🔴 بزک کردن اروپا شروع خواهد شد!؟
🔹 اروپاییها با علم به اینکه چین و روسیه قطعا این قطعنامه را وتو خواهند کرد، به آن رای ممتنع دادند. بیانیه دولت انگلیس صراحت دارد که "پادشاهی متحده انگلیس به این قطعنامه رأی ممتنع داد زیرا مشخص بود که از حمایت شورا برخوردار نیست و مبنایی برای رسیدن به اجماع فراهم نمیآورد".
🔸 با طلوع آفتاب شنبه بیست و پنج مردادماه، لیبرالهای ایرانی -یعنی شرکای ایدئولوژیک غرب در ایران- به برجستهسازی نقش اروپا در رای نیاوردن این قطعنامه خواهند پرداخت تا فضا برای عملیات بعدی غرب علیه ایران فراهم شود.
✅ این عملیات بعدی، حفظ ایران در برجام با وجود فعالسازی مکانیسم ماشه توسط آمریکاست. یکی از فجایع برجام این است که آمریکا میتواند به صورت یکجانبه همه قطعنامههای تعلیق شده شورای امنیت علیه ایران را بازگرداند. بدین صورت که ادامه تعلیق این قطعنامهها را در شورای امنیت به رای بگذارد و به سادگی آن را وتو کند تا همه قطعنامهها مجددا فعال شوند.
🔹 آقای روحانی سال گذشته گفتند "اگر برجام را نگه داریم سال آینده تحریم تسلیحاتی ایران برداشته میشود و ما میتوانیم به راحتی هم سلاح بخریم و هم بفروشیم". یعنی معترف هستند که از برجام برای ایران هیچ چیزی جز رفع تحریمهای تسلیحاتی در اکتبر باقی نمانده است.
🔸 با فعالسازی مکانیسم ماشه، سراب بودن آخرین امید دولت به برجام نیز اثبات خواهد شد. اما لیبرالهای ایرانی همچنان برای حفظ یکجانبه این خسارتنامه تلاش خواهند کرد و این یعنی خسارت مضاعف. حفظ برجام پس از فعالسازی مکانیسم ماشه، چراغ سبز به دشمن برای هر رفتار شنیع دیگری با ملت ایران است.
✅ دولت آقای روحانی اگر میخواهد مکانیسم ماشه فعال نشود و حداقل یک عایدی از برجام در تاریخ کشور ثبت شود، برای یک بار هم که شده به زبان دنیا سخن بگوید و اعلام کند که با فعالسازی مکانیسم ماشه، از برجام خارج خواهد شد.
🔹 اما چون از دولت چنین رفتاری بعید است، تصویب یک طرح دو فوریتی در مجلس، برای خروج خودکار و کامل از برجام در صورت فعالسازی مکانیسم ماشه، یک ضرورت ملی است. حتی اگر این تهدید عملیاتی کارگر نیفتد و مکانیسم ماشه فعال شود، ما چیزی را از دست ندادهایم. چرا که با بازگشت قطعنامههای شورای امنیت، حضور ایران در برجام تحقیقا هیچ نفعی برای ایران نخواهد داشت.
💢 زیر بار شعارهایی نظیر انزوای آمریکا نیز نباید رفت. اروپاییها نشان دادند که کاملا به تحریمهای آمریکا پایبند هستند و شرافت لازم را برای هزینه دادن بابت تعهداتشان ندارند.
✅ پ.ن: کلی هزینه دادیم تا رسیدیم به انزوای کامل امریکا. ولی غربزدههای وطنی هنوز نفهمیدن که اروپا هم همین است. تاجزاده و زیباکلام و حجاریان و تاجیک و سریع القلم و ... همچنان مانع خواهند شد.
#بین_الملل
➖➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز 👇
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴 اقتصادیترین تصمیم شورای شهر
✍️ #محمدصادق_کوشکی
🔹 بالاخره شورای شهر تهران پس از ٣ سال بیخاصیتی و تعطیلی، تصمیمی گرفت که به شدت بر اوضاع مسکن و اقتصاد در تهران تاثیر مثبت گذاشت.
🔸 اعضای شورای شهر اصلاحطلب تهران پس از مدتها تحقیق و پژوهش درباره علل گرانی مسکن در تهران به این نتیجه رسیدند که علت افزایش بیسابقه اجاره خانه و گرانی وحشتناک مسکن در تهران این است که اکثریت معابر تهران به نام شهدا است و متاسفانه هیچ خیابان و حتی کوچهای به نام بزرگانی مانند: بازرگان، رضا شاه، بنی صدر، ولیعهد، میرحسین، تاجزاده، پرویز ثابتی، مسعود و مریم رجوی، شجریان، آغاسی، فائقه آتشین و.... نیست!
✅ در صورتی که بر اساس بررسیهای هموژنیک اعضای شورای شهر، نامیدن خیابانهای تهران با اسامی فوق میتواند در فرایندی رفورمیستیک، قیمت مسکن و اجاره خانه را به حد «زمان شاه» کاهش دهد.
🔹 و بر همین اساس و در مرحله اول دو خیابان به نامهای بازرگان و شجریان مزین گردید و در فاصله یک روز پس از این رویداد اجاره بها و قیمت مسکن شاهد ١٣/١٣ درصد کاهش بوده است.
💢 شورای شهر تهران امیدوار است در خاتمه این طرح دیگر هیچ خیابان و کوچهای در تهران به نام شهدا نباشد و ارزانی و فراوانی مثل زمان شاه بشود.
✅ پ.ن: شورای شهر بهتر نیست اسم دلار جهانگیری هم تغییر بدهد؟ ... #تلخند، خسارت محض
#سیاسی
➖➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز 👇
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔻 دولت میر حسین موسوی .........
💢دولت روحانی همان دولت خاتمی و موسوی و کروبی است.
تمام اعضای #کابینه روحانی، اعضای #ستاد_انتخاباتی موسوی هستند. علی ربیعی ، عباس آخوندی ، بیژن زنگنه ، و....
#شعارها و #وعده_هایی که روحانی در سال ۹۲ و ۹۶ داد مثل بازگشت عزت به گذرنامه ایرانی و بالابردن ارزش پول ملی و آزادی بیان و استفاده از زنان در پست های کلیدی و رابطه با دنیا همان شعارهای بود که موسوی در ۸۸ داد. حامی تکرار کننده و بدنه اجتماعی رای جمع کن هردوی آنها هم یکی بودند.
🔎پس روحانی همان موسوی است و دولت روحانی هم همان دولت موسوی است با این تفاوت که میرحسین موسوی قدرت بیان نداشت و در یک جمله ۱۵ بار چیز چیز می کرد ولی روحانی از نظر زبان و قدرت بیان علی برکت الله خوب است!!!!!.
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
#اصلاحات
#اعتدال
#فتنه_سبز
#دولت_بنفش
🔻 دو لبه قیچی ......🔻
🔄 بر کسی پوشیده نیست که دشمنان نظام جمهوری اسلامی برای براندازی نظام حاضرند دست به هر کاری بزنند و به هر شیوه ای عمل کنند و هر شخص و حزبی را که در این راه کمکشان میکند یاری دهند و حمایت کنند.
🔄 قبل از سال ۸۴ تمرکز دشمن روی جریان اصلاحات بود. تعداد زیادی از نفوذیها و جاسوسان خود را به بدنه جریان اصلاحات تزریق می کردند و در روزنامه های زنجیره ای ، در محافل و انجمن های دانشجویی ، در حوزه علمیه و بین طلبه های اصلاح طلب ، در بازار و در هر کجا که میتوانستند یارگیری کرده و برای نظام جمهوری اسلامی مخالف تراشی میکردند.
🔄 به برکت وجود احمدی نژاد ، مشایی، بقایی ، جوانفکر و دیگر دوستان بهاری ، اگر دیروز دشمن با دشنه حمله میکرد ، امروز با قیچی وارد عمل شده که یک لبه آن اصلاحاتی ها هستند و لبه دیگر بهاری ها!!
هر دو هم با هم کار می کنند و هدف قیچی کردن گوشت و پوست انقلاب و انقلابیون است ، از رهبری بگیر تا قوه قضاییه ، از سپاه تا صدا و سیما ، از شورای نگهبان تا خبرگان رهبری و.....
🔄 طرفداران اصلاحات غربگرایان و غربزدگان هستند و طرفداران بهاریها افراد ساده لوح مذهبی و کسانیکه هنوز بت بزرگ احمدی نژاد را می پرستند. یکی نامش را گذاشته جانباز احمدی نژادی !! یکی فدایی احمدی نژاد ، گروه دیگر یاران احمدی نژاد ، دلباختگان احمدی نژاد !!!
🔄 مراقب باشید طرفداری از هر کدام از این لبه های قیچی ، سیلی زدن به انقلاب اسلامی و پایمال کردن خون شهداست. اگه به آخرت اعتقاد دارید و بهشت و جهنم را حق میدانید ، از این قیچی فرار کنید که عاقبتش جهنم است!!!
انتشار برای آگاهی مردم.👆👍
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
◼ مشایی مرتاض چگونه مُخ احمدی نژاد را میزد؟!!!
* از دفتر ریاست جمهوری چای نمیخورد ، چون مال بیت المال بود!
*گاهی نماز خواندن مشایی یک ساعت طول میکشید!
* اکثر روزها روزه بود !
* گاهی اوقات ادعای ارتباط با امام زمان داشت، تلفنش زنگ میخورد و مثلا با امام زمان حرف میزد ....... !
* روبروی احمدی نژاد می نشست و دائم ذکر میخوند!
*میگفت دوران ظهور صغری امام زمان شروع شده و دیگه نیاز به ولی فقیه و مراجع تقلید نداریم!
و.........
احمدی نژاد را عاشق و شیفته خودش کرده بود، احمدی نژاد ذوب در مشایی شده بود. هنوز کسی واقعا نمیداند مشایی که بود و چه کرد؟؟؟!!
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
#مشایی_مرتاض
#احمدی_نژاد
♨️ مارهای خوش خط و خال حوزه علمیه!!!!
#امام_خمینی (ره):
🔻یقیناً اگر جهانخواران می توانستند، ریشه و نام روحانیت را می سوختند ولی خداوند همواره حافظ و نگهبان این مشعل مقدس بوده است و انشاء الله از این پس نیز خواهد بود، به شرط آن که حیله و مکر و فریب جهانخواران را بشناسیم. البته این بدان معنا نیست که ما از همه روحانیون دفاع کنیم، چرا که روحانیون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند.
🔻در حوزه های علمیه هستند افرادی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند. امروز عده ای با ژست تقدس مابی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام می زنند که گویی وظیفه ای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه های علمیه کم نیست.
🔻طلاب عزیز لحظه ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروج اسلام آمریکایی اند و دشمن رسول الله. آیا در مقابل این افعی ها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟
#امام_خمینی
صحیفه امام(ره) ؛ جلد۲۱ ؛ صفحه۲۷۸
پیام امام خمینی خطاب به مراجع اسلام، روحانیون سراسر کشور و... در مورد استراتژی آینده انقلاب و حکومت اسلامی
مورخ:1367/12/03
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴 از کوشک مصری تا مهندس بازرگان
🔹 قصدم قضاوت بازرگان نیست، که او نیز مانند هر سیاستمداری از عیب مبرّی نیست و در جایگاه خود معایب و محاسنی داشته است که باید در ظرف زمان و مکان خود نقد و بررسی شود.
🔸 گذاشتن نام مفاخر، هنرمندان، ورزشکاران و قهرمانان بر سر معابر و اماکن نیز کار پسندیده ای است اما اینکه نام بازرگان را به سر خیابانی بگذارند که پیش از آن به نام شهدای سازمان آب بوده جای تعجب و تامل دارد و به نظر میرسد غالب ساختن حاشیه بر متن است.
✅ مدتی پیش با چند نفر از دوستان طرح تغیر نام خیابان "عبدالحمید کوشکمصری" به "شهدای وزارتامورخارجه" را ارائه دادیم.
🔹 این خیابان از میان ساختمانهای اداری وزارت امور خارجه میگذرد و استاد عبدالمجید کوشکمصری نیز که نام اصلی او "عبدالحمید کِشک" است در واقعی یکی از قرآنپژوهان، خطیبان، اسلام شناسان و مبارزان برجسته مصری بود که در سال ۱۹۹۶ از دنیا رفته است،
🔸 ما در نظر داشتیم این خیابان را که محل اصلی تردد دیپلماتهای خارجی است را مزیّن به نام شهدا کنیم و حتی تصاویر آنها را در مراحل بعد در این خیابان که به یک گذر تاریخی شباهت دارد نصب کنیم.
✅ گفتند قانونا امکان تغییر نام معابری که به اسم شهدا باشد وجود ندارد. گفتیم استاد کوشک مصری به مرگ طبیعی وفات کردهاند، گفتند نخیر ایشان ترور شده! و شهید محسوب میشوند، از فردا دیدیم نام شهید را نیز به تابلو اضافه کرده اند.
🔹 اصرار ما بیاثر بود و خیابان همچنان به عنوان خیابان کوشک مصری خوانده میشود.
🔸 این روزها که مساله تغییر نام خیابان شهدای سازمان آب مطرح است خیلی دوست دارم استدلال دوستانی که مخالف تغییر نام معابری که به نام شهدا هستند را بشنوم!!
💢 این کار مثل برداشتن واژه شهید از تابلو معابر به بهانه لزوم کوتاه نویسی است در حالی که اسم خیابان "استاد جمشید مشایخی" و "استاد محمدرضا شجریان" ظاهراً الزامی به کوتاه نویسی ندارند!!!
#سیاسی
➖➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز 👇
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴 سیدحسن؛ مردِ عمل
✍️ #داود_مدرسی_یان
1️⃣ تهدید سيدحسننصرالله: "به شهادت عضو حزب الله توسط رژیم صهیونیستی پاسخ خواهیم داد."
🔹 هم مردم لبنان به این وعدهها باوردارند هم خود صهیونیستها! چون همیشه حزبالله لبنان تهدیدهاش رو عملی کرده. درعوض اما ۶،۷ سال است سیاست تنشزدایی لیبرالهای ایران، تهدیدهای مارا توخالی کرده!
2️⃣ تهدید دوم، سیدحسننصرالله: "اگر فاجعه انفجار بیروت کار اسرائیل بوده باشد در همان حجم پاسخ خواهیم داد؛ ما منتظریم که معلوم شود چه کسی مقصر است".
🔸 این یعنی برگرداندن ورق اتهامزنی به حزبالله توسط رسانههای غربی به خودشان!
✅ "چیکن استراتژی" یعنی همین! از لحظه انفجار بیروت، همه رسانههای غربی به دروغ میگفتند انبار نیترات برای حزب الله است. آنها با تکنیک دروغ بزرگ سعی میکردند انفجار بیروت را به نقطهای برای تضعیف حزبالله تبدیل کنند.
💢 سید اما حالا به درستی زمین بازی را شناخته و دشمن را تهدید میکند. خدا قوت به این مرد بزرگ.
#منطقهای
➖➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز 👇
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴رشته توئیت حسن عباسی درباره توافق میان رژیم صهیونیستی و #امارات_اسراییلی_متحده:
🔹 امارات متحده عربی اسراییل
نه ! #امارات_اسراییلی_متحده
🔹یه جوری میگن آشتی تاریخی رژیم صهیونیستی و امارات، که هر کی ندونه، میپنداره تا دیروز داشتن با هم میجنگیدن. این #رژیم_امارات به دستور صهیونیستا، پنج ساله جنوب یمن رو اشغال کرده و مردم اونجا رو میکشه. حالا فقط «پرده کنار رفته»، «حجله هویدا شده»، همین.
🔹 پس از پیمان کمپ دیوید که #انور_سادات با مناخم بگین به توافق آشتی مصر و صهیونیستا رسید؛ خالد اسلامبولی در مصر، انور سادات را اعدام انقلابی کرد. اکنون با علنی شدن روابط امارات با نتانیاهو، آیا جوانان خشمگین عرب #شیخ_بن_زاید را هم زائد خواهند شمرد؟
🔹شیخنشین #امارت که نه انتخابات داره و نه مجلس، با تعاریف رایج در علم سیاست؛ نه کشوره، نه دولته، و نه ملت. رژیم آمریکا و رژیم صهیونیستی، عاشق شیخنشینهای این جوریاند؛ مثل شیخنشینهای سعودی و امارات، گاوهای شیردهی که خوب دوشیده میشن.
🔹تا اینجا پیروزی مطلق برای ایران:
این #امارات که هیچ وقت جزئی از محور مقاومت روبروی صهاینه نبود؛ حالا با علنی شدن رابطه دیرینه امارات و صهاینه، نفرت مسلمونا در جهان علیه شیوخ امارات، و تکیه معنوی روزافزون تودههای مسلمان به ایران؛ آوردهی قدرت نرم جمهوری اسلامی است.
🔹این #ترامپ و #نتانیاهو برای مصرف داخلی خودشون مجبور شدن رابطه امارات و صهاینه رو علنی کنن و جشن صوری بگیرن. فقط باید گفت: زرشک!
ابر قدرتی که برای کسب وجهه داخلیاش تا انتخابات ریاست جمهوری، نیازمند چنین توافقاتیه؛ معلومه که تا چه حد افول کرده.
🔹مصر پس از توافق کمپ دیوید با صهاینه، از محور مقاومت خارج شد و قدرت نرم منطقهای او به صفر رسید؛ چون نه تنها الهامبخش نبود که حتی مایه خفت و شرمساری جهان اسلام شد. #امارات هم به همین ورطه غلتید؛ تصویر یک شیخنشین ضدمقاومت.
🔹 آمریکا کوشید با اشغال افغانستان و عراق و ایجاد دموکراسی تراز؛ این دو را به الگوی جهان اسلام تبدیل کند، اما نشد. اکنون میکوشد امارات را الگوی مطلوب جهان اسلام معرفی و منطقه را #اماراتیزه کند. غافل از این که امارات با دموکراسی و جمهوریت برابر سال نوری فاصله دارد.
🔹 ساختن برجهای بلند در ریگزارهای ساحلی، تودههای انسانی را به «ملت» تبدیل نمیکند. سازش با صهاینه هم یک امارات شیخیه را تبدیل به دولت نمیکند. افول قدرت نرم آمریکا یعنی امارات بدون ارزشهای آمریکایی «نِیشن - استیت» و «دموکراسی» الگوی اماراتیزه کردن منطقه شود.
🔺 اتصال ریش صهاینه به دم شیوخ #امارات موجب دوام عمر صهیونیستها نخواهد شد.
اسراییل و شیوخ امارات هر دو رفتنی هستند و ۲۰ سال آینده را نمیبینند. ان شاءالله.
🔺 باید با عملیات مشکوک تروریستی، بندر بیروت را منفجر میکردند و مردم مقاوم لبنان را به خود مشغول میساختند و با ناوهای فرانسوی و آلمانی و انگلیسی آن بندر را اشغال مینمودند، تا بتوانند رابطه خود با امارات را علنی کنند. زهی خیال باطل.
🔺 پس از هجده سال تلاش آمریکا برای تحقق پروژه #خاورمیانه_بزرگ بالاخره رابطهی دو دههای امارات و صهاینه را علنی کردند؛ عجب دستاوردی! البته نزدیک به دو دهه اشغال نظامی افغانستان و عراق، و ویرانی یمن و سوریه با نیت تغییر ساختار این کشورها، دستاورد این پروژه است.
🔺 ۵ نقش مخرب #امارات در منطقه:
- حضور نظامی در جنگ کنونی تجزیه لیبی
- پشتیبانی موثر لجستیکی از داعش در سوریه
- اشغال نظامی جنوب یمن و سوکوترا
- خیانت به آرمان فلسطین
- مشارکت مخرب در تحریم ایران و تبدیل امارات به سکوی ارتش تروریست آمریکا در حمله گاه و بیگاه به ایران، مانند پرواز گلوبال هاوک معدوم
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🌷تمامت میکنم!🌷
✨کنار اروند مینشینم. دستهایم را در این رود وحشی فرو میبرم، چشمهایم را میبندم و مسافر زمان میشوم. به دی 65 میروم؛ «کربلای 4». تو را میبینم که رد ترکشی عمیق، بر پیشانیات نشسته و با لباسهای غواصی از آبهای اروند بیرون میآیی و پا در خاک عراق میگذاری.
✨اروند، عجیب دلشورهی تو را دارد! با این همه، مانع رفتنت نمیشود و موج کوچکی را به سویت میفرستد و آن بوسهی خداحافظیاش میشود بر گامهای استوارت. تو میروی و او، همه نگاه میشود و نگاههایش را پشت سرت میریزد و بدرقهات میکند. چشم باز میکنم و قلم به دست میگیرم تا هر آنچه را که از تو برایم گفتهاند روی کاغذ بیاورم. اشک اما پردهی چشمانم میشود. پلک میزنم؛ قطرهای از دل چشمانم میجوشد و در آبهای اروند میریزد. او، موج میزند؛ مـَد میکند. اروند دلتنگ محمد است...
✨خرداد 66 بود. عدنان و علی آمریکایی، در اردوگاه تکریت 11، آسایشگاه به آسایشگاه دنبالت میگشتند. به آنها خبر رسیده بود که «محمد رضایی» از نیروهای اطلاعات و عملیات تیپ 21 امام رضا(ع) است. گفته بودند غواص راهنما بودهای و خطشکن. فهمیده بودند که پیش از اسارت، مجوز ورود چند بعثی به جهنم را صادر کردهای. بسیجی بودنت هم که بدجور آتش به جانشان انداخته بود؛ شده بودند گلولهی آتش. علی آمریکایی و عدنان که تا آن موقع آبشان توی یک جوی نمیرفت، سر مسألهی تو اتحادی پیدا کرده بودند که آن سرش ناپیدا. کل اردوگاه را زیر پای شان گذاشتند تا رسیدند به آسایشگاه شما.یک دست لباس داشتی. همان را هم شسته بودی و منتظر بودی تا خشک شود. با لباس زیر توی آسایشگاه، کنار یکی از بچهها نشسته بودی و با هم حرف میزدید که علی آمریکایی آمد پشت پنجرهی آسایشگاه تان. اسم چند نفر را خواند. تو هم جزء آنها بودی. اسمت را که برد، دستت را بالا گرفتی. تا چشمهای سبزِ بیروحش به تو افتاد، حال گاو خشمگینی را پیدا کرد که پارچهای سرخ را نشانش داده باشند. در چشم بههم زدنی تمام بدنش به عرق نشست. دنبال یکی هم قد و قوارهی خودش میگشت؛ هیکلی، قدبلند، چهارشانه. باورش نمیشد آن همه حرف و حدیث پشت سر تو باشد؛ یک جوان20ساله، متوسط قامت و لاغراندام. همهی حساب و کتابهایش را بههم ریخته بودی. چهرهی پرصلابت و نگاه آرامت که خبر از آرامش درونیات میداد، ناخن به روحش میکشید. هرچند همهی محاسباتش اشتباه از آب درآمده بود، ولی حداقل از یک چیز مطمئن شده بود که امثال تو، شیرهای در زنجیرند و نباید زنده بمانند. تو داشتی لباسهای خیست را میپوشیدی که آنها بر سرت ریختند و کتکزنان تو را از آسایشگاه بیرون بردند. پس از چند ساعت به آسایشگاه آوردنت. همه میدانستند که بدجور شکنجهات کردهاند. نگهبان صدایش را ته گلویش انداخت: از این به بعد کسی حق ندارد با محمد رمضان، ارتباط برقرار کند. حرف زدن با محمد رمضان، ممنوع. راه رفتن با محمد رمضان، ممنوع. و بایکوتت کردند. بعثیها تو را «محمد رمضان» صدا میکردند؛ رسم شان این بود که به جای بردن نام فامیل هر اسیر، نام پدر و پدربزرگش را میبردند. اسم پدر تو هم رمضانعلی بود و نام جدت غلامحسن.ِ..
✨بچهها دورتا دور آسایشگاه نشسته بودند. همه میدانستند معنی بایکوت چیست و شکستن آن چه مجازات سنگینی دارد. آنجا که خبری از پماد و مرهم و... نبود. دل شان میخواست بیایند و کنارت بنشینند تا حرفهای شان مرهمی باشد برای زخمهایت. ولی کسی طرفت نمیآمد. خودت هم میدانی دلیلش ترس نبود، بلکه هیچکس نمیخواست که بعثیها به خاطر شکستن بایکوت، به تو حساس شوند و بیشتر آزارت دهند. تو هم نمیخواستی جاسوس های آسایشگاه، خبر بیشتری برای نگهبانها ببرند و آنها، همآسایشگاهیهایت را آزار دهند. ولی بچهها دست بردار نبودند و با اشارهی چشم و ابرو احوالت را میپرسیدند. همه طعم ضربههای عدنان و علی آمریکایی را چشیده بودند و میدانستند کشتن آدمها، برای این دو، از آب خوردن هم سادهتر است. کتک زدنهای عادیشان آدم را به حال ضعف و مرگ میانداخت، وای به وقتی که بخواهند شکنجهات کنند. آنها خوشحال بودند که تو هنوز زندهای! راستی! چه زیبا نماز میخواندی با آن تن زخمی و کبود. آمده بودی توی حیاط؛ مثل همه. البته با یک تفاوت؛ کسی حق نداشت با تو راه برود یا حرف بزند. تک و تنها سرت را انداخته بودی پایین و با آن بدن مجروح، جلوی آسایشگاه تان راه میرفتی. «سیدمحسن»، نوجوان 16ساله از بچههای آسایشگاه کناریتان آمد کنارت و ایستاد به احوالپرسی. بایکوت بودنت به کنار، قانون اردوگاه اجازه نمیداد افراد آسایشگاههای مختلف با هم حرف بزنند. گفتی: «برو! محسن برو!»
✨ اما او گفت: «ول کن محمد! ته تهش کتکتم میزنند دیگر!»...
✨ تو نگران او بودی و او نگران تو. چند روز پشت سرهم میبردند و شکنجهات میدادند و با چوبهای قطور و کابلهای ضخیمِ فشار قوی برق، که در 3 لایه بهم
بافته شده بود، وحشیانه به جانت میافتادند. میدانستند راه رسیدن به جهنم را برای دوستان شان کوتاه کردهای. میگفتند: بگو چه کسانی آن موقع همراهت بودند؟ بعد اتو را داغ میکردند و به پوستت میچسباندند و تو در جواب آنها نفسهایت را با ناله بیرون میدادی: «یا زهرا(س)... یا حسین (ع)...» بدنت میسوخت و تاول میزد. با کابل بر تاولهایت میکوبیدند و تاولها پاره میشدند. میگفتند: «باید به امام خمینی توهین کنی. بگو... » از درد به خود میپیچیدی و جواب میدادی: «یا زهرا(س)... یا حسین (ع)...» و نمیگفتی آنچه را که آنان مشتاق شنیدنش بودند و باران کابل و چوب بر پیکرت باریدن میگرفت. تَنشان که به عرق مینشست، نوشابههای خنک را قُلپ قُلپ از گلو پایین میدادند. میرفتند استراحت میکردند و ساعتی بعد دوباره بازمیگشتند. و باز ضربههای چوب بود و کابل و اتوی داغ و خدا بود و تو بودی و نالههای یا زهرا(س) و یا حسین (ع). یکی از بچهها به تو گفت: محمد! اینها میکشنت! امام گفته: آنها که در اسارتند، اگر دشمن از آنها خواست که عکس مرا پاره کنند یا به من توهین کنند، این کار را انجام دهند. اما تو گفتی: «امام وظیفه داشته این حرف را بزند. اما من وظیفه ندارم برای اینکه جانم سالم بماند، به رهبرم توهین کنم.»
ضعیف شده بودی و بیرمق. چند روز پشت سرهم کتک و شکنجه توانی برایت نگذاشته بود. بدن رنجور و نیمهجانت را کشانکشان به سمت حمامها بردند. لباسهایت را درآوردند. بدن کبود، سوخته و تاول زدهات را زیر دوش آب داغ گذاشتند و با کابل بر آن کوبیدند. چند بطری شیشهای آوردند و به در و دیوار حمام کوبیدند. بطریها، شیشههای تیز و برندهای میشدند و کف حمام میریختند. تو را روی شیشهها میغلتاندند و با کابل بر بدنت میکوبیدند و با پوتینهای زمخت شان روی بدن رنجور و نحیفت میرفتند. شیشههای برنده، پوستت را میشکافتند و در گوشتت فرو میرفتند. خون، از تاولها، از سوختگیها، از زخمها، از ردپای خرده شیشهها بیرون میدویدند. همه چیز نشان میداد که واقعا تو را به حمام آوردهاند؛ به حمام خون. میگفتند: «باید به مسئولان مملکتت توهین کنی.»
✨اما تو مظلومانه ناله میکردی: «یا زهرا (س)... یا حسین(ع)...»
✨و آن کابلها که حالا دیگر مَرکب لختههای خون شده بود، محکمتر از قبل بر پیکرت فرود میآمد. صدای خِرِشخِرِشِ شیشهها، شکسته شدن استخوانها و نالههای ضعیف یا زهرا(س) و یا حسین(ع)ات نسیمی شده بود تا اهالی آسمان را نوید دهد که مسافری از فرزندان روحالله در راه است و تو ذرهذره به دروازهی بهشت نزدیک میشدی. نعره میزدند: «باید به امام خمینی توهین کنی. بگو... و تو با آخرین نفسهایت جواب میدادی: «یا...ز...ه...ر...ا(س) یا...ح...س...ی...ن(ع)» کابلها قوس میگرفتند و با قدرت بر پیکرت مینشستند. گوشت و پوست بدنت باضربههای کابل کنده میشد. کابلها به سمت بالا تاب برمیداشتند و تکههای پوست و گوشت بدنت را به سوی سقف و در و دیوار حمام پرتاب میکردند. بارها و بارها ازت پرسیدند: «افسران و سربازان ما را تو کشتی. چه کسان دیگری همراهت بودند؟ نام ببر!»
و تو که نای حرف زدن نداشتی، با اشارهی ابرو جواب میدادی: «نه!»...
✨ از حمام آوردنت بیرون و با پارچه روی بدن پارهپاره و پر از زخم و سوختگیات، آب و نمک ریختند. آخرین نالههای جانسوزت، آرام، راه شان را به آسمان باز میکردند. عدنان که از مقاومت و سرسختی تو به ستوه آمده بود، فریاد زد: «تمامت میکنم!»... آنگاه پیکر تو را به داخل حمام کشیدند. قالب صابونی را در دهانت گذاشتند و با پوتینهایشان آن را در حلقت فرو کردند. از حمام بیرون آوردنت و روی زمین خاکی اردوگاه انداختنت. بعد رفتند سراغ یکی از بچههای اردوگاه که از امداد و کمکهای اولیه سررشته داشت. او نبضت را گرفت. چهار، پنجبار در دقیقه بیشتر نمیزد. ضربان قلبت به حدی کند و ضعیف شده بود که شهادتت قطعی بود. صدایی که از گلویت بیرون میآمد، صدای نفس کشیدن نبود. صدای خُرخُر کردن بود. یک استخوان سالم در بدنت نمانده بود. هرطور دست و پایت را تکان میدادند به همان شکل باقی میماند. آخرین خُرخُر را که از گلو بیرون دادی، گفتند: «ماتَ.»؛ یعنی تمام کرد. یعنی شهید شدی! بعد پیکر بیجانت را روی سیم خاردارها انداختند و از آن عکس گرفتند تا بگویند تو در حال فرار بودهای و آنها مجبور شدهاند تو را بزنند! تاخت و تازهای عدنان شروع شد. عربده میکشید و به سربازها دستور میداد. تمام اردوگاه به حالت آمادهباش درآمده بود. چند نفر دویدند و پتویی را از یکی از آسایشگاهها بیرون آوردند. یک پتوی راهراهِ سبز و سفید. از همان پتوهای زِبر اسرا. آسایشگاه به آسایشگاه میدویدند و دستور میدادند: «همه کف آسایشگاه دراز بکشند. سرها روی زمین. بلند کردن سر، ممنوع . نگاه کردن، ممنوع. صحبت کردن، ممنوع.»... هرچند درهای آسایش
گاهها قفل بود، ولی میخواستند با این کارشان حصار در حصار ایجاد کنند.این دستورات که از آسایشگاهی به آسایشگاه دیگر ابلاغ میشد، همه را متوجه این کرد که یا اتفاقی افتاده یا قرار است حادثهی مهمی رخ دهد. کنجکاوی عدهای، تحریک شده بود. خوب که نگاه میکردی، سرهایی را میدیدی که از پشت پنجرهی آسایشگاهها، چشم در حیاط اردوگاه میگرداندند تا آنچه که از آن منع شده بودند را ببینند. آنگاه تو افق نگاهشان میشدی؛ آن پتوی زِبر را دور تو پیچیده بودند و با سیمخاردار دورش را بسته بودند. سپس ماشینی آمد و تو را به نقطهی نامعلومی برد.
بعد چند نفر از اسرا را به زور کتک و شکنجه، مجبور به امضای برگهای کردند تا طی گزارشی صوری به صلیب سرخ ادعا کنند؛ تو در حال فرار بودهای و آنها مجبور شدهاند تو را با گلوله بزنند! تعدادی از بچهها را هم به حمام فرستادند تا آثار جنایت شان را که به در و دیوار حمام مانده بود، پاک کنند....
✨ مرداد 81 بود. آن روز مشهدالرضا(ع) میزبان 22 شهید بود. یکی از آنها هم تو بودی. بالاخره بعد از پانزده سال به خانه برگشتی. پدرت آمده بود. معراج الشهدا. 21 شهید آنجا بودند، ولی تو نبودی.
✨حاجرمضانعلی پرسید: محمد رضایی کجاست؟✨ پاسخ شنید: پدر جان! پیکر محمدت سالمِ سالم است. او را در سردخانه گذاشتهایم. حاجرمضانعلی، بین شهرهای فاروج و شیروان، درست در کنار جاده، مسجد امام سجاد(ع) را ساخته بود و جلوی مسجد برای خودش مزاری تهیه کرده بود. تو که آمدی، آن را داد به تو...
✨روز تشییع پیکرت، مردم زیر تابوتت را گرفته بودند و تو را تا مزارت همراهی کردند. تشییع تمام شد؛ جمعیت تازه متوجهی خونابههایی شدند که از تابوتت گذشته و بر شانهی آنها چکیده بود!
#کتاب_خاطرات_دردناک
#ناصرکاوه
منبع: سایت امتداد
به قلم سمیه مهربان جاهد...
وبلاگ اردوگاه تکریت
(به مناسب نزدیک شدن به ماه محرم
✍قابل توجه مدّاحان، وعّاظ، روضه خوانان و عزاداران امام حسین علیه السّلام
✍مدِّاحی که نام اباعبدالله الحسین علیه السّلام را با حوس حوس و سین سین بگوید، مدّاح نیست.. بی ادب است.
✍مدّاحی که به جای روضه خوانی و بیان محتوای عاشورا، ادا و اطوار درآورد، مداح نیست . . . بی سواد است.
✍مدّاحی که وسط عزاداری، لخت شود و فراموش کند که روضه خوانهای قدیم، با عبا، وضو، وقار و متانت بودند، روضه خوان نیست، معرکه گیر است.
✍مدّاحی که صله را شمرده و فکر کند صله، دستمزد است و اگر کم بود، بداخلاقی کند، مدّاح نیست.. کاسب است.
✍مدّاحی که فکر کند با قمه زدن، پا کوبیدن و کارهای عجیب و غریب، عزاداری کرده، مداح نیست.. مامور دشمن است.
✍حکایتِ مدّاحی که فکر می کند قرار است فقط اشک مردم را بگیرد، حکایتِ همان شیخی است که دامن خود را پر از سنگ می کرد و به سر پامنبری هایش می کوبید، تا به زور گریه کنند.
✍مدّاحی که به بهانه ی جذب جوانها، باب هر بدعت و سبکی را به مجلسِ روضه ی اباعبدالله علیه السّلام باز می کند، خداپرست نیست، مردم پرست است.
چرا که امام حسین علیه السّلام اساساً به خاطر سیاست به شهادت رسید.
✍مدّاحی که هر سبک و شعر بی محتوایی را از خواننده ی لس آنجلسی و تکنو، پاپ و رپ را واردِ نوای روضه اش کند، مداح نیست.. حداکثر یک خواننده است.
✍مدّاحی که سیگار و . . . قلیان بکشد، پا به هر مجلس و محفلی بگذارد و رفقای نااهل دور برش باشند، مداح نیست.. آبروریز اهلبیت است. چرا که امام صادق(ع) فرمود:
✍يا مَعْشَر الشِّيعَةِ إنَّکمْ قَدْ نُسِبْتُمْ إلَينا کونُوا لَنا زَيْناً وَ لا تَکونُوا عَلَيْنا شَيْناً.
✍ای شيعيان، شما به ما منسوب هستيد، پس مايه_زينت ما باشيد نه مايه ی آبروريزی ما. (مشکاة الأنوار، ص 67 )
✍مدّاح امام حسین علیه السلام و بچّه هیئتی اهل تهذیب و مراقبت است و با عمل و رفتار خود، مردم را عاشق امام حسین علیه السّلام می کند.
✍مدّاح امام حسین علیه السّلام، هم #شور دارد و هم #شعور. او با عقل و احساس و عاطفه، عشق و رسم اهلبیت علیهم السّلام را در دل مردم روشن نگاه می دارد.
✍مدّاح امام حسین علیه السّلام، اولین گریه کننده ی مجلسش، خود اوست.
✍مدّاح امام حسین علیه السّلام، از کل شهدای کربلا، فقط عباس و اکبر و قاسم علیهم السّلام را نمی شناسد، باسواد و اهل مطالعه است.
✍مدّاح امام حسین علیه السّلام، قیام عاشورا را، درس های کربلا را و زیبایی های آن را در قالب شعرهای پرمغز و روان و حزین، در جان شیعه می ریزد. نه وصفِ چشمِ شهلا، قد و هیکل و اشعار سبک و پیش پا افتاده و بی مغز.
✍مدّاح امام حسین علیه السّلام، عاقل و اصیل است، نه دیوانه، غالی، نادان، سگ و کلب و کلاغ.
✍مدّاح امام حسین علیه السّلام، خواننده و سوپراستار و دیجی و سلبریتی نیست.. روضه خوان، اهلِ طهارت، پاکی، عشق و خلوص است.
✍مدّاح امام حسین علیه السّلام، بیکار، تنبل و تن پرور نیست.
روضه خوانی، هنر و عشق اوست، نه شغلش.
✍هیئت امام حسین علیه السّلام، از تلاوتِ قرآنِ آغاز مراسم آن هم، گریه و عزا می بارد.
✍هیئت امام حسین علیه السّلام، هیئتی است که وقتی از آن خارج شدی، دریافتی داشته باشی؛ به علمت، به فهمت، به معنویتت، به عشقت، به طراوت روحت، به خُلق و رفتارت، افزوده شده باشد:
ومن الله توفیق
🌹🏴🌷🏴🌷🕋🌷🏴🌹
*🏴ازمامحرم رامگیر🏴*
■کفران نعمت کردهایم
از ما *مُحَرَّم* را مَگیر.
ما ترک طاعت کردهایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■ما جُرم بی حد کرده ایم
بر نفس خود بد کرده ایم
آری جسارت کردهایم،
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■ای وجه رَبَّ العٰالَميِن
دلتنگی ما را ببین
خود را ملامت کردهایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■ای صاحب فلک نجات
سرچشمه آب حیات
دل را به نامت کرده ایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■حال و هوای شهر ما
دیگر هوای روضه نیست
آری جنایت کردهایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■عبدو غُلامت می شویم
سرمست نامت می شویم
هر صبح، سلامت کردهایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■ای فخر شاهان جهان
جاروکشی در صحن تان
میل زیارت کرده ایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■ای باعث بود و نبود
بی مهرتان ما را چه سود؟
عرض ارادت کردهایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■آقا در این شهر شلوغ
دور از فضای روضه ها
احساس غربت کرده ایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■در پای این بزم عزا
با دوستان با صفا
عُمری رفاقت کرده ایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■بی روضه ها افسرده ایم
چون لاله ای پژمُرده ایم
میل ضیافت کردهایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■عالَم همه دشمن؛ولی
آقا کنار نامتان
احساس عِزَّت کردهایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■وقتی *مُحَرَّم* می رسد
بر جان ما غم می رسد
عادت به هیات کردهایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■ای شاه بانوی دمشق
بی رونق است بازار عشق
ما استعانت کردهایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■با کاروان کربلا
از کوفه تا شام بلا
شرح اسارت کردهایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■از کوچه ها،بازارها
با آن همه آزار ها
غَم را روایت کرده ایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■از سنگها ، دشنام ها
از شعله ها ، از بامها
ذکر مصیبت کردهایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
■آقا به جان مادرت
ما را مرانی از درت
هر چند غفلت کردهایم
از ما *مُحَرَّم* را مگیر
*◼امام خامنه ای(مدظله):*
*باید عاشورایی باشیم تا؛زمینه های ظهورفراهم گردد.*
🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
◼چرا عاشورا بوجود آمد ؟! 👇👇خیلی مهم
🏴 چه اتفاقاتی افتاد که با نوه پیامبر خدا اینگونه برخورد کردند؟!
علل و عوامل زیر در ایجاد #عاشورا و شهادت #امام_حسین ( ع) و یارانش نقش مهمی داشتند:
1ـ دور شدن از یاد خدا و پیروی از #شهوات👇
«ما باید بفهمیم بر سر آن جامعه چه #بلایی آمد که سر بریده حسین بن علی علیهالسلام ـ آقازادهی اوّل شخص دنیای اسلام و پسر خلیفهی مسلمین، پسر علی بن ابی طالب ـ در همان شهری که پدر او بر مسند خلافت مینشسته است، گردانده بشود و آب از آب تکان نخورد! از همان شهر افرادی به کربلا بیایند، او و اصحابش را با لب تشنه به شهادت برسانند و حرم امیرالمؤمنین را به اسارت بگیرند! در این زمینه حرف زیاد است من یک آیه از قرآن را در پاسخ به این سؤال مطرح میکنم. #قرآن جواب ما را داده است. آن درد را قرآن به مسلمین معرفی میکند. آن آیه این است که میفرماید: «فَخلف من بعد هم خلف اضاعُوا الصلوة و اتّبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا»
عوامل اصلی این #گمراهی و انحراف عمومی دو چیز است: یکی دور شدن از ذکر خدا که مظهر آن نماز است فراموش کردن خدا و معنویت، حساب معنویت را از زندگی جدا کردن، توجّه و ذکر و دعا و توسّل و طلب از خدای متعال و توکل به خدا و محاسبات خدایی را از زندگی کنار گذاشتن و دوم «واتّبعوا الشهوات» دنبال شهوترانیها رفتن، دنبال هوسها رفتن و در یک جمله #دنیاطلبی، به فکر جمعآوری ثروت، مال و التذاد به #شهوات دنیا افتادن. اینها را اصل دانستن و آرمانها را فراموش کردن.»
2ـ دنیاطلبی👇
«یکی از چیزهایی که عامل اصلی چنین قضیهای شد، این بود که رواج #دنیاطلبی و #فساد و #فحشا، #غیرت_دینی و اعتقاد و ایمان مردم را گرفت. این که ما روی مسألهی فساد و فحشا و مبارزه و نهی از منکر و این چیزها تکیه میکنیم، علت عمدهاش این است که جامعه را تخدیر میکند. همان مدینهای که اوّلین پایگاه تشکیل حکومت اسلامی بود بعد از اندک مدتی، به مرکز بهترین موسیقیدانها و آوازهخوانها و معروفترین رقاصها تبدیل میشود، تاجایی که وقتی در دربار شام میخواستند بهترین مغنیان را خبر بکنند، از مدینه آوازهخوان و نوازنده میآوردند.»
3ـ بیتفاوتی پیروان حق👇
بیتوجهی و #بی_تفاوتی #پیروان_حق نسبت به سرنوشت دنیای اسلام را عامل دیگر معرفی میفرمایند: «عامل دیگری که وضع را به آنجا رسانید و انسان در زندگی ائمه علیهالسلام این معنا را مشاهده میکند، این بود که پیروان حق که ستونهای آن اساس واقعی بنای ولایت و تشیع محسوب میشدند، از سرنوشت دنیای اسلام اعراض کردند و نسبت به آن، بیتوجه شدند و به سرنوشت دنیای اسلام، اهمیت نمیدادند. بعضیها، مدتی مقداری تحمّس و شور نشان دادند که حکام سختگیری کردند، مثل قضیهی هجوم به مدینه در زمان یزید که اینها علیه یزید سر و صدایی به راه انداختند، او هم آدم ظالمی را فرستاد و اینها را قتل عام کرد. این گروه هم، همه چیز را به کلی کنار گذاشتند و مسائل را فراموش کردند... کار دو جناح حق و باطل که با هم مبارزه میکنند و به یکدیگر ضربه میزنند، بدیهی است. همچنان که جناح حق به باطل ضربه میزند. باطل هم به حق ضربه میزند، این ضربه تبادل پیدا میکند و آن وقتی سرنوشت معلوم میشود که یکی از این دو جناح خسته شود و هر که زودتر خسته شد، او شکست را قبول کرده است.»
4ـ ترس👇
یکی از عوامل بازگشت انسانهای #ضعیف از مسیر حق #ترس است. در واقعهی کربلا همین عامل سبب شد که مسلم بن عقیل در کوفه تنها بماند. رهبر معظم انقلاب میفرماید: «کاری که ابن زیاد کرد، یک عده از همین خواص را بین مردم فرستاد که مردم را بترسانند، مادرها و پدرها را، تا بگویند با چه کسی میجنگید؟ چرا میجنگید؟ برگردید، پدرتان را در میآورند، اینها یزیدند، اینها ابن زیادند، اینها بنیامیهاند و اینها چه دارند، پول دارند، شمشیر دارند، تازیانه دارند، ولی آنها چیزی ندارند. مردم را ترساندند، به مرور همه متفرق شدند. آخر شب، وقت نماز عشا، هیچکس همراه حضرت مسلم نبود، هیچکس!»
[ بیانات مقام معظم رهبری ]
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴 اقتصادیترین تصمیم شورای شهر
✍️ #محمدصادق_کوشکی
🔹 بالاخره شورای شهر تهران پس از ٣ سال بیخاصیتی و تعطیلی، تصمیمی گرفت که به شدت بر اوضاع مسکن و اقتصاد در تهران تاثیر مثبت گذاشت.
🔸 اعضای شورای شهر اصلاحطلب تهران پس از مدتها تحقیق و پژوهش درباره علل گرانی مسکن در تهران به این نتیجه رسیدند که علت افزایش بیسابقه اجاره خانه و گرانی وحشتناک مسکن در تهران این است که اکثریت معابر تهران به نام شهدا است و متاسفانه هیچ خیابان و حتی کوچهای به نام بزرگانی مانند: بازرگان، رضا شاه، بنی صدر، ولیعهد، میرحسین، تاجزاده، پرویز ثابتی، مسعود و مریم رجوی، شجریان، آغاسی، فائقه آتشین و.... نیست!
✅ در صورتی که بر اساس بررسیهای هموژنیک اعضای شورای شهر، نامیدن خیابانهای تهران با اسامی فوق میتواند در فرایندی رفورمیستیک، قیمت مسکن و اجاره خانه را به حد «زمان شاه» کاهش دهد.
🔹 و بر همین اساس و در مرحله اول دو خیابان به نامهای بازرگان و شجریان مزین گردید و در فاصله یک روز پس از این رویداد اجاره بها و قیمت مسکن شاهد ١٣/١٣ درصد کاهش بوده است.
💢 شورای شهر تهران امیدوار است در خاتمه این طرح دیگر هیچ خیابان و کوچهای در تهران به نام شهدا نباشد و ارزانی و فراوانی مثل زمان شاه بشود.
✅ پ.ن: شورای شهر بهتر نیست اسم دلار جهانگیری هم تغییر بدهد؟ ... #تلخند، خسارت محض
🔴 قطعنامه شورای امنیت رای نیاورد.
🔹 کاسهلیسهای اعتدال حماقتهای ترامپ را هم جزو موفقیتهای ظریف به حساب میآورند؛ طرف هر کاری دلش خواسته کرده و حالا چون نتوانسته روسیه و چین را از فروش سلاحهایشان محروم کند پس نتیجه میگیرند ظریف آمریکا را شکست داده....
خریت نه تنها علف خوردن است!
💬 #دانشطلب
🔸 انگلیس به قطعنامه ممتنع داد و گفت:به قطعنامه آمریکا رأی ممتنع دادیم چون مشخص بود که از حمایت شورا برخوردار نیست....
قبل از اعلام پیروزی و منزوی دونستن آمریکا و چسباندنش به فاجعه برجام به این سوال فکر کنید:
وقتی مشخصه اجماع وجود نداره، اصرار و عجله آمریکا در صدور قطعنامه برای چی بود؟!
💬 #احمد_دستاران
✅ هفت سال زمان و انرژی دولتِ شیخ صرف مذاکره با غرب و آمریکا شد و دستِ آخر چین و روسیه رای به عدم تحریم تسلیحاتی ایران دادند...
بنظرتون الان شرق و سازندگی تیتر میزنن صبحِ بدونِ تحریم ؟!
💬 #حسین_صارمی
💢 همینقدر میدونم ترامپ آرزو میکرد ایکاش دیشب سرمربی بارسلونا بود تا اینکه در قامت رییس جمهور آمریکا اینجوری منزوی و له بشه...
بهاره جان که هیچ ! اگه کل ژورنالیست ها و لشکر سایبری اپوزیسیون هم دور هم جمع بشند بازم نمیتونند رو این افتضاح ماله بکشند و تیتر بزنند...
💬 #بابایعلیرضا/ انتقامسخت
#سیاسی
➖➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز 👇
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
♦️توییت یک افسر ارتش آمریکا:
🔹امیدوارم ایران هرچه زودتر انتقام سلیمانی را بگیرد. در ۷ ماه گذشته شبی آرام نداشتهایم و بلاتکلیف و مضطرب هستیم.
🔹بخاطر ترس از انتقام چند تن از همکارانمان خودکشی کردهاند. روحیه ما به شدت پایین آمده است.
🔹ترور سلیمانی باعث مرگ و افول امریکا شد. https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
⚠️این کار، مصداق کلمه حقی است که از آن اراده باطل شده است. معلوم است که مصوبات سران قوا به دلیل ماهیت فراقانونیشان، نیازمند تایید رهبریاند. اما اینکه القا شود رهبری "تصمیمگیر" این مسائل است، بیانصافی و جفاست. اگر به نظرات رهبری ملتزم بودید، نه وضع خودتان چنین بود، نه وضع کشور!
💬 سید یاسر جبرائیلی
--------------------------
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
💐 کشکول (99/128):👇
🌹دخیل الخمینی!...بمناسبت 26 مرداد سالگرد ورود آزادگان به میهن اسلامی
🌷توی اردوگاه «تکریت 2»، هنوز نیم ساعت نگذشته بود که کار بازجویی برای دهمین بار شروع شد. هر بار که از نقطهای به نقطه دیگر برده میشدیم، پیش از این که دستهای مان را باز کنند، لقمه نانی بدهند، بازجویی میشدیم. باید ریزبهریز جزئیات گذشته خودمان را برای بازجوهای سمج و وحشی میگفتیم. دستشان را خوانده بودیم و سرکار میگذاشتیم شان، اما تا استاد شدن خیلی فاصله بود تا پس از بازجویی کمتر کتک بخوریم عراقیها به رزمندههای کم سن و سال به شدت حساس بودند، زیر هجده سال را بدجوری میزدند. خشم شان این بود که این بچهها با سن کم آمدهاند برای دفاع و شدهاند «حرس الخمینی». به تناسب رستهها، تنبیهها هم بالا میرفت؛ پاسدار، بعد بسیجی. اگر فرمانده بسیجی بودی که واویلا بود، حالت را جا میآوردند. برای همین بیشتر بچهها سن شان را با توجه به قد و هیکل شان بالا میگفتند: شعبان صالحی فرمانده گروهان یک از گردان یا رسول (ص) میدانست که اگر لو برود، چه بلایی سرش میآورند. آخرین سؤال عراقیها که منجر به خشونت شان میشد، نوع رسته بچهها بود. هرکدام به تناسب رسته، کتک میخورند. اولی گفت: من تیربارچی بودم... حسابی زدنش... دومی گفت: من خدمه تانک بودم. بدجوری زدنش. سومی گفت: امدادگرم, با مشت و لگد افتادند به جانش.چهارمی گفت: آرپیچیزن... و هر که چیزی میگفت، کتک مفصلی میخورد. شعبان با خودش فکر کرد و به ما گفت: بچهها! نوبت من که شد، میگویم کلاش دارم. کلاش از همه سلاحها کوچکتر است، در نتیجه کمتر کتک میخورم... طولی نکشید که نوبت شعبان شد. چون نزدیک بودیم،صدایش را میشنیدیم. ما که از نیروهای شعبان بودیم، منتظر بودیم، ببینیم چه بلایی سرش میآید و آیا این کلاش نجاتش میدهد یانه؟ آخر بازجویی بود و پاسخ سرنوشتساز. سرباز ازش پرسید اسلحهات چی بود؟ شعبان یک کلام گفت: کلاشینکف... نفسها در سینه حبس شده بود. از قیافه حق به جانبش معلوم بود که تو دلش بشکن میزند. تا گفت کلاش، سرباز عراقی مشت محکمی به صورت شعبان زد و سرباز دیگری فریاد زنان دوید طرف کمپ فرماندهی اردوگاه و هی داد میکشید: فرمانده! فرمانده، فرمانده. ما همه گیج شده بودیم...خدایا چه شده است؟یکمرتبه از کمپ فرماندهی یک عالمه قلچماق ریختند و با مشت و لگد افتادند به جانش و به قصد کشت، زدنش. بعد دستانش را بستند و او را بردند. چند دقیقه بعد، با سر و صورت خونی و زخمی آوردنش. ولوله شد و ما همه زدیم زیر خنده که کلاش عجب نانی برایت پخت! بیرمق و بیحال نالید و گفت: نگویید کلت دارم که اگر بگویید، میبند نتان به تانک... او مینالید و ما میخندیدیم. بعد فهمیدیم که اسلحه کلاش از دید عراقیها مال فرمانده است و اگر بگویی کلت، فکر میکنند که تو فرمانده لشکری و میبرندت استخبارات هنوز کار بازجویی تمام نشده بود و یکی یکی بچهها را برای بازجویی بیرون میبردند. نوبت پیر مردی شد، 65 ساله و بیسواد و شوخطبع بود. ازش پرسیدند: اسلحه تو چه بود؟ پیرمرد گفت: من امدادگر بودم، سقا بودم، آب میدادم به یاران حسین (ع) اینها را با حال و هوای خاصی گفت. عراقیها شروع کردند به کتک زدن. پیرمرد مدام زیر شلاق، زیر مشت و لگد و زیر باتوم داد میزد: دخیل الخمینی!... عراقیها بدجور می زدنش و از این مقاومتش خشمگین تر میشدند. هرچه می زدن، او همین را میگفت. ما همه مات و حیران مانده بودیم که خدایا این پیرمرد چه قدر عاشق امام است. به او حسودی مان شد. عراقیها خسته شدند، یکی پیرمرد را نگه داشت و هلش دادند سمت ما و او با همان دهان پر خون ، دوباره رو کرد به عراقیها و داد زد دخیل الخمینی. دیگری با مشت، چنان توی دهان پیرمرد کوبید که تمام دندانش خرد شد و خون از لبش فواره زد یکی با لگد، طوری به او زد که پهن شد توی بغل ما. صورت و دهان پیرمرد را پاک کردیم و گفتیم: عجب آدمی هستی! چه قدر دخیل الخمینی میکنی؟ داشتند میکشتنت. برای چی این همه میگفتی؟پیرمرد گفت: توی تلویزیون خودمان دیدم که هر وقت اسیر عراقی میگیرند، دخیل الخمینی که میگوید، بهش آب میدهند .بچهها از خنده روی زمین ولو شدند، حالا نخند، کی بخند. پیرمرد توی تلویزیون دیده بود که عراقیها موقع اسیر شدن، دستهای شان را بالا میبرند و دخیل الخمینی میگویند، گمان کرده بود این دخیل الخمینی، بینالمللی است و هر که، هر کجا اسیر شد، باید دستش را ببرد بالا و همین را بگوید. خنده بازاری بود. پیرمرد هم میخندید و میگفت: ای بابا! من موقعی که اسیرم شدم، دستم را بالا بردم و داد زدم، دخیل الخمینی... و اینها هی من را زدند نامردها...
#کتاب_گلخندهای_آسمانی #ناصرکاوه
🔴 آخرین گفتگوی زنده و تلویزیونی آقای روحانی؟!
🔹 حسن روحانی که به بهانه کرونا از حضور در جلسه رای اعتماد وزیر صمت خودداری کرد، بیش از دوسال است که حاضر به گفتگوی زنده و تلویزیونی با مردم نشده!
🔸 این هم به دلیل کروناست؟
✅ روحانی بیشترین گفتگوی تلویزیونی را در سال ۹۴ داشته (پنج بار) سالی که با کمک دو ضلع دیگر (لاریجانی، هاشمی) و با تلاش اجرایی ظریف، ننگنامه برجام را به کشور تحمیل کرد.
💢 مهمترین دلیل غیبت روحانی بعد از این همه ادعاهای خیالی و تلاش برای بزک کردن آمریکا، دستان خالی او در برابر مردم است.
✅ پ.ن: مگر چیزی باقی مانده از فردو و نطنز و ... که بفروشند به غربیها!؟ دستاورد... #تلخند
#سیاسی
➖➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز 👇
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
سلام علیکم روز شما بخیر و شادی،
۲۶ مرداد سالروز بازگشت آزادگان عزیز را به میهن اسلامی به ایشان و خانواده محترمشان صمیمانه تبریک عرض نموده و سعادت و سلامتی و موفقیت روزافزون شان را در پناه آقا امام زمان (عج) آرزومندم، عباس بختیاری
💥این خاطرات را صدها بار بخوانید👇
🚩 روز 26 مرداد 👈سالروز بازگشت آزادگان سرافراز را به میهن اسلامی ایران گرامی میداریم, همان آزادگانی که حماسه آفریدند و همان هائی که بعضی هاشون 👈مظلومانه و غریبانه شهید شدند و حتی قبر بعضی هاشون هم معلوم نیست🚩این خاطرات را بارها بخوانید و به گوش مسئولین برسانید که اگر کم کاری و یا خیانتی و... به مردم و انقلاب کنند 👈 فردای قیامت جواب چه خونها و چه کسانی را باید بدهند👇
🌷یاد جانباز شهید, خلبان حسین لشگری بخیر که 18 سال اسیر بود که 12 سالش را در انفرادی بود و 6 سالش را نورآفتاب و آسمان و سبزه و ...را ندید... در تاریکی محض بود😳
🌷یاد جانباز شهید, تندگویان وزیر نفت بخیر که 11 سال اسارت را در سیاه چال های بعثی طی کرد و بدنش را آنقدر بااتو سوزانده بودند که بدنش سیاه شده بود و سرانجام با خرد کردن گلویش, او را به شهادت رساندند😭
🌷یاد مرحوم ابوترابی بخیر که سرش را دشمن بعثی در اسارت با دلر سوراخ کرد😇 و آنقدر او را شکنجه کرده بودند که دیگه بازجوها از زدنش خسته شده بودند
🌷یادخلبان آزاده ومجروح 👈 شهید اقبال دوگاهه بخیر که پس از اسارت در حالی که زخمی بود, صدام دستور داد بدنش را به دو ماشین بستند و برخلاف همدیگر کشیدند😰 بطوریکه بدنش دوپاره شد و هر تکه از بدنش را در یک طرف از عراق به خاک سپردند😣
🌷یاد آن شش پاسدار اسیری که مجروح بودند و در سوسنگرد اسیر بعثی ها شدند بخیر😇 بعثی ها آنها را در حالی که دستهای شان بسته بود کنار هم نشاندندو سپس بر رویشان بنزین ریختند وزنده زنده سوزاندنشان و خاکسترشان را به باد دادند 😱
🌷یاد شهید آزاده احمد وکیلی, که در دست کومله اسیر بود بخیر... که ابتدا به پاهایش نعل اسب کوبیدند سپس کومله دو دستش را قطع کرد و سرانجام بدنش را در روغن مذاب ریختند و زنده زنده پختنش و پس از شهادتش جگرش را به خورد دوستانش دادند😞
🌷یاد شهید یوسف داور پناه بخیر که در حالی که مجروح بود در اسارت جلوی چشمش مادرش, دمکرات ها👈 پسرش مجروحش, یوسف را ریز ریز کرد و بعد مادر را مجبور کردند که پسرش را با دست خالی جلوی چشمان آنها شبانه دفن کند😰
🌷یاد اون مجروح اسیر و گمنام بخیر که انگشتهای دستش را👈 سرهنگ عبدالباطن رئیس استخبارات بعثی ها
دونه دونه قطع کرد و چون چیزی را لو نداده بود پای مجروحش را با اره برید تا غریبانه و مظلوم در اسارت شهید شد😊
🌷یاد آزاده شهید محمد رضائی بخیر که ممل آمریکائی و عدنان بعثی در اسارت او را طوری شکنجه و تکه تکه و خفه اش کردند که قلم از نوشتنش عاجز است😭
🌷یاد پاسداران مجروحی که در پاوه به دست اعضای کومله و دمکرات اسیر شده بودند بخیر👈 که آنها را (با کمال پوزش و عذر خواهی) مثل گوسفند با کاشی در مقابل عروس در 👈عروسی سر بریدند😱
🌷 یاد غواصان مجروح کربلای چهار بخیر که بعثی ها صبح عملیات به جای بردن آنها به اردوگاه اسرا👈 آنها را زنده زنده, در حالی که مجروح بودند دفن شان کردند😭
🌷 یاد مدافعان حرم مثل شهیدان👈 عبداله اسکندری, محسن حجحی, رضااسماعیلی و... بخیر که پس از اسارت به دست داعش😰 آنها را در سوریه و عراق سر بریدند و سپس بدنشان را مثله کردند😰 و سرهایشان مثل اباعبدالله (ع) بر روی نی و نیزه گذاشته بودند بخیر😱 و سرانجام دیگر زبانم بند میآید و قلم👈 هم خودش خجالت می کشد که بگوید چه آوردند دشمنان بر سر نوامیس اسیر ما در ایران و عراق و سوریه و...
#کتاب_خاطرات_دردناک
#ناصر_کاوه