🔹ممیزات خوارج
بخش هفتم
▪️در دوره مکه مسلمانان تعلیمات دیدند، با روح اسلام آشنا شدند، ثقافت اسلامی در اعماق روحشان نفوذ یافت. نتیجه این شد که پس از ورود در مدینه هرکدام یک مبلّغ واقعی اسلام بودند و رسول اکرم که آنها را به اطراف و اکناف میفرستاد، خوب از عهده برمیآمدند.
▪️هنگامی هم که به جهاد میرفتند میدانستند برای چه هدف و ایدهای میجنگند. به تعبیر امیرالمؤمنین علیه السلام:
حَمَلوا بَصائِرَهُمْ عَلی اسْیافِهِمْ
همانا بصیرتها و اندیشههای روشن و حساب شده خود را بر شمشیرهای خود حمل میکردند.
▪️چنین شمشیرهای آبدیده و انسانهای تعلیمات یافته بودند که توانستند رسالت خود را در زمینه اسلام انجام دهند. وقتی که تاریخ را میخوانیم و گفتگوهای این مردم را- که تا چند سال پیش جز شمشیر و شتر چیزی را نمیشناختند- میبینیم، از اندیشه بلند و ثقافت اسلامی اینها غرق در حیرت میشویم.
▪️در دوره خلفا، با کمال تأسف، بیشتر توجهات به سوی فتوحات معطوف شد غافل از اینکه به موازات باز کردن دروازههای اسلام به روی افراد دیگر و رو آوردن آنها به اسلام- که به هر حال جاذبه توحید اسلام و عدل و مساوات اسلام، عرب و عجم را جذب میکرد- میبایست فرهنگ و ثقافت اسلامی هم تعلیم داده شود و افراد دقیقاً با روح اسلام آشنا شوند.
🔹کتاب جاذبه و دافعه شهید مطهری(ره) صفحه ۱۳۴ و صفحه ۱۳۵
💬 [ @jameandishi ]
🔹ممیزات خوارج
بخش هشتم
▪️خوارج بیشتر عرب بودند و غیرعرب هم کم و بیش در میان آنها بود، ولی همه آنها (اعم از عرب و غیرعرب) جاهل مسلک و ناآشنا به فرهنگ اسلامی بودند؛ همه کسریهای خود را میخواستند با فشار آوردن بر روی رکوع و سجودهای طولانی جبران کنند. علی علیه السلام روحیه اینها را همینطور توصیف میکند، میفرماید:
▪️جُفاةٌ طَغامٌ وَ عَبیدٌ اقْزامٌ، جُمِعوا مِنْ کلِّ اوْبٍ وَ تُلُقِّطوا مِنْ کلِّ شَوْبٍ، مِمَّنْ ینْبَغی انْ یفَقَّهَ وَ یؤَدَّبَ وَ یعَلَّمَ وَ یدَرَّبَ وَ یوَلّی عَلَیهِ وَ یؤْخَذَ عَلی یدَیهِ، لَیسوا مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الْانْصارِ وَ لا مِنَ الَّذینَ تَبَوَّؤُا الدّارَ وَ الْایمانَ
▪️مردمی خشن، فاقد اندیشه عالی و احساسات لطیف؛ مردمی پست، برده صفت، اوباش که از هر گوشهای جمع شدهاند و از هر ناحیهای فراهم آمدهاند. اینها کسانی هستند که باید اول تعلیمات ببینند. آداب اسلامی به آنها تعلیم داده شود، در فرهنگ و ثقافت اسلامی خبرویت پیدا کنند.
▪️باید بر اینها قیم حکومت کند و مچ دستشان گرفته شود نه اینکه آزاد بگردند و شمشیرها را در دست نگه دارند و راجع به ماهیت اسلام اظهار نظر کنند.
▪️اینها نه از مهاجریناند که از خانههای خود به خاطر اسلام مهاجرت کردند و نه از انصار که مهاجرین را در جوار خود پذیرفتند.
🔹کتاب جاذبه و دافعه شهید مطهری(ره) صفحه ۱۳۵ و صفحه ۱۳۶
💬 [ @jameandishi ]
🔹ممیزات خوارج
بخش نهم
▪️پیدایش طبقه جاهل مسلک مقدس مآب که خوارج جزئی از آنها بودند، برای اسلام گران تمام شد. گذشته از خوارج که با همه عیبها از فضیلت شجاعت و فداکاری بهرهمند بودند، عدهای دیگر از این تیپ متنسّک به وجود آمد که این هنر را هم نداشت. اینها اسلام را به سوی رهبانیت و انزوا کشاندند، بازار تظاهر و ریا را رایج کردند.
▪️اینها چون آن هنر را نداشتند که شمشیر پولادین بر روی صاحبان قدرت بکشند، شمشیر زبان را بر روی صاحبان فضیلت کشیدند؛ بازار تکفیر و تفسیق و نسبت بیدینی به هر صاحب فضیلت را رایج ساختند.
▪️به هر حال یکی از بارزترین ممیزات خوارج جهالت و نادانیشان بود. از مظاهر جهالتشان، عدم تفکیک میان ظاهر یعنی خط و جلد قرآن و معنی قرآن بود. لذا فریب نیرنگ ساده معاویه و عمرو عاص را خوردند. در این مردم جهالت و عبادت توأم بود. علی میخواست با جهالت آنها بجنگد.
▪️اما چگونه ممکن بود جنبه زهد و تقوا و عبادت اینها را از جنبه جهالتشان تفکیک کرد، بلکه عبادتشان عین جهالت بود. عبادت توأم با جهالت از نظر علی- که اسلامشناس درجه اول است- ارزشی نداشت. لهذا آنها را کوبید و وجهه زهد و تقوا و عبادتشان نتوانست سپری در مقابل علی قرار گیرد.
▪️خطر جهالت این گونه افراد و جمعیتها بیشتر از این ناحیه است که ابزار و آلت دست زیرکها قرار میگیرند و سد راه مصالح عالیه اسلامی واقع میشوند. همیشه منافقان بیدین، مقدسان احمق را علیه مصالح اسلامی برمیانگیزند؛ اینها شمشیری میگردند در دست آنها و تیری در کمان آنها.
💬 [ @jameandishi ]
🔹ممیزات خوارج
بخش دهم
▪️چقدر عالی و لطیف علی علیه السلام این وضع اینها را بیان میکند، میفرماید:
ثُمَّ انْتُمْ شِرارُ النّاسِ وَ مَنْ رَمی بِهِ الشَّیطانُ مَرامِیهُ وَ ضَرَبَ بِهِ تیهَهُ
▪️همانا بدترین مردم هستید. شما تیرهایی هستید در دست شیطان که از وجود پلید شما برای زدن نشانه خود استفاده میکند و به وسیله شما مردم را در حیرت و تردید و گمراهی میافکند.
گفتیم در ابتدا حزب خوارج برای احیای یک سنت اسلامی به وجود آمد اما عدم بصیرت و نادانی، آنها را بدین جا کشانید که آیات قرآن را غلط تفسیر کنند و از آنجا ریشه مذهبی پیدا کردند و به عنوان یک مذهب و یک طریقه، موادی را ترسیم نمودند.
▪️آیهای است در قرآن که میفرماید:
«انِ الْحُکمُ الّا لِلَّهِ یقُصُّ الْحَقَّ وَ هُوَ خَیرُ الْفاصِلینَ.»
در این آیه «حکم» از مختصات ذات حق بیان شده است، منتها باید دید مراد از حکم چیست. بدون تردید مراد از حکم در اینجا قانون و نظامات حیاتی بشر است.
▪️در این آیه، حق قانونگذاری از غیر خدا سلب شده و آن را از شؤون ذات حق یا کسی که ذات حق به او اختیارات بدهد میداند. اما خوارج حکم را به معنای حکومت که شامل حکمیت نیز میشد گرفتند و برای خود شعاری ساختند و میگفتند: «لا حُکمَ الّا لِلَّهِ».
▪️ مرادشان این بود که حکومت و حکمیت و رهبری نیز همچون قانونگذاری حق اختصاصی خداست و غیر از خدا احدی حق ندارد که به هیچ نحو حَکم یا حاکم میان مردم باشد، همچنانکه حق جعل قانون ندارد.
🔹کتاب جاذبه و دافعه شهید مطهری، صفحه ۱۳۷ و صفحه ۱۳۸
💬 [ @jameandishi ]
🔹ممیزات خوارج
بخش یازدهم
▪️گاهی امیرالمؤمنین مشغول نماز بود و یا سر منبر برای مردم سخن میگفت؛ ندا در میدادند و به او خطاب میکردند که «لا حُکمَ الّا لِلَّهِ، لا لَک وَ لِاصْحابِک» یا علی! حق حاکمیت جز برای خدا نیست، تو را و اصحابت را نشاید که حکومت یا حکمیت کنید.
▪️او در جواب میگفت:
کلِمَةُ حَقٍّ یرادُ بِهَا الْباطِلُ. نَعَمْ انَّهُ لا حُکمَ الّا لِلّهِ وَ لکنْ هؤُلاءِ یقولونَ لا امْرَةَ الّا لِلّهِ، وَ انَّهُ لابُدَّ لِلنّاسِ مِنْ امیرٍ بَرٍّ اوْ فاجِرٍ یعْمَلُ فی امْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ یسْتَمْتِعُ فیهَا الْکافِرُ وَ یبَلِّغُ اللهُ فیهَا الْاجَلَ وَ یجْمَعُ بِهِ الْفَی ءُ وَ یقاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ وَ یؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعیفِ مِنَ الْقَوِی حَتّی یسْتَریحَ بَرٌّ وَ یسْتَراحَ مِنْ فاجِرٍ
▪️سخنی بحق است اما آنان از آن اراده باطل دارند. درست است، قانونگذاری از آن خداست اما اینها میخواهند بگویند غیر از خدا کسی نباید حکومت کند و امیر باشد. مردم احتیاج به حاکم دارند خواه نیکوکار باشد و خواه بدکار (یعنی حداقل و در فرض نبودن نیکوکار). در پرتو حکومت او مؤمن کار خویش را (برای خدا) انجام میدهد و کافر از زندگی دنیای خویش بهرهمند میگردد و خداوند مدت را به پایان میرساند.
▪️به وسیله حکومت و در پرتو حکومت است که مالیاتها جمع آوری میگردد، با دشمن پیکار میشود، راهها امن میگردد، حق ضعیف و ناتوان از قوی و ستمکار گرفته میشود تا نیکوکار آسایش یابد و از شر بدکار آسایش به دست آید.
خلاصه آنکه قانون خود به خود اجرا نمیگردد؛ فرد یا جمعیتی میبایست تا برای اجرای آن بکوشند.
🔹کتاب جاذبه و دافعه شهید مطهری، صفحه ۱۳۸ و صفحه ۱۳۹
💬 [ @jameandishi ]
🔹ممیزات خوارج
بخش دوازدهم
▪️4. مردمی تنگ نظر و کوته دید بودند. در افقی بسیار پست فکر میکردند. اسلام و مسلمانی را در چهاردیواری اندیشههای محدود خود محصور کرده بودند. مانند همه کوته نظران دیگر مدعی بودند که همه بد میفهمند و یا اصلاً نمیفهمند و همگان راه خطا میروند و همه جهنمی هستند.
▪️این گونه کوته نظران اول کاری که میکنند این است که تنگ نظری خود را به صورت یک عقیده دینی درمیآورند، رحمت خدا را محدود میکنند، خداوند را همواره بر کرسی غضب مینشانند و منتظر اینکه از بندهاش لغزشی پیدا شود و به عذاب ابد کشیده شود. یکی از اصول عقاید خوارج این بود که مرتکب گناه کبیره (مثلاً دروغ یا غیبت یا شرب خمر) کافر است و از اسلام بیرون است و مستحق خلود در آتش است.
▪️ علیهذا جز عده بسیار معدودی از بشر، همه مخلّد در آتش جهنماند.
تنگ نظری مذهبی از خصیصههای خوارج است اما امروز آن را باز در جامعه اسلامی میبینیم. این همان است که گفتیم خوارج شعارشان از بین رفته و مرده است اما روح مذهبشان کم و بیش در میان بعضی افراد و طبقات همچنان زنده و باقی است.
▪️بعضی از خشک مغزان را میبینیم که جز خود و عدهای بسیار معدود مانند خود، همه مردم جهان را با دید کفر و الحاد مینگرند و دایره اسلام و مسلمانی را بسیار محدود خیال میکنند.
▪️در فصل پیش گفتیم که خوارج با روح فرهنگ اسلامی آشنا نبودند ولی شجاع بودند. چون جاهل بودند، تنگ نظر بودند و چون تنگ نظر بودند زود تکفیر و تفسیق میکردند تا آنجا که اسلام و مسلمانی را منحصر به خود دانستند و سایر مسلمانان را که اصول عقاید آنها را نمیپذیرفتند کافر میخواندند، و چون شجاع بودند غالباً به سراغ صاحبان قدرت میرفتند و به خیال خود آنها را امر به معروف و نهی از منکر میکردند و خود کشته میشدند.
🔹کتاب جاذبه و دافعه شهید مطهری، صفحه ۱۳۹ و صفحه ۱۴۰
💬 [ @jameandishi ]
🔹ممیزات خوارج
بخش سیزدهم
▪️و گفتیم در دورههای بعد، جمود و جهالت و تنسُّک و مقدسمآبی و تنگنظری آنها برای دیگران باقی ماند اما شجاعت و شهامت و فداکاری از میان رفت. خوارج بی شهامت یعنی مقدسمآبان ترسو، شمشیر پولادین را به کناری گذاشتند و از امر به معروف و نهی از منکر صاحبان قدرت که برایشان خطر ایجاد میکرد صرف نظر کردند و با شمشیر زبان به جان صاحبان فضیلت افتادند.
▪️هر صاحب فضیلتی را به نوعی متهم کردند، به طوری که در تاریخ اسلام کمتر صاحب فضیلتی را میتوان یافت که هدف تیر تهمت این طبقه واقع نشده باشد. یکی را گفتند منکر خدا، دیگری را گفتند منکر معاد، سومی را گفتند منکر معراج جسمانی و چهارمی را گفتند صوفی، پنجمی را چیز دیگر و همینطور، به طوری که اگر نظر این احمقان را ملاک قرار دهیم هیچ وقت هیچ دانشمند واقعی مسلمان نبوده است.
▪️وقتی که علی تکفیر بشود، تکلیف دیگران روشن است. بوعلی سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، صدرالمتألهین شیرازی، فیض کاشانی، سیدجمال الدین اسدآبادی و اخیراً محمد اقبال پاکستانی از کسانی هستند که از این جام جرعهای به کامشان ریخته شده است.....
▪️.....به هر حال، یکی از مشخصات و ممیزات خوارج تنگ نظری و کوته بینی آنها بود که همه را بیدین و لامذهب میخواندند. علی علیه این کوتهنظری آنان استدلال کرد که این چه فکر غلطی است که دنبال میکنید؟ فرمود: پیغمبر، جانی را سیاست میکرد و سپس بر جنازه او نماز میخواند و حال آنکه اگر ارتکاب کبیره موجب کفر بود، پیغمبر بر جنازه آنها نماز نمیخواند زیرا بر جنازه کافر نماز خواندن جایز نیست و قرآن از آن نهی کرده است.
▪️ شرابخوار را حد زد و دست دزد را برید و زناکار غیرمحصن را تازیانه زد و بعد همه را در جرگه مسلمانها راه داد و سهمشان را از بیت المال قطع نکرد و آنها با مسلمانان دیگر ازدواج کردند. پیغمبر مجازات اسلامی را در حقشان جاری کرد اما اسمشان را از اسامی مسلمانها بیرون نبرد
🔹کتاب جاذبه و دافعه شهید مطهری، صفحه ۱۴۰ و صفحه ۱۴۱
💬 [ @jameandishi ]
🔹ممیزات خوارج
بخش چهاردهم(پایانی)
▪️فرمود: فرض کنید من خطا کردم و در اثر آن کافر گشتم؛ دیگر چرا تمام جامعه اسلامی را تکفیر میکنید؟ مگر گمراهی و ضلال کسی موجب میگردد که دیگران نیز در گمراهی و خطا باشند و مورد مؤاخذه قرار گیرند؟! چرا شمشیرهایتان را بر دوش گذارده و بیگناه و گناهکار- به نظر خودتان- هر دو را از دم شمشیر میگذرانید ؟!
▪️در اینجا امیرالمؤمنین از دو نظر بر آنان عیب میگیرد و دافعه او از دو سو آنان را دفع میکند: یکی از این نظر که گناه را به غیر مقصر نیز تعمیم دادهاند و او را به مؤاخذه گرفتهاند، و دیگری از این نظر که ارتکاب گناه را موجب کفر و خروج از اسلام دانسته یعنی دایره اسلام را محدود گرفتهاند که هر که پا از حدود برخی مقررات بیرون گذاشت از اسلام بیرون رفته است.
▪️علی در اینجا تنگنظری و کوتهبینی را محکوم کرده و در حقیقت پیکار علی با خوارج، پیکار با این طرز اندیشه و فکر است نه پیکار با افراد، زیرا اگر افراد اینچنین فکر نمیکردند علی نیز اینچنین با آنها رفتار نمیکرد؛ خونشان را ریخت تا با مرگشان آن اندیشهها نیز بمیرد، قرآن درست فهمیده شود و مسلمانان، اسلام و قرآن را آنچنان ببینند که هست و قانونگذارش خواسته است.
🔹کتاب جاذبه و دافعه شهید مطهری، صفحه ۱۴۱ و صفحه ۱۴۲
💬 [ @jameandishi ]
▪️گریه بر اباعبدالله
🔰شهید آیتالله دکتر بهشتی:
شیخ انصاری در کتاب فقه معروفش مکاسب محرمه، ضمن نوحه بر باطل، میگوید غالب گریهکنندگان باید فکر کنند گریهشان بر اباعبدالله است یا نه؟ گاهی اوقات میبینید در مجلسی که سخن از اباعبدالله به میان میآید مرد و زن گریه میکنند، اما واقعا بر آلام درونی و غمهای خودشان میگریند. این گفتار شیخ انصاری است. این گریه، گریه بر اباعبدالله نیست؛ گریه بر اباعبدالله، گریهای است که توأم با شناسایی مقام و موقعیت ایشان است. زیارت بر اباعبدالله، زیارتی است که توأم با معرفت به حق، مقام و موقعیت ایشان و روح قيام و نهضتش باشد. لذا در بعضی روایات آمده کسی که اباعبدالله را زیارت کند، عارف بهحق است.
📚 مبارزه پیروز، ص ۶۱ و ۶۲
💬 --[ @jameandishi ]--
💠 پیاده روی اربعین
▫️ خودسازی و اصلاح خصلت های فردی ، خانوادگی و اجتماعی در ابعاد گوناگون اخلاق اسلامی و تقویت روحیه معنوی از جمله آثار #پیاده_روی_اربعین است .
▫️ زائر حسینی در این سفر چند روزه که با اخلاص و عشق وافری آغاز می شود ، صحنه های زیبایی از طاعت و بندگی بی ریا و ایثار و فداکاری بی شایبه و صبر و استقامت ستودنی و تعاون و همکاری بی مثال و در یک کلام #زیست_مؤمنانه را از اقشار مختلف مردان و زنان و جوانان و نوجوانان و کودکان و سالخوردگان مشاهده و تجربه می کند و در این صحنه های معنوی هویت فرهنگی خود را می یابد و از آن ها درس چگونه زیستن می آموزد تا سعادت مندانه و حامدانه و جهادگرانه زندگی کند و با سرانجامی شهیدگونه و مظلومانه به خانه ابدی سفر کند ، چنان که #زیارت_اربعین ، مسیر زندگی امام حسین ( علیه السلام ) را این گونه ترسیم می نماید:
«اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمِینُ اللهِ وَ ابْنُ اَمِینِهِ عِشْتَ سَعِیداً وَ مَضَیْتَ حَمِیداً وَ مِتَّ فَقِیداً مَظْلُوماً شَهِیداً»؛
شهادت می دهم که تو امین خدا و فرزند امین اویی ، خوشبخت زیستی و ستوده درگذشتی و گم گشته و مظلوم و شهید از دنیا رفتی .
👈 از این رو ، شایسته است که مؤمنان این فرصت طلایی را که کمتر در مکان ها و زمان های دیگر به دست می آید ، مغتنم شمارند.
📚 كوثر اربعین ، ص173
💬 --[ @jameandishi ]--
▪️پیام زندگی علیبنموسیالرضا(ع) چیست؟
ما که نباید فقط به مرقد امام علیبنموسیالرضا اظهار ارادت کنیم؛ او امام ماست، زندگی او برای ما درس است، از زندگی او باید درس بگیریم؛ زندگی او برای ما یک پیامی دارد، آن پیام چیست؟ من آن پیام را در یک کلمه خلاصه میکنم.
بدانید پیام زندگی پرماجرای علیبنموسیالرضا علیهالصّلوةوالسّلام به ما عبارت است از مبارزهی دائمی خستگیناپذیر.
بیانات در جمع مردم مشهد در آستان مقدس رضوی ۱۳۶۳/۹/۳
💬 --[ @jameandishi ]--
▪️نمونه کارنامه یکی از مدارس خلاق کشور در منطقه کلات خراسان
در این مدرسه علاوه بر کارنامه رسمی و نامشخصِ مبهم، یک کارنامه جامع از بخش های هر درس داده میشود.
🔹توضیح: اگر دانشآموز در امتحانات پاسخ صحیح به سوال مربوط به هر یک از بخش های درس داده باشد آن بخش در کارنامه با رنگ سبز و در غیر این صورت بخش مربوطه به میزان اشتباه با رنگ قرمز طراحی میشود. در این کارنامه خانواده بخش ضعیف دانش آموز خود را مشاهده میکند و مدرسه با آگاهی به ضعف دانش آموز اقدام به برنامه های جبرانی در همان بخش میکند.
💬 -[ @jameandishi ]-