eitaa logo
جهاد تبیین ۸
18.6هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
425 فایل
جهاد تبیین *مطالبه گری* آرمانهای امام خمینی ره ، انقلاب شهداء عزیزمان ، منویات رهبر عزیزمان و ارائه تحلیل های روز سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و بین المللی بمنظور روشنگری و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
گرچه من را میتوانی زود از سر وا کنی تا سحر این پا و آن پا میکنم در وا کنی آمدم دیگر بمانم پس مرا بیرون نکن مشت خاک آورده ام که کیسه ی زر وا کنى اول مهمانی از تو خواهشی دارم فقط می شود زنجیر را از پای نوکـر وا کنی من خودم رسوای این و آن شدم با معصیت پیش چشم خلق لازم نیست دفتر وا کنی افتضاحی که به بار آورده ام شد دردسر اصلاً اینجا آمدم که از سرم شر وا کنی واسطه چه بهتر از این نام هست که آنقدر می کوبم این در را که آخر وا کنی من گرفتاری خود را میبرم امشب تا گره های مرا با دست وا کنی هرشبى كه روزه ام وا مى شود با مى شود رويم حسابى صد برابر وا كنى : لبهای من کویری و چشمم پر از نم است از روضه ی عطش همه جانم پر از غم است در چشم نوکرت رمضان هم مـحـرم است 🔰 وضعیت شیعیان در آخرالزمان 🔸 امام علی -علیه السلام- : در آخرالزمان شیعیان ما همانند وضعیت یک انبار گندم را خواهند داشت. که آن را آفت بزند و صاحب انبار آن‌ها را بیرون می‌آورد و آن قسمت‌هایش را که آفت زده دور می‌ریزد و بقیه را داخل انبار قرار می‌دهد و این کار مجددا آنقدر استمرار پیدا می‌کند تا جایی که به اندازه مشتی از آن گندم‌ها بیشتر سالم باقی نمی‌ماند. 📚 منبع: غیبت نعمانی، باب۱۲ 🔴 ارتش چین : آمادگی دخالت در نبرد با اوکراین را داریم اما در صورتی که فرانسه و ناتو به کارزار اوکراین ورود کنند. 🔻فرمانده ارتش چین: اروپا حق ندارد ایران را به دلیل فروش تسلیحات به روسیه تحریم کند . پس ماهم باید آنهارا به دلیل ارسال تسلیحات به اوکراین آن هم به صورت رایگان تحریم کنیم! اطلاعاتی داریم که نشان می دهند ارتش فرانسه درحال تقویت خود در چک است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوره مبارکه نوشته استاد انصاریان - منبع: پایگاه (https://erfan.ir)
صفحه 567567-haghe-fa-ansarian.mp3
زمان: حجم: 5.55M
سوره مبارکه منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان
سوره مبارکه منبع: کتاب تفسیر یک جلدی مبین - استاد بهرامپور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷مبحث ۱۳۹۳ اسفند ۱۴۰۲ شمسی سلام خدا بر آموزندگان معارف الهی🌺 همراهان عزیز قرآنی ام💞 متن ، ترجمه و شرح دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان🌻 🔹بسم الله الرحمن الرحیم🌺 اَللّهُمَّ اَعِنّى فیهِ عَلى صِیامِهِ وَقِیامِهِ وَجَنِّبْنى فیهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ وَارْزُقْنى فیهِ ذِکْرَکَ بدَوامِهِ بِتَوْفیقِکَ یا‌هادِىَ الْمُضِلّینَ.🌺 💐دعاء امروز ۴ جمله و پیام دارد: ۱🌹اللهم اعنی فیه علی صیامه و قیامه: خدایا، یاریم کن در این روز، بر روزه داری و خیزش و ایستادگی اش، (جهت ستایش، پرستش و نیایش تو)🌻 اللهم : خدایا اعنی : یاریم کن فیه : در این روز علی : بر صیامه : روزه اش و قیامه : و برپا داشتن (نمازش) و شاید معطوف به تهجد هم باشد ۲.🌹و جنبنی فیه من هفواته و آثامه: و دور بدار مرا، در این روز ،از پوچی اش و گناهانش.🌻 و جنبنی : و برکنارم بدار، دورم بدار هفواته : پوچی اش، لغزشهایش و آثامه : و گناهانش نکته : اثم ، به گناهان درون آزار، میگویند. مثل سوء ظن و شرابخواری و حسد و... ۳.🌹و ارزقنی فیه ذکرک بدوامه: و روزیم کن در این روز، یاد تورا و دوامش را🌻 و ارزقنی : و روزی کن مرا ذکرک : یاد تو را، یادت را بدوامه : پیوسته اش، دائمش ،همیشگی اش ۴.🌹بتوفیقک یا هادی المضلین. به موافقت (رضایت و پسندت)، ای راهنمای گم کرده راهان🌻 ‌بتوفیقک : به موافقت و همراهیت یا هادی : ای راه نمای المضلین : گم کرده راهان، گمراهان 💐نکات آموزنده: ۱) داشتن روزه و اقامه نماز ،نیازمند یاری خداست ۲) لازمه روزه و نماز، دوری از پوچی و بیهودگی و اجتناب از گناه است ۳) یاد مداوم خدا رزقیست که، حضرتش باید بدهد ۴) موافقت حضرت حق، شرط هدایت راه گم کرده هاست 💐اسناد قرآنی معطوف به واژه های دعا: ... وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ ... ...ﻭ نیست موفقیتی برایم جز به [ ﻳﺎﺭﻱ ] ﺧﺪﺍﺳﺖ... (هود ٨٨) إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻳﺎﺭﻱ ﺧﺪﺍ ﻭ [ ﺁﻥ ] ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﺪ (نصر١) نصر: یاری همه جانبه، مانند یاری خدا هنگام و عصر ظهور ... وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ... ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﻫﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﺖ . (جمعه ١١) رزق بر دونوع است: مادی و معنوی رزق معنوی، مثل دعای پدر و مادر و استاد و توفیق شرکت در امور خیر و کمک به فقراء و ... ... وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ ...ﻭ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺷﻤﺎ [ ﺍﺯ ﻭﺿﻊ ﻳﻮﺳﻒ ] ﺷﺮﺡ ﻣﻰ ﺩﻫﻴﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻳﺎﺭﻱ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ .(یوسف ١٨) عون و عان: یاری در یک و یا چند مورد مشخص. مانند یاری یوسف و یاری خواستن نماز گزار از خدا ،در مورد راهیابی به صراط المستقیم👇 [ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ] ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻰ ﭘﺮﺳﺘﻴﻢ ﻭﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻛﻤﻚ ﻣﻰﺧﻮﺍﻫﻴﻢ . (حمد ۵) خدا معین و مستعان است 🦋ای خدای مهربان, به فضلت ، دعای امروز را، در حق ما روزه داران , اجابت فرما مترجم و شارح: 🌷سیروس کامران ماوردیانی گیلانی🌷
🌹طنز جبهه! 💥داستانهای آقا فریبرز (6):👇 🌿...زد و فریبرز در عملیات بعدی یه ترکش نقلی به پایش خورد و مجروح شد و فرستادنش عقب😞 قصد کردیم به عیادتش برویم. با هزار مصیبت😣 آدرسش را در بیمارستانی پیدا کردیم و چند کمپوت گرفتیم و رفتیم سراغش. پرستار گفت که در اتاق ١١٠ است.😇 اما در اتاق ١١٠ سه مجروح بستری بودند. دو تای شان غریبه بودند و سومی سر تا پایش پانسمان شده بود و فقط چشمانش پیدا بود.😍 دوستم گفت: «اینجا که نیست،برویم شاید اتاق بغلی باشد!»😜 یک هو مجروح باند پیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سر و صدا کردن...😁 🌿...گفتم: «بچه‌ها این چرا این طوری می‌کند. نکنه موجیه؟»🎩 یکی از بچه‌ها با دلسوزی گفت: «بندۀ خدا حتماً زیر تانک مانده که این قدر درب و داغان شده!» پرستار از راه رسید و گفت: «فریبرز را دیدید؟»😎 همگی گفتیم:👇 «نه کجاست؟»😁 پرستار به مجروح باند پیچی شده اشاره کرد و گفت: «مگر دنبال ایشان نمی‌گردید؟»...😣 همگی با هم گفتیم: «چی؟ این فریبرزه!؟»😇 🌿...رفتیم سر تخت... فریبرز به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر تنزیبهای سفید گم شده بود. با صدای گرفته و غصه‌دار گفت:👇 «خاک تو سرتان. حالا مرا نمی‌شناسید؟»😇 یک هو همه زدیم زیر خنده. گفتم:👇 «تو چرا این طوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که این قدر دستک و دمبک نمی‌خواد!» فریبرز سر تکان داد و گفت:👈 «ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم آمد که ترکش خوردن پیش آن ناز کشیدن است!»😜 بچه‌ها خندیدند. آن‌قدر به فریبرز اصرار کردیم تا ماجرای بعد از مجروحیتش را تعریف کرد.😍 🌿... وقتی ترکش به پام خورد مرا بردند عقب و تو یک سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند بیرون تا آمبولانس خبر کنند.😇 تو همین هیس و بیس یک سرباز موجی را آوردند انداختند تو سنگر.😎 سرباز چند دقیقه‌ای با چشمان خون‌گرفته بر و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماستهایم را کیسه کرده بودم. سرباز یک هو بلند شد و نعره زد: 👈«بعثی مزدور و پس فطرت می‌کشمت!»😞 🌿... چشمتان روز بد نبیند، حمله کرد بهم و تا جان داشتم کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی‌کنم.😊 حالا من هر چه نعره😭 می‌زدم و کمک می‌خواستم کسی نمی‌آمد. سربازه آن قدر زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه‌ای و از حال رفت.😰 من فقط گریه می‌کردم و از خدا می‌خواستم که به من رحم کند و او را هر چه زود تر شفا بدهد...🙏 🌿...بس که خندیده😄 بودیم داشتیم از حال می‌رفتیم. دو مجروح دیگر هم روی تخت های شان دست و پا می‌زدند و کِرکِر می‌کردند.😁 فریبرز ناله‌کنان گفت: «کوفت و زهر مار هرهر کنان؟ خنده دار ِ؟ تازه بعدش را بگویم😖👇 یک ساعت بعد به جای آمبولانس یک وانت آوردند ومن و سرباز موجی را انداختند عقبش. تارسیدن به بیمارستان اهواز؛ یک گله گوسفند نذر کردم که او دوباره قاطی نکند.😇 🌿... رسیدیم به بیمارستان اهواز ومن👥 و سرباز از هم جدا شدیم. 😇به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی,مردم برای عیادت از مجروحان آمده بودند بیمارستان.😍 مردم گوش تا گوش بیمارستان را پر کرده بودند😞و شعار می‌دادند وصلوات 🙏می‌فرستادند.💪 🌿...ناگهان سرباز موجی نعره زد و داخل اتاقم شد و با صدائی بلند گفت:👇 «مردم این مزدور بعثی😖 است ودوستان مرا کشته!»😈 و باز افتاد به جانم.😁 این دفعه چند تا قلچماق دیگر هم آمدند کمکش و دیگر جای سالم در بدنم نماند.😍 یک لحظه گریه کنان فریاد زدم: 👈«بابا من ایرانی ام، رحم کنید.»😇 یک پیرمرد با لهجۀ عربی گفت:😂 «آی بی‌پدر، ایرانی هم بلدی، جوانها این منافق را بیشتر بزنید!»😊 دیگر لَشَم را نجات دادند و اینجا آوردند.😣 حالا هم که حال و روز مرا می‌بینید.» 😖😞 🌿... 👰پرستار آمد تو و با اخم تَخم گفت: «چه خبره؟ آمده‌اید عیادت یا هِرهِر کردن. ملاقات تمامه. برید بیرون!»😄 خواستیم با فریبرز خداحافظی کنیم که ناگهان یک نفر با لباس بیمارستان پرید تو و نعره زد: 🙇«بعثی مزدور، می‌کشمت!»😂 فریبرز ضجه زد:👇 «یا امام حسین🚩 بچه‌ها خودشه. جان مادرتان مرا از اینجا نجات بدهید!» 😍😄 🌿... هر جوری بود رفتیم خدمت رئیس👲 بیمارستان وبا وساطت من👳 فریبرز را از بیمارستان ترخیص کردیم و با خودمان آوردیم اردوگاه لشگر...😄 روزهای اول تمام کارهای فریبرز را با افتخار ما انجام می دادیم و🙇 آقا فریبرز نه شهردار میشد و نه لباسهایش را می شست و نه صبحگاه میرفت ونه....😊 حسابی برایش کویت شده بود... 😄هر موقع هم که به فریبرز می گفتیم خوب شدی یا نه!؟😇 لنگان لنگان راه میرفت و می گفت, می بینید خودتاندیگه و یه حالت غمبادی به خودش می گرفت و خیلی مظلومانه می گفت شرمنده هستم که کارهایم را شما انجام می دهید... شرمنده😜