eitaa logo
خاکریز افسران جنگ نرم🏴🌷
1هزار دنبال‌کننده
26.1هزار عکس
19.8هزار ویدیو
102 فایل
امام خامنه ای: شما افسران جوان جبهه مقابله با جنگ نرم هستید. ارتباط با ادمین و انتقادات و پیشنهادات👇 https://eitaa.com/Sun_man313 🕪مسئول تبادلات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ #کینه_شتری! سربازان ایرانی اسرائیل به طارمی حمله می‌کنن چون او قواعد سلبریتی بودن رو به هم زده. به منزل خانواده شهدا می‌ره، در انتخابات بازیچه اونا نمی‌شه و از همه مهمتر، جلوی ارباب این سربازا ایستاده... 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
خاکریز افسران جنگ نرم🏴🌷
@mohamadrezahadadpour 🖊#کف_خیابون 73 میدونم که بعدا خوانندگان گرامی ممکنه اعتراض کنند که چرا موضوع
@mohamadrezahadadpour 🖊 74 به ابوالفضل دستور دادم که همه مکالمات درباره بچه های باغ را آنالیز کنه! یه کم دیر متوجه این کلمه شده بودیم... تمام تماس ها و پیامک ها و شواهد میدانی و ... نشون میداد که یه خبرایی هست! اما چه خبرایی؟ مرخصی 30 ساعته 233 و عبداللهی تموم شد... چرا دروغ بگم... تموم تموم که نه... دو سه ساعتی هنوز مونده بود که هردوشون سر و کلشون پیدا شد... میگفتن دلمون طاقت نیاورده... بازم خدا خیرشون بده که اینقدر تعهد به خدمت دارن! عصرش جلسه کاری گرفتیم... بازم به تقسیم کار نیاز داشتیم... عبداللهی گزارش خوبی داد و گفت: «از بررسی حدودا 40 ساعت از تماس ها و پیامک ها و ایمیل ها و... میشه فهمید که جلسه هفته آینده که خیلی به انتخابات نزدیکه، قراره در خیابان......... حسینیه.......... برگزار بشه! یکی از رابطین ما در واحد جنگال (واحد تحقیقات و عملیات جنگ الکترونیک) بالاخره دیشب تونست تماس های عفت که از طریق خط ماهواره ای بوده را هک کنه و محتوای تماس ها را برام ارسال کنه!» گفتم: «بسیار خوب! اما خانم عبداللهی! برای من الان سه تا چیز خیلی مهمه و جسارتا تا این سه تا را یه جورایی برام روشن نکنید کار خاصی انجام ندادید! اولیش اینکه آیا حدسم درسته که آقای حجت الاسلام ............. سخنران این مراسم هست یا نه؟ دوم اینکه آیا حدسم درسته که با این اردوکشی که عفت به قم داشته و داره، و همچنین دیگر رابطینشون در سرار کشور، این جلسه مخصوص روحانیت است یا نه؟ سوم اینکه پک اهدایی جلسه چیه؟!» همشون یه کم معلوم بود که تعجب کردن! عبداللهی با حالت تعجب و پرسشی گفت: «چشم... حتما پیگیری میکنم... اما داستان پک و هدیه چیه؟!» گفتم: «ببینید! اول سخنرانش مهمه که کیه؟! قطعا از ستاد کسانی که کاندیدای اونا هستن نیست! چون اونا خیلی احتیاط میکنند و قطعا برای چنین جلسه مهمی از دو یا سه شخصیت لیدر استفاده میکنند که کمتر توی چشم باشن! من فکر میکنم از همون حجت الاسلام........ استفاده کنند برای سخنرانی اون جلسه! دلیل دارم... چون دارن ازش بت میسازن... یکی که در پس پرده غیبته و همشون هلاکش هستن... حتی از اینکه صدا و سیما هم تحویلش نمیگره، خوشحالن و از همین «حربه خوشحالی» دارن استفاده میکنند! به احتمال قوی خودشه و اونو میارن واسه سخنرانی! یه چیزی هم بهتون بگم... وقتی اونو خیلی در اینجور جلسات علمایی خودشون دعوت کنند و کمتر هم در دید بقیه باشه، کم کم روی «آیت الله» خطاب کردنش و «لیدر» جنبش خطاب کردنش هم مانور میدن! اما نمیدونن که ما حواسمون هست و صدای ضبط شدشون را داریم که رفتن بیت «م خ» و همه چیزو اونجا بستن! دوم اینکه کارکشته ترین کسی که دارن را مسئول پروژه قم کردن! اینم نه اینکه فقط چهارتا فاحشه ببره و بیاره که جو قم را خراب کنند! حرف بالاتر از این حرفاست... اصل قم، به جایگاه روحانیت و معتبرترین حوزه علمیه جهان تشیع بودنش هست... پس جلسه خیلی باید علمایی باشه... و بلکه بهتره بگم «میتینگ علما» ست ! و برای اینکه پیام خودشون را به نظام برسونند، از همه جا میارن و یکی دو روز هم ازشون پذیرایی میکنند! شک ندارم که این جلسه، نقطه مقابل مجمع سالانه «علمای بلاد» قم خواهد بود که هر سال با پیام رهبر معظم انقلاب و دیگر مراجع محترم تقلید برگزار میشه و معمولا در موسسه آیت الله مصباح صورت میگره! و اما سوم... پک فرهنگی و سیاسی که در آستانه انتخابات بهشون میدن باید جالب باشه! میخوام بدونم چی بهشون میدن؟! چون مطمئن باشید که هر سی دی و هر کتاب و مقاله ای که در این میتینگ بهشون بدن، خوراک منبر و سخنرانی همونایی میشه که در اون جلسه شرکت کردن! ینی حتی متن و حاشیه سخنرانی اون روحانیون در آستانه انتخابات را میخوان تامین کنند تا همشون حرفهای مشترک و مواضع یکسان بگیرن! میبینید دوستان! میبینید چقدر همه چیز حساب شده است؟ من از هیچکدوم از این چیزا نمیترسم! الحمدلله از این مسائل هم گذر میکنیم... اما من از اون چیزی که یه کم میترسم و ذهنمو به خودش مشغول کرده، اینه که بخوان اونا را تا انتخابات، تهران نگه دارن!! این یه کم اذیتم میکنه! نگه داشتن حداقل 100 نفر با اون سر و وضع علمایی و شدت وابستگیش به جریان اینا و ... یه کم خطرناکتر از حد معموله! حالا خدا نکنه بزنه به کلشون و بخوان بریزن تو خیابون!! میگیرین چی دارم میگم؟! » ادامه دارد...🚸 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
@mohamadrezahadadpour 🖊 75 همه این حرف ها یه طرف... اما خیلی وقتمون کم بود... نیروی دیگری هم نداشتیم... باید دو تا مسئله ای گفتم را با هم بررسی میکردیم. فورا تقسیم کار مجدد کردیم... عبداللهی و 233 روی طرح بچه های باغ... من و ابوالفضل هم روی اجلاسی که قرار بود برگزار بشه! مسئله اجلاس خیلی مهم تر بود... هر چند میفهمید که ماجرای بچه های باغ هم مشکلات زیادی به وجود آورد... اما داستان اجلاس در دستور کارمون بود... نه فقط برای ما... جوری که فهمیدیم حتی چند تا گروه دیگه هم از بچه های اداره خودمون سوژه هایی که داشتند را دنبال کرده بودند و اونا هم رسیده بودند به همین اجلاس! همه حرکات و دیدارهای عفت در آستانه انتخابات، مخصوصا در جریان این اجلاس، خیلی تعیین کننده بود... ترتیبی دادم که عفت را 24 ساعته تحت نظر داده باشیم... به بچه ها سفارش کردم که حتی از جای خواب و خوراکش هم باید اطلاع داشته باشیم... چه برسه به دیدارها و ملاقات ها و... نکته ای که باید خودم پیگیری میکردم، نفوذ به مکان و زمان اجلاس مذکور بود. خیلی درباره اش فکر کردم... اینقدر برام مهم بود که خودم در اون جلسه باشم که حتی نشستم و برنامش را نوشتم... در همون اوضاع و احوال، رابط ما در قم بهم اطلاع داد که از طرف همون رییس دفتر و چند نفر دیگه که اون شب در اون جلسه عفت بودند دارن برای اجلاس اسم نویسی میکنند! حتی دارن از طلبه های معمم معمولی هم اسم مینویسن تا بلکه نوعی پوشش برای حضور کسانی باشه که قرار نیست لو برن! ضمن اینکه شلوغ شدن اون جلسه هم مدنظرشون بوده! تصمیم گرفتم برم قم اما جور نمیشد... چون کارها خیلی عقب میموند و نمیتونستیم همه چیزو هماهنگ کنیم... در یه سردرگمی خاصی به سر میبردیم... فردای اون روز، 233 و عبداللهی خبرای بدی از پروژه بچه های بچه باغ ارائه دادند که خیلی خطرناک بود! درخواست جلسه فوری کردند... جلسه تشکیل شد... عبداللهی شروع کرد و گفت: «قربان ما حدود 17 ساعت بررسی کردیم... همه چیزو بررسی کردیم... هر چی که فکرش بکنید... از باشگاه کوروش شروع کردیم... چون فهمیدیم که اونا هر روز به طرف باغ وسیعی بعد از جاده لشکرک میرفتند! با وجود اینکه خیلی احتیاط میکردند اما من و 233 مجبور شدیم خودمون وارد عمل بشیم و به اطلاعات مجازیمون اکتفا نکنیم... تا اینکه به خود باغ رسیدیم... لطفا اجازه بدید از اینجاش به بعد را 233 گزارش بده... چون من در جاده اصلی پوشش میدادم که اتفاقی نیفته!» گفتم: «خواهش میکنم... بفرمایید!» 233 گفت: «من خیلی بلد نیستم مثل خانم عبداللهی لفظ قلم حرف بزنم... چون ما از اولش دهاتی بودیم... حالا هم نیروی پیاده کف خیابون... خیلی بلد نیستم پیچش بدم و گزارشی حرف بزنم... اما قربان! چیزی با چشم خودم دیدم که برای اولین بار در طول این مدت، قدری ترسیدم... حالا شاید نشه اسمش را هم بذاریم ترس... اما خب! نمیشه به راحتی از کنارش رد شد!» گفتم: «لطفا سریعتر!» 233 گفت: «چشم! در اون باغ، من یه گردان حدودا 200 تا 300 نفره پسر و دختر و مرد و زن دیدم که به صورت قاطی داشتند آموزش میدند!» با تعجب و اخم گفتم: «ینی چی؟ گردان کدومه؟ چه آموزشی؟!» 233 ادامه داد: «از آموزش ساخت نارنجک دستی گرفته تا پرتاب نارنجک دستی... از روش سریع جمع شدن تا روش سریع پراکنده شدن... از آموزش غش کردن و بی تحرک ماندن تا آموزش حمل جنازه و غش و ضعف کرده... از دفاع شخصی گرفته تا فنون رزمی و ضرب و شتم و خیلی مسائل دیگه!» به فکر فرو رفتم... گفتم: «تحلیلت از این مشاهداتی که داشتی چیه؟» 233 گفت: «اینا خیلی جدی بودند... هم کسانی که آموزش میدادن و هم کسانی که آموزش میدیدند! با چاقو و چوب و سطل آشغال و بنزین و اینا آموزش میدیدند! خب این وسایل، مال بچه بازی یا عملیات های نظامی نیست... اینا بیشتر در درگیری های خیابانی و مواجهه با پلیس ضد شورش و اینا به کار میره! من فکر میکنم اینا برای خرابکاری های گسترده دارن تربیت میشن و مطمئنم که برنامه های خاصی دنبال میکنند!! ادامه دارد.... 🚸 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
@mohamadrezahadadpour 🖊 76 خبر بدی بود! آدم یاد تربیت تروریست میفتاد! گفتم: «کیا داشتن آموزش میدادن؟ منظورم اینه که افرادی که آموزش میدادن را شناختی؟!» 233 و عبداللهی به هم یه نگاه پر معنا کردن... عبداللهی رو به من کرد و گفت: «اتفاقا همش یه طرف! جواب همین سوالتون هم یه طرف!» گفتم: «چطور؟!» 233 ادامه داد: «اینکه چجوری رفتم داخل و تا کجاها پیش رفتم، بعدا توضیح میدم... اما... وقتی داشتم آمار گروهی که زن ها را با سلاح گرم آموزش میدادن را درمیاوردم، به زنی به نام «ندا» برخورد کردم!» گفتم: «آشناست! کدوم ندا؟» گفت: «یکی از همون چهار نفری که تا پاکستان ردشون را زدم و با اون مرکز تحقیقات و جاسوسی انگلستان در پاکستان ارتباط داشت... همون که با عفت و فائزه و زهره بودن و تعقیبشون میکردم!» گفتم: «عجب! پس این دومین نفر هم از اون تیم چهار نفره کشف شد و بالاخره تونستیم ردش را در ایران بزنیم! چیکار میکرد؟» گفت: «قربان! ندا بنظر میرسید که آدم نترس و آموزش دیده ای باشه... داشت در گروه سلاح های گرم کار میکرد و هم خیلی احترامش میذاشتن!» خب خبر بدی بود اما الحمدلله که اون موقع فهمیدیم... عبداللهی همون موقع هماهنگ کرده بود که دو تا مامور تمام وقت، اونجا را مدنظر داشته باشن و تمام تحرکات به اونجا را گزارش بدن! اونجوری که 233 از مشاهداتش گفت، یه تیم 200 یا 300 نفره آموزش دیده، برای تصرف و خرابکاری و درگیری در نقاط شلوغ و استراتژیک شهر خیلی میتونه خطرناک تر از اون چیزی باشه که فکرش میکنید! حالا مثلا شما فرض کنید بتونند به یه پادگان کوچیک یا پاسگاه هم حمله کنند. با اون سلاح ها و آموزش هایی که دیده بودند، نمیشد به همین راحتی و بدون سر و صدای رسانه ای سر و تهش را هم آورد! وسط درگیری فکریم درباره بچه های باغ، ابوالفضل پرید و گفت: «حاجی پیام اومده که دیگه ثبت نام نمیکنند! ظاهرا تعدادشون کامل شده! حدودا 200 نفر را دارن ساماندهی میکنند که بیارن اجلاس تهران!» داشت سرم گیج میرفت... تمام دنیا دور سرم داشت میچرخید! وای از این همه کار... وای از این همه خبر بد... فقط گوشام میشنید که میگن: حاجی میشن 5 تا اتوبوس کامل... قربان بچه ها میگن ساعت به ساعت داره به تعداد بچه های اون باغ افزوده میشه... حاجی اگر کارنوال راه بندازن چی؟ نمیخوای سریع اقدام کنی که از همون قم جلوشون بگیریم... قربان بچه ها میگن دارن تعداد مازاد بچه های باغ را به جای دیگه منتقل میکنند! ... قربان احتمالا یه باغ نباشه... در چند تا باغ و باشگاه دارن آدماشون را تربیت میکنند! با صدای بلندتر از حد معمولی، در حالی که دستم روی سرم بود و شقیقه هام را گرفته بودم گفتم: «بچه ها بسه! لطفا همه بیرون! برید بیرون... برید صداتون میزنم... تو را به امام حسین پاشید بیرون...» رفتند بیرون... سرمو گذاشتم روی میز... داغ شده بودم... با آب و رطب و صدای خانمم میدونستم که آروم نمیشم... مگه میشه این همه کثافت عوضی آشغال خس و خاشاک در تهران، بغل گوشمون... در قم... در جوار حرم حضرت معصومه... دور هم جمع بشن و برای نظام نقشه بکشن؟! آدم تربیت کنن که موقع حمله و فرار و کشتن مردم و آسیب زدن به اموال عمومی و اینا چیکار کنن و تهران را تبدیل کنن به غزه؟! کجاییم ما؟! چه خبره؟! آخه بغض و کینه نسبت به اسلام و انقلاب تا این قدر؟ تا جایی که بچه های مملکت خودمون را دارن میندازن به جون خودمون؟! فقط اینجوری بگم که داشتم دیوونه میشدم... دستم بردم به سمت مونیتور... داشتم شماره ها را از جلوی چشمام رد میکردم... تا اینکه رسیدم به شماره ماموری که توی حرم گذاشته بودیم... ناخودگاه واسش زنگ زدم... اونم فورا برداشت... گفتم: «! شما کجا تشریف دارین الان؟» گفت: «قربان الان حرمم و منتظر اوامر شما!» گفتم: «برو سر قبر شهید مطهری! ببین پشت دیوار قبر شهید مطهری، طلبه ای با این عکس و شکلی که برات فرستادم اونجا میبینی یا نه؟» رفت و گفت: «بله قربان! رو به رومه! باهاش چندان فاصله ای ندارم! جلبش کنم؟» گفتم: «حالا که اون منو جلب کرده! ابوالفضل هم جلب کرده! همه مونو جلب کرده... برو گوشیو بهش بده!» رفت و باهاش مودبانه سلام کرد و گفت لطفا به این تماس جواب بدید! اون طلبه جوون گوشیو برداشت و گفت: «سلام علیکم! بفرمایید!» به محضی که صداش شنیدم، احساس کردم 100 ساله که میشناسمش... گفتم: «سلام عزیز دل برادر! ببخشید مزاحم مطالعه و مباحثتون میشم! شما بنده را نمیشناسید اما من اینقدر شما را میشناسم که میدونم چند روز پیش شما از شر یه فاحشه فرار کردین و حتی لقمه حرومی که براتون پیچیده بود را نخوردین و انداختین جلوی گربه هایی که فقط گوشت میخورن! الا گربه های قم!!» با تعجب گفت: «بله... بفرمایید! حالا اتفاقی افتاده؟ ببخشید شما؟» گفتم: «منو نمیشناسید... اما ما اون مورد را دستگیر کردیم و شما را تحسین میکنیم که آبروی هممون را خریدید!» گفت: «خب الحمدلل
ه! هرچند خیلی از حرفاتون سر در نمیارم!» گفتم: «مهم نیست شیخ جوون عزیز دل ما! ببین داداشم! الان خیلی اوضاعم خرابه... ینی اوضاع من تنها نه... بلکه اوضاع کلا خوب نیست... میشه همین الان بری کنار ضریح ... جملاتی که من میگم را میخوام شما به بی بی حضرت معصومه بگید! اصلا زحمت شما نمیدم... شما فقط گوشیو بذارید توی دست مبارکتون و بگیرید جلوی ضریح! لطفا این کارو بکنید...» گفت: «بهتون نمیاد آدم بدی باشید! چشم... اجازه بدید!» چند ثانیه بعدش گفت: «بفرمایید! درخدمتم!» تا گفت درخدمتم دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم... از همون موقع ها هست که خودش میریزه ها... همون وقتایی که فقط یه بهانه میخواد برای قطره قطره ریختنش... تا اینکه یهو به خودت بیایی و ببینی کل صورتت خیسه و مزه شور اشک داره میره توی دهنت و مزمزش میکنی... از اون نوع گریه هایی که خیلی داغه... و هر جا باشی... ینی کنار هر حرمی و حرم هر کسی باشی فقط با یه جمله همه چیز شروع میشه و دیگه نمیتونی حتی هقهقت هم کنترل کنی... زبونم اون موقع ها بند میاد... لکنت میگیرم... لکنت بدی هم میگریم... دیگه از محمد مغرور مثلا عقل کل هیچ خبری نیست اون موقع... اوج عجز را حس میکنم وقتی اون موقع حتی برای بردن اسمش هم لکنت میگیرم... اون حالتو دوس دارم... چون حس میکنم دستشو داره میذاره رو سرم وقتی با لکنت و گریه میگم: ییییاااااااا زززززززهرا .... گفتم یییییااااااا زززززهرا ... شما که غریبه نیستین... ببینین شرم را خوردن و حیا را قی کردن و حتی توی حرم دختر شما برای طلبه ها نقشه های بدی میکشن... دیگه تهران که واویلاست... ببین توی کشور امام زمان چه خبره... دارن بچه های خودمون را به جون خودمون میندازن... یییییااااا زززززهرا... به دادم برس! به دادمون برس! ادامه دارد...🚸 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
❣این جام جهانےشده جام ایران... ❣ ایول به هجوم و انسجام ایران... ❣انگشت به‌لب مانده‌جهان چون دیـ👀ــده... ❣در صدر گروه مرگ، نام ایران...😊 💥نـــوشـــتــــیم✍ این ذڪرایےڪه من تا اینجاےبازے گفتم اگه تو زندگیــم گفته بودم الان بهشت بودم 😑😁 ڪلیڪ نڪن منفـــجــرمیشے😐👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#شهید_رجایی : ✅ "ضعف مرا به حساب انقلاب و مکتب من نگذارید" 👈 این جمله رانصب کرده بود پشت میزش! برخلاف برخی نجومی خوارها که در زمانه ما سفره پهن کرده اند از انقلاب برای خودش مایه نمی گذاشت... هیچ وقت... 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
این تحلیلگر بی بی سی گفته بود : اگه حصر تا عید فطر امسال تموم نشد اینو ریتوییت کنین که آبروم بره خلاصه بدونید بقیه تحلیل هاشون هم همینقدر آبکیه :)) 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
رانت 100 هزار میلیارد تومانی دولت به واردکنندگان با دلار 4200 تومانی آیا دولت نظارتی هم داره که این افراد کالاهاشون رو به نرخ دلار 4200 تومن به مردم بفروشن؟ 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
رونوشت:به جمعى كه راحت دروغ را با هاى و هوى منتشر كرده، جشن ميگيرند يا حمله مى كنند. 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
🔺 فریب بزرگ این است که افزایش قیمت سکه، دلار، خودرو، مسکن و ... به خاطر خروج امریکا از برجام تفسیر شود، پس چرا ارز در سوریه در این سالها روند افزایش نداشته در حالی که هم سخت ترین تحریم ها را دارد و نیز گرفتار یک جنگ تمام عیار است 🔺هرکس اندکی با اقتصاد آشنا باشد (عموم مردم کمترین آشنایی را نیز ندارند) می داند هیولای «نقدینگی» که در دولت روحانی از 480 هزار میلیارد تومان به رقم بی سابقه بیش از 1400 هزار میلیارد تومان رسید، علت اصلی این نابسامانی هاست. 🔺واقعیت این است که اگر تدبیر به معنای واقعی کلمه وجود داشت، امروز این انفجار قیمت ها رخ نداده بود، چه با برجام و چه بی برجام اما دولتی که از ابتدا هیچ راهبرد درستی برای اصلاح اقتصاد کشور نداشت و همه تخم مرغ هایش را هم در سبد سیاست خارجی گره خورده به امریکا چید، امروز کشور را به این روز انداخته است... 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
🚨دم خروس بیرون زد 🔺بی بی سی از نامه اصلاحطلبان به سران نظام برای مذاکره بی قید و شرط با آمریکا خبر داد اصلاحطلبان سالها با مدیرت خود بحران درست میکنند و درنهایت دوباره نسخه مذاکره با آمریکا میدهند 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود