🍃🌸
🎤گفتگو با همرزم و رفیق شهید مدافع حرم #جوادمحمدی
🍃ابراهیم امان اللهی یکی از همرزمان شهید محمدی است که قریب به ۲۰ سال با وی آشنایی و رفاقت برادرانه داشته است و طی این سالها جواد را به خوبی میشناسد و در دورههای مختلف نظامی در کنار این شهید سرافراز بوده است.
🔸قسمت اول🔸
🌹جواد؛ ستون محکم خانواده محمدی بود
ابراهیم که سابقه دوستی اش با جواد به دهه ۷۰ برمی گردد و رفاقتش در هیچ قالب نوشتاری نمی گنجد از جواد اینگونه گفت:
"جواد فرزند اول خانواده بود و علاقه وافری به پدر و مادر داشت و به بچه های نوجوان میگفت اگر مشکلی دارید، دست مادر را ببوسید تا به یکباره مشکلتان مرتفع شود"؛
نکته دیگر اینکه در بین دعاهای قنوت نمازش، طلب خوبی برای پدر و مادر نیز گفته می شد، « رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ ».
وی افزود:
جواد، ستون خانواده محمدی بود و به سبب اخلاق نیک و پسندیده اش، از محبوبیت خاصی در محیط خانه و فامیل برخوردار بود به نحوی که غم فراق از فرزند خلف و ارشد خانواده را به خوبی می توانست در چهره پدرش دید و امروز در شهادتش می توان گفت، غم سنگینی بر خانواده و جمع رفقا وارد شده که جز با ورود پیکر مطهرش به درچه، التیام نخواهد یافت.
اصفهان شرق
👈ادامه دارد...
#شهیدجوادمحمدی
#شهیدمدافع_حرم
#شهادت
#خانواده
#زندگی_به_سبک_شهدا
🍃🌸
@javad_mohammady
🌸🌸🌸🌸🌸🌸☘
🌸🌸🌸🌸🌸☘
🌸🌸🌸🌸☘
🌸🌸🌸☘ 🕊
🌸🌸☘ 🕊🕊
🕊🕊 ☘🌸🌸
🕊 ☘🌸🌸🌸
☘🌸🌸🌸🌸
☘🌸🌸🌸🌸🌸
☘🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#دلنوشته_تقدیم
#شهیدمدافع_حرم
#جواد_محمدی
یکی از دوستان شهید مدافع حرم جواد محمدی در فراق رفیق دیرینه خود در زمان نیامدن پیکر مبارکش دلنوشته ای نوشته است
شهید گمنام یعنی شهیدی که می توانست عقب بیاید اما ماند، شهید گمنام یعنی شهیدی که حتی بعدازشهادتش هم شناخته نشد، شهید گمنام یعنی جواد ماکه دل بی قرارش را با قرارحسین مقررکرد، وسلام بر ساکنان دل های بی قرار!
امشب دلم رابه دریا زدم که سفره ی دل پهن کنم وقلم برصفحه ی دل بسایم که حرف نگفته ی این چندروز نبودنت رابربرگ کاغذروح خسته ام منقش کنم که بسی آرام گردم، امارفیق شفیق چه آرامشی !!
آرامم اما گواهی بر آرامی تلاطم و بی قراری روحم ندارم و مگر این اشک ها فرصت آرامش را در پهنه چشمهایم
می دهد؟!
این روزها که با یاد تو سر می کنم نغمه های دل انگیز مظلومیتت را در گوش جانم زمزمه می کنم و مگر می شود نغمه ای داد از بی کسی باشد و دل انگیزش خواند؟
آنجا که یاد مادری پهلو شکسته و مولایی غریب به میان باشد یاد تو و زمزمه تو دل انگیز و مایه آسایش روح می شود.
دستهایم دیگر توان نوشتن درفراق رفیق صدیق وغمخوار را ندارند و در پس هزاران دست، دست هایم کوتاه از یاریت می شود
گم می شوم در تلاطم سیل خروشان های های مردمانی که نظاره گر خورشید بی فروغ توهستند وهرچه نظاره گرسیمای خورشیدوجودت می شوم تازه می فهمم که طلوع تومراغروب کرد، غروبی که ازپس سوختن ونبودن من بی شروع، وشمای بی پایان است، جوادشهید، جوادمظلوم، وجوادبی ادعا، آیاتومیدانی که
گوشه ای در ازدحام جمعیت سر به زانوی دل گذاشته و قدری خلوت می کنم و مرور می کنم جاماندگی ام را، مرور
می کنم روزهای نبودنم را و مگر
می شود تو باشی ومن نباشم؟!
در این کوره راه های تردید گمنامی تو چه زیبا فراز نام ها و یادها نشان راه شده و دم از شما می زنند.
می اندیشم لحظه وداع تو با دنیا چگونه بوده که نامت تا ابد اینچنین بر تارک تاریخ ماندگار می شود.
سکوت می کنم از هیبت شکوهت در پیامی که آورده ای؛ می خوانم تا فراموش نکنم ماندگاری راهت و نفوذ کلامت را ای رفیق روزهای سخت
نگذارهمچون این سالیان رفاقت فاصله ای بین مان بیفتد
منتظر دستگیری ات هستم ومیدانم که معرفت راهمیشه دررفاقت ورفاقت رادرمعرفت ترجمه کرده ای .
🌸🌸🌸🌸☘
🌸🌸🌸☘
🌸🌸☘
🕊🕊🕊
#دلنوشته
#دلتنگے
♥️ @javad_mohammady ❤️
🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدی🇮🇷