eitaa logo
جهاد تبیین
75 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜سبک زندگی قرآنی 🍂 طبق قانون عمل کنید. 🍂 🔶قَالَ مَعَاذَ اللّهِ أَن نَّأْخُذَ إِلاَّ مَن وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِندَهُ إِنَّـا إِذاً لَّظَالِمُونَ (/٧٩) ⚡️ترجمه : (يوسف) گفت: پناه به خدا از اينكه كسى را به جز آنكه متاعمان را نزد او يافته ايم، بگيريم. زيرا كه در اينصورت حتماً ستمگر خواهيم بود. ❌قانون شكنى، ظلم است. (نبايد به درخواست اين و آن مقرّرات را شكست.) 🍁حضرت یوسف با این که صاحب قدرت و مسئولیت بود و اگر می خواست، می توانست طبق میل خود، خلاف قانون رفتار کند، اما مقید به رعایت قانون بود و حتی برای نگه داشتن برادرش نزد خود نیز، از راه قانونی اقدام نمود. 💥یک مدیر مسئول، نباید تحت تأثیر احساسات قرار گرفته و قانون را زیر پاگذارد، چنانکه برادران حضرت یوسف نیز نتوانستند با تحریک عواطف و احساسات، او را مجبور به تخلف از قانون کنند.
🛑منبر روشنگری ✨ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ سیما علی امیر المؤمنین 🅾موضوع 🅾 👈جهت دهی به غرایز و امیال ➖➖بیان احکام در نماز قضا ترتیب واجب نیست جز در میان قضای ظهر و عصر و مغرب و عشا از یک روز، همچنین دوره کردن نماز به معنای تکرار نماز برای احراز ترتیب لزومی ندارد، بنابراین کسی که قصد دارد نماز قضای یک‌سال را بخواند می‌تواند آنها را به ترتیب زیر به جا آورد: ابتدا مثلاً بیست بار نماز صبح، بعد بیست بار هر یک از نماز ظهر و عصر و سپس بیست بار هر یک از نماز مغرب و عشا و تا یک‌سال به همین صورت ادامه دهد، همانطور که می‌تواند با یکی از نمازها شروع کند و به ترتیبی که نماز‌های پنجگانه‌ی یومیه را می‌خواند آن را ادامه دهد. ➖حدیث حضرت امیر(ع):« إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَكَّبَ فِي اَلْمَلاَئِكَةِ عَقْلاً بِلاَ شَهْوَةٍ وَ رَكَّبَ فِي اَلْبَهَائِمِ شَهْوَةً بِلاَ عَقْلٍ وَ رَكَّبَ فِي بَنِي آدَمَ كِلْتَيْهِمَا فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ فَهُوَ خَيْرٌ مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ وَ مَنْ غَلَبَ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ اَلْبَهَائِمِ» .خداوند عزّ و جلّ‌ به فرشته‌ها عقل بى‌شهوت داده و به حیوانات شهوت بى‌عقل و به آدمى هر دو را داده و هر كه عقلش را بر شهوتش چيره سازد،بهتر از فرشته‌ها است و هر كه شهوتش را بر عقلش چيره سازد بدتر از بهائم است.(۱) ➖➖انواع غرایز انسان غرایز انسان، به دو دسته تقسیم می شود: غرایز متعالی و غرایز حیوانی. ➖ غرایز متعالی (امور فطری)، عبارتند از: خداجویی، کمال خواهی، فضیلت طلبی، عشق و پرستش، علم دوستی، حقیقت جویی و... . این دسته از گرایش های ذاتی، جهت دهنده انسان به سمت هدف نهایی آفرینش و شکوفاگر «من حقیقی و عالی» آدمی و معنادهنده و تعالی بخش حیات انسانند. بدون این غرایز، انسان، حیوانی بیش نیست و زندگی او، تهی از معنا خواهد شد. ➖ غرایز حیوانی؛ نقش مهمی در حفظ و تداوم حیات بشر و نسل آدمی دارند. به عبارت دیگر، اگر غرایز نیرومندی چون حب ذات، شهوت، خشم و غضب نبودند، از سوی انسان، هیچ تلاشی برای حفظ حیات خود و نسل بشر و دفع خطرات و آسیب ها صورت نمی گرفت و نتیجه آن، چیزی جز انقراض نسل انسان نبود. بنابراین، اگر نیک بنگریم، وجود این غرایز، یکی از مهم ترین مجاری فیض الهی در جهت حفظ حیات و تداوم نسل اوست. ➖ حب بقا از آنجا كه حبّ ذات از غرایز اصلى و تمایلات مسلّم انسان است و هر كسى بطور قطع خودش را دوست مى دارد، بقا و جاودانگى خود را نیز دوست خواهد داشت. این علاقه به بقاء نمودهای مختلفی پیدا می‌كند. حرص و آز، علاقه شدید به عمر دراز، آرزوهای طولانی و تنفر از مرگ، جلوه‌هایی از علاقه انسان به جاودانگی و بقا در دنیاست. سو استفاده شیطان را این میل طبیعی انسان اولین و مهم ترین قصه سرنوشت انسان است؛ «فَوَسْوَسَ لَهُما الشَّیْطانُ لِیُبْدى لَهُما ما وُرِىَ مِنْ سَؤْاتِهِما وَقالَ ما نَهاكُما رَبُّكُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ اِلاّ اَنْ تَكُونا مَلَكَیْنِ اَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدین.» [پس شیطان آن دو (آدم و حوا) را وسوسه كرد... و گفت: پروردگار و صاحب اختیارتان از این درخت منعتان نكرد جز آن كه (با خوردن آن) دو فرشته و یا از جاودانگان خواهید شد]. ➖ جهت دهی به منظور در امان ماندن از شر شیطان و نفس ،جهت دهی به این میل مهم ضروری است و جهت دهی به این صورت است که؛ با خود بگویی: اى انسان تو كه به دنبال چیزى مى گردى كه بادوامتر و باقى تر و جاودانه باشد باید دنبال زندگى آخرت بروى. قرآن بدین منظور كه انسان را به طرف خدا و آخرت بكشاند در یك آیه مى گوید: «ما عِنْدَكُمْ یَنْفَدُ وَما عِنْدَ اللّهِ باق.» آنچه نزد شماست تمام مى شود و دوامى ندارد اما آنچه كه نزد خداست باقى است و دوام دارد. ➖و باید توجه کنیم این میل به خلود و بقا در قیامت تأمین شده، بهشت خالد را برای انسان رقم می‌زند. خداوند متعال خلود در قیامت را پاسخی برای تمایل انسانی به بقاء قرار داده و به مؤمنان چنین وعده می‌دهد: «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلیلاً»و كسانی كه ایمان آوردند و كارهای شایسته انجام دادند، به زودی آنها را در باغهایی از بهشت وارد می‌كنیم كه نهرها از زیر درختانش جاری است، همیشه در آن خواهند ماند و همسرانی پاكیزه برای آنها خواهد بود و آنان را در سایه‌های گسترده [و فرح بخش] جای می‌دهیم.
➖➖ تفوق و قدرت طلبی تفوق طلبی، برتری جویی و قدرت طلبی، یكی دیگر از غرایز طبیعی و از تمایلات مهم انسانی است. این غریزه از عوامل قدرتمند محرك و از قوی‌ترین انگیزه‌های درونی آدمی می‌باشد. چنانچه به شایستگی از آن بهره برداری گردد، نقش فراوانی در ترغیب و تشویق انسان برای پی گیری اهداف و مقاصد عالی انسانی ایفا می‌كند و عامل نیرومندی برای تداوم حركت و مصونیت از توقف به حساب می‌آید. اما این غریزه نیز همچون سایر امور معنوی و پدیده‌های مادی همواره مورد تهدید آفات زیانبار داخلی و خارجی است و استفاده ناصحیح و افراط و تفریط در راستای پاسخگویی به آن، می‌تواند بسیار خطرناك باشد. البته هر قدر دایره معلومات انسان توسعه می‌یابد، بر تمایل و علاقه‌اش نسبت به دست یابی به تفوق و قدرت بیشتر می‌گردد تا آنجا كه مایل است همه چیز و همه كس را تحت سیطره و قدرت خویش در آورد. قرآن مجید نیز از زبان شیطان به این غریزه ذاتی اشاره می‌كند؛ آنجا كه شیطان برای فریفتن حضرت آدم (ع) با توجه به میل ذاتی، خطاب به او می‌گوید: «یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلی شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا یبْلی» ای آدم! آیا می‌خواهی تو را به درخت زندگی جاوید و مُلكی بی زوال راهنمایی كنم؟ توجه به این مطلب ضروری است كه تفوق و قدرت طلبی با هدف حفظ دین خدا و ترویج آیین حق، نه تنها مانع ترقی و تعالی انسان نمی‌شود، بلكه در برخی موارد مثل اطاعت از امام و احقاق حقوق و حفظ آبرو و حیثیت مردم و... بسیار پسندیده و مورد تأكید می‌باشد؛ چنانچه حضرت سلیمان (ع)از خداوند قدرت فوق العاده طلب می‌كرد و به تعبیر قرآن می‌گفت: «وَ هَبْ لِی مُلْكاً لا ینْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی»؛ [خدایا] به من قدرتی عطا فرما كه برای هیچ كس دیگری پس از من روا نباشد. اما اگر قدرت و ریاست طلبی به قصد تسلط بر مردم باشد، از جمله مواردی است كه اسلام، انسان را از نزدیك شدن به آن بر حذر داشته و آفات آن را گوشزد نموده است. قرآن مجید غرور و نخوت فرعون را كه ناشی از این غریزه است، این گونه بیان می‌دارد: «أَلَیسَ لِی مُلْكُ مِصْرَ وَ هذِهِ اْلأَنْهارُ تَجْرِی مِنْ تَحْتِی أَ فَلا تُبْصِرُونَ»؛[ای قوم من!] آیا حكومت مصر از آن من نیست، و این نهرها تحت فرمان من جریان ندارد؟! آیا نمی‌بینید؟!» و در جایی دیگر سرمستانه ادعای خدایی می‌كرد و می‌گفت: «اَنَا رَبُّكُمُ الاَْعْلی»؛من بالاترین ربّ [و صاحب اختیار] شما هستم. ➖جهت دهی انسان می‌تواند با جهت دهی به میل قدرت طلبی استقلال خود را تأمین کند محتاج به دیگران و متّكى بر آنان نباشد. و میتوان اعتماد به نفس را در خود تقویت کرد چرا که اعتماد به نفس زمانی تحقّق پذیر است كه انسان قدرت خودش را باور داشته باشد. ➖ عشق و محبت مهر و محبت از نیازهای طبیعی و ذاتی انسان بوده و در تأمین سلامت روحی و حتی جسمی آدمی نقش بسزایی ایفا می‌كند. بسیاری از مشكلات روحی و روانی و آسیبهای اجتماعی افراد در اثر كمبود این غریزه ذاتی به وجود می‌آید. همه انسانها در پی محبوب واقع شدن می‌باشند؛ البته این كه محبوب چه كسی و با چه انگیزه‌ای قرار گیرند، بستگی به میزان معرفت و شناخت آنها دارد. برخی به دنبال محبوبیت نزد دیگران هستند و برای این محبوبیت، هیچ محدودیتی را نمی‌پذیرند و حتی حاضرند برای رسیدن به آن، هر خفّت و خواری را تحمّل كرده و هر عملی را انجام دهند. البته چنین افرادی سرنوشت بدی خواهند داشت. پیامبر می‌فرماید: «مَنْ طَلَبَ مَحامِدَ النَّاسِ بِمَعاصِی اللَّهِ عادَ حامِدُهُ مِنْهُمْ ذامّاً وَ مَنْ اَرْضی النَّاسَ بِسَخَطِ اللَّهِ وَكَّلَهُ اللَّهُ اِلَیهِمْ؛ هر كه بخواهد ستایشهای مردم را با معصیتهای خدا به دست آورد،ستاینده او به نكوهنده‌اش تبدیل شود و هر كه با ناخشنود كردن خدا مردم را خشنود كند، خداوند او را به آنان واگذارد.»(۲) ➖➖جهت دهی اهل ایمان به دنبال آنند تا محبوب خدا و معصومین علیهم السلام باشند و قرآن كریم با توجه به این علاقه مؤمنان، راه محبوب شدن در پیشگاه الهی را برای آنان بیان كرده و می‌فرماید: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ یغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»؛ «بگو: اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی كنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد، و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است.» این گونه افراد فقط در پی محبوبیت در پیشگاه خداوند هستند و به چیزی جز آن فكر نمی‌كنند.
➖غریزه جنسی این غریزه نیز یكی از كششهای مهم نفس آدمی است كه ریشه در غریزه لذت جویی دارد. علاقه به همسر داری و میل به بهره مندی از لذایذ جنسی، لازمه ساختمان وجودی انسان و جزء لا ینفك آن است. از سوی دیگر رها كردن بی قید و شرط این محرّك پر نیرو نیز به منزله غفلت از حركت سیل خروشانی است كه دیر یا زود همه چیز را از جا كنده، به همراه خویش خواهد برد. ➖ راههای جهت دهی و مدیریت غریزه جنسی اگر کسی داوطلبانه به دنبال كنترل غریزه شهوانی خویش باشد، میتواند از راههای زیر بهره ببرد؛ الف. شناسایی منشأ شهوات ➖ ۱.مال و ثروت حضرت علی(ع)می‌فرماید: «الْمَالُ مَادَّةُ الشَّهَوَاتِ؛ دارایی و ثروت مایه اصلی شهوات [بشر] است.»(۳) ➖۲. چشم امیر المؤمنین (ع): «نِعْمَ صَارِفُ الشَّهَوَاتِ غَضُّ الْاَبْصَارِ؛ بهترین عامل روی گردانی از خواهشها و امیال فرو بستن چشمهاست.» (۴) ➖آن حضرت در پاسخ به سؤال كسی كه پرسید: «بِمَا ذَا یسْتَعَانُ عَلَی غَضِّ الْبَصَرِ؛ چگونه چشمان خود را از [حرام] فرو بندیم؟» فرمود: «بِالْخُمُودِ تَحْتَ سُلْطَانِ الْمُطَّلِعِ عَلَی سِرِّكَ وَ الْعَینُ جَاسُوسُ الْقَلْبِ وَ بَرِیدُ الْعَقْلِ فَغُضَّ بَصَرَكَ عَمَّا لَا یلِیقُ بِدِینِكَ وَ یكْرَهُهُ قَلْبُكَ وَ ینْكِرُهُ عَقْلُكَ؛ با در نظر گرفتن قدرت خداوندی كه مطلع بر اسرار توست؛ در حالی كه چشم جاسوس قلب و رابط [بین چشم و] عقل است. پس چشمانت را از آن چیزی كه لایق دینت نیست و قلبت [از آن] اكراه دارد و عقلت آن را انكار می‌كند، فرو بند!»(۵) ب. شناخت مقام معنوی خویش در صورتی كه انسان به شأن و مقام و شخصیت خویش واقف گردد، خواهد توانست به راحتی بر لجام گسیختگی غریزه شهوت فائق آید؛ چنان كه حضرت علی (ع): «مَنْ كَرُمَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَیهِ شَهَوَاتُهُ» هر كس شخصیتش برایش كریم و بزرگ باشد، شهواتش برای او خوار می‌شود.(۶) و نیز می‌فرماید: «مَنْ عَرَفَ شَرَفَ مَعْنَاهُ صَانَهُ عَنْ دَنَائَةِ شَهْوَتِهِ» كسی كه شرافت ذاتی خویش را بشناسد، [این شناخت] او را از پستی شهوت مصون می‌دارد. ج. شناخت راههای كم شدن شهوت ➖ عقل و حكمت امیر المؤمنین (ع) می‌فرماید: «مَنْ كَمَلَ عَقْلُهُ اسْتَهَانَ بِالشَّهَوَاتِ» كسی كه عقلش كامل گردد، شهوتش را خوار می‌كند. و نیز می‌فرماید: «كُلَّمَا قَوِیتِ الْحِكْمَةُ ضَعُفَتِ الشَّهْوَةُ»هر گاه حكمت قوی گردد، شهوت ضعیف می‌شود. ➖عفت حضرت علی (ع) می‌فرماید: «الْعِفَّةُ تُضْعِفُ الشَّهْوَةَ»عفت، شهوت را ضعیف می‌كند. ➖یاد مرگ حضرت علی (ع)می‌فرماید: «فَأَكْثِرُوا ذِكْرَ الْمَوْتِ عِنْدَ مَا تُنَازِعُكُمْ إِلَیهِ أَنْفُسُكُمْ مِنَ الشَّهَوَاتِ وَ كَفَی بِالْمَوْتِ وَاعِظاً» وقتی نفس شما خواست شما را با شهوات به تباهی بكشاند، زیاد به یاد مرگ باشید؛ زیرا برای موعظه، یاد مرگ كافی است. اگر جوان حاضر به چشم پوشی از غرایز شهوانی خویش نگردد و راههای یاد شده در او تأثیرگذار نباشد. ➖توجه به ضررها توجه به ضررهای دنیوی، جسمی و روحی آزاد گذاشتن بی قید و بند غریزه شهوت آشنا میتواند در مدیریت عزیزه موثر باشد. یكی از مواردی كه در تحریك غریزه شهوت تأثیر بسزایی دارد، چشم چرانی است و بازگو كردن ضررهای جسمی و روحی آن، باز دارندگی بسیار زیادی در جوان و نوجوان ایجاد خواهد كرد؛ ضررهایی همچون: ➖ حسرت طولانی اگر چه نگاه حرام موجب لذت آنی است، اما گاه یك نگاه، انسان را برای همیشه در حسرت فرو می‌برد و همین باعث به هم ریختن سیستم عصبی می‌شود. امام صادق (ع) می‌فرماید: «النَّظْرَةُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ وَ كَمْ مِنْ نَظْرَةٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِیلَةً» نگاه حرام تیری است از تیرهای زهرآگین شیطان و چه بسا نگاهی كه حسرت و پشیمانی طولانی از خود به جای می‌گذارد.»(۷) ➖ آینده مجهول جوان چشم چران به هیچ وجه نخواهد توانست آینده خوبی داشته باشد؛ چرا كه به دلیل دیدن افراد متفاوت، هیچ كس را مناسب ازدواج نمی‌بیند و با هیچ فردی آرام و قرار نخواهد گرفت؛ به خلاف مؤمنان كه ازدواج بهترین راه رسیدن آنان به آرامش می‌باشد؛ همچنان كه قرآن مجید می‌فرماید:«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیها وَ جَعَلَ بَینَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِكَ لآَیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَكَّرُونَ» و از نشانه‌های او اینكه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در كنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد. در این، نشانه‌هایی است برای گروهی كه تفكر می‌كنند. ➖ضررهای جسمی و روحی تپش قلب، ضعف و خستگی عمومی، سردرد، بی قراری، بی خوابی، كم اشتهایی، خستگی فكری از جمله ضررهای جسمی و روحی چشم چرانی است.
➖➖داستان در ایام جوانی، دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته من شد و سر انجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: خدا می تواند تو را خیلی امتحان كند، بیا یك بار تو خدا را امتحان كن! و از این حرام آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر كن، سپس به خداوند عرضه داشتم:« خدایا من این گناه را برای تو ترك می كنم، تو هم مرا برای خودت تربیت كن». آن گاه به لطف خدا یوسف وار، از آلوده شدن دامن به گناه جلوگیری كرده و به سرعت از دام خطر گریختم. این ماجرای پسر جوان زیبا به نام رجبعلی خیاط است. این كار باعث روشن شدن دیده برزخی او می شود و آنچه را دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود، به طوری كه چون از خانه خود بیرون می آید، بعضی افراد را به صورت واقعی خود می بیند و برخی اسرار برای او كشف می شود. یكی از ارادتمندان ایشان می گوید: شبی خوابی مهیج و شهوانی دیدم كه در روز هم ذهنم را به خود مشغول كرده بود، صبح خدمت شیخ رجبعلی خیاط«ره» رسیدم، تا مرا دید سرش را پایین انداخت و این شعر را زمزمه كرد: ➖شعر گرت هواست كه از دوست نگسلی پیوند نگاه دار سررشته تا نگه دارد دلا معاش چنان كن كه گر بلغزد پای فرشته است به دو دست دعا نگهدارد. ➖➖داستان جوانی زیبا به نام محمد در پارچه فروشی کار می کرد یکی از مشتریان وی زنی بود که شیفته جمالش شده بود، روزی چند طاقه پارچه خرید و به بزاز گفت من نمی‌توانم پارچه‌ها را بیاورم، به شاگردت بگو آنها را برایم بیاورد. ابن‌سیرین پارچه‌ها را به خانه زن آورد و زن به او گفت پارچه‌ها را داخل بیاور. همین که داخل آمد، زن در را بست و خود را با بی‌حیایی در مقابل ابن سیرین قرار داد و گفت که اگر با من نباشی فریاد می‌زنم که تو می‌خواستی با من عمل منافی عفت انجام دهی. ابن‌سیرین مانده بود که چه کند، توکل به خدا کرد و از خداوند یاری خواست و به ظاهر گفت که می‌روم تا آماده شوم. به دستشویی می‌رود، در آنجا از کثافات برمی‌دارد- چون در قدیم چاهی نبود و آن‌ها را برای کود حیوانی برمی‌داشتند- و به سر و صورت و لباس خود می‌مالد. وقتی بیرون می‌آید، زن می‌بیند آن جمال زیبا به کثافات انسانی متعفن شده‌است، در را باز و او را بیرون می‌کند. ➖ محمد بن سیرین با این روش رندانه برای ساعتی خود را الوده به مدفوع کرد تا دامانش به معصیت آلوده نشود و خدواند در مقابل این تقوا پیشگی این جوان زیبا در همین دنیا مقاماتی به او داده بود از جمله آنها علم تعبیر خواب بود. ➖➖داستان شیخ بهائی در کشکول خود داستان عبرت آمیزی ذکر نموده ؛شخصی که در ناز و نعمت فراوان بود مرگ فرا رسید در حال احتضار او را به کلمه شهادتین تلقین کردند ولی او در عوض این شعر را می خواند: يا رُبَّ قائلةٍ يوماً وَ قَد تَعِبَت أَينَ الطَريقُ إلى حَمامِ مَنجاب کجاست آن زنی که خسته شده بود و آدرس حمام منجاب را می پرسید. سبب خواندن شعر او این بود : روزی زن عفیفه ی خوش صورتی از منزل خود خارج شد تا به حمام معروف منجاب برود هر چه گشت حمام را پیدا نکرد و از راه رفتن خسته شد ، مردی را در راه دید از او پرسید:که حمام منجاب کجاست؟ ان مرد اشاره به منزل خود کرد و گفت حمام اینجاست و آن زن به خیال اینکه او راست می گوید وارد آن خانه شد آن مرد فورا بدنبال او وارد شد و درب را بست و خواست با آن زن زنا کند . آن زن بیچاره دانست که راه فرار ندارد و گرفتار حیله آن مرد شده است باید تدبیری اندیشد و خود را از چنگ او خلاص کند ، به او اظهار علاقه کرد و گفت من هم دوست دارم این کار را با شما انجام دهم ولی تن من کثیف و بد بو است که می خواستم حمام بروم ، خوبست که یک مقدار عطرو بوی خوش برای من بگیری که من خودم را خوشبو کنم و قدری هم غذا و میوه تهیه کن که با هم بخوریم ، و زود بیا که من منتظر و مشتاق تو هستم . آن مرد چون کثرت علاقه آن زن را به خود دید مطمئن شد ، او را در خانه گذاشت و برای تهیه غذا و خوردنی و عطر به بیرون رفت چون آن مرد از خانه خارج گشت آن زن بیچاره فورا از آنجا بیرون آمد و گریخت و خلاص شد . چون آن مرد برگشت زن را ندید و به جز حسرت چیزی عایدش نشد ، و حالا که در حال احتضار و جان دادن است آن زن به فکر او افتاده و قصه آن روز را در شعر عوض کلمه شهادت می خواند. ➖[ای عزیز تامل کن ببین اراده یک گناه از این مرد چگونه او را منع کرد از اقرار به شهادتین با آنکه از او چیزی صادر نشده جز آنکه آن زن را داخل خانه نمود و قصد زنا کرد بدون آنکه زنا از او صادر شود. خدایا ما را یک لحظه به خودمان وا مگذار] ــــــــــــــــــ منابع ۱.تفسير الصافي ،ج۲ ، ص۲۵۴  ۲.شهاب الأخبار،ص۲۱۱. ۳.نهج البلاغه، حکمت ۵۸. ۴.غرر الحكم،۹۹۲۴. ۵.مصباح الشریعه،ص۹. ۶.نهج البلاغه، حکمت۴۴۹. ۷.وسایل الشیعه،ج۲۰،ص۱۹۱. والسلام علی من اتبع الهدی
🔹بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 روزمان را با آغاز کنیم 👈خدا دوست دارد جبهه باطل به دست جریان حق کوبیده شود 🔹بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ ( سوره انبیاء/۱۸) 🔸ﺑﻠﻪ، ﺍﻫﻞ ﺑﺎﺯی ﻭ ﺳﺮﮔﻤﻲ ﻧﻴﺴﺘﻴﻢ؛ ﺑﻠﻜﻪ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻓﺮﻕ ﺗﻮﻫّﻢ ﻣﻲ‌ﻛﻮﺑﻴﻢ ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﻢ ﺑﺸﻜﻨﺪ ﻭ ﺗﻮﻫّﻢ ﺩﺭﺟﺎ ﻣﺤﻮ ﺷﻮﺩ. ﻭﺍی ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ ﻛﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﮤ ﻫﺪﻑ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻴﺪ! ❇️بقاى حقّ و نابودى باطل، يك سنّت وقانون الهى است، نه پندارى و تصادفى، هر چند پيروان حقّ كم و طرفداران باطل زياد باشند. چرا كه حقّ همچون آب، ثابت و ماندگار و باطل مانند كف، ناپايدار و فانى است. «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ» قرآن مى‌فرمايد: «نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ» ما حقّ را بر سر باطل مى‌كوبيم و آن را نابود مى‌سازيم. و در اين صورت است كه باطل رفتنى است. بنابراين حقّ بايد باقدرت و كوبنده بر باطل هجوم آورد
🔮وَالاِسْتِشَارَةُ عَیْنُ الْهِدَایَةِ 🌐مشورت عین هدایت است 📘
✍چراكه مشورت سبب راه یافتن به مقصود شده و عقول ديگران را به عقل انسان اضافه مي كند، از این رو سبب استفاده از تجارب و اطلاعات ديگران می شود، و ضريب خطا، و به خطر افتادن آبرو، اموال و حتی جان را نيز كم مي كند. ➖➖➖
🔴 صیقل دهنده دل و قلب ✍ پیامبر اکرم صلى‌الله‌عليه‌وآله: جَلاءُ هذهِ القُلوبِ ذِکرُ اللَّهِ وتِلاوَةُ القرآنِ صیقل‌دهنده این دل‌ها، یاد خدا و تلاوت است. 📚 میزان الحکمه: ۱۰/ ۵۰۱۴
💎به نظرم یکی‌ از قشنگ‌ترین عبارت‌های قرآن جایی هست که خدا میگه: «وَاصْبرْ لِحُکْمِ رَبّکَ فَإِنَّکَ بأَعْیُنِنَا» و در برابر حکم پروردگارت شکیبایی کن که تو تحت نظر و مراقبت ما هستی.
🔻فهمیدن کلمات قرآن که ساده نیست. " الْیَوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ ". اصلا تعبیر خدا کمر شکن است. "اکملت" کامل کردم برای شما دین شما را، " وَرَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلَامَ دِینًا ". 🔻معنی این جمله این است که آن اسلامی که مقصد تمام انبیاء و مرسلین بود. ابراهیم خلیل وقتی کعبه را ساخت دعایش چه بود ؟ گفت او و اسماعیل آن هم هنگام ساختن کعبه: " رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَک وَمِنْ ذُرِّیَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَک ". این منتهی الآمال ابراهیم خلیل است. آن اسلامی که ابراهیم از خدا خواست آن اسلام مرضی خداست اما به شرط ولایت امیر المؤمنین. 🔻" وَرَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلَامَ دِینًا " ‌امروز من اسلام را به عنوان دین برای شما مرضی خودم قرار دادم و به این اسلامی که توأم با او باشد راضی شدم. این است که ما غافلیم چه ایامی در پیش است؟
-آیا در قرآن نمی‌اندیشند یا بر دل‌هایشان قفل‌هایی قرار دارد؟ 📚سوره - ۲۴