17.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙ابوذر روحی نماهنگ جدید خونده واسه اربعین چقد خووووبه😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امیرحسین ثابتی: نمیشود دم از وحدت ملی زد و نماد شکاف ملی (محمد جواد ظریف) را در دولت سمت داد
✖️ظریف دوگانه جعلی دیپلماسی و میدان را ساخت و شهید سلیمانی را مزاحم کار خود میدانست.
┄┅═✧☫ گونی نیوز ☫✧═┅┄
#گونی_نیوز
🇮🇷 @gooninews
هدایت شده از مطالبه گران استان ایلام
مدیرعامل آبفای کشور اقدامات آبفا در ایام اربعین را تشریح کرد
استقرار ۶۳ تانکر آبرسانی در مرزها/ راهاندازی ۸۵۰ چشمه حمام در عتبات عراق
ادامه خبر 👇👇👇
https://bootaknews.ir/?p=15500
#قرارگاه_رسانه_ای_اربعین
#اداره_کل_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی
#ایلام_پایتخت_خادمان_اربعین
پایگاه خبری بوتک نیوز
@bootaknewsir
هدایت شده از مطالبه گران استان ایلام
۶۱جایگاه سوخت با ظرفیت کامل در ایلام فعال است
مدیر شرکت پخش فرآوردههای نفتی منطقه ایلام گفت: هم اکنون تعداد ۶۱ باب جایگاه سوخت با ظرفیت کامل در استان ایلام فعال است.
ادامه خبر 👇👇👇
https://bootaknews.ir/?p=15503
پایگاه خبری بوتک نیوز
@bootaknewsir
.حاج آقای قرائتی فرمود:
پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ،
در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست
( در بزم غم حسین، مرا یاد کنید )
بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟
روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!!
وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد :
در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند
از قضا نامزدم سرویس زیبا و بسیار گرانی را انتخاب کرد ،
من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت :
حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد
من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !!
بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد
گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته
آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم
وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت
وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد :
آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ،
من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است
حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ،
لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !!
تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید
و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!!
وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم
همانگونه که در عزای امام حسین علیه السلام بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ،
همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ،
و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم آلوده نبوده
و یک حسینی حسینی راستین بوده است .....
اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا و الآخره
اگر لذت بردید به اشتراک بگذاريد!🌷🌷🌷🌷🌷🌷با ذکرصلواتی هدیه به خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها🍃🌸🍃╯
.حاج آقای قرائتی فرمود:
پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ،
در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست
( در بزم غم حسین، مرا یاد کنید )
بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟
روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!!
وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد :
در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند
از قضا نامزدم سرویس زیبا و بسیار گرانی را انتخاب کرد ،
من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت :
حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد
من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !!
بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد
گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته
آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم
وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت
وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد :
آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ،
من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است
حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ،
لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !!
تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید
و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!!
وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم
همانگونه که در عزای امام حسین علیه السلام بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ،
همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ،
و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم آلوده نبوده
و یک حسینی حسینی راستین بوده است .....
اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا و الآخره
اگر لذت بردید به اشتراک بگذاريد!🌷🌷🌷🌷🌷🌷با ذکرصلواتی هدیه به خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها🍃🌸🍃╯
هدایت شده از مطالبه گران استان ایلام
🛑 کابینهای مقدور و مقبول
🔺سرانجام کابینه دکتر مسعود پزشکیان به مجلس شورای اسلامی معرفی شد. نگاهی به اسامی معرفیشده نشان میدهد کابینه معرفیشده بر اساس مقدورات پزشکیان و در تعامل با دیگر نهادهای موثر در قدرت و با مشورت جمعی از صاحبنظران بوده است.
🔺نیمی از اعضای کابینه همان گزینههای معرفیشده از سوی کارگروههای مشورتی است و نیم دیگر در تعامل با نهادهای تاثیرگذار انتخاب شدهاند.
🔺برای همین و با توجه به مقدورات پزشکیان میتوان کابینه وی را در مجموع قابلدفاع دانست. حضور چند چهره اصولگرا که صبغه سیاسی تندی هم ندارند، میتواند سبب هماهنگی هرچه بیشتر سه قوه در اداره کشور باشد و نه تنها نقطهضعف دولت آتی نیست، بلکه میتواند مانع از برخی کارشکنیها در آینده باشد.
🔺اشاره ای به سهم جریانات سیاسی از کابینه:
اصلاحطلبان پیشرو: ظفرقندی
کارگزاران: نوری قزلجه و همتی
بهبودخواهان: میدری،، ستار هاشمی
پاکنژاد ،صادق
اعتدالیون: عباس صالحی، امیری صالحی
سیمایی، عراقچی، علیرضا کاظمی
اصولگرایان: مومنی، دنیا میلی و علی آبادی
اتاق بازرگان و کمپرادورها: اتابک
وزرای توافقی: خطیب ، نصیرزاده
رحیمی
براساس شنیده ها استعفاء ظریف اگر بخاطر چیدمان این کابینه بوده نمیشه ناديده گرفت.
مطالبه گران استان ایلام
@motalbehgaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺️ قبل از استارت زدن ماشین، ده ثانیه سوئیچ رو باز کنید
@khabarfarda_ir
هدایت شده از مطالبه گران استان ایلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ارتفاعات گیلانغرب بودیم با حسرت به ابراهیم گفتم یعنی میشود مردم ما راحت از این جاده عبور و به شهر خودشان بروند؟
ابراهیم هادی گفت: روزی می آید که از همین جاده ما مردم دسته دسته به کربلا سفر میکنند.
#اربعین
#ابراهیم_هادی
#پیاده_روی_اربعین
#ایلام
#مرز_مهران
#اربعین_پای_پیاده_حرم_ثارالله
مطالبه گران استان ایلام
@motalbehgaran
22.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️جمله طلایی
مقاومت هزینه داره ، اما هزینه سازش بیشتره‼️
مگه ملاک دین ما اینکه هر کاری هزینه داشت بزاریم کنار ⁉️