eitaa logo
برگ و بار ...✒️
697 دنبال‌کننده
697 عکس
1 ویدیو
1 فایل
مروری بر زندگی و آثار استاد جواد محدثی صفحه ی اینستاگرام: Javad.Mohaddesi@ کانال ایتا: javadmohadesi@
مشاهده در ایتا
دانلود
عطر عفاف ... 🌹 در برگ گل ، شمیم گلاب است مستتر عطر عفاف ، پشت حجاب است مستتر دامان پاک ، همچو صدف ، گوهر آورد مرجان پاک ، در دل آب است مستتر «جواد محدثی» 🌹 🌹 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار استاد جواد محدثی @javadmohadesi 🌹
«زنی ز شرق مسلمان» زنی ز شرق مسلمان ، زنی دل آگاهم نه از سلاله ی شاهان نه از قبیله ی ساسان نه برده ی خانَم زنی مسلمانم. زنی ز خطه ی خاور زنی ز قافله ی جان، زنی ز تربت ایمان ▫️ زنی ز شرق مسلمان ، زنی خودآگاهم و از تبار کریمان و شیعه ی زهرا و پیرو زینب! من از کرانه ی رود فرات می آیم و بوی خون شهیدان به پیرهن دارم برادران رشیدم و خواهران شهیدم هماره چشم به راهند که من رسولِ امینِ پیام ِ خون باشم. ▫️ من از قبیله ی شرقم که خاک و‌خطه ی خورشیدخیز و جوشان است. به غربیان گویید: حنایشان دگر از رنگ و آب افتاده است به گوششان برسانید: که دام برچینند و رخت بر بندند که رنج و‌ کوششِ بیهوده و سِتروَنشان تلاش و دست و پازدن مرغ بِسمل را به یاد می آرد. ▫️ زنی ز شرق مسلمان ، زنی دل آگاهم نوای نای حیاتم سرود رود یقینم عروس رزمم و در حجله ی جهاد و شهادت حنای خون بستم غرور سرخ تشیع دوانده ریشه در اعماق ذره ذره ، وجودم فضای حنجره ام ، گرم و پرصلابت و فریاد ز بانگ تکبیر است تمام خشم و‌خروشم همیشه بر سر هر جُور و‌ جبر و تحقیر است زنی مسلمانم. زنی ز خاک دلیران ، زنی ز ایرانم گرفته ره به خرافات رها ز سلطه ی ظلمت به سوی «کعبه» ی اشراق و «طور» بینایی انیس و همسفرِ پا به پای سلمانم زنی مسلمانم. ▫️ 🖋جواد محدثی :قم/بهمن ۱۳۵۸ش ⚪️ ⚪️ 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار استاد جواد محدثی @javadmohadesi
🌸« گل عفاف » 🖋نثری ادبی به قلم جواد محدثی هیچ باغبانی را سرزنش نمی کنند که چرا دور باغ خود حصار و پرچین کشیده است، چون باغ بی دیوار، از آسیب مصون نیست و میوه و محصولی برای باغبان نمی ماند . هیچ کس هم با نام «آزادی » دیوار خانه خود را بر نمی دارد و شب ها درِ حیاطش را باز نمی گذارد، چون خطر رخنه ی دزد، جدی است . هیچ صاحب گنج و گوهری هم جواهرات خود را بدون حفاظ، در معرض دید رهگذران نمی گذارد تا بدرخشد، جلوه کند و چشم و دل برباید، چون خود جواهر ربوده می شود . هر چیز که قیمتی تر باشد، درصد مراقبت از آن بالاتر می رود . هر چه که نفیس تر باشد، بیم ربودن و غارت بیشتر است و مواظبت، لازمتر . اگر در شیشه ی عطر را باز بگذارید، عطرش می پرد . اگر رشته ی مرواریدت را در کمد و صندوق نگذاری و در آن را نبندی، گم می شود . اگر در مقابل پنجره ی خانه ات، توری نزنی، از نیش پشه ها و مزاحمت مگس ها در امان نخواهی بود . وقتی راه ورود پشه ها را می بندی، خود را «مصون » ساخته ای، نه «محدود» و زندانی . وقتی در خانه را می بندی، یا پشت پنجره ی اتاقت پرده می آویزی، خانه خود را از ورود بیگانه و نگاه های مزاحم در پناه قرار داده ای، نه که خود را در قید و بند و حصار افکنده باشی . اگر برای ایمنی از خطرها و آسودگی از مزاحمان، خود را بپوشانی، نه کسی ایراد می گیرد و نه اگر هم ایراد بگیرد، اعتنا می کنی، چرا که سخنش را بی منطق و ناآگاهانه می دانی و می بینی . اینکه «دل باید پاک باشد»، بهانه ای برای گریز جاهلانه از همین مصونیت است و آویختن به شاخه ی «لاقیدی » وگرنه از دل پاک هم نباید جز نگاه و رفتار پاک برخیزد . ظاهر، آینه ی باطن است و . . . «از کوزه همان برون تراود که در اوست » . زن، به خاطر ارزش و کرامتی که دارد، باید محفوظ بماند و خود را حراج نکند و در بازار سوداگران شهوت، خود را به بهای چند نامه و نگاه و لبخند نفروشد . زن به خاطر لطافتی که دارد، نباید در دست های خشن کامجویان دیو سیرت، که نقاب مهربانی و عشق به چهره دارند، پژمرده شود و پس از آن که گل عصمتش را چیدند، او را دور اندازند، یا زیر پاشان له کنند . زن به خاطر عصمتی که دارد و میراث دار پاکی مریم است، نباید بازیچه ی هوس و آلوده ی به ویروس گناه گردد . گوهر عفاف و پاکی، کم ارزش تر از طلا و پول و محصول باغ و وسایل خانه نیست . دزدان ایمان و غارتگران شرف نیز فراوانند . سادگی و خامی است که کسی خود را در معرض دید و تماشای نگاه های مسموم و چشم های ناپاک قرار دهد و به دلبری و جلوه گری بپردازد و خیال کند بیماردلان و رهزنان عفاف را به وسوسه نمی اندازد و از زهر نگاه ها و نیش پشه های شهوت در امان می ماند! خراب کردن همه ی دیوارها و برداشتن همه ی پرده ها و باز گذاشتن همه ی پنجره ها، نشانه ی تیره اندیشی است، نه روشنفکری! علامت جاهلیت است نه تمدن ! می گویی نه؟ به طومار کسانی نگاه کن که پس از رسوایی و بی آبرویی، با دو دست پشیمانی بر سر غفلت خویش می زنند و بر جهالت خود لعنت می فرستند . کسی که از «جماعت رسوا» نگریزد «رسوای جماعت » می شود! آنکه ایمان را به لقمه ای نان می فروشد، آنکه یوسف زیبایی را با چند سکه ی قلب عوض می کند، آنکه «کودک عفاف » را جلوی صدها گرگ گرسنه می برد و به تماشا می گذارد، روزی هم «پشت دیوار ندامت » اشک حسرت بر دامن پشیمانی خواهد ریخت، در آخرت هم به آتش بی پروایی خود خواهد سوخت . از اول که جامه ی عفاف سفید و شفاف است، نباید گذاشت چرکابه ی گناه بر آن بپاشد. از اول باید مواظب بود این کاسه ی چینی نشکند و این جام بلورین ترک بر ندارد . از اول نباید به پای بیگانه، اجازه ی ورود به مزرعه نجابت داد، که بوته های نورَس عصمت را لگدمال کند .🥀 ولی . . . گریه بی حاصل است و بی ثمر، وقتی که شاخته شکست و گل چیده شد!! ✍🏼نویسنده : جواد محدثی 🌸 🌸 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi