6.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ عوارض سقط جنین
یک بار اشتباه، یک عمر پشیمانی ...
#سقط_جنین
#کاهش_جمعیت
#نه_به_سقط_جنین_عمدی
@giveroflife
ساعت ۵ عصر است.
تلفن باز هم زنگ میزند.
شماره مهدیه را که میبیند کمی دلش آرام میشود، گوشی را برمیدارد.
_سلام مهدیه جان، کیسه آب بچه پاره...
قسمت پنجم
داستان #گفتا_تو_بندگی_کن
امشب
ساعت ۲۲
آدرس کانال در پیام رسان بله👇
https://ble.ir/giveroflife
آدرس کانال در پیامرسان ایتا👇
https://eitaa.com/giveroflife
#داستان_کوتاه
#گفتا_تو_بندگی_کن
#فصل_پنجم_روی_ماه
ساعت ۵ عصر است.
تلفن باز هم زنگ می زند. شماره مهدیه را که میبیند کمی دلش آرام میشود، گوشی را برمیدارد.
_سلام مهدیه جان، کیسه آب بچه پاره...
_سلام عزیزم وسایلات رو بردار بیا این بیمارستان که میگم...
صدایش از شادی می لرزد...
_گفتی که خانم دکتر امروز نیستش!
_چرا چرا هست، فقط همین امشب کشیکه، گفته زود خودتو برسونی...
نفس راحتی می کشد. اشک هایش را پاک میکند. ابوالفضل را محکم میبوسد و دلش به امیدی خوشایند گرم می شود. راه میافتد سمت بیمارستان. اگر سید بود با هم میرفتند بیمارستان و همراهیاش، اضطرابش را کمتر می کرد.
به بیمارستان که میرسد سراغ بخش زایمان را میگیرد. بخش زایمان پر است از پدر و مادر و همسرهایی که به همراهی آمده اند با دسته گل و ساک های نوزادی نو و زیبا و شادی و انتظار در چهرهایشان موج می زند ...ولی تنها همراه سارا، دختر خواهرش است...
خودش رابه پذیرش معرفی می کند و می گوید از طرف خانم دکتر آمده است. کارهای بستری سریع تر از آنچه انتظار داشت انجام می شود.
دکتر برای معاینه بالای سرش می آید.
_سلام عزیزم اسمت چیه؟
_سارا
_کیسه آب بچه هم که پاره شده... ولی جای نگرانی نیست
آرامش دکتر و محیط بیمارستان اضطرابش را قدری کمتر می کند
شبی که نگرانش بود فرا رسیده است. درد هنوز هست اما تشویش نه... از اینکه همه اینقدر هوایش را دارند متعجب است از پرستار و دکتر و ...همه مثل پروانه دورش می گردند... انگار فصل نگرانی و بی کسی به سر آمده است و دنیا بعداز مدتها با او مهربان شده است، پرستار فشارش را می گيرد
_خوبی خانم؟
_خدارو شکر. دردام خیلی زیاده، بچه ام چیزیش نشده؟
_نگران نباش عزیزم دکتر حواسش به همه چیز هست. یکی از بهترین دکترای این بیمارستانه. استاد دانشگاهه
باز چشم هایش را از زور درد به هم فشار می دهد امیدوار است که زودتر دختر زیبایش را در آغوش بگیرد و دردها تمام شود.
شبی است طولانی و پر درد... اما پرامید و روشن... اذان صبح را که می گویند صدای دلنشین گریه نوزادی زیبا در گوشش می پیچد...
درد جایش را به شادی عمیق و وصف ناپذیری داده است... دست های کوچک سادات کوچکش را می بوسد و صورتش به لبخندی ژرف گل می کند. حالا مسئولیت اش برای شاد و سلامت نگه داشتن خانواده سه نفره اش سنگین تر شده است.
دکتر گرم و مهربان به رویش لبخند میزند.
_خداقوت مامان نمونه. ولی به موقع رسیدیا، اگر تا امروز صبح صبر می کردی معلوم نبود چی به سر اون طفل معصوم میومد. کارخدا بود که دیشب دردت گرفت تو تنها شب کشیک من.
_بچه ام حالش خوبه؟
_آره خوبه. نگرانش نباش ولی به خاطر اینکه کیسه آب چند ساعت زودتر پاره شده بود و کلیه های تو هم عفونت داشت باید یکی دو روزی تو بیمارستان بمونه
_اونوقت هزینه زایمان و بستری بچه چی می شه؟ بیمه جور شد؟
_بیمه که درست نشد. اصلاً وقت نکردیم بیمه ات کنیم، ولی نگران هزینه ها نباش جور می شه. خدا رو شکر همه چیز بخیر گذشت. تو فقط استراحت کن، روز سختی رو گذروندی.
چه روز طولانی و سختی بود دیروز، امشب که باز به خانه خودش برگشته است آرامش را با تمام وجودش حس می کند...
ادامه دارد
#نویسنده: زینب بزاز
📝پ.ن ۱: داستان براساس یک ماجرای واقعی نوشته شده است.
📝پ.ن ۲: اسامی شخصیت ها مستعار هستند.
آدرس کانال در پیام رسان بله👇
https://ble.ir/giveroflife
آدرس کانال در پیامرسان ایتا👇
https://eitaa.com/giveroflife
#گزارش
#اطلاعرسانی
#طرح_کرامت_امام_حسنی(ع)
همراهان گرامی مجموعه حسنا سلام
حتماً یادتون هست که برای رفع نواقص پکهای سیسمونی مادران باردارمون از دهم تا هفدهم ماه مبارک رمضان #طرح_کرامت_امام_حسنی(ع) داشتیم تا بتونیم ۵۰ بسته پوشک و ۵۰ دست رختخواب نوزادی تهیه کنیم.
✅ در این بازه زمانی، مبلغ ۴۰۰۰۰۵۰ تومان به حساب مجموعه برای این طرح واریز شد.
✅ از این مبلغ، ۲۴۰۰۰۰۰ تومان برای خرید ۴۰ بسته پوشک هزینه شد و مابقی آن هم برای تهیه سرویس خواب کوچولوهای توراهیمون اختصاص یافت😍
☘ قطعاً قدمهای کوچک و بزرگ شما برای *رفع موانع فرزندآوری* هموطنانمان نزد خدای سبحان ثبت و ضبط خواهد شد.
آدرس کانال در پیام رسان بله👇
https://ble.ir/giveroflife
آدرس کانال در پیامرسان ایتا👇
https://eitaa.com/giveroflife
👗👔👗👔👗👔👗👔
#اهدا_لباس
#شرح
👚👕👚👕👚👕👚👕
همهی ما وقتی کمد و کشوی لباسهای خودمون و بچه هامون رو برانداز می کنیم، یا وقتایی که مثل الآن به بهونه خونه تکونی و ... سراغ لباس های قدیمی تو چمدونهامون میریم، چشممون میخوره به لباسهایی که وضعیت بسیار خوبی دارند و میتوانند لباس محبوب کس دیگهای باشند و بارها و بارها پوشیده بشن.
لباسهای نو یا در حد نو که همچنان قابلیت استفاده دارند، ولی خب به دلایل مختلفی مثل کوچیک شدن اندازه و ... دیگه برای ما قابل استفاده نیستند.
شما هم اگه دوست دارید با این لباسهای بلااستفاده افراد دیگهای رو خوشحال کنید کافیه که به یکی از آیدیهای زیر پیام بدید و این لباس ها رو به ما برسونید تا ما با تفکیک و دسته بندیشون، به دست خانوادههای نیازمند برسونیم☺️
خانم حسینی(محدود پاسداران)
@ash1954
خانم رمضانی(محدوده شهرک محلاتی)
@snhm1156
خانم جعفرنژاد(محدوده جنت آباد)
@zjafarii
خانم خلیلی(محدوده چیتگر)
@dawn14
🌱 غیر از لباس های نوزادی و بچهگانه، حتی عروسک های سالم و تمیز را هم میتونید برای ما بفرستید.
پدری که به خاطر فقر و ناتوانی برای سیر کردن شکم فرزندش به فکر سقط جنین میوفته، قطعاً خرید عروسک و ... فوق طاقت مالیاش است.
آدرس کانال در پیام رسان بله👇
https://ble.ir/giveroflife
آدرس کانال در پیامرسان ایتا👇
https://eitaa.com/giveroflife
قسمت *پایانی*
داستان #گفتا_تو_بندگی_کن
امشب
ساعت ۲۲
آدرس کانال در پیام رسان بله👇
https://ble.ir/giveroflife
آدرس کانال در پیامرسان ایتا👇
https://eitaa.com/giveroflife
#مامان_شماره_چهلودو
دختر خانمی که در دوران عقدکردگی باردار شدند.
ایشون هم خودش و هم همسرش یتیم هستند و به خاطر از بین رفتن همهی امکاناتشان در زلزلهی کرمانشاه، مجبور شدند به یکی از مناطق محروم اطراف تهران مهاجرت کنند.
به کمک خیریهای جهیزیهای براشون فراهم شد تا بتوانند زندگی سه نفرهشان را سریعتر آغاز کنند.
همسر این خانم کارگر یک تولیدی هستند ولی از لحاظ مالی شرایط خیلی سختی دارند، که به همین علت تحت حمایت مجموعه حسنا قرار گرفتند.
💳 شماره کارت جهت تأمین *ارزاق، سیسمونی، درمان، اشتغال زایی و مخارج کلی* مادران باردار نیازمند
۵۰۲۲۲۹۱۰۷۶۳۰۰۹۹۳
مهران سرمد
آدرس کانال در پیام رسان بله👇
https://ble.ir/giveroflife
آدرس کانال در پیامرسان ایتا👇
https://eitaa.com/giveroflife
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❗️ امید آمریکا به کاهش جمعیت و تغییر نسل در ایران ....
✅ وقتی فرزندآوری میشود جهاد امروز
#کاهش_جمعیت
#سقط_جنین
#فرزندآوری
@giveroflife
#داستان_کوتاه
#گفتا_تو_بندگی_کن
#فصل_ششم_آغوش_خدا
صدای چرخ خیاطی و صدای بازی ابوالفضل در هم آمیخته شده است... از این طرف خانه به آن طرف میدود و با متر و پارچه ها بازی می کند... هر روز چند ساعتی را صرف یاد گرفتن و تمرین خیاطی میکند. هنوز خیلی وارد نیست، بچه ها هم گاهی حواسش را پرت میکنند ولی در این سه ماهی که از زایمانش میگذرد به مرور یاد گرفته که چطور هم به بچه ها برسد هم کار خانه را سامان دهد و هم وقتی برای تمرین خیاطی بگذارد.
چرخ خیاطی را #خیرین_گروه_حسنا برای سارا خریده اند تا خیاطی یادش بدهند. قرار است برای فروش لباس ها هم کمکش کنند. از این به بعد میتواند با فروش لباسهایی که خودش میدوزد گلیمش را راحتتر از آب بیرون بکشد.
_ابوالفضل، مامان، مراقب قیچی باش خطرناکه!
_مامان، مامان آبجی داره گریه می کنه...
دخترش را بغل میکند تا شیرش بدهد توی این لباس صورتی چقدر خواستنیتر می شود. یاد شب اول بعد از زایمانش میافتد که #گروه_حسنا این لباس را در یک پک سیسمونی زیبا و کاملاً دخترانه برایش فرستادند، به همراه یک ظرف کاچی گرم و خوشمزه و چند بسته گوشت و کله پاچه و مواد غذایی...
چقدر دلش گرم شده بود به داشتن خانواده ای که نمیشناختشان ولی هوایش را داشتند.
به آرامش این روزها فکر میکند، به آمدن سادات کوچکش که تجسم تحقق وعده خدا شد و رزقش را با خودش آورد و خانه اش را پر برکت کرد... به خانم دکتر با محبتی که، علاوه بر تمام مهربانیهایش در روز زایمان، به همراه بقیه خیرها هزینه های بیمارستان را پرداخت کرده بود. به روزی که آرزوی ابوالفضل برآورده شد و یکی از خیرین همان ماشین بزرگی را که دوست داشت برایش فرستاد ... به برق چشمهای ابوالفضل وقتی که ماشینش را دید...
اشک امانش نمی دهد اما این اشک شوق است. خدا تا کجا هوای اوی یتیم و دو بچه یتیمش را داشته است...درست همان موقع ها که او فکر می کرد تنهاست و بی کس... اگر مهدیه به مرکز بهداشت دیگری زنگ می زد که این #گروه_جهادی را نمی شناخت تا خانم دکتر را معرفی کند... اگر شب زایمانش همان تنها شب کشیک دکتر نبود و مجبور بود تا صبح صبر کند... اگر دیر به بیمارستان رسیده بود یا مجبور شده بود در خانه زایمان کند ...اگر...اگر... اگر...
به دست های پرخیری فکر می کند که دست های خدا شدند تا رزق او و بچه هایش را به او برسانند همان خواهر و برادر های خیرخواهی که ندیده بودشان، اما هر شب و هر روز برایشان دعا میکرد تا خدا احسان بیمنتشان را صدها برابر برایشان جبران کند... همانها که هر لبخند و شادی سید ابوالفضل و فاطمه سادات حسنهای میشود در کارنامه اعمالشان....
دلش نیامده بود اسم دخترش را چیزی به جز فاطمه سادات بگذارد.
اذان و اقامه را که در گوشش گفت، آرام برایش زمزمه کرد *تو فاطمه سادات من هستی، سپردمت دست مادرمان حضرت زهرا(س)*
والحق که به معجزه زیبای خدا هیچ اسمی به اندازه فاطمه سادات برازندهاش نبود.
صدای خنده های سید ابوالفضل خانه را پر کرده است... فاطمه سادات با لبخندی زیبا، آرام خوابیده است ... سارا با تمام وجودش گرمی آغوش خدا را حس می کند...
پایان
#نویسنده: زینب بزاز
📝پ.ن ۱: داستان براساس یک ماجرای واقعی نوشته شده است.
📝پ.ن ۲: اسامی شخصیتها مستعار هستند.
آدرس کانال در پیام رسان بله👇
https://ble.ir/giveroflife
آدرس کانال در پیامرسان ایتا👇
https://eitaa.com/giveroflife
✍شخصی را قرض بسیار آمده بود. تاجری کریم را در بازار به او نشان دادند که احسان میکند. آن شخص، تاجر سخاوتمند را در بازار یافت و دید که به معامله مشغول است و بر سر ریالی چانه میزند، آن صحنه را دید پشیمان شد و بازگشت.
تو را که این همه گفتوگو ست بر دَرمی،
چگونه از تو توقع کند کسی کَرمی؟
تاجر چشمش به او افتاد و فهمید که برای حاجت کاری آمده است پس به دنبال او رفت و گفت با من کاری داشتی؟
شخص گفت: برای هر چه آمده بودم بیفایده بود.
تاجر فهمید که برای پول آمده است. تاجر به غلامش اشاره کرد و کیسهای سکه زر به او داد. آن شخص تعجب کرد و گفت: آن چانه زدن با آن تاجر چه بود و این بذل و بخششت چه؟
تاجر گفت: آن معامله با یک تاجر بود ولی این معامله با خدا...! *در کار خیر طرف حسابم با خداست او خیلی خوش حساب است.*
💳 شماره کارت جهت تأمین *ارزاق، سیسمونی، درمان، اشتغال زایی و مخارج کلی* مادران باردار نیازمند
۵۰۲۲۲۹۱۰۷۶۳۰۰۹۹۳
مهران سرمد
#حس_خوب
#انفاق
#بخشش
آدرس کانال در پیام رسان بله👇
https://ble.ir/giveroflife
آدرس کانال در پیامرسان ایتا👇
https://eitaa.com/giveroflife
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنگ خانه می خورد؛
کفش های آبی لیلا کنار هم جفت شده اند؛
گوتروش محکوم میکند؛
کتاب ها و دخترها برگ برگ روی هم افتادهاند؛
بایدن چشمانش را ریز میکند و زیر لب غر میزند انگار هنوز حاکم شدن ارزش های دموکراتیک در آنجا جا دارد!
اشرف غنی سه روز عزای عمومی اعلام میکند.
مادر مهرناز هنوز دم در ایستاده نگران است؛ دخترکش دیر کرده انگار...
یونیسف برای شادی روح کودکان شهید، برای همیشه سکوت میکند.
نماینده اتحادیه اروپا پشت تریبون گلویش را صاف میکند و میگوید اوه اقدام زشتی بود!
کبرا دیگر می داند عشق همانطور که در بالای کتاب کمپیوتر نوشته بود، عنصر است... خالصِ خالص...
سفارت انگلیس با لبخند توییت میزند جنایت را متوقف کنید!
کودکی صدا می زند #مادر_بلند_شو... مادرش خیلی خسته است...
صلح در نشست صلح استانبول یک گوشه زانو به بغل میگیرد؛
مادری دو دل است که جنازهی پیش رویش مال کدام دخترش است...
بن سلمان حق الزحمه را کارت به کارت میکند؛
تن های تنهای گل های پرپر افغانستانی وجه المصالحه شکستهایش در جبهه یمن شده است!
دختر چشم آبی هزاره با چشمان باز خوابیده...
رسانه ها هنوز بحث میکنند که انتحاری طالب بود یا داعش.
خورشید #کابل غروب میکند و دخترک افغانستانی بر رزق امروزش افطار کرده.
کابل انار له شده در دست کدخدا... دخترکان معصومش را به آغوش خاک میسپارد.
صبح فردا، دنیا دوباره همان دنیاست و زیرورو نشده و میخواهد باز هم درباره حقوق بشر بیانیه بدهد!
📝 #رها_عبداللهی
#افغانستان
#جان_پدر_کجاستی
#شیعیان_هزاره
@giveroflife
💥در مقابل برنامه دشمن علیه خانواده بایستید...
📌در این برهه بهخصوص روی مسئله خانواده تأکید کنید. دشمن بشریت تصمیم گرفته خانواده را از بین ببرد. از صد سال پیش تصمیم گرفتند خانواده را از بین ببرند؛ این ازدواجهای سخت و دیرهنگام و فرزندآوری کم، این ازدواج به تعبیر زشتشان سفید که سیاه و غلط است و از بین بردن حیا و عفت از برنامههای دشمن است.
شما مقابله با اینها را وظیفه خود قرار دهید. به ترویج طهارت و پاکیزگی جوانان کشور همت بگمارید که از بهترین کارها برای حفظ انقلاب و نظام اسلامی است.
«دیدار حضرت آقا با مداحان، ۹۷/۱۲/۷»
#ایران_جوان
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#سبک_زندگی_اسلامی
#قدمی_در_راه_جمعیّت
@giveroflife