◾️🌷◾️
حمزه را کشتند "وحشی"ها
ذوالفقار حیدری زنده است
خیبرا آماده باش آری
گورت از روز اُحُد کنده است
#سید_حسن_نصرالله
🆔 @jalili_vahid
🌀🔰 «سبحان الله»
👈 تاملی در الهیات مقاومت - بخش نخست
✍ وحید جلیلی
🔹 در مواجهه با تحولات منطقه، ذکری اگر باید گفت؛ «سبحان الله»، است.
۱۴ ماه پس از ۷ اکتبر؛ ظلمها و مصیبتها و جنایتها البته به عینالله است و در مرئی و منظرِ ملکوت.
همانطور که مومنان «متی نصرالله» میگویند و گاه گلایه یا تعجب میکنند که: «عجب صبری خدا دارد!» و چه بسا در دل میپرسند: «پس کی نصرت خدا میرسد؟»؛ ملکوت هم با تعجب بیشتر و گلایه شدیدتر میپرسد: «مالکم لا تقاتلون»؟
«مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ ۚ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ ۚ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ»
*
دو پرسش یکی از زمین به آسمان میرود و دیگری از آسمان به زمین نازل میشود.
تقاطع این دو پرسش جایی است که «دین » معنا مییابد.
دین صرفاً عهدهدار تبیین کارهایی که خداوند به قدرت خود میکند، نیست بلکه شاید مهمتر از آن، دین عهدهدار تبیین کارهایی است که خدا به حکمت و سنت خود، نمیکند!
*
🔹 «سبحان الله» خدا را از دو چیز مبرا میکند: ضعف و ظلم.
خدا ناتوان نیست از اینکه ظالمان را ناکام بگذارد و مانع نشدنش از ظالمان را نشانِ قدرتِ طواغیت در برابر خدا و عجز عرش نباید دانست و این از بدیهیات و اوّلیات توحید است.
اما از دیگر سو خداوند - برخلاف انسانها - در این مظالم شریک نیست و مانع نشدنِ تکوینیاش از جنایاتِ ظالمان، نشان رضایت او به ظلم یا تاوان نداشتن ستم برای ستمکاران نیست.
«سبحان الله» یعنی مشارکت در ظلم و رضا دادن به ستم را از خدا نفی باید کرد و مقصر را نه در آسمان، که در زمین باید جست.
«سبحان الله»؛ نافی ادعای مارکسیستهاست که گفتند: دین؛ پذیرندگان جور را مأجور؛ و تاوانِ ستم در این جهان را معلق و موکول به جهان دیگر میکند.
چگونه میتوان چنین روایتی از دین را پذیرفت در حالی که کتاب خدا پر است از: «و قاتلوا ائمه الکفر» و «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتالِ» و «وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ» و «الا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ» و «وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ» و... .
*
البته مؤمنان مأمور به دعا هستند و مؤمنی که دعا نکند در دینش شک باید کرد و صد البته همان مؤمنان؛ مأمور به جهاد و قتال هم هستند و مؤمنی که فریضه بودن جهاد را - در عمل - انکار کند، متدین واقعی نیست و در ایمانش تردید باید کرد.
دعا آمدهست که مومنان را در انجام ماموریتهایشان قویتر کند نه آنکه جایگزین جهاد و قتال و تعاون و تواصی و امر به معروف و نهی از منکر و قیام باالقسط و قوامیتِ لله شود.
دعا نیامده است که دین را از دل جامعه و میدان و اقتصاد و سیاست و دفاع و... جمع کند و به کنج خلوت، راضی سازد.
از بالاترین دعاهای اولیای خدا «اللهم تقبل منا هذا القربان» است.
کار دعا صرفاً نازل کردن آسمان به زمین نیست که بالا بردن زمین تا آسمان هم هست.
آنها که بضاعتی و توشهای برای دعای «تقبل منا» ندارند؛ نمیتوانند دائماً «اَنزِل علینا مائده من السماء» بخوانند.
اتوبانِ عرش و فرش؛ مُلک و ملکوت دو طرفه است و آنها که یک سوی این اتوبان را با نگاه ناقص خود به دین و دعا، مسدود کردهاند، نمیتوانند متوقع فعال بودن طرف دیگر باشند.
اگر ما از پیشروی نکردن قوای ملکوت تعجب میکنیم، در عرش هم شگفتی از عقبنشینیهای غیر تاکتیکی ما موضوع بحث است و درباره آن هشدارهای خطیر و اکید داده میشود: «وَمَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَىٰ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ»
*
ادامه در بخش دوم
🆔 @jalili_vahid
🌀🔰 «سبحان الله»
👈 تاملی در الهیات مقاومت - بخش دوم (بخش نخست)
✍ وحید جلیلی
🔹 خدا برای آزادی فلسطین باید چه امکاناتی به مسلمانان میداده که دریغ کرده است؟
نزدیک به ۲ میلیارد جمعیت و بیش از ۵۰ کشور اسلامی.
اختصاص عمده منابع انرژی جهان از نفت و گاز و بسیاری معادن به کشورهای اسلامی.
قرار گرفتن مهمترین تنگههای سوقالجیشی جهان از تنگه هرمز تا باب المندب تا داردانل تا کانال سوئز تا جبل الطارق و... در اختیار مسلمانان
حمایت افکار عمومی و عواطف بشریت در سرتاسر جهان از مظلومان غزه
*
انگلستان جزیرهای است با وسعت ۱۳۰ هزار کیلومتر مربع در نزدیکی قطب شمال.
تقریباً به اندازه استان یزد و کوچکتر از استان کرمان.
با مساحت کمتر از یکچهارم افغانستان، سومالی، ماداگاسکار و بوتسوانا. کمتر از نصف گابن و بورکینافاسو. یکچهاردهم اندونزی و یکدوازدهم ایران.
بدون هیچ کدام از امتیازات ارضی و مرزی و مادی و معدنی و سوقالجیشی پیش گفته.
*
هرچه در تاریخ و جغرافیای جهان معاصر بیشتر غور کنیم عمق «سبحان الله»هایمان ژرفتر خواهد شد.
*
حالا که به مرحله پاسخگویی و تعیین سهم تقصیرها در تداوم جنایات رژیم صهیونی رسیدهایم منصفانه و صادقانه ببینیم ملکوت باید پاسخگوی ما باشد یا ما پاسخگوی او؟
بیش از ۴۰ هزار مسلمان در غزه قتل عام شوند و در بسیاری از کشورهای اسلامی حتی یک گوجه فرنگی گندیده به دیوار سفارت رژیم صهیونی و پشتیبانان غربیاش اصابت نکند؟!
*
مسلمانان اتفاقاً اگر میخواهند نجات پیدا کنند نه تنها نباید تسبیحهایشان را کنار بگذارند و اسلحه به دست بگیرند، بلکه باید در کنار سلاحها و ابزارها و امکانات و امتیازات و فرصتها و ظرفیتهای لاتعد و لا تحصییشان تسبیح بگویند.
شاید هیچ ذکری به اندازه «سبحان الله»؛ مسلمانان را به مسیر هدایت و صراط مستقیم رهنمون نکند.
ذکری که ضعف و ظلم را از ملکوت سلب و به ایمانهای ناقص و امکانات کاملِ امت الصاق میکند/.
🆔 @jalili_vahid
🌀🔰 شاهراه ظهور یا در پشتی؟
📌 تاملی در قیچی بهاییت و انجمن حجتیه - بخش نخست
✍️ وحید جلیلی
⚠️❗️ این یادداشت، اولین بار، ۱۵سال پیش، در مردادماه ۱۳۸۸ منتشر شده بود و اکنون بهمناسبت دهه فجر و در آستانه نیمهشعبان بازنشر میشود.
🔹 تشيع با اشاره معصومين عليهمالسلام از همان ابتدا بر گرد عالمان عامل و محدثان صادق شكل گرفت و در دوره غيبت صغری و كبری، «فهم فقيهانه» در كنار «صيانت نفس» و «شجاعت برای حفظ دين» معيارهای اصلی خط امامت اعلام گرديد. (من كان منالفقهاء صائنا لنفسه، حافظا لدينه...) ولايت اگرچه در برخی ديگر از نحلههای اسلامی نيز (با تعاريف معنوی خاص) به شكل پررنگ مورد توجه بود اما از آنجا كه صرفاً بر دريافتهای شهودی و بسترهای معنوی متكی شد نه از امكان اثبات و ترويج و نقد استدلالی برخوردار بود و نه رخنه مدعيان دروغين و معنوینمايان كورباطن در آن چارهای داشت.
🔹 از مهمترين ويژگی های جريان معنويت منهای فقاهت، شعبهشعبه شدن پياپی و شكلگيری فرقههای باطنی بسيار متنوع و متكثر است. در حالی كه امامت شيعی معنويت را در بستری اجتماعی و برای شكلگيری نظام اجتماعی-سياسی هدايت میكند و حاصل تجربههای معنوی فردی را برگرد فهمی فقيهانه و مستدل متحد كرده و به حركتی هدفمند و اجتماعی میكشاند. اقطاب معنویِ بيرون از دايره تشيع حداكثر به حلقههايی محدود و جمعی (و نه اجتماعی) میانجامد كه چه بسا رقابتهای آشكار و نهان نيز بر سر مريديابی و مرادبازی با هم دارند. از امتيازات تشيع همين «جمع» فقاهتی بين معنويت و عدالت (و فرد و جامعه) است. اگرچه طی قرون هيچگاه شمع مكتب «جمع» فرو نمرده بود، سرانجام با عبور از گردنههای بسيار در طليعه قرن پانزدهم هجری با محوريت «فقيهی عارف و مجاهد» در چارچوب نظام ولايت فقيه به صورتبندی محكم و دقيق خود رسيد. رخنه در اين منظومه معرفتی-معنوی-اجتماعی ممكن نيست جز به برهم زدن توازن در اجزای اين مجموعه. در هفتههای اخير انواع تلاشها برای رخنه در اين منظومه و متلاشی كردن آن را شاهد بوديم. از كسانی كه در ردای مرجعيت فقهی به استفتائات بیبیسی پاسخ میگفتند تا جيرهخواران ملكه اعظم را از بلاتكليفی شرعی به در آورند تا آنها كه خود را انقلابی و عدالتخواه معرفی میكردند و جهاد خويش را با همراهی رضا پهلوی و مريم قجر در برابر نظام اسلامی پی میگرفتند. و در روزهای اخير نيز كسانی كه با ظاهری معنوی و زلال! راههای ميانبر برای رسيدن به امام زمان (عج) را در برابر ولايت فقيه پيشنهاد میكردند.
🔹 شايد «بابيت» تاكنون مهمترين راهكار يا شاهكار بريتانيا برای مقابله با پيشروترين جريان اسلامی يعنی تشيع باشد. انگليسیها كه نوك پيكان استعمارگری در منطقه خاورميانه و شبهقاره بودهاند همواره كوشيدهاند تا با شناخت دقيق امتيازات امت اسلامی، آنها را خنثی و در مواردی حتی به ضد خود تبديل كنند. فتنه بابيت در ايران يكی از بارزترين نمونههای مكر و تزوير بريتانياست كه بر مهار اصلیترين محور و موتور حركت تشيع يعنی انديشه امامت و مهدويت متمركز شده است. علیمحمد باب مدعی آن بود كه دری به خانه امام زمان(عج) كشف كرده است كه میتوان به بهانه آن از شاهراه اصلی تشيع خارج شد و زودتر به مقصد رسيد. و البته «باب» كه در ابتدا قرار بود دری باشد به خانه خورشيد، كم كم تونلی شد به پستوهای كاخ باكينگهام و سردابهای كنيسههای صهيونيسم. او كه قرار بود نزديكترين مسير باشد به مهدی(عج) از قضا دورترين از كار درآمد و بیربطترين! طرفه آنكه انگليسیها در مقابل بابيتی كه خود تأسيس كرده بودند گروه ديگری را علم كردند كه خود بابيت ديگری را ترويج میكرد. انجمن حجتيه كه از دشمنترين دشمنان نايب امام زمان (عج) در احيای شاهراه تشيع بود نه تاب فقاهت داشت و نه حال جهاد.
🔔 ادامه در بخش دوم
🆔 @jalili_vahid
🌀🔰 شاهراه ظهور یا در پشتی؟ - بخش دوم
👈 تاملی در قیچی بهاییت و انجمن حجتیه (بخش نخست)
✍️ وحید جلیلی
🔹 مهمترين تكليف شرعی اين بابیهای جديد (در پوشش مبارزه با بهائيت) خلوت كردن شارع جهاد از طريق فراخوان به درهای پشتی برای ملاقات با امام زمان بود. رابطه با مهدی(عج)؛ رابطهای بود فردی و معنوی كه از هزارهايش هم حركتی اجتماعی و سياسی شكل نمیگرفت و چالشی با طاغوت نتيجه نمیشد. در اين رويكرد امام زمان (عج) بزرگتر و پرشكوهتر و منزهتر از آن بود كه نايبی داشته باشد و به جهادی كه خود مستقيماً و عيناً فرمانده آشكار و حاضرش نباشد امر كند. مثل آنكه اميرالمؤمنين(ع) مالك را به مصر يا سيدالشهدا(س) مسلم را به كوفه فرستاده باشد و خيل شيعيان بیاعتنا به نايب و نماينده امام، هر يك به دنبال ذكری معنوی و حالتی ملكوتی برای ارتباط مستقيم با امام غايب باشند و گمان برند كه ديدن روی امام آخركار و منتهای كمال است غافل از آنكه چه بسيار مقربان و نزديكان و بينندگان و تماشاگران چهره نورانی ائمه كه تماشاگر محض ماندند و جهنمی شدند. فتنه بابيت در يكی دو دهه اخير، به مدد صورت موجه و معنوی خود ابعاد تازهای پيداكرده است.
🔹 تو گويی جمهوری اسلامی ذاتاً نسبتی با موعود و مهدويت ندارد و گروهی كه عمدتاً هم ريشههای انجمنی دارند آمدهاند تا انديشه مهدويت را احيا كنند! روش احيای مهدويت هم آن است كه با علَم كردن بحثهای معنوی و به هم بافتن شايعات و شنيدهها، كراماتی برای بعضی اهل معنا كه مستقيما از در پشتی به خانه خورشيد راه پيدا كردهاند نقل كنيم و اقشار به اصطلاح مذهبی را «فردفرد» به سوی شخص مهدی(عج) و نه آرمان و رسالت او روانه كنيم. نظريه «بابيت» يا «در پشتی» با سوءاستفاده از احساسات محبان اهل بيت به بهانه نشان دادن راههای سريعتر و مطمئنتر، نوعی دينداری و ولايتمداری اختصاصی را باب میكند كه كمكم به استغنا از مسير امامت میانجامد. امامت كه قرار بوده محور تجميع و تراز تجربههای فردی برای تسريع در سلوك و حركت جمعی و اجتماعی و جهانی مؤمنين به سوی جامعه و جهان ايدهآل باشد در اين رويكرد انحرافی به بهانهای برای انفراد و انشعاب تبديل میشود. امام خمينی با بستن درهای انحرافی، دروازه بزرگ انتظار را در عصر جديد گشود و شاهراه ظهور را با فهم دقيق و فقيهانه خود از مكتب اهل بيت عليهمالسلام و معنويت عميق عدالتخواهانهای كه از اجداد طاهرينش به ارث برده بود نشان داد.
🔹 تاريخ معاصر تشيع نشان داده است كه صادقترين و برجستهترين محبان و پيروان حضرت صاحبالامر تربيتيافتگان «مكتب ولايت فقيه» خمينیاند و جدیترين دشمنان نايب امام زمان (عج)، مدعيان بابيت در هر دو روايت بهايیگری و انجمن حجتيهای آن. اگر كرامت در نگاه آنان در خواب ديدن است و شفا دادن و پيشگويی كردن و جفت شدن كفش پيش پا و... كرامت بزرگ امام خمينی بستن باب «بابیگری» و گستراندن جبههای در اندازه آرمانهای مهدوی و در افتادن با شيطان بزرگ و به راه انداختن جنگ جهانی فقر و غنا و مستضعفين و مستكبرين است. ولايت فقيه نخواهد گذاشت دستاوردهای تاريخی تشيع در انقلاب اسلامی دستخوش فتنههای جريان ارتجاعی و استعماری بابیگری شود/.
🆔 @jalili_vahid