🔸 خواندن نماز اول وقت در عزاداری اهل بیت علیهم السلام
⁉️ در ایام سوگواری اهل بیت (علیهم السلام) گاهی مراسم عزاداری تا یک ساعت بعد از اذان ادامه پیدا میکند، آیا تمام کردن عزاداری اولویت دارد و یا خواندن نماز در اول وقت؟ بعضاً با این بهانه که اگر در وسط عزاداری نماز بخوانیم و بعد به عزاداری ادامه دهیم مردم پراکنده میشوند و مجلس به هم میخورد.
✅ در فرض سؤال نیز نماز اول وقت خواندن مقدم است.
Untitled 1.mp3
9.16M
🔺#دمی_باشهدا
🌷 پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ، مصادف با شب دهم محرم ۱۴۴۵ , مسجد الهادی(ع) تهران
التماس دعا
4_5969755042494809736.mp3
7.23M
به سمت گودال از خیمه دویدممن ....
😭
#مداحی
حاج محمود کریمی
التماس دعا، ناصرکاوه
☀️کمی دور از ذهن است که وقتی حرف از آزادهها و اسرای جنگی به میان میآید، میان آن لباسهای فرم زردرنگ معروف بچههای آزاده که وقتی عبارتهای «اسرای دوران دفاع مقدس»، «آزادههای جنگ تحمیلی» یا چنین تعابیری را جستوجو میکنید، تصاویری از اسرای خانم را در آن حیاطهای بیروح و خشک مشاهده کنید، اما واقعیت است که در میان ۴۲هزار و ۸۷۹آزاده، پنج نفر آنها خانم بودند؛ حلیمه آزموده، شمسی بهرامی، معصومه آباد، خدیجه میرشکار و فاطمه ناهیدی که اولین بانوی اسیر بود و بهانه این گزارش که قرار است مفصلتر به آن بپردازیم...
☀️خدیجه میرشکار؛ خوزستانی است. ۲۲ سال داشت که در ۷ مهر ۱۳۵۹ یعنی فقط چند روز بعد از شروع جنگ اسیر شد. دو سال اسیر دست بعثیها بود و خیلی سختی کشید و در نهایت در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۶۲ آزاد شد...
☀️معصومه آباد؛ ۱۷ سال داشت که در تاریخ ۲۳ مهر ۱۳۵۹ در ماموریت هلال احمر، در جاده ماهشهر به آبادان به اسارت نیروهای عراقی درآمد. ابتدا به اردوگاه مرزی تنومه و سپس به زندانهای استخبارات و الرشید و بعد به اردوگاه موصل و الانبار انتقال داده شد و ۴۰ماه بعد در تاریخ ۱۲بهمن ۱۳۶۲ آزاد شد...
☀️شمسی بهرامی؛ با آغاز جنگ تحمیلی بهعنوان نماینده فرمانداری آبادان، مسوول تهیه گزارش و برآورد میزان خسارات وارده به مناطق بمباران شده بود. در ۲۳ مهرماه ۱۳۵۹ در روزهای آغاز جنگ در جاده ماهشهر به آبادان به اسارت نیروهای بعثی درآمد و پس از تحمل ۴۰ماه اسارت در ۱۲بهمن۶۲ به میهن بازگشت...
☀️حلیمه آزموده؛ بانوی پزشکی که در ۲۰سالگی در زایشگاه خرمشهر فعالیت میکرد. او تنها زنی بود که در خط مقدم به همراه تیم پزشکی به اسارت درآمد. مدت دو سال نام و نشانی از آزموده در هیچجا نبود تا زمانی که پس از ۲۰ روز اعتصاب غذا اسامی حلیمه آزموده و سه بانوی دیگر را به صلیب سرخ تحویل دادند. تا اینکه درنهایت پس از گذشت ۴۰ماه اسارت به ایران بازگردانده شدند...
☀️فاطمه ناهیدی که بیستم مهرماه سال ۱۳۵۹ ساعت ۹ صبح در هنگامه آتش و خون، از میان رگبار گلولهها و انفجار خمپارهها، یک آمبولانس وارد خط مقدم جبهه خرمشهر شد تا به یاری رزمندگان مجروحی که در عرصه کارزار دفاع مقدس بر خاک و خون افتاده بودند، بروند. دختر پرستاری که سرنشین آمبولانس بود، همراه با چند رزمنده جوان خود را در محاصره سربازان عراقی دید، ساعتی بعد به اسارت درآمد. او که فارغالتحصیل رشته مامایی بود، آن روز، اولین زن امدادگر ایرانی بود که اسیر عراقیها شد...
☀️هر چهارنفر ما را در سلول سرخ سازمان امنیت و زندان الرشید بغداد زندانی کردند. ۱۹ماه در زندان انفرادی با هم بودیم و هیچگونه ارتباطی با خارج از سلول نداشتیم. آنجا توانستیم با ضربات مورس که یاد گرفته بودیم، با اسرای سلولهای همسایه ارتباط برقرار کنیم. در یکی از سلولها چند خلبان بودند و از حقوق اسرا خبر داشتند، فهمیدیم که حقوقمان تا چه حد پایمال شده است.
☀️سعی کردیم با رئیس زندان و رییس سازمان امنیت در کسب حقوق اسرا ارتباط برقرار کنیم، اما موفق نشدیم. یک روز برای یکسری تغییرات ما را از سلول سرخ به سلول شماره۱۹ بردند. برحسب اتفاق، یک تکه سرامیک شکسته کوچک پیدا کردیم و به زحمت نام و شمارهتلفن و آدرسهای را روی دیوار سلول حک کردیم. ما مفقودالاثر بودیم و این کار ما میتوانست سایر اسرا را که بعدها به این سلول میآمدند از حضور ما مطلع سازد و همین کار موجب شد چند نفر از برادران اسیر آدرس ما را ببینند و بعد از انتقال به اردوگاه خبر زنده بودن ما را از طریق صلیبسرخ به خانوادههایمان برسانند...
☀️بازهم امام رضا (ع) ضمانت کرد
با پافشاری کردن در گرفتن حقوق خود بهعنوان اسیر جنگی، رییس زندان و رییس سازمان امنیت عراق را به اعتصاب غذا تهدید کردیم و سرانجام از اول اردیبهشتماه۱۳۶۱ اعتصاب خود را آغاز کردیم. هشت روز اول فقط آب میخوردیم، اما بعد از آن دست به اعتصاب کامل زدیم. حال یکی از خواهرها بهشدت بد شد که به اصرار ما به او سرم زدند. رییس سازمان امنیت عراق از ما خواست این اعتصاب را بشکنیم، اما قبول نکردیم. همه ما را به بیمارستان نظامی بردند و میخواستند به ما سرم وصل کنند، اما قبول نکردیم. سرانجام بهزور سرم را به ما وارد کردند. بعد از اینکه نامههای ما را از طریق صلیب سرخ برای خانوادهها نوشتیم، اعتصاب غذا را شکستیم...
☀️ما را به اردوگاه موصل و سپس انبار منتقل کردند که ۲۰ماه از اسارت ما در آنجا گذشت. در اردوگاه سر همه ما را تراشیده بودند. فشار و شکنجه بر چهره افراد دیده میشد.رژیم عراق تصمیم گرفته بود برای ۲۲بهمن یکسری عملیات بمبگذاری در ایران داشته باشد و برای این کار عدهای جاسوس و خرابکار بفرستد برای ردگمکردن، ناچار عدهای از اسیرها را آزاد کردند و جاسوسان خود را همراه اسرا به ایران فرستادند.۱۹۰نفر آزاد شدند؛ اما چهار نفر نیز در میان آنها بودیم یک روز مادر من به مشهد مقدس میرود از امامرضا (ع) معجزهای میخواهد که به فاصله یک هفته از این توسل مرا به خانه بازگرداندند...
کتاب خاطرات دردناک، ناصر کاوه
بمناسبت فرارسیدن ۱۱ محرم روز تجلیل از اسرا و مفقودان
حجتالاسلام دارستانی - سخنرانی.mp3
3.26M
#پادکست
📝سخنرانی شام_غریبان
🎤حجت الاسلام #استاد_دارستانی
💠 حضرت اباعبدالله علیه السلام
▪️#شام_غریبان #امام_حسین
🍀🖤🍀🖤🍀🖤