📸 شهید صدوقی؛ معلم شجاعت
☀️ مقام معظم رهبری نقل میکند: «بنده از تبعید برمیگشتم. وقتی به یزد سفر کردم و وارد مسجد ایشان شدم، دیدم مثل اینکه اینجا جزء محیط اختناق کشور ایران نیست. توی مسجد اعلامیههایی زده بودند، خیلی آزاد. ایشان هر شب منبر میرفت و به طور صریح علیه مقامات سخن میگفت. این روحیه شجاعانه آیتاللّه صدوقی، مردم یزد را هم شجاع کرده بود».
✅ راه کسب رضای خدا چیست؟
🌹 امام خامنه ای:
يك مؤمن كه مى خواهد راه خدا را بپيمايد و در صراط مستقيم حق حركت بكند، بايد باتقوا باشد، تا بتواند رضاى الهى را كسب كند، از نورانيت الهى استفاده نمايد، به مراحل عالى معنويت برسد و به حاكميت دين خدا دست پيدا بكند. تقوا، براى فردى كه در راه دين و ايمان حركت مى كند، يعنى رعايت كردن تكليف دينى و دل ندادن به هوسها و شهوات و منحرف نشدن از راه خدا.
(19/ 11/ 1369)
☀️ همانطور که هر چه هوا سردتر شد، لباس ضخیم تر، می پوشی تا سرما به تو نفوذ نکند، هر چه جامعه ات فاسدتر شد ، تو لباس تقوایت را ضخیم تر کن تا به تو نفوذ نکند و هرگز نگو : محیط خرابه، منم خراب شدم.
✍استادقرائتی
➖➖➖
✅ عامل بسیاری از ناکامی ها چیست؟
🌷 امام خامنه ای:
گناهان در زندگى انسان، علاوه بر اين جنبه ى معنوى، عدم موفّقيتهايى را نيز به بار مى آورند. بسيارى از ميدانهاى تحرّك بشرى وجود دارد كه انسان به خاطر گناهانى كه از او سرزده است، در آنها ناكام مى شود.
۱۳۷۵/۱۰/۲۸
🟣منبر روشنگری✨
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
🟪موضوع 🟪
👈باقیات الصالحات
➖بیان احکام
پرسش : تيمّم بر خاک یا زمین نمناک چه حکمی دارد؟
پاسخ : احتیاط مستحب آن است که با وجود زمین یا خاک خشک بر زمین یا خاک نمناک تیمّم نکند.
➖داستان بلند
[ایجاد انگیزه]
داستانى شنیدنی از مرحوم علامه طباطبايى نقل شده است ،ايشان فرمود: واعظى به نام «سيد جواد» از اهل كربلا، در ايام محرم براى تبليغ و ارشاد به اطراف و قصبات دور دست سفر مى كرد و براى مردم نماز جماعت مى خواند و مسئله مى گفت و بعد از ايام محرم به كربلا بر مى گشت.
در اين مسافرتها يك مرتبه گذارش به محلى افتاد كه همه ساكنين آن، «سنى»مذهب بودند. در
آن جا با پيرمرد محاسن سفيد و نورانى بر خورد كرد، متوجه شد كه او سنى است. از در صحبت و مذاكره وارد شد، ديد الان نمى تواند مقام امامت را به او بفهماند و او را شيعه كند؛ اين پير مرد ساده لوح و پاك دل، قلبش از محبت افرادى كه غصب خلافت كرده اند چنان سرشار است كه آمادگى ندارد و شايد ارائه مطلب نتيجه بد داشته باشد.
تا اين كه يك روز كه با آن پير مرد صحبت مى كرد از او پرسيد: شيخ شما كيست؟
پير مرد در پاسخ گفت: شيخ ما يك مرد قدرت مندى است كه چندين مهمان سرا و ضيافت خانه، چقدر گوسفند و شتر، چهار هزار نفر تير انداز و چقدر عشيره و قبيله دارد.
سيد جواد گفت: به به از شيخ شما كه چقدر مرد ثروت مند و قدرت مندى است.
پیر مرد رو كرد به سيد گفت شیخ شما كيست؟
سیدگفت: شيخ ما يك آقايى است كه هر كس هر حاجتى داشته باشد بر آورده مى كند، اگر در مشرق عالم باشى و او در مغرب اگر گرفتارى و ناراحتى براى تو پيش آيد و اسم او را ببرى و او را صدا زنى، فورا به سراغت مى آيد و رفع مشكل از تو مى كند و از گرفتارى نجاتت مى دهد.
پيرمردگفت: به به عجب شيخى است، اصلا بايد شيخ اين طور باشد، بعد گفت: اسمش چيست؟
سيد جواد گفت: «شيخ على».
سخن اینجا تمام شد آن دو از همديگر جدا شدند و سيدبه كربلا برگشت.
اما آن پيرمرد احساس به طور عجیبی محبت از «شيخ على» به دلش نشسته شیخ علی فکر او را به خود مشغول کرده بود.
بعد از مدتى كه «سيد» دوباره به آن محل برگشت تا بلکه بتواند کار ناتمام را تمام کند و آن پیر مرد نورانی را با مکتب اهل بیت آشنا کند اما وقتی به خانه پیرمرد رسید و سراغ پیر مرد را گرفت باخبر شد که او از دنیا رفته است.
سید خيلى متاءثر شد و با خود گفت: معلوم بود كه اهل عناد و دشمنى با اهل بیت نبود و می شد او را با مکتب اهل بیت آشنا کرد.
سید از فرزندان پیرمرد خواست او را بر سر قبر او بردند. در کنار قبرش گفت: خدايا! ما در اين پير مرد اميد داشتيم. چرا او را از دنيا بردى؟ خيلى به آستانه تشيع نزديك بود، افسوس كه ناقص و محروم از دنيا رفت.
سید میگوید از سر قبر او باز گشتيم و با فرزندانش به منزل پير مرد آمديم. شب را در همان جا ماندم و خوابيدم. در عالم خواب دالان بزرگ و طولانى ديدم که در انتهاى دالان شيشه اى باغى بزرگ ديده مى شد.
در آن دالان يك نيمكتى بلند بود كه روى آن، دو نفر نشسته بودند و آن پير مرد سنى نيز در مقابل آنها نشسته است.
از پير مردپرسيدم: اين جا، كجاست؟ گفت: عالم قبر و برزخ است.
گفتيم: چرا در آن باغ نرفتى؟ گفت: هنوز موقعش نرسيده است ؛ زيرا اول بايد اين دالان را طى كنم و سپس داخل آن باغ شوم.
گفتم: چرا آن دالان را طى نمى كنى و جلو نمى روى؟
گفت: اين دو نفر فرشته آسمانى و معلم من هستند، آمده اند مرا تعليم ولايت دهند، وقتى ولايتم كامل شد داخل باغ مى روم.
پیرمرد ادامه داد: سيد جواد! گفتی «شيخ على»ما، اگر از مغرب يا مشرق عالم او را صدا زنند جواب مى دهد و به فرياد مى رسد، اما نگفتى اين«شيخ على»اسمش على بن ابيطالب(ع) است. به خدا قسم! همين كه صدا زدم:«شيخ على»! به فريادم برس، همين جا حاضر گرديد.
گفتم: داستان چيست؟
گفت: وقتى از دنيا رفتم مرا در قبر گذاشتند. بعد از آن، نكير و منكر به سراغ من آمدند و پرسيدند:
«مَن رُبّك و مَن نبيُك و مَن امامُك؟»
خداى تو كيست، پيامبرت كيست، امام تو كدام است؟
در اين حال دچار وحشت و اضطرابى سخت شدم و هر چه خواستم پاسخ دهم چيزى به زبانم جارى نشد و توانستم بگويم من اهل اسلامم خدا و پيامبر را قبول دارم هر چه خواستم خدا و پيغمبر خود را معرفى كنم به زبانم جارى نمى شد.
نكير و منكر آمدند كه اطراف مرا بگيرند و عذابم كنند. ديدم هيچ راه فرارى نيست، گرفتار شده ام.
ناگهان به ذهنم آمد كه گفتى: ما يك «شيخى» داريم كه اگر كسى گرفتار باشد و او را صدا زند اگر او در مشرق يا در مغرب عالم باشد فورا حاضر مى شود و رفع گرفتارى از او مى كند. لذا فورا صدا زدم «على» به فريادم برس و مرا نجات ده.
همان وقت على بن ابى طالب اميرالمؤ منين اين جا حاضر شدند و به نكير و منكر فرمودند: دست از اين مرد برداريد او معاند و از دشمنان ما نيست، اين طور تربيت شده عقايدش كامل نيست ؛ چون اطلاع نداشته است.
حضرت على (ع) آن دو ملك را رد كرد و دستور داد و فرشته ديگر بيايند و عقايد مرا كامل كنند. اين دو نفر كه روى نيمكت نشسته اند دو فرشته اى هستند كه به دستور آن حضرت آمده اند و مرا تعليم عقايد مى دهند.
حال وقت عقايد من كامل شد از امامت و ولايت اطلاع كافى پيدا كردم، اجازه دارم كه اين دالان را طى كنم و وارد آن باغ بزرگ شوم.(۱)
➖بیان موضوع
➖گاهی انسان ها با یک نیت درست مسیرش برای همیشه نورانی میشود، می توان تصور کرد ، آدمی با یک محبت مقدس نسبت به خدا و اولیا پاک خدا، سرانجامی شایسته پیدا میکند.
➖باقیاتِ صالحات اصطلاحی قرآنی به معنای کارهای پسندیده انسان است که خیر و ثواب آن در آخرت باقی میماند. تعبیر باقیات الصالحات، در دو آیه قرآن کریم آمده است و برخی آیات دیگر نیز با این مفهوم ارتباط دارند.
➖ در عرف مسلمانان، معنای باقیات صالحات محدودتر و شامل خدمات عام المنفعهای است که آثار و برکاتش پس از مرگ انسان نیز باقی است. در روایات، مصادیقی برای باقیات صالحات ذکر شده است اما به نظر مفسران دلیلی برای انحصار وجود ندارد. بلکه هر عمل صالح که به خاطر انجام گیرد و حتی نیت و محبتی به خاطر در دل انسان شکل گیرد آن هم باقیات الصالحات محسوب میشود که موجب کمال اخروی انسان خواهد بود .
برخی از این اعمال صالح به جهت ماندگار بودن منافع شان بیشتر از بقیه اعمال در کمال اخروی تأثیر دارد .
پیامبر فرمود:
«إِذَا مَاتَ اِبْنُ آدَمَ اِنْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلاَّ عَنْ ثَلاَثٍ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ وَ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ بَعْدَهُ وَ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ .
چون فرزند آدم بمیرد منقطع شود او مگر از سه چيز فرزندى صالح كه دعا كند از براى او و علمى كه نفع يابند از آن و صدقه جاريه.(۲)
➖باقیات الصالحات در قرآن
در قرآن کریم دو بار به این اصطلاح تصریح شده است:
➖سوره کهف آیه ۴۶: «اَلمالُ والبَنونَ زینَةُ الحَیوةِ الدُّنیا والبقِیاتُ الصّلِحاتُ خَیرٌ عِندَ رَبِّک ثَوابـًا وخَیرٌ اَمَلا»؛ مال و فرزندان زینت حیات دنیاست و اعمال صالح که (تا قیامت) باقی است نزد پروردگار از نظر ثواب بهتر و از نظر امیدمندی نیکوتر است.
➖سوره مریم آیه ۷۶: «وَیزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدًى ۗ وَالْبَاقِیاتُ الصَّالِحَاتُ خَیرٌ عِنْدَ رَبِّک ثَوَابًا وَخَیرٌ مَرَدًّا»؛ و خدا هدایت یافتگان را بر هدایت میافزاید و اعمال صالحی که (اجرش نعمت) ابدی است نزد پروردگار تو بهتر (از مال و جاه فانی دنیا) است هم از جهت ثواب الهی و هم از جهت حسن عاقبت اخروی
➖مصادیق باقیات الصالحات
مفسّران بر اساس روایات تفسیری، برای باقیات صالحات، مصادیق و احتمالات متعددّی ذکر کردهاند:
➖تسبیحات اربعه: «سبحانالله و الحمدلله و لا إله إلاّ الله والله أکبر» یا به همراه «لا حول و لا قوة إلاّ بالله العلی العظیم».
➖اذکار سهگانه ؛«لا اله إلاّ الله»، «استغفرالله» و «صلی الله علی محمد و آله».
➖مطلق ذکر.
پیامبر(ص):«عَلَیْکَ بِذِکْرِ اللَّهِ وَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلًا».
بر تو باد به ذکر خدا و عمل صالح، که میفرماید: وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلًا.(۳)
➖نماز شب و تهجّد.
امام صادق(ع) :«الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ ثَمَانُ رَکَعَاتٍ مِنْ آخِرِ اللَّیْلِ وَ الْوَتْرُ زِینَهًُْ الْآخِرَهًِْ وَ قَدْ یَجْمَعُهُمَا اللَّهُ لِأَقْوَامٍ».
مال و اولاد زینت دنیاست و هشت رکعت نماز پایان شب، و سه نماز وتر، آرایش آخرت میباشد و گاهی خداوند این دو آرایش دنیا و آخرت را برای مردمی فراهم آورد.
➖امام صادق(ع): «أَنَّ قَوْلَهُ تَعَالَی وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ هِیَ الْقِیَامُ آخِرَ اللَّیْلِ لِصَلَاهًِْ اللَّیْلِ وَ الدُّعَاءُ فِی الْأَسْحَار».
باقیات صالحات، منظور برخاستن برای نماز شب در آخر شب و دعا در سحرگاهان است.(۴)
➖نمازهای یومیه
ادریس قمی گوید: از امام صادق(ع) معنای الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ را پرسیدم. امام فرمود:
«هِیَ الصَّلَاهًُْ فَحَافِظُوا عَلَیْهَا وَ قَالَ لَا تُصَلِّی الظُّهْرَ أَبَداً حَتَّی تَزُولَ الشَّمْسُ».
منظور نماز است، بر آن محافظت کنید و نماز ظهر را هرگز قبل از اینکه خورشید زوال نکرده، نخوانید».(۵)
➖هر کاری که برای خدا انجام شود «کل ما أُرید به وجه اللّه»
در حديث ذيل به شش مورد اشاره شده است كه بعد از مرگ انسان بسيار مفيد است و درآمد آن، مرتّب به حساب جاري انسان واريز مي شود:
امام صادق (ع) فرمود: «سِتُّ خِصَالٍ ينْتَفِعُ بِهَا الْمُؤْمِنُ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِ وَلَدٌ صَالِحٌ يسْتَغْفِرُ لَهُ وَ مُصْحَفٌ يقْرَأُ مِنْهُ وَ قَلِيبٌ يحْفِرُهُ وَ غَرْسٌ يغْرِسُهُ وَ صَدَقَةُ مَاءٍ يجْرِيهِ وَ سُنَّةٌ حَسَنَةٌ يؤْخَذُ بِهَا بَعْدَهُ» مؤمن از شش [عمل و] خصلت، بعد از مرگش سود مي برد:
۱. فرزند صالح كه براي او اسغفار كند
۲.قرآني كه از طرف او خوانده مي شود.
۳.چاهي را كه حفر كرده است
۴. درختي را كه كاشته است [و مردم از آن و ميوة آن استفاده مي برند]
۵. [وقف كردن] و صدقه قرار دادن آبي كه جاري ساخته است.
۶.سنّت نيكويي كه [پايه گذاري كرده است و] مردم بدان پس از او عمل مي كنند. »(۶)
حديث فوق مي رساند كه با وجود خصلتهاي مذكور، دفتر اعمال انسان پس از مرگ مفتوح است و صدقات جاريه فوق هر روز به حساب اعمال او واريز مي شود.
➖ فرزندان صالح به ویژه دختر
پیامبر(ص):«رَحِمَ اللّه ُ أبَا البَناتِ ، البَناتُ مُبارَكاتٌ مُحَبَّباتٌ ، وَالبَنونَ مُبَشِّراتٌ ، وهُنَّ الباقِياتُ الصّالِحاتُ»
خداوند رحمت آورد بر پدر دختران، که دختران ؛مبارک و دوست داشتنی اند و پسران، بشارت آورند. دختران، باقیات الصالحات اند.(۷)
➖دوستی اهل بیت(ع)
اامام صادق(ع) فرمود: «لا تَستَصغِروا مَوَدَّتَنا ، فَإِنَّها مِنَ الباقِياتِ الصّالِحاتِ»
دوستى ما را دست كم نگيريد؛ چرا كه از جمله باقيات الصالحات است. (۸)
➖داستان
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: روزی حضرت عیسی بن مریم(ع) از قبری گذشت که صاحب آن عذاب میکشید. سال بعد نیز بر همان قبر گذشت، اما دید که دیگر عذاب نمیشود. عرض کرد: پروردگارا، پارسال که از این گور گذشتم صاحبش را عذاب میکردند، امسال که میگذرم عذابش نمیکنند. خدا به او وحی کرد: یا روح الله،قد ادرک له ولد صالح فاصلح طریقا و آوی یتیما فغفرت له بما عمل ابنه؛ای روحالله، فرزند صالحی از او بزرگ شد و راهی را تعمیر نمود و یتیمی را سرپرستی کرد. من هم به خاطر کارهای فرزندش او را آمرزیدم.(۹)
➖داستان
«امام باقر(ع) فرمود: رسول خدا(ص) از کنار مردى عبور میکرد که در باغش درخت میکاشت. پس آنحضرت(ص) در کنارش ایستاد و فرمود:
«أَ لَا أَدُلُّکَ عَلَی غَرْسٍ أَثْبَتَ أَصْلًا وَ أَسْرَعَ إِینَاعاً وَ أَطْیَبَ ثَمَراً وَ أَبْقَی»
تو را راهنمائى نکنم بر کاشتن درختى که ریشهاش پا برجاتر و میوههایش زودرستر و بهتر و پایندهتر باشد؟
عرض کرد: مرا رهنمائى فرما اى رسول خدا
فرمود: «إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَیْتَ فَقُلْ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ فَإِنَّ لَکَ إِنْ قُلْتَهُ بِکُلِّ تَسْبِیحَهًٍْ عَشْرَ شَجَرَاتٍ فِی الْجَنَّهًِْ مِنْ أَنْوَاعِ الْفَاکِهَهًِْ وَ هُنَّ مِنَ الْبَاقِیَاتِ الصَّالِحَات».
چون بامداد کنى و شام کنى بگو: «سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اکبر»؛ زیرا اگر آنرا بگویى به شماره هر تسبیحهاى ده درخت در بهشت دارى (که هر درختى از آنها یکنوع) از انواع میوهها (میدهد) و آنها از (باقیات صالحات) است».(۱۰)
➖داستان
مرحوم حاجى نورى در «دار السلام» نقل مى کند: دخترى از دنیا رفت، مادرش بعد از مدتى او را در خواب دید که در عذاب است و بعد از بیدار شدن بسیار محزون گردید که، چرا دخترش در عذاب است؟ و در رفع او چه کارى مى تواند بکند.
سپس بعد از زمانى دفعه دیگر دخترش را در خواب دید که برخلاف گذشته عذاب از وى برداشته شده است، پرسید: دخترم علت رفع عذاب و رسیدن به نعمت چه بود؟ جواب داد: مادر یک نفر از بندگان خدا از قبرستان مى گذشت، ایستاد و براى اهل قبور چند صلوات فرستاد، ثواب آن صلواتها را میان اهل قبرستان تقسیم کردند، به من هم آنقدر رسید که از عذاب خدا خلاص شده و در رحمت شدم.
➖داستان
عالم بزرگ مرحوم سيد نعمت الله جزايري با علامه مجلسی عهد کرده بودند که هر کدام زودتر از دنیا برود دیگری را از قبر و برزخ خود مطلع کند .
علامه مجلسی زودتر از دنیا رفت و سید در خواب علامه از او در مورد قبر و برزخ پرسید و در خواب از علامه جزئیات مرگ را شنید .
علامه در مورد وارد شدن قبر این چنین گفته بود:
ناگاه منادي ندا کرد اي بنده من يا محمدباقر چه چيز مهيا کرده اي از براي امروز؟ من آنچه اعمال حسنه و صالحه داشتم شماره کردم از من قبول نشد و من مضطرب و متحير شدم و ديدم راه فرار ندارم. در اين حالت وحشت يادم آمد که يک روز من سواره از بازار بزرگ اصفهان مي گذشتم ديدم مردم در اطراف يک نفر از مومنين جمع شده اند و او را متهم نموده اند به فساد عقيده و او را مي زدند و بد مي گفتند. نعل کفش بر سر و صورت او مي کوبيدند و مطالبه طلب از او مي کردند و من او را مي شناختم که از مومنين و صالحين بود و هرچه مهلت مي خواست طلبکارها مهلت نمي دادند. قلب من به حال آن مومن سوخت و گفتم تا به کي بايد از خلق تقيه کرده و از خداوند بزرگ نترسم و بنده ضعيفش را اعانت نکنم، پس توقف کردم و فرياد زدم واي بر شما اي مردم با من بياييد که هر قدر از اين مومن طلب داريد به شما بدهم و آن مرد مومن را بردم ميان منزل و خيلي او را احترام نمودم و تمام قرضش را ادا کردم. همين عمل خود را در ميان قبر به خداوند عرض کردم، از من قبول فرمود و مرا آمرزيد و امر فرمود که در رحمت به جانب بهشت به روي من باز نمودند و قبرم را وسعت دادند و متنعم هستم به انواع نعمت هاي بهشت و مانوس به زيارت مومنين که به نزد من مي آيند و خوشحال هستم به دعا و قرائت و احسان به آنها، بعد فرمود: اي سيد شريف اگر اين نعمت ها را نداشتم چگونه مي توانستم اين مردم مومن را ياري کنم؟
سيد فرمود: من از خواب بيدار شدم و دانستم که آنچه مجلسي در حيات خود از مال دنيا جمع کرده عين مصلحت دين و منفعت اسلام و مسلمين بوده است.
➖ منابع
۱.معادشناسى، ج ۳، ص ۱۱۹.
۲.جامع الأخبار , جلد۱ , صفحه۱۰۵
۳..تفسیر اهل بیت(ع) ج۸، ص۴۸۸
۴.همان ج۸، ص۴۹۰
۵.همان ج۸، ص۴۸۸
۶.الخصال ،ص۳۲۴
۷.مستدرك الوسائل،ج ۱۵ ،ص ۱۱۵
۸.مناقب ابن شهر آشوب،ج۴،ص۲۱۵
۹.الکافی،ج ۶ ص ۳
۱۰.مستدرک الوسایل، ج۱۴، ص۴۶
والسلام علی من اتبع الهدی
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹
روزمان را #باقرآن آغاز کنیم
👈غدیر از منظر امام خامنه ای(۳)
🔹 فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ان الله یحب المتوکلین( آل عمران/۱۵۹)
🔸 ﻭﻗﺘﻲ ﻫﻢ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﻛﺎﺭی ﮔﺮﻓﺘﻲ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﻛﻞ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻫﻞ ﺗﻮﻛﻞ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ.
☀️امام خامنه ای ۱۳۷۸/۱/۱۶
بزرگترین تعریف برای یک انسان - در معیارهای الهی و اسلامی - عبودیت خداست. «اشهد انّ محمداً عبده و رسوله»، «رسول» را بعد از «عبد» ذکر میکند. امیرالمؤمنین این است. معنای ولایت در اصطلاح و استعمال اسلامی، این است؛ یعنی حکومتی که در آن، اقتدارِ حاکمیت هست، ولی خودخواهىِ سلطنت نیست، جزم و عزم قاطع هست - که «فاذا عزمت فتوکل علیالله» اما استبداد به رأی نیست
💐 بصائر علوی
🪐فرق افراد بصير و کوردل
🌹 قال امیرالمومنین علیه السلام:
🔸وَالْبَصِيرُ مِنْهَا مُتَزَوِّدٌ، وَالاَْعْمَى لَهَا متْزَوِّدٌ
🌎انسان بصير و بينا از آن (دنيا) زاد و توشه برمى گيرد در حالى که کوردل براى آن، زاد و توشه مى اندوزد !»
📘#نهج_البلاغه_خطبه_133
❌گلشیفته فراهانی
زر ابراهیمی
محسن نامجو
میترا حجازیپور
و ...
در فرانسه زندگی میکنند اما در مورد اتفاقات پاریس #روزه_سکوت گرفتهاند!
سلبریتیهای خود فرانسه هم همگی یا سکوت کردهاند یا مردم را دعوت به آرامش میکنند ...
❌ سؤال:
آيا در بهشت، افراد خانواده، در کنار همند؟
✅جواب:
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ
(#طور/٢١)
⚡️ترجمه :
و كسانى كه ايمان آوردند و فرزندانشان، در ايمان از آنان پيروى كردند، ما ذريّه آنان را به ايشان ملحق نموده و از پاداش عملشان هيچ نكاهيم. (آرى) هر كس در گرو كارى است كه كسب كرده است.
🍁بنابراین؛ اگر فرزندان، تبعیت ایمانی داشته باشند، به والدین مؤمن خود ملحق شده و در کنار هم خواهند بود.
🍂 و اين يك نعمت بزرگ است كه انسان، فرزندان با ايمان و مورد علاقه اش را در بهشت در كنار خود ببيند، و از انس با آنها لذت ببرد، بى آنكه از اعمال او چيزى كاسته شود.