هدایت شده از گروه جهادی طلیعه
#پنجشنبه_های_شهدایی
عهد بستیم
که در راه شهیدان باشیم 🕊
🔻قرار هفتگی دختران جهادی طلیعه؛
♡نقاشی و هدیه به کودکان
♡تجربه حجاب و اهدای روسری متبرک حرم امام رضا علیه السلام
♡نذر کتاب
♡گپ دخترونه و پاسخ به شبهات روز
♡معرفی شهدا و رزق شهدایی
♡عضویت در تیم جهادی طلیعه و شرکت در کارگاه های آموزشی تبیینی
📍عصرهای پنجشنبه _امامزاده ابراهیم(ع)آمل
🦋شما هم میتوانید در پویش #نذر_کتاب و #نذر_حجاب سهیم باشید
5892107045424770
شماره کارت به نام گروه جـَـღــادے طَلیــღـه آمل
واحد فرهنگی؛
#گروه_جهادی_طلیعه | آمل
ما اینجا #به_هم_مربوطیم
┄┅─═◈═─┅┄𑁍┄┅─═◈═─
▣⃢🪴✔️@jahadi_talie
May 11
یکی از کارهایی که #شهید_صیاد_شیرازی انجام میدادند این بود که در جلساتی که با رهبری داشتند، همیشه کاغذ و قلم همراهشان بود و می نوشتند
در حالی که این سخنان دوبار دیگر از صدا و سیما پخش و یک نسخه چاپی از طرف بیت به ایشان داده میشد.
یکی از دوستانشان دلیل این کار را میپرسند:
- آراسته؛ تو حقوقدانی!
+ نه من حقوق بگیرم! حقوقدان نیستم.
- نه حقوقدانی دیگه.
+ خب منظورت چیه؟
-تأخیر در اجرای دستور فرمانده از نظر قانون جزا یا قانون کیفری نیروهای مسلح جرم است یا نه؟
+بله؛ ولی ربطی به سؤال من ندارد.
-عدم اجرای دستور #فرمانده که جرم هست؟
+بله جرم محرز است؛ تأخیر در اجرای دستور یا سهلانگاری هم جرم است.
- بسیار خب.
+ولی حاجی اینها جواب سؤال من نبود.
-من فکر کردم تو آنقدر باهوشی که گرفتی جوابتو
+نه نگرفتم؛ شما بگو.
-آقا اینجا فرمایشاتی داشتند. مردم عادی یا شاید برخی از نیروهای مسلح- آنهایی که عمیق نگاه نمیکنند- این را سخنرانی تلقی میکنند. (میخواست به من بگوید تو هم سخنرانی تلقی کردی!) خب هشتِ شب یا نه شب یا دوی بعد از ظهر هم میتوانند این سخنرانی را از اول تا آخرش تماشا کنند.
منِ نظامی، این را سخنرانی تلقی نکردم. فرماندهم بیاناتی برای من دارد؛
من آن را اوامر فرماندهی تلقی کردم.
همهی اینها را نوشتم.
نمیتوانم صبر کنم تا دفتر آقا متن فرمایشات را به من بدهد.
تا آن موقع میشود فردا یا پس فردا.
نمیتوانم تا دوی بعد از ظهر هم بنشینم،
اخبار ساعت دو را ببینم، بعد یادداشت کنم.
اگر از اینجا رفتم تا ستاد کُل، عمرم کفاف نکرد، حضرت حق جان من را ستاند، در آن دنیا نمیتوانم به خداوند بگویم: من منتظر بودم بروم ستاد کل اخبار را بشنوم یا بخشنامه را از دفتر آقا بگیرم؛
بعد ببینم کدام یک از اینها را چگونه اجرا کنم!
من پاسخی برای خدا در تأخیر اجرای دستور فرماندهام ندارم.
همهی فرمایشات ایشان را نوشتم تا وقتی از اینجا سوار ماشین میشوم بروم ستاد کل، چهل دقیقه یا چهل و پنج دقیقه که در راه هستم، دستورات آقا و تدابیر ایشان را تبدیل به دستور میکنم.
#ولایت_پذیری
#با_ولایت_تا_شهادت❤️
شادی روحشون صلوات🌸
#راه_شهیدان_ازلی_ست
#گروه_جهادی_طلیعه | آمل
ما اینجا #به_هم_مربوطیم
┄┅─═◈═─┅┄𑁍┄┅─═◈═─
▣⃢🪴✔️@jahadi_talie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمر الشامی تروریست معروف سوری فیلمی را در کنار حرم حضرت رقیه سلام الله علیها منتشر کرده و به خط و نشان کشیدن برای شیعیان و افتخار به بازگشت حکم بنی امیه پرداخته است.
گفته می شود این تروریست سابقه سر بریدن و جنایت های وحشیانه دیگری را در حوادث سوریه دارد.
تروریست ها همان تروریست های سال ۲۰۱۱ هستند هیچ فرقی نکرده اند. زیاد هم طول نکشید تا روی حقیقی خودشان را نشان دهند.
┄┅─═◈═─┅┄𑁍┄┅─═◈═─
▣⃢🪴✔️@jahadi_talie
گروه جهادی طلیعه
عمر الشامی تروریست معروف سوری فیلمی را در کنار حرم حضرت رقیه سلام الله علیها منتشر کرده و به خط و نش
در مقابل تعرض به حرم حضرت زینب سلام الله علیها یا تعرض به نوامیس مسلمین سکوت می کنند اما اگر کسی به آتاتورک یا مثلا کوروش انتقاد کنه فورا دست به قلم میشن!
#تورانشهری و #ایرانشهری دو سر یک چوبِ نجس هستند.
ما امت محمدیم
نه ملت فلان قوم و جغرافیا
چوبِ دو سر نجسِ قومگرایی
┄┅─═◈═─┅┄𑁍┄┅─═◈═─
▣⃢🪴✔️@jahadi_talie
#بانويى_كه_در_اسارت_ملاقات_كردم
🌷در شلمچه، پایم روى مین رفت و بخشى از آن قطع شد. وقتى اسیران را در مکانى جمع کرده بودند، دیدم یکى از عراقى ها موهاى ریش یکى از رزمندگانِ مسن را یکى یکى مى کَند. نتوانستم تحمل کنم و با حمله او را عقب زدم ....
🌷آن عراقى که از رویارویى با یک اسیر مجروح مى ترسید چند نفر را صدا کرد و همگى به جانم افتادند. آن قدر زدند تا بى هوش شدم و چون حالم خیلى خراب شد، مرا به بیمارستان فرستادند. در آن جا بدون این که بى هوش کنند یا موضع عمل را بى حس کنند، به ور رفتن با پایم پرداختند. عمل جرّاحى بیش از اندازه طول کشید. به طورى که چندبار بى هوش شدم و به هوش آمدم.
🌷اولین شب، بعد از عمل را بدون حتى یک دارو و آمپول به صبح رساندم. دردم بسیار شدید بود. صبح زود صداى یک انفجار چشمم را به سوى در بیمارستان برگرداند، نمى دانم صدا دقیقاً از کجا بود. ناگهان در باز شد و بانویى که دست به سینه ى دیوار گذاشته بود داخل آمد ....
🌷عجیب بود که تا هنگام وارد شدن به اتاقى که در آن بسترى بودم، دستش را هم چنان به دیوار مى گرفت و جلو مى آمد. از من پرسید: «چرا این قدر ناراحتى؟» این را گفت و دست مبارکش را روى پایم گذاشت. سپس گفت: «ناراحت نباش». باز دست بر دیوار گذاشت و رفت. از همان روز تا به حال ـ که در کشورمان هستم ـ دیگر ناراحتى پا نداشته ام.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#گروه_جهادی_طلیعه | آمل
ما اینجا #به_هم_مربوطیم
┄┅─═◈═─┅┄𑁍┄┅─═◈═─
▣⃢🪴✔️@jahadi_talie