🍁🌸🌺🌷🥀🌹
🌷🥀🌹حکایت شب
🌸🌺
🍁
مرد فقیرى بود که همسرش از شیر گاوشان کره درست می‌کرد و او آنرا به تنها بقالى روستا مى‌فروخت.
آن زن روستایی کره‌ها را به‌صورت دایره‌های یک کیلویى مى‌ساخت و همسرش درازای فروش آن‌ها مایحتاج خانه را از همان بقالی مى‌خرید.
روزى مرد بقال به وزن کره‌ها شک کرد و تصمیم گرفت آن‌ها را وزن کند.
هنگامى که آن‌ها را وزن کرد، دید که اندازه همه کره‌ها ۹۰۰ گرم است.
او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت:
دیگر از تو کره نمى‌خرم، تو کره‌ها را به‌عنوان یک کیلویی به من مى‌فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت:
راستش ما ترازویی نداریم که کره‌ها رو وزن کنیم ولی یک کیلو شکر قبلا از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به‌عنوان وزنه قرار دادیم یقین داشته باش که به مقیاس خودت برای تو اندازه مى‌گیریم.
ورودبه #جارچی شاهروددرایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✨ یا قاضِیَ الْحاجات ✨
امروز دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ شمسی
9 شوال ۱۴۴۱هجری قمری
۱ ژوئن 2020 میلادی
ورودبه #جارچی شاهرود👇
http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a