❇️دیدار امام عجل الله تعالی فرجه الشریف
👤#آیتالله_سید_محمدتقی_موسوی_اصفهانی بهعلت عشق و علاقهی فراوانی که به امام عصر(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) داشت بارها مورد عنایت ایشان قرار گرفت. خود سید در این باره مینویسد: «شبی در خواب دیدم امام عصر(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) به همراه یکی از پیامبران بنی اسرائیل به خانهای که در آن ساکن هستم، وارد شدند و به اتاق من که روبهقبله است تشریف آورده، و به بنده فرمودند: که مصائب مولای شهیدمان حضرت اباعبدالله الحسين(علیهالسلام) را بخوانم. [من هم] امرش را امتثال کرده و آن حضرت روبه روی من به حالت استماع نشست. چون ذکر مصیبت را بهپایان بردم، ابتدا بهطرف کربلا به زیارت سید الشهدا(علیهالسلام) پرداختم و آنگاه به سمت طوس، زیارت امام رضا(علیهالسلام) را خواندم و سرانجام رو به سوی حضرتش کردم و زیارت حضرت حجت(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را خواندم؛ چون زیارتها را به پایان رساندم و آن حضرت خواستند که تشریف ببرند، آن پیامبر بنیاسرائیل که همراه ایشان بود از سوی آن جناب، وجهی به من داد که مبلغ آن را ندانستم و بعد از نظر من پنهان شدند. فردای آن شب، یکی از علمای بزرگوار را دیدار کردم و او به من مبلغ قابلتوجهی پول داد که همچون باران بهاری پربرکت بود. پس با خود گفتم: «این تأویل خوابی است که پیشتر دیدم».
پس از آن خواب، آنقدر برکتهای باطنی و علوم کامل پنهانی و معارف ایمانی و الطاف ربانی به من عنایت شد که زبان از بیان آن ناتوان است.»
وی در جای دیگری مینویسد: «دریکی از سالهای گذشته، قرضهایم بسیار و احوالم سخت شد، در این حال ماه رمضان هم فرا رسید، پس به آن جناب توجه کردم و در سحرگاه یکی از شبها حاجتم را بر آن حضرت عرضه داشتم، وقتی نماز صبح را در مسجد بهجا آوردم، به منزل برگشتم و خوابیدم. در خواب به دیدار آن جناب شرفیاب گشتم، آن حضرت به زبان فارسی به من فرمودند: «قدری باید صبر کنی، تا از مال خاصِ دوستان خود بگیریم و به تو برسانیم.» وقتی از خواب بیدار شدم فضا را معطر یافته و غم و اندوه از من دور شده بود، چند ماهی نگذشته بود که از اهل دین برای من وجوهی آوردند که بهوسیله آن قرضهایم را ادا کردم و به من گفت: «این از سهم امام(علیه السلام) است».
https://eitaa.com/joinchat/1313013833C3acf51f477