حرف بیحساب| جواد موگویی
@javadmogoei
روزهای جنگی-۱۹
آقازادههای حزبالله
.
۲۱مهر:
مهدی قمی و سجاد مدام در پی سوراخی برای رفتن به جبهه جنوباند! سجاد چندماهی در جنگ سوریه بوده، دست به اسلحهشدن مهدی را هم دیدهام، مسلط است.
به شیخظاهر گفتند، جواب رد داد!
گفتم خیال کردید با دادن چهار تا پتو، طرف شما را میبرد خط مقدم؟!
یکی از مسئولان تشکیلات تنظیمی حزب به کمپ آمد. دو روزیست پسرش در جنوب شهید شده. همه بغلش کردند. خم به ابرو نیاورد.
پسر شیخظاهر هم از جبهه آمده. متولد ایران است.
اینجا با هر ردهای از حزب همکلام میشوی، یکنفر از اهل خانهاش در جبهه هست. اینجا آقازدهها و دامادها همه در خط مقدماند. همین چیزها، حزب را در لبنان محبوب کرده.
اینجا گاه، رهبران و فرماندهان با کل خانواده ترور میشوند؛ از سیدعباس دومین دبیرکل حزب گرفته تا همین فرماندهان اخیر. آقازادهها از نوجوانی وارد سازمان رزم حزب میشوند، در چشم نیستند و بعد از شهادت شهره میشوند.
«مقاومت» شعار و لقلقه زبان رهبران حزب در سخنرانیها و سمینارها نیست. از داخل خانه و از فرزندان خودشان شروع میکنند. این رسم را سیدحسن بناکرد؛
سال ۱۹۹۷ سه نیروی حزب پس از حمله به صهیونیستها در عملیات جبل الرفیع بهشهادت رسیدند. تلویزیون اسراییل بیخبر از هویت آنها فیلم اجسادشان را پخش کرد. بلافاصله مشخص شد یکی از آنها سیدمحمدهادی فرزند دبیرکل حزب است.
سیدحسن و همسرش گفتند تنها در صورت بازگشت دیگر اسرا و پیکرهای شهدای لبنانی حاضر به دریافت پیکر هادی هستند. سال بعد، پیکر به همراه بسیاری از شهدا طی عملیات تبادل به لبنان برگشت.
سیدحسن در میان مقامات لبنانی اولین فردی بود که فرزندش در راه آزادی لبنان را از دست داد. همین او را محبوب قلبهای نه فقط شیعیان، بلکه مسیحیان و اهل سنت کرد. عماد مغنیه نیز همین راه پیمود، با شهادت پسرش جهاد مغنیه.
براستی که تسخیر قلبها با عمل بدست میآید نه با شعار و گندهگویی.
سید حسن میگفت:
«ما فرزندانمان را برای آینده نگه نمیداریم، به خط مقدم جنگ با اسراییل میفرستیم.»
مگر میشود این ملت را شکست داد؟!
#جواد_موگویی
@javadmogoei
حرف بیحساب| جواد موگویی
@javadmogoei
روزهای جنگی-۲۰
فرود در پرواز ممنوع
۲۱مهر:
۲۵۰میلیون دیگر به حسابم واریز شد.دمتانگرم.
فرود قالیباف در بیروت و قدمزدنش در ضاحیه را از تلویزیون دیدم. مجوز نداشتن میشود همین!
دو روزیست خبری از صدای ویزویز پهپادها نبود. یحتمل بهخاطر سفر قالیباف.
بساطی دارند این جماعت حزبالهی!
دوباره جلیلی-قالیباف راه افتاد!
عجیب آنکه طرفداران هر دو، شجاعت نامزد خود را به رخ آنیکی میکشند! گویی جلیلی پایش را در تصادف جادهشمال داده و قالیباف نیز ۸سالهی جنگ را در بازار مشهد مشغول بوده!
هم پزشکیان جنگرفته است و هم عراقچی در دهه۶۰ در اطلاعات سپاه، خانهتیمی منافقین میزده!
این دوقطبی دیگر نوبر است!
رجانیوز را چک کردم، ۱۵ساعت از سفر قالیباف گذشته و تیتر اول دنیا شده اما تیتر اول رجا «توسعه هوش مصنوعی» است!
بهترین توییتی که دیدم:
«هیچجا برای ایران پرواز ممنوع نیست!»
جنگ بوسنی۱۹۹۲، آمریکا و سازمان ملل آسمان بوسنی را پرواز ممنوع کردند که سلاحی به مسلمانها نرسد. نیروی قدس اما هفتگی ۲تا بوئینگ ۷۴۷ سلاح بار میزد به بوسنی در قلب اروپا!
ایضا بعدها به سوریه و عراق و یمن و ونزوئلا.
بیروت که دیگر بغل گوشمان است!
الحمدالله جمهوریاسلامی در تنها چیزی که کم نمیآورد فرود در پرواز ممنوع است!
اخبار میرسد که مسلحین سوریه دوباره فعال شدند. ۳۰-۴۰هزار اغلب در ادلب. اسراییل یکچشمش به سوریه است. مهدی میگوید بشار اسد را ترور خواهند کرد. بعید نیست.
یامینپور را در مزار شهدا دیدم! این آدم چقدر اتوکشیده و مودب است! اعتراض کرد به حملات به فرماندهان سپاه: «این جوانکها دیگر عسلش را درآوردند!»
دو روز طول کشید دریافتم عسل را جایگزین چه واژهای کرده!
#جواد_موگویی
@javadmogoei
حرف بیحساب| جواد موگویی
@javadmogoei
روزهای جنگی-۲۱
تاریخ پر است از خیانتها به وطن
۲۲مهر:
در لبنان، ارتش محلی از اعراب ندارد! خدمت سربازی هم ندارند! حقوق یک ارتشی حدود ۲۰۰دلار است! حالا فلافل ۳دلار! یعنی ماهی ۷۰فلافل!
ارتش ۹۰هزار نفری لبنان، کاری به تمامیتارضی کشور ندارد! کارکردش شبیه پلیس یا ژاندارمریست!
با حمله اسراییل به جنوب در ۱۹۷۸، جنبش امل و بعد حزب پرچم دفاع از تمامیت ارضی بلند کرد. اما بخشی از ارتش لبنان همراه اسراییل شد؛ «آنتوان لحد» نظامی مسیحیِ مارونی بود که با جدایی از ارتش، «ارتش جنوب» را در همپیمانی با اسراییل تشکیل داد.
لحد با شعارهای ناسیونالیستی و وطنپرستی، با پول و سلاح اسرائیل، رسما از مناطق اشغالشده برای اسراییل نگهبانی میکرد و تا سال ۲۰۰۰ با مقاومت لبنان جنگید.
چیزی شبیه سازمانمجاهدین خلق، کومهله و دمکرات در همپیمانی با صدام در جنگ خودمان. یا شبیه فارسیزبانهای طرفدار حمله به ایران در این روزها.
سمیر جعجع، مسیحیِ مارونی، یکی دیگر از نظامیان لبنان است که در رهبری حزب کتائب(فالانژها) و حزب القواتالبنانیه، همپیمان نانوشته اسراییل بود.
کشتار صبرا و شتیلا، دو اردوگاه پناهندگان فلسطینی در لبنان، عملیات مشترک «آنتوان لحد- فالانژها -اسراییل» در سپتامبر۱۹۸۲ بود.
شبیه عملیات مشترک مجاهدین خلق و صدام در عملیات مرصاد.
در تاریخ پر است از این خیانتها به وطن. همه نیز با شعار وطنپرستی و آزادیِ خلق!
اخراج کامل اسراییل از جنوب در میِ۲۰۰۰، حزب و سیدحسن را قهرمان ملی لبنان کرد. ایضا بعد پیروزی در جنگ۳۳ روزه.
اگرچه از سال۱۹۶۷، مزارع شبعا در ارتفاعات جولان هنوز در اشغال اسراییل است.
حزب، حفظ تمامیت ارضی لبنان را فلسفهوجودی خود میداند، نه صرفا یک تشکل سیاسی-شیعی. همین رویکرد ملیگرایانه، حزب را محبوب کرده.
سیدحسن بارها آزادی مزارع شعبا را هدف ملیگرایانه و آزادی فلسطین را هدف ایدئولوژیک حزب عنوان میکرد:
«ما میخواهیم به آمریکا، به اسراییل، به انگلیس، به دستنشاندههایشان در منطقه بگوییم: به ما بگویید رافضیه، بگویید تروریست، بگویید جنایتکار، هرچه میخواهید بگویید، ولی ما شیعه علیبنابیطالب در جهان، فلسطین را تنها نخواهیم گذاشت.»
فاصله تلاویو با لبنان ۱۱۰کیلومتر است؛ تهران-قم! و این یعنی، حزب تهدید و کابوس همیشگی اسراییل است. تنها ۱۱۰کیلومتر!
بیخود نبود که موشهدایان (وزیرخارجه اسراییل) انقلاب ایران را زلزلهای علیه اسراییل خوانده بود.
بعد از انقلاب ایران، حزب تنها سنگر و تهدید جهان عرب در برابر اسراییل شد. و هنوز نیز.
#جواد_موگویی
@javadmogoei
روزهای جنگی-۲۲
نفوذیهای موساد در حزبالله
۲۲مهر:
حمله پهپادی حزبالله به سالن غذاخوری پایگاه تیپ گولانی، قوت قلب داده به مردم.
سیدامین(عضو ایرانی حزب) میگفت: «حزب چند نسل فرمانده جوان نخبه دارد که پشت خط فرماندهان قدیمی ماندهبودند. درگوشی بگم! این ترورها ستاد فرماندهی را جوندارتر کرد!»
هنوز همه ۳۰هزار پتو را تحویل نگرفتیم! کلا جماعت لبنانی حوصلهسربرند. از بس تاخیریاند در انجام کارها!
اقتصاد لبنان پس از انفجار مهیب ۴سال پیش بندر ببروت، وحشتناک ضربه خورده. سالها ۱۵۰۰لیر لبنان به ارزش یک دلار بود. اما الان ۹۰هزار لیره شده یک دلار!
دیشب یک جاسوس در ضاحیه گرفتند. با این اقتصاد، جاسوسی شغل همهگیری شده.
در جنگ ۳۳روزه اسراییل نتوانست تلفاتی از فرماندهان رده اول حزب بگیرد. مغنیه را هم چندسال بعد در سوریه ترور کردند.
اینجا خود اعضای حزبالله، معتقدند ضربات متعدد این روزها حاصل نفوذ است تا تکنولوژی جنگنوین. این را دیشب سیدامین میگفت.
اسراییل پس از جنگ۳۳روزه، نفوذ در بدنه حزب را راهبرد اصلی قرار داد. سال۲۰۱۱ سیدحسن از دستگیری «هیثم محمد شوربه» مسئول واحد عملیات خارجی خبر داد. واحدی که مسئول عملیاتهای خارج از لبنان علیه اسراییل بود.
سیدامین:
«میلیونها لبنانی در خارج از لبنان زندگی میکنند. فقط ۱۰میلیون در برزیل هستند. نقل است رییسجمهور لبنان به رییسجمهور برزیل گفته بوده من اگر در انتخابات برزیل کاندیدا بشوم بیشتر از تو رای میآورم!»
واحد عملیات خارجی حزب، افرادی که چهره اروپایی داشتند را جذب کرد. این شبکه در اختیار شوربه بود.
من او را دیده بودم. ۵۰ساله بود. شنیدم تله دستگیریاش را حاج قاسم گذاشته بود. به او مشکوک شده بودند. حاجی قرار فریب یک جلسه ۵نفره گذاشته بود. از لو رفتن جلسه فهمیدند نفوذی شوربه است. در اعترافات گفته بود من بعد جنگ۳۳روزه فهمیدم با این روند حزب همه شیعیان لبنان را بکشتن خواهد داد! الان در زندان هست.
اما دروغ میگفت! شوربه در کار در اروپا خیلی ولخرجی میکرد. چندبار مسئول مالی حزب با او گلاویز شده بود، همین باعث اختلاف و در نهایت کینه و خیانتش به حزب شد.
نفوذ شوربه خیلی به حزب ضربه زد. تمام شبکه انسانی حزب در اروپا در تور اطلاعاتی موساد قرار گرفت. حزب در نهایت، این واحد را بهکل منحل کرد. دیگر نمیشد به این شبکه اعتماد کرد.
نفوذی دیگر «ابوتراب» مسئول نیروی انسانی حزب بود. او اطلاعات همه نیروها را به موساد داده بود. اختلافش با مغنیه او را به خیانت کشاند. چند سال پیش در زندان سرطان گرفت و مرد.»
دنیا چه چرخشها دارد! یک عمر رزمنده باشی و بعد سر بزنگاه به خیانت برسی!
#جواد_موگویی
@javadmogoei
حرف بیحساب| جواد موگویی
روزهای جنگی- ۲۳
خبر آمد زدند!
۲۴مهر
از صبح دل درد دارم و اسهال شدید. کم میخوابم. تا ۳-۴صبح باید یادداشتهای روزانه را مرتب کنم. نماز صبح را لگدخورده بلند میشوم. نیمهدوم بازی ایران-قطر را دیدم؛ ۴ بر یک.
شیخظاهر با خوشحالی عکسهای ۳۵تن کمکهای اماراتی را نشان داد. در فرودگاه بیروت.
امروز به انتخاب حزب، یک ماشین کرایه کردیم به سمت بعلبک. ۲۰۰دلار! شیخ ظاهر اصرار کرد که نرویم: «دیشب بلبعک را حسابی بمباران کردند.»
در طول مسیر ۱۰-۱۵ خانه موشک خورده دیدیم. با خاک یکسان و حفر چالههای عمیق. بخشهای شیعه کاملا خالی از سکنه شده. بخشهای اهل سنت و مسیحی زندگی در جریان.
کمکم همه شیعه لبنانی، دارد آواره میشود. از شمال تا جنوب. بعلبک مرکز اصلی پیدایش حزبالله است. اولین پادگان آموزشی سپاه در سال۱۳۶۱ هم اینجا بود؛ جِنِتا.
در شهر پر است از تصاویر شهدا. گویی آمدی بهشتزهرای تهران.
ابوحسین (رابط حزبالله) ما را در زحله تحویل گرفت برای بردن به بازدید کمپها.
وضعیت خیلی بدتر از بیروت است. چند صدنفر و فقط چند حمام و دستشویی. غذاها همه آبکی. دو نظامی ارتش جلوی هر کمپ ایستادند. ۹۰هزار ارتشی نقش پلیس دارد! بعد رزمندههای حزب در جنگ اسراییل در جبهه جنوب!
سالها قبل اندیشمندی میگفت اعتماد عمومی و قوای نظامی دو اصل حیاتی یک ملتاند. وای به روزی که از بین برود.
هرچه اصرار کردم ابوحسین نگذاشت ناهار را حساب کنم. در حد گلاویز. جیبشان خالیست و آواره اما دلشان دریا.
رفتیم به حرم خوله، دختر امامحسین.
نقل است ایشان در راه بردن کاروان اسرا به شام، در بعلبک جان میسپرد. امام سجاد او را دفن و کنارش درختی میکارد تا مزار گم نشود. هنوز درخت پابرجاست. بعد ۱۴۰۰سال.
کسی در حرم نیست. خلوت و سوتوکور. یاد روزهای اول جنگ سوریه و خالی بودن حرم زینب(س) افتادم. مسلحین تا چند صدمتری حرم را محاصره کرده بودند. مدافعین اما نگذاشتند حرم سقوط کند.
دلم گرفت. گویی قصه همان قصه ۱۴۰۰سال پیش است؛ لبنان همان کربلا. و غربت شیعه همان غربت.
خبر آمد: زدند! کاروان کامیونهای اماراتی را. با پرچم و نیروهای صلیب از فرودگاه به سمت بقاع بوده که اسراییلیها زدند.
خدایا این شیعیان جز تو کسی را ندارند...
مراجع اجازه مصرف خمس در راه مقاومت را دادهاند. یاعلی بگویید و نگذارید پرچم حزب در شهرها پایین بیافتد:
بانک شهر
جواد موگویی
شبا: IR ۲۵۰۶ ۱۰۰۰ ۰۰۰۷ ۰۰۱۰ ۰۴۰۱ ۰۲۵۲
پینوشت:
۱-بهعلت محدودیتبانکی فقط باید از شبا واریز کنید. ۲- هر سه ما بهخرج شخصی خود آمدهایم. و کلیه کمکهای نقدی صرف آوارهها خواهد شد.
#جواد_موگویی
@javadmogoei
روزهای جنگی-۲۴
مادربزرگ خیره به فردا
۲۴مهر:
اینجا مدرسهایست در بعلبک،
عکس را خودم گرفتم.
میز و صندلیها جمعشده
کلاسهای درس تعطیل
تختهها خالی از مشقِ شب
مدرسه خانه دوم نه،
خانه اول شده برای کودکان.
پیرزن روی صندلی آرام نشسته.
نوههایش پشت سرش.
نمیدانم این بلوط پیر،
چندمین جنگیست که بوی باروتش
موهایش را سپید کرده!
و چندمین آوارگیست که میکشد!
جنگ نه،
تجاوز به وطن.
حتما مادربزرگ تجاوز اسراییل را از اول دیده! از ۱۹۷۸ تا الان.
و حال نوههایش اولین تجاوز را!
اما محکم
روی پای خود
تکیه بر عصای چوبی
خیره به فردا
فردای آزادی
این جماعت در آوارگی بدنیا میآیند،
و در آوارگی بزرگ میشوند.
کودکان گاه بزرگ هم نمیشوند!
به چه جرمی؟
برای حفظ آن نقاشی پشت سر مادربزرگ
همان یک واژه در قلب نقاشی شده: وطن
لِبَیروت
مِن قَلبی سَلامٌ لِبَیروت
#جواد_موگویی
@javadmogoei
حرف بیحساب| جواد موگویی
روزهای جنگی-۲۵
جنگ را آخرالزمانی میدانند!
۲۶مهر:
از صبح تب و لرز شدید دارم.
دو تا قرص خریدم ۵۰۰هزار تومان!
درمان را متوقف کردم!
امروز کلا زیر پتو بودم. وقتم رفت.
تا الان یکمیلیارد به حسابم واریز شده.
از صبح حساب بسته شده! حسین قاسمی(پاسدار) با همتی (وزیراقتصاد) هماهنگ کرد، مشکل برطرف شد. دم ایشان گرم.
برخی از آوارهها در خانه اقوام و آشنایان مسیحی و سنی ساکن هستند. شیخظاهر میگوید «برخی پیغام دادند بعد یکماه خجالت میکشند که نمیتوانند در خرج خانه شریک شوند.»
مهدی ۴۰-۵۰هزار دلار به شیخ داد که بین آنها تقسیم شود.
الجزیره زد یحیی سنوار را زدند.
سال۲۰۱۲ وقتی در کنفرانس خبری از او پرسیدند نمیترسی ترورت کنند؟ گفته بود «۲۰دقیقه دیگر بعد از کنفرانس میروم در خیابان. محافظان هم فاصله میگیرند تا هرکاری اسراییل خواست بکند!»
واقعا هم این کار را کرد!
اما امروز ظاهرا شانسی با او درگیر شدند. سربازان حماقت کردند بلافاصله عکس جنازه و فیلم پهپاد را منتشر کردند. وگرنه روال جنگ روانی اسراییل، افسانهسازی از این دست عملیاتهاست. عکس سپاه که توان تصویرسازی از یک اتاق فرماندهی را هم ندارد!
اینکه اسراییل یکسال در یافتن سنوار در غزهی ۴۰۰کیلومتری عاجز بوده، یعنی کار اطلاعاتی حماس از حزبالله خیلی قویتر است.
راستش بازخوردی از شهادت سنوار در اینجا ندیدم! کلا اینجا یکجو بیحسی حاکم است! حال یا از بهت یا عادیشدن ترور رهبران. نمیدانم.
ما خیلی از اخبار جبههجنوب اطلاعی نداریم. مگر تک رزمندههای مرخصیبرگشته که چند کلامی بزور حرف میزنند.
من اسیر کلمات و فضا نمیشوم اما بدون اغراق چهرههای عجیبی دارند! نورانی و زلال.
سیدامین (عضوحزبالله) میگفت:
«یک بیسیمچی حزب اسیر شده. اما هنوز اسراییل خبری نکرده. اسراییلیها خیلی اعتقادی میجنگند! ما یکدهم این ضربات رو در جنگ۳۳روزه میزدیم، آن جنگ همان چند روز اول جمع میشد. اما الان سخت میجنگند. انگار این جنگ را آخرالزمانی میدانند.»
تابنیاوردن اسراییل در جنگ ۳۳روزه، جبهه مقاومت را در خواب عمیق فروبرد. همه از ترسو بودن سربازان یهود گفتند و اینکه اسراییل همیشه تاریخ، تاب جنگهای بلندمدت را ندارد. اما اسراییل خود را بازسازی کرد؛ هم عقیدتی و هم اطلاعاتی.
با اینحال هنوز در جبهه جنوب به موفقیتی نرسیدند. گرچه سیدامین میگوید در روستاها باید از روی نقشه حرکت کنیم! از بس با خاک یکسان شده!
بالاخره اولین بار ۵هزارتایی پتوهای خریداری شده رسید.
شیخظاهر اصرار دارد که روی تکتک پتوها پرچم ایران بزنیم: «مردم ما خیلی خوشحال میشوند که بدانند این کمکها از طرف مردم ایران است.»
#جواد_موگویی
@javadmogoei
روزهای جنگی-۲۶
قسمت آخر
۲۹مهر:
تب ولرز امانم را بریده.
دیگر در لبنان کاری ندارم.
هم ۶۰میلیونی که خودم برای سفر آوردم تمام شد و هم مجوزی برای رفتن به خط مقدم نیافتم.
قصدم از سفر، خرج کردن ۴۰۰هزار دلار خیرین برای آوارگان بود. دست آخر هم چیزی بنویسم. عمده پول صرف خرید پتو شد. ایضا کمی شیرخشک و کمک نقدی به برخی خانوادهها.
فعلا پرواز بیروت- تهران باز نیست. رفتم مرز زمینی لبنان- سوریه، با آقامرتضی(مسئول هواپیمایی ایران در لبنان و سوریه).
چندبار بهش گفتند برگرد اما مردانه ایستاده تا رفتوآمدهای ایرانیها تعطیل نشود. برادر شهید است و بچهمحل حاجیزاده و نیلفروشان در محلهفلاح تهران. مدام میگوید دعوا بین بچههای فلاح است و اسراییل! بقیه دخالت نکنند!
دولت بشار مرز را باز گذاشته تا آوارهها بدون پاسپورت وارد شوند. پهپادها مرز زمینی را زدند. با تبولرز از مرز رد شدم. زینبیه(حرم حضرت زینب) پر شده از آوارهها.
آوارهها ابتدا چند روزی در حرم میمانند. بعد حزبالله آنها را تقسیم میکند. حزب همه هتلهای زینبیه را یکسال اجاره کرده. برخی آوارهها را هم به عراق میفرستد.
آیتاللهسیستانی هم هتلهای نجف و کربلا را دربست اجاره کرده.
در مصلی حرم اما چند ایرانی داوطلب با کمکهای مردمی، آشپزخانه زدند و قبل تقسیم، از آوارهها پذیرایی میکند.
ایرانیها، غالبا دهه هفتادی و از شیراز، تهران و کرج و تبریز. با پول خودشان آمدند. دمشان گرم.
پرواز ماهان از دمشق تعطیل است. یحتمل بهخاطر احتمال حمله اسراییل. ماهان از لازقیه(شمال سوریه) به تهران میپرد. در فرودگاه دمشق با اتوبوس مسافران را میبرند فرودگاه لاذقیه. روسها آنجا پایگاه دارند. امن است.
مریضم، حال نوشتن ندارم. ببخشید.
سفر شد ۱۷روز.
پینوشت:
مهدی قمی و سجاد ماندند تا سفارش خریدها برسد. به حساب من تا الان یک میلیارد و نهصد میلیون واریز شده.
ولی شما همچنان واریز کنید.
بلافاصله به بیروت فرستاده میشود.
نوکرم
#جواد_موگویی
@javadmogoei
دیروز حسن روحالامین(نقاش آیینی) زنگ زد. یک جستجوی اینترنتی کنید، اگر او را نمیشناسید. قالب آثارش مفهوم عاشورایی و مذهبی دارد.
ناراحت بود که در این جنگ از دستش کاری بر نمیآید. وسط حرف یکهو گفت من یک نقاشی دارم که میشود برای کمک به آوارهها به حراج گذاشت.
گفتم دمت گرم.
القصه!
نقاشی فوق(۶۰×۱۲۰) با قیمت پایه ۴۰۰میلیون به فروش میرسد.
به نظرم آمد این اثر را به فروش همگانی بگذاریم. مبلغ فروش را به آوارههای لبنان برسانیم. و بعد خود اثر را نیز از طرف همه کمککنندهها به حرم حضرت زینب یا جای دیگری اهدا کنیم. تا ببینیم چه پیش آید.
هرکس هر مبلغی میتواند واریز کند تا به این بهانه کمک کنیم به آوارهها.
بانک شهر
جواد موگویی
شبا: IR ۲۵۰۶ ۱۰۰۰ ۰۰۰۷ ۰۰۱۰ ۰۴۰۱ ۰۲۵۲
نوکرم
جواد موگویی
@javadmogoei