ڪربلا
هر ڪس نرفتھ
با رضا مطرح ڪند ؛
از ميان
پنجره فولاد
امضاء ميرسد ...! •💛•
#امام_رضا
بطرۍوقتۍپُرهومیخواۍخالۍکنۍ
خَمِشمیکنۍدیگہ!🚶🏻♂
دلِآدمَمهمینطوره؛بعضۍوقتهااز
غم، #حرفوطعنہدیگرانپُرمیشہ.
خدامیگہمامیدونیمواطلاعداریم
دلتمۍگیرهبہخاطرحرفهایۍکہ
میزنند . . 💔
پسسرتروبہسجدهبگذاروخدا
"روتسبیحکن"🖤📿
[ - شیخرجبعلیخیاط🎙]
11.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 حب الحسین علیه السلام
✨خواندن زیبای حب الحسین علیه السلام توسط میزبانان محفل
#ماه_رمضان
#رمضان
#ماه_مبارک_رمضان
11.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای خانمی که به احترام امام حسین علیهالسلام آرایش نمیکرد
شنیده بودم از کرامات حضرت ابالفضل ( ع) اما با چشم خود ندیده بودم...
توانستم نانو ذره ای از کرامات حضرت ابالفضل (ع) را در عمر دنیوی ام ببینم.تا آن لحظه معنای احوال غریب را درک نمیکردم اما حال، زبانم قاصر است در وصف آن احوال غریب.....
شاید از نظر شما اتفاقی بی ارزش یا چیز دیگر معنا شود ولی از نظر حقیر هر رویدادی درسی برای زندگی است
روز دوم حضورمان در کربلا،یکی از دوستان نذورات اقوامشان را تحویل دفتر نذورات حرم امام حسین ( ع) دادند.دفتر نذورات حرم در قبال نذورات اهدایی زوار،هدیه ای میدهد که من و دوستانم هم امید داشتیم که شاید این هدیه،فیش غذای متبرک حرم امام حسین یا حضرت ابالفضل باشد اما خدام هدایای دیگری دادن .از طرفی خوشحال بابت آن هدایا و از طرفی ناراحت که نتوانسته بودیم فیش غذای متبرکه را دریافت کنیم
یکشنبه؛روز آخر حضور مان در کربلا ،بعد از نماز ظهر و عصر،سلامی خدمت حضرت ابالفضل (ع) عرض کردم و به سمت خروج راهی شدم.در داخل حرم صفی طویل از زوار تشکیل شده بود با فیش سبز رنگی بر دست که برای خیلی از زوار مسئله شده بود که صف و فیش برای چیست ؟ که با پرس و جو متوجه شدیم صف مضیف حرم هست و آن جایی حسرت برانگیز شد برایم که فهمیدم می توان ساعت ۷ صبح هر روز، فیش غذای عتبه را از پشت حرم و با پاسپورت تهیه کرد( حسرت بابت اینکه روز آخر بود و فردا بعد از نماز صبح عازم ایران بودیم)
ناراحت ولی با امید آنکه به مسئولین کاروان موضوع را در میان بگذارم بلکه شاید فرجی شود،به سمت کفشداری راهی شدم که یکی از دوستان را دیدم و موضوع را که درمیان گذاشتم ،گفت بیهوده خیال بافی نکن چون ما روز گذشته فهمیده بودیم و بدلیل اینکه پاسپورت ها نزد پذیرش هتل هست،نمیتوانیم در هر صورت این فیش را تهیه کنیم
آنجا بود که واقعا دلم گرفت و گفتم حضرت ابالفضل یعنی لیاقت مقدار اندک غذای عتبه را هم ندارم؟
با صورت آویزان به سمت هتل راه افتادم و بغض بود و حسرت و بی خبر از چند دقیقه دیگر که میشد گفت جز معدود لحظات شیرین عمرم بود.
غذایم را که گرفتم و رفتم به سمت یکی از صندلی های خالی رستوران هتل،خانمی از کاروان دیگر با ظرف غذایی در دست گفت غذای حرم هست، بشقابت را بده تا مقداری برایت بریزم
صریح بگویم ،کپ کردم! با خوشحالی نشستم و در دل از حضرت تشکر کردم.چند دقیقه دیگر یه خانم دیگر با ظرف غذای دیگری در دست ،برای هر زائر یک قاشق از غذای عتبه در بشقابشان میریخت
حقیقتا زبانم بند رفت.به حدی که به سختی از آن خانم تشکر کردم
معنای در نا امیدی بسی امید است،اینجا برایم محقق شد.منی که کاملا ناامید از لطف و کرم شان شده بودم و فراموش کرده بودم حضرت حتی زائر گناهکار را هم ناامید از در خانه شان رد نمیکند....
یا ابالفضل ( ع)؛سیدی یا مولای؛
ساقی تویی و بادهٔ ما از سبوی توست
ای که من به قربان دستان بریده ات
تا ابد نرود کرمت از یادم
ای کاش،روز حساب هم بگیری دستم💔
3.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دَم افطار فقط ذکر حسین می چسبد
#بین_الحرمین
#کربلای_معلی
"🕊🌸"
7.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تومنورهاکنی
کحابرمامامحسن. . . 😔💔
#ماه_رمضان
#دوشنبههایامامحسنی