✍خدایا مرا در زمره کسانی قرار ده که آنها را صدا کردی و آنها تو را اجابت کردند
""مناجات شعبانیه""
➖
🔅 #پندانه
✍ تکبر و خودشیفتگی، نفس را فربه میکند
🔹یک شب عارفی در عالم رويا نفس خود را بینهايت فربه دید!
🔸به نفس گفت:
ای نفس! من تو را اين همه رياضت دادم و سختی چشاندم، پس چگونه تو همچنان چاق و فربه ماندهای!؟
🔹نفس گفت:
آری! تو بسيار بر من سخت گرفتی اما آنچه را كه ديگران از تو تمجيد میكردند و تعريف، بر خود حمل نمودی و حق دانستی.
🔸اين فربگی حاصل همان تكبر و خودشيفتگی و باور تمجيد ديگران است.
🔹و عارف ديگر هيچگاه آنجا كه از وی تعريف و تمجيد میكردند، حاضر نشد!
➕ سوالی که رهبرانقلاب از امام خمینی(ره) درباره اینکه «شما کدام دعا را بیشتر دلبستهی آن هستید؟» پرسیدند➖ دعای شعبانیه
➖
❌بله، حال سفرهها و اقتصاد خوب نیست! اما اجازه بدهید باور نکنم شما دوست عزیز، امروز مدافع مردم شدید!!
تا دو ماه قبل که کسبه بازار تهدید به بسته مغازهشان میشدند، دختران و زنان محجبه کتک میخوردند، نظام و دین و ولایت فحش میخورد و تهدید بسیار جدی علیه مردم و نظام بود؛ شما لام تا کام صحبت نمیکردید و امروز خود را مدافع مردم معرفی میکنید؟!!
مثل بقیه امیدوار به تغییر شرایط هستیم، اما به نفع مردم نه به نفع قبیلهمان ...
🔰🖍تفسیر کوتاه قرآن
▫️ بسم الله الرحمن الرحیم
💐 وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ ۚ
و از نشانههاى او آفرينش آسمانها و زمين و اختلاف زبانهاى شما و رنگهاى شماست.
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ
قطعاً در اين نشانه هایی براى عالمان است.
روم / ۲۲
➖➖➖
🔺پیام :
زبان های مختلف، آیات الهی هستند.
➖➖➖
🌸 لغات مهم:
۱- أَلْسِنَتِكُمْ : زبانهای شما
۲- أَلْوَانِكُمْ : و رنگهای شما
➖➖➖
🌺 نکات آیه شریفه :
۱- آفرينش آسمان ها و زمين و گوناگونى زبان ها و رنگ هاى آدميان، از آيات الهى و راهى براى خداشناسى است.
وَ مِنْ آياتِهِ
۲- انسان عالم، از اختلاف رنگ و زبان به معرفت الهى مىرسد ولى جاهل، رنگ و زبان را وسيلهى تحقير و تفاخر قرار مىدهد. «لِلْعالِمِينَ»
🌺 نکته
آموزش زبان مادری:
▫️قرآن زبانهای مختلف را آیت خدامیداند.
▫️شخص اول کشور، آموزش زبان مادری به کودکان را توصیه میکند.
🔺اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی وتدریس #زبان_مادری درکنار فارسی، تکریم قانون اساسی و تقویت اتحادملی است.
➖➖
📖 #دعاهایی که در #زمانغیبت توصیه می گردد هر روز خوانده شود 👇
🔰 اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
🔰 فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
🔰 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،
🔰 فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
🔰 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
🔰 تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ .
🔴شاهد یک جنگ ارزی هستیم.
بد خواهان مردم ایران در ماههای اخیر از طریق هراس آفرینی و القاء انتظارات تورمی اقداماتی را صورت دادند که منجر به تغییر رفتارها در داخل کشور شد.
ما شاهد یک جنگ ارزی علیه مردم ایران هستیم که شبکههای تلگرامی و کانالهای قمار بازی و قاچاق ارز عددهایی را ساختند که اساسا با واقعیتهای صادراتی و وارداتی کشور هیچ تناسب نداشت.
✍وزیر اقتصاد و دارایی
فرا رسیدن ماه شعبان المعظم به همه شما مبارک!
ان شاء الله هممون بتونیم از برکات این ماه نهایت استفاده رو ببریم.
مداومت بر ذکر شریف و شیرین صلوات یادمون نره
🌸اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
♦️میقات شهرالله
علامه حسن زاده ی آملی
🌱از ماه شعبان که میقات شهر الله است،
غسل توبه کن
و لباس وفا و ولا از دل و جان محرم شو
و از صمیم قلب لبیک گو
و در خویشتن سفری کن
و گرد کعبه عشق طواف کن
که دستی از غیب برون آید و کاری بکند.
📚دروس معرفت نفس
✍وضعیت الان دلار و ارز ثابت کرد که اگه رسانه رو نشناسید خیلی راحت دشمن میاد و با رسانهها و ابزار خودش روی زندگی شما همینقدر بدون هزینه قمار میکنه
مراقب قماربازان باشید.
➖
💖 تفسیر قران سوره بقره/۳۳_۳۴🌻
🌸قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ «آیه33»🌸
🌸وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ«آیه 34»🌸
📖ترجمه آیه «33»👇👇
🌻👈فرمود: ای آدم، ملائکه را به اسماء این حقایق آگاه ساز. چون آگاه ساخت، خدا فرمود: آیا شما را نگفتم که من بر غیب آسمانها و زمین دانا و بر آنچه آشکار و پنهان دارید آگاهم؟
📖ترجمه آیه «34»👇👇
🌻👈و [یاد کن] هنگامی که به فرشتگان گفتیم: به آدم سجده کنید، [پس] سجده کردند مگر ابلیس که سر پیچید و تکبّر ورزید و از کافران شد.
📖معانی کلمات آیه«33»👇👇
🌷✨تبدون:👈 اين كلمه از ابداء به معنى آشكار كردن، از بدو به معنى ظهور و آشكار شدن است.
🌷✨تكتمون:👈 كتم و كتمان به معنى پنهان كردن است. «تكتمون»: پنهان مى داريد.
📖معانی کلمات آیه«34»👇👇
🌻✨اسجدوا:👈 سجده در لغت به معنى تذلل و خضوع و اظهار فروتنى و در شرع گذاشتن پيشانى بر زمين است. «اسجدوا» ظاهرا امر به خضوع و فروتنى است.
🌻✨ابليس: 👈ابلاس به معنى يأس و نوميدى است، ظاهرا شيطان را از آن ابليس گفته اند كه از رحمت خدا مأيوس است، به قول بعضى آن غير عربى است.
🌻✨ابى:👈 اباء به معنى امتناع شديد و خوددارى است.
📖تفسیر نور «33»👇👇
🌷✨قالَ يا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ
🌻👈(خداوند) فرمود: اى آدم فرشتگان را از نامهاى آنان خبر ده. پس چون آدم آنها را از نامهايشان خبر داد، خداوند فرمود: كه آيا به شما نگفتم كه اسرار آسمانها و زمين را مىدانم و آنچه را آشكار مىكنيد و آنچه را پنهان مىداشتيد (نيز) مىدانم.
📖تفسیر نور «34»👇👇
🌷✨ وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ
🌻👈و هنگامى كه به فرشتگان گفتيم براى آدم سجده كنيد، همگى سجده كردند جز ابليس كه سر باز زد و تكبّر كرد، و از كافران گرديد.
📖پیام ها آیه«33»👇👇
🌻✨1- به استعدادهاى لايق، فرصت شكوفايى و بروز بدهيد. «أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ»
🌷✨2- در آزمون علمى كه خداوند برگزار نمود، آدم بر فرشتگان برترى يافت. «فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ»
🌻✨3- ملائكه علاوه بر آنچه گفتند، مسائلى را هم كتمان مىداشتند. «كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ»
📖پیام ها آیه«34»👇👇
🌷✨1- فرشتگان نيز مانند انسان، مورد خطاب وامر ونهى قرار دارند. «اسْجُدُوا لِآدَمَ»
🌻✨2- لياقت، از سابقه مهمتر است. فرشتگان قديمى بايد براى انسان تازه به دوران رسيده امّا لايق، سجده كنند. «اسْجُدُوا لِآدَمَ»
كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست و در اين عقيده پايدار بودند فرشتگان بر آنان نازل مىشوند. فصّلت، 30. و در جاى ديگر مىفرمايد: «وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا» يعنى فرشتگان براى اهل ايمان دائماً در حال استغفارند.
🌷✨3- خطرناكتر از نافرمانى در عمل، بىاعتقادى به فرمان است. «أَبى وَ اسْتَكْبَرَ»
🌻✨4- تكبّر وجسارت ابليس، سرچشمهى بدبختىهاى او شد. «كانَ مِنَ الْكافِرِينَ»*
#خاطرات_شهید_محسن_حججی😍💖
#قسمت_نهم
دو هفته قبل از #اعزام محسن بود که رفتم آزمایشگاه و فهمیدم باردارم.😊
خیلی خوشحال شد. می خندید و بهم می گفت: "ببین زهرا، اگر شهید شدم، ولی مرد برات گذاشتم ها. این مرد هواتو داره."😇
لبخندی زدم و گفتم: "خب، شاید دختر باشه."
گفت: "نه پسره. اصلا وقتی رفتم سوریه از حضرت زینب علیها می خوام که پسر باشه."
روزی که محسن رفت سوریه، خیلی دلم شکست.
خیلی گریه کردم. رفتم توی اتاقم و تا توانستم ناله زدم.
همان موقع کاغذ و خودکار ای برداشتم برای #امام_حسین علیه السلام #نامه نوشتم.
به آقا نوشتم: "آقاجان.منتی ندارم سرتون. اما من محسنم رو سالم فرستادم،باید هم سالم بهم برگردونی ما بچه توی راهی داریم. این بار محسن برگرده،دفعه بعد شهید بشه!"😲
از سوریه برام زنگ زد و گفت: "خانم، میخوان ما رو برگردونن. دارم میام #ایران."😇
از خوشحالی بال درآوردم می خواستم جیغ بزنم.😍 فردا پس فرداش دوباره بهم زنگ زد گفت:" تهرانم. دارم میام سمت نجف آباد." ذوق زده بهش گفتم: "محسن می خواهیم تو کوچه برات بنر بزنیم."😉
فکر میکردم خوشش میاد و خوشحال میشود یکدفعه لحنش تغییر کرد.😶
گفت: "نکنین این کارو خانم. اگه بیام ببینم بنری یا پارچه ای زده اید و مردم چیزی از سوریه رفتن فهمیدهاند از همون مسیری که اومدم برمیگردم."😔 میدانستم توی این جور چیزا محکم و روی حرفش می ایستد. تند تند گفتم: " باشه باشه. هرچی تو بگی."😉😇
بنر را نزدیم.
فقط برایش یک گوسفند قربانی کردیم. 🙃 گوشتش را هم دادیم به فقرا.🤩💝
همین که پایش را توی خانه گذاشت و سلام و احوالپرسی کرد شک کردم که اتفاقی برای گوش هایش افتاده‼️🤨
میگفتم: " خوبی محسن؟" الکی و بی ربط جواب میداد: "منم دلم براتون تنگ شده بود!"🤔
همانجا فهمیدم بله. کاسه ای زیر نیم کاسه است.
تا اینکه یک #فرمانده اش را دعوت کرد خانه.
آن بنده ی خدا هم یکهو سوتی داد و جلوی همه ما گفت: "محسن یادته اون موقع که تانکت موشک خورد؟ خدا بهت رحم کردها. "😅👌🏻
ما همه کپ کردیم. نفسمان بند آمد.
تانک محسن و موشک‼️
یک دفعه محسن #دستپاچه شد حسابی رنگ به رنگ شد.
نمیخواست ما چیزی درباره مجروحیتش بدانیم. 😔نمی خواست بفهمیم که شنوایی یکی از گوش هایش را را از دست داده.می دانست اگر بویی از این مسئله ببریم، دیگر نمی گذاریم به سوریه برود. 😭💙
بهم گفت: "زهرا. خانومم. بیا اینجا پیشم بشین."
رفتم کنارش نشستم. کوله اش را باز کرد.👀 دست کرد توی آن و یک عالمه #صدف بیرون آورد. گفت: "اینها را از سوریه برا تو آوردم خانم."😍
دوباره دست کرد توی کوله. اینبار قطعه چوبی را درآورد.🤔دیدم روی آن چوب،یک قلب و یک شمع حکاکی کرده. خیلی ظریف و قشنگ.😌
پایینش هم نوشته: "همسر عزیزم دوستت دارم."😍👌🏻
قطعه چوب را به من داد و گفت: "زهرا، یه روز تو لاذقیه کنار دریا ایستاده بودم. دلم حسابی برات تنگ شده بود. دلم پر می زد برا اینکه یه ثانیه تورو ببینم.😔
رفتم روی تخته سنگ ایستادم. نگاه کردم به دریا و شروع کردم باهات حرف زدن. باور می کنی؟"😇😢 سرم را تکان دادم. دوباره گفت:" یه بار هم از تانک بیرون اومدم نشستم رو برجک تانک. اونقدر دلم برات تنگ شده بود که همین جور شروع کردم به گریه."😔
بعد نگاهی بهم کرد و گفت:"زهرا، یه چیزی را می دونستی؟"
گفتم: "چی؟" گفت: "اینکه تو از همه کس برام عزیزتری."
آرام شدم. خیلی آرام. 😌💙
چند ماهی گذشت. فروردین ۹۵ بود. بچه مان به دنیا آمد. علی کوچولومان.😍
پدر و مادرم گفتند: "خوب خداروشکر. دیگه محسن حواسش میره طرف بچه و از فکر و خیال سوریه بیرون میاد."😌
همان روز بچه را برداشت و برد #اصفهان پیش #آیت_الله_ناصری که توی گوشش #اذان و #اقامه بگوید.😇
ما را هم با خودش برد. آقای ناصری که اذان و اقامه در گوش علی گفت محسن رو کرد بهشان و گفت: "حاج آقا، شما پیش خدا روسفیدید. دعا کنید من شهید بشم."
حاج آقا نگاهی به محسن کرد و گفت:" ان شاءالله عاقبت بخیر بشی پسرم."
تا این را شنیدم با خودم گفتم: "نخیر این کله اش داغه. حسابی هوایی یه."😑
فهمیدم نه زخمی شدن سال پیشش،او را از سوریه سرد کرده نه بچه دار شدن الانش.
حتی یک درصد هم فکر اعزام مجدد از سرش نیافتاده بود.🤦🏻♀️
از وقتی از #سوریه برگشته بود، یکی دیگر شده بود. خیلی بی قرار بود.
بهم می گفت: "زهرا. دیدی رفتم سوریه و #شهید نشدم؟"😔 بعد می گفت: "می دونم کارم از کجا می لنگه. وقتی داشتم میرفتم سوریه،برای اینکه مامانم ناراحت نشه و تو فکر نره، چیزی بهش نگفتم. می دونم. می دونم مادرم چون راضی نبود من شهید نشدم."😔
لحظه سکوت میکرد و انگار که کسی با پتک کوبیده باشد توی سرش، دوباره میگفت:" زهرا نکنه شهید نشم و بشم راوی شهدا اونوقت چه خاکی تو سرم بریزم؟"😭
دیگه حوصله ام سر برده بود. بس که حرف از شهادت می زد. دیگه به این کلمه #آلرژی پیدا کرده بودم. 🤦🏻♀️
ادامه دارد