eitaa logo
جوادهاشمی"تربت"
349 دنبال‌کننده
375 عکس
37 ویدیو
3 فایل
مدیر کانال : @javadhashemi_torbat_69 تلگرام @javadhashemi_torbat اینستاگرام @javadhashemi69
مشاهده در ایتا
دانلود
52.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی مجری () در جلسه‌ی سال گذشته‌ی فرات (دوشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۱ شمسی، فرات ۲۰۵) و نقد استاد http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
هر شب به روزگار خودم گریه می‌کنم بر صبح و شام تار خودم گریه می‌کنم تنها كنار قبر دلآرام می‌روم آرام در كنار خودم گریه می‌کنم خود را به دست خویش سپردم به خاک و خود آهسته بر مزار خودم گریه می‌کنم بی او چهار فصل دو چشم من ابری است همواره بر بهار خودم گریه می‌کنم بی او قرار نیست که بی گریه سر شود من بر سر قرار خودم گریه می‌کنم بر داغ او به گریه‌ی مردم نیاز نیست آری؛ هزارباره خودم گریه می‌کنم هر روز منتظر که دوباره ببینمش هر شب به انتظار خودم گریه می‌کنم این، خاک نیست؛ دفتر شعر جدایی است هجده قصیده‌واره خودم گریه می‌کنم ✔️قافیه‌های ابیات ۶ و ۸ شنیداری است. ✔️سروده‌ی سال ۱۳۹۳ یا ۱۳۹۴. 🥀عجّل لولیّک الفرج یا الله!🥀۹ @javadhashemi_torbat
ابیاتی از که در کتاب آورده‌ایم. این شاعر در چند روز قبل، شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۲ بدرود حیات گفت. در فکر گلی بودم و گلزار خریدم  گل خواست دلم، خرمن و خروار خریدم در گلشن فردوس برین هم نفروشند  این طرفه گلی را که من از خار خریدم دیدم که به کف مایه و مقدار ندارم  بهر دو جهان مایه و مقدار خریدم  در جلوه‌گری، غیرتِ خورشیدِ سپهر است  ماهی که من از کوچه و بازار خریدم  حیف است که با درهم و دینار بسنجم  هر چند که با درهم و دینار خریدم سودایی از این‌گونه که دیده است به عالم؟  کم دارم و این دولت بسیار خریدم  خلق دو جهان گر بخورد غبطه، عجب نیست  چیزی که خدا بود خریدار، خریدم  شاید که چو من ، راهبی اسلام برآرد  چون رأس حسین از کف کفّار خریدم   در ماتمش از دیده چرا خون نفشانم؟  آخر سر یار است ز اغیار خریدم  دیگر نکنم واهمه‌‌ی حشر که این سر  شمعی است که از بهر شب تار خریدم  از سرّ حقیقت، مگر آگه شوم امشب  زر دادم و گنجینه ‌ی اسرار خریدم "نظمی"! ز هنر هر چه به بازار جهان بود سنجیدم و این طبع گهربار خریدم "نظمی تبریزی" http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
👆 جلسه‌ی ادبی_مهدوی #التجا چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۲ شمسی ۶ونیم تا ۸ونیم شب دفتر #محمل @javadhashem
👆 جلسه‌ی ادبی_مهدوی (۳۷) چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۲ شمسی ۱۸ تا ۲۰ شب دفتر @javadhashemi_torbat http://www.instagram.com/javadhashemi69
روزگاران همه را در شب یلدا ماندیم در تب حسرت و در تاب تمنّا ماندیم تا شنیدیم تویی منجی و خواهی آمد به مناجات نشستیم و به نجوا ماندیم بر سر جادّه، سجّاده‌ی صبر افکندیم چشم بر کعبه‌ی موعود به صحرا ماندیم با دعا بر تو همه روزه نمازی داریم روی بر قبله‌ی رویت به مصلّا ماندیم «رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد ما به قربان تو رفتیم و همان جا ماندیم» تو همانی که همه نور و حضوریّ و ظهور ما همانیم که در غیبت کبری ماندیم عجب این نیست شکیبایی‌مان را ببرد عجب این است به هجر تو شکیبا ماندیم در فراق تو دریغا! که غزل کم گفتیم وَ اگر هم که سرودیم، در آن وا ماندیم واژه‌ها در صف توصیف شما مانده و ما آه! از قافله‌ی قافیه‌ها جا ماندیم @javadhashemi_torbat
47.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیاییید بریم با هم یه سر به کربلا همون جایی که رفت سرا به نیزه‌ها یه طرف سر اباعبدالله _ واحزناه! یه طرف سر عمو قرص ماه_ واحزناه! سر قاسم و علی‌اکبر، آه _ واحزناه! واحزناه! جان حسین! ۳ _ حسین جان! 😭۶۹😭 می‌گرده خواهری پی برادرش پر از محبّته نگاه مضطرش یه طرف زبون گرفته لیلا _ واویلا یه طرف رباب می‌خونه لالا _ واویلا! جا داره بلرزه عرش اعلا _ واویلا! واویلا جان حسین! ۳ _ حسین جان! فیلم بالا به نفس آقا ، مربوط به جمعه ۲۴ آذر ۱۴۰۲شمسی است http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
هر شب به روزگار خودم گریه می‌کنم بر صبح و شام تار خودم گریه می‌کنم تنها كنار قبر دلآرام می‌روم آرام در كنار خودم گریه می‌کنم خود را به دست خویش سپردم به خاک و خود آهسته بر مزار خودم گریه می‌کنم بی او چهار فصل دو چشم من ابری است همواره بر بهار خودم گریه می‌کنم بی او قرار نیست که بی گریه سر شود من بر سر قرار خودم گریه می‌کنم بر داغ او به گریه‌ی مردم نیاز نیست آری؛ هزارباره خودم گریه می‌کنم هر روز منتظر که دوباره ببینمش هر شب به انتظار خودم گریه می‌کنم این، خاک نیست؛ دفتر شعر جدایی است هجده قصیده‌واره خودم گریه می‌کنم ✔️قافیه‌های ابیات ۶ و ۸ شنیداری است. ✔️سروده‌ی سال ۱۳۹۳ یا ۱۳۹۴. 🥀عجّل لولیّک الفرج یا الله!🥀۹ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
شعرخوانی مجری (#جواد_هاشمی_تربت) در جلسه‌ی سال گذشته‌ی فرات (دوشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۱ شمسی، فرات ۲۰۵) و نقد
(بعد از شهادت) شب و روزم بی تو زیر و رو شده دیدنت برا من آرزو شده کنار قبر تو احیا می‌گیرم شبای قدر علی شرو شده 💚 پیر بشم، ای جوونم! به یادتم هر کجا دربمونم به یادتم ليلة القدر علی! کوثر من! هل اتی که می‌خونم به یادتم 🧡 در به روی غصّه بستن یادته؟ رشته‌ی غمو گسستن یادته؟ با یه لقمه نون، نمک، یه کوزه آب دور یک سفره نشستن یادته؟ 💛 آسمون، تو رو به یادم میاره خونه‌مون، تو رو به یادم میاره گریه‌ی بارون و خنده‌های گل مهربون! تو رو به یادم میاره 💙 به فلک، یادتو تلقین می‌کنم ختم الرّحمن و یاسین می‌کنم تازه تازه هر شب از باغ بهشت گل🌹 برا قبر تو دس‌چین می‌کنم 🤎 بمیرم که گوشه‌ی اتاق تو شمعی روشنه به اشتیاق تو من صبورم ولی خُب خودت بگو "کَیفَ اَصبِرُ علی فِراق" تو؟ 🕯 هیچ کسی نمی‌دونه با من و تو زمونه چه کرده الّا من و تو کاشکی تو به جای من بودی و من جای تو بودم و امّا من و تو،،، 💜 سرنوشتمون عجیبه، گل من! دردای ما بی طبیبه، گل من! مگه اون روزی که مهدی‌مون بیاد مث ما اونم غریبه، گل من! 🖤🖤🖤 ۸ و ۱۰ دی ۱۴۰۱شمسی http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
همین یک بیت از با حال و هوای فاطمیه http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
[شب هفت] 🥀زهرای من!!!🥀 یک هفته گذشت در جدایی ای ماه دو هفته‌ام! کجایی؟ ✔️اللّهمّ کن الطّالب لها ممّن ظلمها... @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
یک‌صد و سومین جلسه‌ی ادبی_مهدوی الغوث امشب یک‌شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شمسی ساعت ۲۰ تا ۲۲ #قم #الغوث #ج
🍀 ◼ یک‌صد و پنجمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی الغوث امشب یک‌شنبه ۳ دی ۱۴۰۲ شمسی ساعت ۲۰ تا ۲۲ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat