eitaa logo
مجموعه جهادی حسنا (حمایت از مادران باردار)
955 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
242 ویدیو
16 فایل
گروه جهادی حسنا جهادگران حامی فرزندآوری ارتباط با ما : ادمین: @Z_bazaz تلفن تماس: 0905 689 4313 ( @jahadi_hosna01)
مشاهده در ایتا
دانلود
📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣 💳 شماره حساب و شماره کارت جهت واریز مبالغ، به منظور *ذبح قربانی* برای کمک به مادران باردار نیازمند شماره حساب ۴۰۰۴۵۵۶۷۱۸ شماره کارت ۵۸۵۹۸۳۱۰۱۲۳۵۲۱۳۳ بانک تجارت، مهران سرمد ⭕️ این شماره کارت مخصوص امر قربانی است و نیازی به اطلاع رسانی بعد از واریز نمی‌باشد. آدرس کانال در پیام رسان بله👇 https://ble.ir/giveroflife آدرس کانال در پیام‌رسان ایتا👇 https://eitaa.com/giveroflife
ژاکت نیم دارش را محکمتر به دورش می پیچد بلکه سوز سرمای بهمن کمتر بیازاردش. سعی می کند با فکر کردن به فردا اضطرابش را کم کند. فردا همین وقت‌ها... قسمت چهارم داستان امشب ساعت ۲۲ آدرس کانال در پیام رسان بله👇 https://ble.ir/giveroflife آدرس کانال در پیام‌رسان ایتا👇 https://eitaa.com/giveroflife
ژاکت نیم دارش را محکمتر به دورش می پیچد بلکه سوز سرمای بهمن کمتر بیازاردش. سعی می کند با فکر کردن به فردا اضطرابش را کم کند. فردا همین وقت‌ها دخترش را بغل کرده و حتماً دارد شیرش می دهد، شاید هم آرام در بغلش خواب باشد آن وقت باید سر ابوالفضل را گرم کند که آرام بازی کند تا مریم سادات بیدار نشود. بعداز زایمان اولش سید بود و هوایش را داشت، به خورد و خوراکش می‌رسيد تا شیر داشته باشد به بچه بدهد، اما این بار باید دست تنها کارهایش  را بکند ... خدا کند توانش را داشته باشد که بلافاصله بعد از زایمان از پس کار دو تا بچه بربیاید. چیز زیادی هم در یخچال نیست..‌. خودش و ابوالفضل به این شرایط عادت دارند اما بعداز زایمان وضع فرق می کند باید به اندازه کافی بخورد تا شیرش برای بچه اش کافی باشد و طفل معصومش گرسنه نماند... دیگر رویش نمی شود به مهدیه زنگ بزند، ساعتی یک بار زنگ زده است اما هنوز خبر جدیدی نشده است. این یک ساعت هایی که هر کدام به اندازه یک روز می گذرند... بلند می شود نگاهی در آینه به صورت پردردش می اندازد خطوط چهره اش را، تواتر دردها و غصه‌هایی که در این سی و اندی سال کشیده است عمیق تر کرده است، موهای مشکی اش را از روی گونه های لاغرش کنار می زند دستی به گودی زیر چشم هایش می کشد و بعد به خط های روی پیشانی بلندش، این خط شاید مال یتیمی زود هنگامش باشد و این یکی مال غم بی مادری ... آن یکی شاید روزی که سید پر کشید زیر چشم های قهوه ای درشتش افتاده باشد و آن بقیه مال تک و تنها به دوش کشیدن مسئولیت فرزندان یتمیمش باشد. باز هم درد ...درد...درد...کاش زودتر شب بشود و باز ابوالفضل بخوابد تا لااقل کمتر نگران او باشد... می خواهد به چیزهای خوب و امیدبخش فکر کند، به چند روز دیگر که تولد حضرت فاطمه زهر(س)ست و اولین روز مادری است که مادر دو تا کوچولوی شیرین و زیباست... طول و عرض خانه را قدم می زند و همه جا را برای صدمین بار مرتب می کند و دستمال می کشد احساس می کند کیسه آب بچه پاره شده است انگار قلبش از نگرانی ترک می خورد... رنگش می پرد... خدا کند اتفاق بدی نیفتاده باشد... اگر دکتر امشب پیدایش نشود چه؟ اگر قبل از رسیدن به بیمارستان دخترش به دنیا بیاید چه؟ کسی هم کنارش نیست تا کمکش کند... اگر بلایی سر دخترش.... ادامه دارد : زینب بزاز 📝پ.ن ۱: داستان براساس یک ماجرای واقعی نوشته شده است. 📝پ.ن ۲: اسامی شخصیت ها مستعار هستند. آدرس کانال در پیام رسان بله👇 https://ble.ir/giveroflife آدرس کانال در پیام‌رسان ایتا👇 https://eitaa.com/giveroflife
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ تربیت فرزندان، تربیت تک‌تک فرزندان نیست، *تربیت محیط خانواده* است. محیط خانواده که خوب بود، چه بچّه یکی باشد چه پنج تا باشد، فرقی نمی‌کند، خوب تربیت می‌شوند. @giveroflife
✨ امام صادق(ع) می‌فرماید: سه عامل است که انسان را از عذاب آخرت رهایی می بخشد: *اطعام* و سلام کردن و نماز در شب به هنگامی که دیگران خوابند. در روز بیست‌و‌دوم ماه مبارک رمضان و در آستانه سومین شب قدر، یکی از عزیزان خیر مجموعه ۸۰ پرس غذا برای توزیع بین مادران باردارمون اهدا کردند. اجرتون با مولای یتیم‌نوازان🙏🌺 عزیزانی که تمایل دارند در توزیع این کار خیر مشارکت داشته باشند لطفاً با آیدی زیر ارتباط بگیرند. @z_arab64 آدرس کانال در پیام رسان بله👇 https://ble.ir/giveroflife آدرس کانال در پیام‌رسان ایتا👇 https://eitaa.com/giveroflife
ساعت ۵ عصر است. تلفن باز هم زنگ می‌زند. شماره مهدیه را که می‌بیند کمی دلش آرام می‌شود، گوشی را برمی‌دارد. _سلام مهدیه جان، کیسه آب بچه پاره‌... قسمت پنجم داستان امشب ساعت ۲۲ آدرس کانال در پیام رسان بله👇 https://ble.ir/giveroflife آدرس کانال در پیام‌رسان ایتا👇 https://eitaa.com/giveroflife
ساعت ۵ عصر است. تلفن باز هم زنگ می زند. شماره مهدیه را که می‌بیند کمی دلش آرام می‌شود، گوشی را برمی‌دارد. _سلام مهدیه جان، کیسه آب بچه پاره... _سلام عزیزم وسایلات رو بردار بیا این بیمارستان که می‌گم... صدایش از شادی می لرزد... _گفتی که خانم دکتر امروز نیستش! _چرا چرا هست، فقط همین  امشب کشیکه، گفته زود خودتو برسونی... نفس راحتی می کشد. اشک هایش را پاک می‌کند. ابوالفضل را محکم می‌بوسد و دلش به امیدی خوشایند گرم می شود. راه می‌افتد سمت بیمارستان. اگر سید بود با هم می‌رفتند بیمارستان و همراهی‌اش، اضطرابش را کمتر می کرد. به بیمارستان که می‌رسد سراغ بخش زایمان را می‌گیرد. بخش زایمان پر است از پدر و مادر و همسرهایی که به همراهی آمده اند با دسته گل و ساک های نوزادی نو و زیبا و شادی و انتظار در چهرهایشان موج می زند ...ولی تنها همراه سارا، دختر خواهرش است... خودش رابه پذیرش معرفی می کند و می گوید از طرف خانم دکتر آمده است. کارهای بستری سریع تر از آنچه انتظار داشت انجام می شود. دکتر برای معاینه بالای سرش می آید. _سلام عزیزم اسمت چیه؟ _سارا _کیسه آب بچه هم که پاره شده... ولی جای نگرانی نیست آرامش دکتر و محیط بیمارستان اضطرابش را قدری کمتر می کند شبی که نگرانش بود فرا رسیده است. درد هنوز هست اما تشویش نه... از اینکه همه اینقدر هوایش را دارند متعجب است  از پرستار و دکتر و ...همه مثل پروانه دورش می گردند... انگار فصل نگرانی و بی کسی به سر آمده است و دنیا بعداز مدتها با او مهربان شده است، پرستار فشارش را می گيرد _خوبی خانم؟ _خدارو شکر. دردام خیلی زیاده، بچه ام چیزیش نشده؟ _نگران نباش عزیزم دکتر حواسش به همه چیز هست. یکی از بهترین دکترای این بیمارستانه‌. استاد دانشگاهه باز چشم هایش را از زور درد به هم فشار می دهد امیدوار است که زودتر دختر زیبایش را در آغوش بگیرد و دردها تمام شود. شبی است طولانی و پر درد... اما پرامید و روشن... اذان صبح را که می گویند صدای دلنشین  گریه نوزادی زیبا در گوشش می پیچد... درد جایش را به شادی عمیق و وصف ناپذیری داده است... دست های کوچک سادات کوچکش را می بوسد و صورتش به لبخندی ژرف گل می کند. حالا مسئولیت اش برای شاد و سلامت نگه داشتن خانواده سه نفره اش سنگین تر شده است. دکتر گرم و مهربان به رویش لبخند می‌زند. _خداقوت مامان نمونه. ولی به موقع رسیدیا، اگر تا امروز صبح صبر می کردی معلوم نبود چی به سر اون طفل معصوم می‌ومد. کارخدا بود که دیشب دردت گرفت تو تنها شب کشیک من. _بچه ام حالش خوبه؟ _آره خوبه. نگرانش نباش ولی به خاطر اینکه کیسه آب چند ساعت زودتر پاره شده بود و کلیه های تو هم عفونت داشت باید یکی دو روزی تو بیمارستان بمونه _اونوقت هزینه زایمان و بستری بچه چی می شه؟ بیمه جور شد؟ _بیمه که درست نشد. اصلاً وقت نکردیم بیمه ات کنیم، ولی نگران هزینه ها نباش جور می شه. خدا رو شکر همه چیز بخیر گذشت. تو فقط استراحت کن، روز سختی رو گذروندی. چه روز طولانی و سختی بود دیروز، امشب که باز به خانه خودش برگشته است آرامش را با تمام وجودش حس می کند... ادامه دارد : زینب بزاز 📝پ.ن ۱: داستان براساس یک ماجرای واقعی نوشته شده است. 📝پ.ن ۲: اسامی شخصیت ها مستعار هستند. آدرس کانال در پیام رسان بله👇 https://ble.ir/giveroflife آدرس کانال در پیام‌رسان ایتا👇 https://eitaa.com/giveroflife
(ع) همراهان گرامی مجموعه حسنا سلام حتماً یادتون هست که برای رفع نواقص پک‌های سیسمونی مادران باردارمون از دهم تا هفدهم ماه مبارک رمضان (ع) داشتیم تا بتونیم ۵۰ بسته پوشک و ۵۰ دست رختخواب نوزادی تهیه کنیم. ✅ در این بازه زمانی، مبلغ ۴۰۰۰۰۵۰ تومان به حساب مجموعه برای این طرح واریز شد. ✅ از این مبلغ، ۲۴۰۰۰۰۰ تومان برای خرید ۴۰ بسته پوشک‌ هزینه شد و مابقی آن هم برای تهیه سرویس خواب کوچولوهای توراهی‌مون اختصاص یافت😍 ☘ قطعاً قدم‌های کوچک و بزرگ شما برای *رفع موانع فرزندآوری* هموطنانمان نزد خدای سبحان ثبت و ضبط خواهد شد. آدرس کانال در پیام رسان بله👇 https://ble.ir/giveroflife آدرس کانال در پیام‌رسان ایتا👇 https://eitaa.com/giveroflife
👗👔👗👔👗👔👗👔 👚👕👚👕👚👕👚👕 همه‌ی ما وقتی کمد و کشوی لباس‌های خودمون و بچه هامون رو برانداز می کنیم، یا وقتایی که مثل الآن به بهونه خونه تکونی و ... سراغ لباس های قدیمی تو چمدون‌هامون می‌ریم، چشم‌مون می‌خوره به لباس‏‌هایی که وضعیت بسیار خوبی دارند و می‏‌توانند لباس محبوب کس دیگه‌ای باشند و بارها و بارها پوشیده بشن. لباس‌های نو یا در حد نو که همچنان قابلیت استفاده دارند، ولی خب به دلایل مختلفی مثل کوچیک شدن اندازه و ... دیگه برای ما قابل استفاده نیستند. شما هم اگه دوست دارید با این لباس‌های بلااستفاده افراد دیگه‌ای رو خوشحال کنید کافیه که به یکی از آی‌دی‌های زیر پیام بدید و این لباس ها رو به ما برسونید تا ما با تفکیک و دسته بندی‌شون، به دست خانواده‌های نیازمند برسونیم☺️ خانم حسینی(محدود پاسداران) @ash1954 خانم رمضانی(محدوده شهرک محلاتی) @snhm1156 خانم جعفرنژاد(محدوده جنت آباد) @zjafarii خانم خلیلی(محدوده چیتگر) @dawn14 🌱 غیر از لباس های نوزادی و بچه‌گانه، حتی عروسک های سالم و تمیز را هم می‌تونید برای ما بفرستید. پدری که به خاطر فقر و ناتوانی برای سیر کردن شکم فرزندش به فکر سقط جنین میوفته، قطعاً خرید عروسک و ... فوق طاقت مالی‌اش است. آدرس کانال در پیام رسان بله👇 https://ble.ir/giveroflife آدرس کانال در پیام‌رسان ایتا👇 https://eitaa.com/giveroflife
قسمت *پایانی* داستان امشب ساعت ۲۲ آدرس کانال در پیام رسان بله👇 https://ble.ir/giveroflife آدرس کانال در پیام‌رسان ایتا👇 https://eitaa.com/giveroflife
دختر خانمی که در دوران عقدکردگی باردار شدند. ایشون هم خودش و هم همسرش یتیم هستند و به خاطر از بین رفتن همه‌‌ی امکاناتشان در زلزله‌ی کرمانشاه، مجبور شدند به یکی از مناطق محروم اطراف تهران مهاجرت کنند. به کمک خیریه‌ای جهیزیه‌ای براشون فراهم شد تا بتوانند زندگی سه نفره‌شان را سریعتر آغاز کنند. همسر این خانم کارگر یک تولیدی هستند ولی از لحاظ مالی شرایط خیلی سختی دارند، که به همین علت تحت حمایت مجموعه حسنا قرار گرفتند. 💳 شماره کارت جهت تأمین *ارزاق، سیسمونی، درمان، اشتغال زایی و مخارج کلی* مادران باردار نیازمند ۵۰۲۲۲۹۱۰۷۶۳۰۰۹۹۳ مهران سرمد آدرس کانال در پیام رسان بله👇 https://ble.ir/giveroflife آدرس کانال در پیام‌رسان ایتا👇 https://eitaa.com/giveroflife