وصیت نامه شهید علی لک : ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاَ بل احیاء عند ربهم یرزقون.
خدایا ! ای پروردگار عالمیان ! ای معبود عابدان ! ای معشوق عاشقان ! ای رمز راضیان ! ای خالق مخلوقات! قسم به ذات احدیت و قسم به جلال و کرمت که تا آخرین لحظه حیات و تا قطرات آخر خون خود ، از جهاد در راهت دریغ نخواهم کرد و با رمز پر شکوهت بدون هیچ ترس و واهمه بر دشمن زبون اسلام یورش خواهیم برد و این آفت قرآن را به شکست وا خواهیم داشت. حال که آخرین لحظات عمر بی ثمر خود را سپری می کنم ، از تو ای رحمان و رحیم ! طلب بخشش و عفو می کنم و از تو می خواهم که از گناهان من درگذری. یا الله ! از وقتی که این انقلاب الهی در این کشور عزیز به لطف و کرم تو پای گرفت ، در خود نیز یک انقلابی حس کردم که رفته رفته جوشش این انقلاب درونی را در خود بیشتر و بیشتر حس کردم. هر روز که بر عمر انقلاب افزوده می شد به اسلام آشنایی بیشتری پیدا می کردم و سعی در هرچه بیشتر ساخته شدن خود داشتم. تا اینکه جنگ شروع شد و چون اطلاعی از جنگ نداشتم ، اول اشتیاقی به آن نشان نمی دادم ولی چون حقایق پشت حقایق نمایان می شد و انسانیت ها بر صفحه تاریخ نقش می بست ، یک علاقه عجیبی از جبهه در دلم جوشیده ، میل آمدن به این دانشگاه بزرگ را حس کردم ولی با مخالفت و کمی سن مواجه شدم و موفق نشدم به جبهه بیایم ولی چندین ماه بعد با فتوای امام عزیز ، به جبهه آمدم و موفق شدم در این راه الهی قدم بردارم و یک کار کوچکی برای اسلام انجام دهم. هم اکنون که این وصیتنامه را برای شما عزیزان می نویسم در آخرین و واپسین لحظات عمر خود بسر می برم و چیزی نمانده که این دنیای فانی را وداع گفته و بسوی معشوق خود بشتابم و او را ملاقات کنم. خدایا ! تو خود وعده دادی که هر کس عاشق من شود ، عاشقش می شوم و هر کسی را که عاشقش شدم ، می کُشمش و هر کسی را که کشتم ، خونبهایش خودم هستم. پس بنگر که با چه شوق و علاقه ای به سویت شتافتم. الهی و ربی و مولای و سیدی ! مرا حتی برای یک لحظه بر خودم وامگذار که در منجلاب فساد و تباهی هلاک خواهم شد و آنگاه است که برآتش تابناک جهنم طاقتی ندارم. الهی ! یا رب ! ارحم ضعف بدنی. پدر و مادر عزیز ! می دانم که فرزند خوبی نبودم برای شما و نتوانستم آن دِین فرزندی را بر شما ادا نمایم ولی باید بدانید راهی که آمدم راهی الهی است و باید افتخار داشته باشید که برای تباهی نرفتم و از انبیا خط گرفتم تا بالاخره توانستم به یک سعادت بزرگ یعنی شهادت دست پیدا کنم ... خدا نگهدار شما 21/1/62
فرازهایی از آخرین نامه شهید امدادگر علی لک برای تبریک سال نو که پس از ده سال وسیله شناسایی او شد :
سلام بر پدر و مادر عزیز و مهربانم که هیچوقت زحمتتان را فراموش نمی کنم و امیدوارم بتوانم یک عیدی بزرگ برایتان بیاورم. هرچند که ما عید نداریم . عید ما وقتی است که آن روز گناه نکرده باشیم و عید بالاتر آنکه فتح کربلا فرارسد. حسین جان ! اگر در کربلا نبودیم که یاریت کنیم ، اما اینجا در کربلای خمینی عاشقانت چه بی پروا جان بر کف نهاده و به میدان نبرد می روند و از مرگ هراسی ندارند. مادر و پدر عزیزم ، تا می توانید به خانه شهدا بروید و به آنها دلداری بدهید ... خدا رحمت کند جمیع شهدا را.
فقط بگویید سال نو مبارک ، نه عید نو . چون ما عید نداریم.
وصیتنامه شهید : ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بانّ لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون ... خدا جان و مال مومنان را به بهای بهشت خریدار کرده ...آنها در راه خدا جهاد می کنند ، دشمنان دین را به قتل می رسانند و یا خود به شهادت می رسند. بنام او که همه چیزم از اوست و بنام او که زندگیم در جهت اوست و زنده به اویم و بنامش که زندگیم بخاطر اوست و شدنم در جهت اوست و معشوق و معبود و مرادم اوست. خدایا خالص نیستم امّا مخلصانت را دوست دارم. خدایا عاشق نیستم ولی عاشقانت را دوست دارم. خدایا در رهت نسوختم اما سوختگانت را دوست دارم. خدایا رهگذری نیستم اما دست رهگذرانت را می گیرم. آنچه ما را از حرکت باز نمی دارد عشق است. باید عاشق باشیم تا بسوزیم. باید عاشق باشیم تا حرکت کنیم چرا که انسان در حال سکون نیستی محض است. ما عاشق انقلاب اسلامی و امام هستیم تا اگر سوختیم دشمنانمان بدانند پروانگان ، ِگرد شمع معشوق خواهند سوخت و این خط عرفانی و عشق ، خط انقلاب اسلامی جامعه ماست. خدایا این کلمات را درحالیکه شاید چند روزی بیشتر به شب دیدار مهدی نمانده باشد می نویسم. خدایا دستانم لرزان است و قلبم از شدت گناهانی که کرده ام بشدت می زند و زبانم نمی تواند ثنا و ستایش ترا گوید. فقط گناهان خود را بیاد می آورم و طلب مغفرت می نمایم. ای خدای بزرگ ! می خواستم ذره ای از عشق تو در وجودم باشد و می خواستم بعنوان یک عاشق تو و مسلمان و مومن باشم ولی حیف که تمام عمر غرق در گناه بودم ، از تو غافل بودم. حال که رو به تو آورده ام مرا ببخش و اگر لایق می دانی و مرا می آمرزی ، شهادت در راه خودت را نصیبم کن و ای خدای بزرگ شهادت مرا آمرزش گناهانم قرار بده. ای حسین جان ! در کربلا تو یکایک شهدا را در آغوش می کشیدی ، وداع می کردی. آیا ممکن است هنگامی که من نیز در خاک و خون خود می غلتم ، تو دست مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذاری وعطش عشق مرا بتو و به خدای تو سیراب کنی ! و سخنی دارم با خانواده ام ، مادر عزیزم ، مادر قهرمانم سلام ! عرض می کنم و سر شرمندگی در مقابلت فرو می آورم . زجرهایت را که برای من کشیدی فراموش نمی کنم. مادرجان حلالم کن. نکند در روزقیامت علیه من دادخواهی کنی که نابود می شوم. مادر دردکشیده ! همانطور که دردها را متحمل شده ای ، شهادت مرا نیز تحمل کن که بهشت زیر پای مادران است و همسرم ، تو در مقابل کمبودها صبر کردی و هیچ وقت لب به اعتراض نگشودی و به خاطر خدای بزرگ صبر کردی از این به بعد هم صابر باش که خدا صابران را دوست دارد. فرزندانم را اول به خدای بزرگ و بعد به تو می سپارم. امیدوارم با کمک پدر و مادر خودت که به حق پشتوانه ای در زندگی برایم بودند و با کمک خانواده بنده بخصوص مادرم ، آنان را انسانهایی شایسته تحویل جامعه اسلامی بدهی و یک سخن با فرزندانم. فرزندان عزیزم ! همین بس که شما نور چشم رهبر هستید و امام عزیز، این قلب همه مظلومان جهان خود را پدر شما خواند. همین برای شما کافی است ، شما در زندگی برنده هستید و برادرانم ! به خدا سوگند که زحمات شما را فراموش نکرده ام شما برادران خوبی برای من بودید و من به وجود شما همیشه افتخار می کنم و می کردم. مرا حلال کنید که وظیفه یک برادر کوچک را انجام ندادم و خواهرانم ! برادر حقیرتان را ببخشید که برادر خوبی برای شما نبود و فراموش نکنید که در همه زمینه ها فاطمه(ع) الگوی شماست و یک سخن با کسانی که هنوز خوابند. به هوش باشید که اگر لحظه ای به خود نیایی، دیگر تا ابد نخواهی فهمید. هر چه زودتر تصمیمت را بگیر. لکن اگر معتقد نیستی که تاریخ مکرر شده و نیاز به یاری داشت امروز هم به من و تو احتیاج پیدا کرده ، اگر نمی دانی ، سستی خیانت به اسلام است بدان و اگر می دانی ، حرکت کن که لحظه ای دیگر دیر است. هم اکنون تو در میدان آزمایش ، باید اسلام را یاری کنی و ای دشمنان اسلام بخصوص آمریکای جهانخوار! کور خوانده ای ! اینجا کشور امام عصر(عج) است. اینجا خون حسین(ع) در رگهای ملت است. ما اگر همگی از بین رویم ، اما زیر بار ظلم نمی رویم. این را از سرور شهیدان آموخته ایم. ما درهر صورت پیروزیم ، چه بکشیم و چه کشته شویم. این سخن رهبرکبیر انقلاب اسلامی است و ما به این سخن اعتقاد داریم. ولی ای آمریکا ! به تمام مقدسات سوگند یاد می کنیم ، به عرفان امام ، قسم می خورم به درد دل مادران داغدار و به اشک یتیمان ، قسم به ضجه کودکان معصوم ، قسم به خون شهیدان و قسم به عدالت علی (ع) ، که پوزه ات را به خاک ذلت می مالیم و پرچم پرافتخار اسلام را در همه جهان به اهتزار درخواهیم آورد و قدرت اسلام عزیز را به تمام جهان مادی نشان خواهیم داد و در آخر، از همه کسانی که از طرف من بدی دیده اند حلالیت می طلبم. به امید پیروزی که پرچم اسلام بر همه جهان برافراشته باشد . چند دعا می کنم آمین بگویید: ای خدا بزرگ ! انقلاب ما را به انقلاب مهدی (عج) متصل بگردان .
اسمش را گذاشته اند #شهید_عطری
مادرش می گوید: از سن تکلیف تا شهادتش نماز شبش ترک نشده بود...
📆 تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱/۲۲
🌹سـالروز شـهادت شهید سید احمد پلارک گرامـی بـاد🌹
شادی روحشون صلوات بفرستید
#سالروز_شهادتش_گرامی_باد
#شهید_سید_احمد_پلارک