eitaa logo
شهدا شهرک ولیعصر (عج)
182 دنبال‌کننده
3هزار عکس
20 ویدیو
0 فایل
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
بسیجی شهید اذن الله یوسفی  تاریخ ومحل شهادت 61/2/29 خرمشهر عملیات بیت المقدس ,ساکن خ سپیده شمالی روبروی بیمارستان غیاثی ,مزار شهید قطعه 26 ردیف 15 شماره 47 @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
مختصری از زندگینامه ووصیتنامه شهید اذن الله یوسفی:   شهید اذن اله یوسفی در سال 1328 در شهرستان خلخال از توابع استان اردبیل دیده به جهان گشود. او در همان دوران کودکی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد و تا دورۀ راهنمایی تحصیلات خود را ادامه داد. پس از آن به کار و تلاش پرداخت و در ابتدا به حرفۀ کفاشی و تولید کفش روی آورد اما پس از ازدواج ، در بازار آهن تهران مشغول بکار شد. وی در سال 1351 ازدواج نمود که حاصل آن 4 فرزند ، دو دختر و دو پسر بوده است. او پیش از انقلاب رسالت خود را با شرکت در راهپیمایی ها وتظاهرات بر علیه رژیم شاه و پخش اعلامیه های امام بخوبی به انجام رساند و پس از سرنگونی رژیم ستمشاهی به عضویت بسیج درآمد و از طریق بسیج بازارآهن به فعالیتهای خود ادامه داد. وی در محل نیز به مسجد صاحب الزمان(ع) می رفت و در نمازهای جماعت شرکت می نمود. این شهید بزرگوار پس از آغاز جنگ تحمیلی از طریق بسیج بازارآهن بیش از پنج بار به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام شد و بعنوان راننده آمبولانس انجام وظیفه نمود و از اینکه به شهادت نمی رسید بسیار ناراحت بود. وی سرانجام در عملیات بیت المقدس زمانی که در حال کمک رسانی به مجروحان و انتقال آنان به پشت جبهه بود ، بر اثر اصابت خمپاره دشمن به آمبولانس امدادی ، دعوت معبود را لبیک گفت و به مقام شهادت نائل آمد. فرازهایی از وصیتنامه شهید : انشاء اله ما با پیروزی تمام و به رهبری اماممان به کربلا می رویم و با پیروزی کامل باز می گردیم. از شما خواهش می کنم که امام را یاری کنید. مادرعزیزم ، از جان عزیزترم ! خواهش می کنم اگر شهید شدم برایم گریه نکنید که این راهی است که همه مسلمانان باید بروند برای (حفظ) اسلام . انسان باید در عمل ثابت کند نه در شعار. از شما خواهش می کنم که اگر شهید شدم برای من گریه نکنید که دشمن شاد می شود . از زحمتهایی که برای من کشیدید مرا حلال کنید. خطاب به همسرش می نویسد : خدمت همسر عزیزم که همچون زینب وار خدمتگذار اسلام است ، سلام مخصوص دارم ... به بچه ها مهربانی کن که اجر دنیا و آخرت نصیب شما گردد. از شما خواهش می کنم که برای (شهادت) من تشریفات نچینید و در ضمن از تمام دوستان و فامیلها حلالیت بطلبید. همسر شهید نقل می کند : پنج بار به جبهه رفت . بار آخر که ساکشان را برای رفتن جمع کردم ، به حمام رفته بود . بعد از حمام با خنده و مزاح به ایشان گفتم : آقا شما می روید جبهه ، دیگه به آنجا برسید شربت (شهادت) تمام می شود. باز هم رفتید غسل شهادت کردید ! ایشان گوئی که شرمسار شده باشد ، در پاسخ به پیشانی خود دستی کشید و گفت : من پیش خودم شرمنده هستم دیگر شما مرا شرمنده نکنید. و سرانجام این بار که رفت به آرزوی دیرینۀ خود رسید و ندای حق را لبیک گفت و به خیل شهیدان میهن اسلامی پیوست. روحش شاد و یادش گرامی باد @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
بسیجی شهید اذن الله یوسفی  تاریخ ومحل شهادت 61/2/29 خرمشهر عملیات بیت المقدس ,ساکن خ سپیده شمالی روبروی بیمارستان غیاثی ,مزار شهید قطعه 26 ردیف 15 شماره 47 @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
شهید مدافع امنیت استواریکم  میلاد خسروی. تاریخ ومحل شهادت 99/2/31 سعادت اباد تهران ،از نیروهای کلانتری 134 شهرک قدس (شهرک غرب)، مزار شهید روستای آغچه مزار  شهرستان  بوئین زهرا،ساکن خ بازرگان _ خ شریعتی @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
شهید مدافع امنیت استواریکم  میلاد خسروی. تاریخ ومحل شهادت 99/2/31 سعادت اباد تهران ،از نیروهای کلانتری 134 شهرک قدس (شهرک غرب)، مزار شهید روستای آغچه مزار  شهرستان  بوئین زهرا،ساکن خ بازرگان _ خ شریعتی @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
وصیت مأمور جوان شهید میلاد خسروی: با شهادت مأمور جوان، میلاد خسروی که تنها فرزند خانواده بود، از آنجایی که او یک هفته قبل از شهادتش به پسر عمویش گفته بود بعد از مرگش او را در روستای «آقچه مزار» از توابع شهرستان بویین زهرا دفن کنند طبق وصیتش، پس از برگزاری مراسم تشییع در ستاد فرماندهی نیروی انتظامی تهران بزرگ، پیکر مأمور جوان در این روستا به خاک سپرده شد. @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
بسیجی وطلبه شهید حسین هوشیار تاریخ ومحل شهادت 61/3/1 خرمشهر عملیات بیت المقدس ,ساکن خ حیدری شمالی ,از پایگاه بسیج مسجد امام هادی (ع)،مزار شهید قطعه 26 ردیف 16 شماره 47 @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
بسیجی وطلبه شهید حسین هوشیار تاریخ ومحل شهادت 61/3/1 خرمشهر عملیات بیت المقدس ,ساکن خ حیدری شمالی ,از پایگاه بسیج مسجد امام هادی (ع)،مزار شهید قطعه 26 ردیف 16 شماره 47 @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
بسیجی وطلبه شهید حسین هوشیار تاریخ ومحل شهادت 61/3/1 خرمشهر عملیات بیت المقدس ,ساکن خ حیدری شمالی ,از پایگاه بسیج مسجد امام هادی (ع)،مزار شهید قطعه 26 ردیف 16 شماره 47 @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
مختصری از زندگینامه شهید حسین هوشیار: قاری قرآنی که همواره به دنبال یاری مستمندان بود, شهید حسین هوشیار در سال 1343 در خانواده‌ای مذهبی در تهران متولد شد و از همان دوران کودکی با حضور در مسجد و جلسات قرآن فعالیت‌های مذهبی را آغاز کرد. این شهید بزرگوار در محضر شهیدایوب  جوانبخت تلاوت و تجوید قرآن کریم را فرا گرفت و از دوران راهنمایی برای بچه‌ها جلسه قرآن برپا می‌کرد. وی از همان دوران به مبارزه با رژیم ستم‌شاهی پرداخت و در این راه خطراتی را تجربه کرد. در کنار برپایی جلسه با تهیه اقلام مورد نیاز خصوصاً لوازم‌التحریر از بچه‌های مستضعف دستگیری می‌کرد. وی در این راه تلاش‌های فراوانی داشت و برای کمک به نیازمندان از دیگر خیران هم مدد می‌گرفت. در وصیت‌نامه‌اش هم به توجه به فقرا تأکید کرده است. به دلیل مهربانی، دستگیری و اخلاق خوش محبوبیت زیادی بین بچه‌ها داشت و در کنار آموزش آیات الهی آنها را به عمل به قرآن دعوت می‌کرد. نماز را در اول وقت به جا می‌آورد و همواره به آن تأکید داشت. با آغاز جنگ به جمع مجاهدان فی سبیل‌الله پیوست و در عملیات بیت‌المقدس و در جریان آزاد‌سازی خرمشهر61/3/1 به خیل شهدای اسلام پیوست... @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
شهید حسین هوشیار از زبان مادر : اخلاق و رفتارش در بین تمام دوستان و اقوام زبانزد بود . یکی از دوستانش ، مادرش را از دست داده بود . هر وقت چیزی برایش می خریدم بلافاصله آن را کادو می کرد و به دوستش هدیه می داد. می گفت : من مادر دارم و برایم هدیه می خرد اما او چه ؟ فکر و ذکر حسین کمک به دیگران بود . او از همان دوران کودکی به دستورات اسلام توجه خاصی داشت ، اذان گوی مسجد بود و خیلی به نماز جمعه اهمیت می داد. به دوستش وصیت کرده بود بعد از شهادتم هر وقت به نمازجمعه رفتی ، سجاده مرا کنار خودت پهن کن و بدان که من همانجا هستم . با عشق و علاقه قلبی و همتی که داشت قرآن را بگونه ای یاد گرفت که توانست در مساجد و محله های محروم به دیگران قرآن تعلیم دهد . جنگ که شروع شد ، عزم رفتن کرد اما مسئول امور فرهنگی مسجد که دوست صمیمی اش بود ، موافقت نمی کرد و می گفت : وجود تو اینجا برای آموزش نوجوانان و جوانان ضروری تر است . وقتی دوستانش از جبهه می آمدند و از حال و هوای آنجا تعریف می کردند ، دلش پر می کشید و می گفت : می گویند نزدیک کربلایند ... یک بار همراه با پدرش در خیابان راه می رفتم که حسین را دیدیم . چنان سر به زیر قدم بر می داشت که اصلا متوجه اطرافش نبود طوری که به پدرش برخورد کرد . پدرش گفت : پسر جان ! چرا موقع راه رفتن سرت را بالا نمی گیری ؟ گفت : به خدا قسم می ترسم سرم را بالا بگیرم ، مادر شهدا را ببینم و شرمنده آنها شوم . من از آنها خجالت می کشم . نوروز سال 61 بود که بالاخره تصمیم گرفت به جبهه برود . بعد از سال تحویل گفت : گل بخریم تا به خانه شهدا برویم . در مسجد اعلام کردند آنهایی که قرار بود ششم فروردین اعزام شوند سه روز زودتر عازم جبهه می شوند . حسین از خوشحالی سر از پا نمی شناخت و بالا و پایین می پرید بگونه ای که موجب تعجب همه شده بود. آن روز تا 12 شب به خانه اقوام و همسایه ها و خانواده شهدا رفت و از همه خداحافظی کرد و گفت : حلالم کنید ، دیگر برنمی گردم . موقع خداحافظی می خواستم ببوسمش اما نگذاشت و گفت : می ترسم مهر مادری به دلم بیافتد و از راه باز بمانم . بگذار بروم به سعادت برسم. بالاخره راضی شد پیشانی اش را ببوسم. حسین فقط دو ماه در جبهه بود. نگرانی من پدرش را راهی منطقه کرد . آنجا پدرش به حسین گفت : مادرت آرام و قرار ندارد ، برگرد . حسین جواب داد : فرمانده مان که بدنش پر از ترکش است حرف از برگشت نمی زند ، من چطور برگردم ؟ چند بار پایش را به زمین کوبید و گفت : بابا ! این پوتین که با پول شما خریدم خیلی با غیرت است ! آخر چند جا را آزاد کرده امیدوارم خرمشهر را هم آزاد کند آنوقت بر می گردم .گفته بود به مامان بگویید قول می دهم فردای آزادی خرمشهر پیشش باشم . او به قولش وفا کرد و وقتی خبر آزادی خرمشهر به گوشمان رسید فردای آن روز خبر شهادت حسین را به ما دادند . @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
بسیجی وطلبه شهید حسین هوشیار  تاریخ ومحل شهادت 61/3/1 خرمشهر  عملیات بیت المقدس ,ساکن خ حیدری شمالی ,از پایگاه بسیج مسجد امام هادی (ع)،مزار شهید قطعه 26 ردیف 16 شماره 47 @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر