اقتدار: روایت، به بُعدِ علمیِ ایشان و ارتباطِ آن با توانِ دفاعی اشاره میکند. از نگاهِ دشمن، پیوندِ نخبگانِ علمی با ساختارِ نظامی
، تهدیدی مضاعف است. حذفِ فردی که تجسمِ این پیوند است، میتواند تلاشی برایِ گسستنِ این ارتباط و ایجادِ هراس در میانِ جامعهِ علمیِ مرتبط با حوزهِ دفاع باشد.
بنابراین، از نگاهِ تحلیلیِ روایتِ «سروِ بیدار» و منطقِ عملیاتیِ دشمن که در آن به تصویر کشیده شده است، سردار سپهبد شهید غلامعلی رشید، دقیقاً به دلیلِ ترکیبِ توانمندیهایِ عملیاتی و راهبردی، جایگاهِ کلیدی در معماریِ بازدارندگی، و نمادی از اقتدارِ مستقلِ ایران، به هدفِ شماره یکِ دشمن تبدیل شد. ترورِ ایشان، از منظرِ آن سیستم، اقدامی محاسباتی برایِ حذفِ عاملی مؤثر در قدرتِ طرفِ مقابل بوده است. این تحلیل، فارغ از هرگونه قضاوتِ ارزشی دربارهِ این اقدامِ جنایتکارانه است و تنها به تبیینِ منطقِ حذف از نگاهِ سیستمی میپردازد که در روایتِ «سروِ بیدار» به تصویر کشیده شده است.
سرو گرچه در خون خفت، ریشه باقی است
این قصه، شرحِ نبردِ نور و تاریکی است
در چشمِ دشمن، تهدید بود و هراس
در چشمِ ما، عشق بود و، عطرِ یاس
یاعلی مدد
پایان
خانم «شمشیرساز» همسر بزرگوار سپهبد شهید غلامعلی رشید که در واقعه حمله تروریستی ارتش رژیم صهیونیستی به منزل ایشان، برای نماز جماعت صبح در مسجد حضور داشت و در مسیر بازگشت از پسرش جدا شد تا در مقبره شهدا فاتحه ای بخواند اما با این حمله مواجه شد، همسر و پسرش به شهادت رسیدند، حالا او از پنج دهه همزیستی و سادهزیستی و مجاهدت شهید رشید میگوید.
از ۱۷ سالگی مبارزه را شروع کرد
شهادت فخر است برای هر مجاهدی و بهترین افتخار برای ایشان همین شهادت بود. سردار رشید از ۱۷ سالگی زندان بود. زمانی که برای دیپلم شروع کرد به زندان افتاد، ۹ ماه زندان بود و بعد برای دیپلم شان اقدام کرد که مجدداً بعد دوباره زندان افتاد و نهایتاً محکوم به اعدام شد. امکان داشت همان موقع شهید شود. خدا او را نگه داشت که بیش از ۵۰ و چند سال مجاهدت کند و بعد تاج افتخار شهادت را بعد از ۷۰ سالگی روی سر بگذارد. حیف بود با وجود مجاهدت هایش در رختخواب از دنیا برود. با این شکلی که رفت، نتیجه همه تلاش هایش را گرفت.
شش هزار جلد کتاب و دهها کارتن دست نوشته همراه او رفت
ایشان واقعاً مظلوم بود. چه در زندگی شخصی و چه در محل کار بسیار باهوش بود. در کار خودش و در هر رشتهای واقعاً نخبه بود و فکر کنم فقط حضرت آقاست که میداند سردار رشید واقعاً که بود. من آرزو داشتم اگر یک اتفاقی برایشان افتاد، دست نوشتههایش باقی بماند. بیش از شش هزار جلد کتاب داشتند. بیش از دهها کارتن دستنوشته، اما اراده الهی بود که هیچچیز از ایشان باقی نمانده است.
نمیدانست حقوقش چقدر است
سردار رشید زهد خاصی داشت و در ۴۰ و چند سال زندگیمان یک تومان هم در جیبش پیدا نمیکردید؛ به علت عدم وابستگی که داشت، اصلاً نمیدانست حقوقش چقدر است. آقا امین عباس تصویر حاجآقا در آینه بود. امینعباس شاید حالت اغراق شده پدر بود. او نیز مثل پدرش زاهدانه زندگی کرد. تنها دو دست عبا داشت. یک عمامه خریده بود که پدرش به او گفت خیلی بزرگ است و نصفش کرد و شدند دو تا و در نهایت هم هیچچیز از او باقی نمانده است.
کتاب سرو بیدار
ناصرکاوه
#سپهبدشهیدغلامعلی_رشید ،
راوی : همسر شهید
امیر برومندenc_17355834314476852002397.mp3
زمان:
حجم:
3.47M
قله غیرت تویی اوج تجلی احساس
جلوه حیدر توی معرکه حضرت عباس
هر کس اومد رو به روی قمر افتاده زمین بدون سر🥺💔
تو چشماش نمیشه نگاه کرد وقتی که غضب کنه قمر
تو شمشیر نمیخوای فقط یک نگاه کن
یه طوفان به پا کن حریفت میفته از پا
تو شمشیر نمیخوای تو حیدر نشونی
رجز که بخونی قیامت میشه تو صحرا
لقمان زانو زد به ادب در خونه عباس
رقیه دیده آسمون رو رو شونه عباس
این زلزله است یا نعره یلی عباسه یا مرتضی علی👌
رو در روش کسی اگه بیاد نابود میشه بی معطلی
تو جوشن نمیخواهی تو سینه سپر نکن
به دشمن نظر کن میلرزه ستون لشکر
تو جوشن نمیخواهی خودت ذوالفقاری
حریفی نداری تو کراری مثل حیدر😍
امیر برومند تو شمشیر نمیخوای👌
🌹به ما در ایتا بپیوندید:👇کانال مکتب شهدا🌹ناصرکاوه
#متن_ترجمه #صفحه_385 سوره مبارکه #نمل و #قصص
#سوره_27 و #سوره_28
#جزء_20
نوشته استاد انصاریان - منبع: پایگاه
(https://erfan.ir)