eitaa logo
خاکریز افسران جنگ نرم🏴🌷
952 دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
14.5هزار ویدیو
84 فایل
امام خامنه ای: شما افسران جوان جبهه مقابله با جنگ نرم هستید. ارتباط با ادمین و انتقادات و پیشنهادات👇 https://eitaa.com/Sun_man313 🕪مسئول تبادلات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_10058564.mp3
5.15M
🔊 السَّلام عَلَيكِ يافاطِمه الزهرا آجَركِ الله في مُصيبه أُمِّك ▪روضه شام وفات حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها https://eitaa.com/javanane_enghelabi313 🌷🌷
🔻حدیث روز🔻 🔸امیرالمؤمنین علی علیه السلام: نیاز عاقلان به ادب، همانند نیاز کشتزار به باران است 📚 غررالحکم ، ح ۳۴۷۵ 📆 امروز یکشنبه 6 خرداد 1397 11 رمضان 1439 27 مه 2018 🌷 ذکر امروز 100 مرتبه (یا ذالجلال و الاکرام)🌷 دعای روز یازدهم ماه رمضان بسم الله الرحمن الرحیم  اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ وکَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ وحَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غیاثَ المُسْتغیثین. خدایا دوست گردان بمن در این روز نیکى را و نـاپسند بدار در این روز فسق ونافرمانى را وحرام کن بر من در آن خشم وسوزندگى را به یاریت اى دادرس داد خواهان. التماس دعا... 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
جزء۱۱...التماس دعا.mp3
4.06M
📖جزء خوانی روزانه ماه مهربانی 🌙 🌹جزء یازدهم۱۱ 🎤استاد معتز آقایے 💈حجم فایل : ۳/۹ مگابایت 🌷هدیه به شهیدان و http://eitaa.com/golestanekhaterat
اگر ماه رمضانی بيايد و بگذرد و اخلاق ما همان اخلاق ناپسندی باشد كه داشتيم، مسلماً ماه كم بركتی برايمان بوده است. [شهید آیت‌الله دکتر بهشتی] https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
🚨صدام خرمشهر را که اشغال کرد گفت اگر ایرانی ها بتوانند خرمشهر را پس بگیرند من بصره را در اختیارشان میگذارم.... 📌خرمشهر را پس گرفتیم اما از بصره خبری نشد چون دروغ میگفت... 🚨کلا ما از سابقه خوبی نداریم 😃😃😃😃😃 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
خاکریز افسران جنگ نرم🏴🌷
🖊#کف_خیابون_14 پسر جلال شانس آورد که هر کاری کردم کبریت روشن نمیشد... پسر آشغال جلال که نمیدونست چی
🔗📎🖇🔗📎🖇🔗📎🖇🔗 🖊 دو سه روز از اون شب گذشت... نذاشتم اتفاق خاصی بیفته... چیزی را که میخواستم به مامانم بگم نگفتم... تا اینکه یه شب، مامان و افسانه زود برگشتند خونه... خیلی معمولی شام خوردیم... دور هم با هم حرف زدیم... تلوزیون نگاه کردیم. من یادم اومد که الان بهترین وقتشه که مطرح کنم... رو کردم به مامان و گفتم: مامان! یادته چند شب پیش میخواستم باهات حرف بزنم اما خیلی خسته بودی و نشد؟» مامان گفت: «نه! کدوم شب؟!» افسانه فورا پرید وسط حرفمونو رو به مامان گفت: «مامان همون شب که شو داشتیم دیگه! رفتیم باغ ازگل و...» مامان با یه لبخند خاصی گفت: «آهان... یادم اومد... خب؟! جانم؟» ادامه دادم و بعد از کلی حاشیه رفتن گفتم: «میخواستم یه چیزی بهت بگم... میخواستم بگم من از این محله خوشم نمیاد... ینی خوشم میادا اما خسته شدم... از گاراژ هم دوره و فاصله داره... حالا نه خیلی... اما کلا از اینجا خوشم نمیاد...» مامان گفت: «حق داری... من و افسانه هم خیلی از این محله خوشمون نمیاد... جای پیشرفت نداره... اون روز بازم میخواست مهمون بیاد خونمون اما ما خجالت میکشیدیم که آدرس بدیم... حالا این که چیزی نیست... چند روز دیگه که خواست واسه خواهرت خواستگار بیاد، چه خاکی باید سرمون کنیم؟ وقتی زنگ میزنند، تا آدرس میدیم دیگه حتی باهامون خدافظی هم نمیکنن!» من که داشتم شاخ درمیاوردم گفتم: «ای من به قربان دل پر خون مامان جونم برم! نگرانتم مامانی... مامان خوب شد سر حرف برداشتم و گفتما... وگرنه تا صبح خدایی نکرده با این همه غم و غصه، زبونم لال...» پاشدم رفتم پیشش و گرفتمش و یه بوسش کردم... گفتم حالا چیکار کنیم؟ افسانه گفت: «من که خیلی وقته دارم میگم ما باید از این محل بریم... مامان قبول نمیکنه... نه اینکه قبول نمیکنه ها... حرفی نمیزنه... خب مامان دلت خوش کردی به چی؟ به اینکه این خونه فسقلی یادگار بابامونه؟ خب میریم توی خونه یادگاری بابای مردم زندگی میکنیم! اصل، یاد بابامونه که یادش هستیم...» مامان اون شب قبول کرد... قرار شد بگردیم دنبال خونه... اما همه چیز، زود داشت اتفاق میفتاد... دو سه روز گذشت... یه روز مامان زنگ زد و بهم گفت دیگه لازم نیست دنبال خونه باشی... من که خیالم راحت شده بود، چیزی نگفتم و شب که ر فتم خونه، با هم آماده شدیم و رفتیم خونه را هم دیدیم... کمتر از دو ساعت تو راه بودیم تا رسیدیم! خلاصه ما در طول کمتر از چند روز یه خونه آپارتمانی بسیار شیک و رویایی در منطقه چیذر تونستیم کرایه کنیم! خونه ای سه خوابه برای سه نفرمون... فقط یه مشکل وجود داشت... مشکل این بود که کرایه اش ماهی سه ملیون تومن بود! اما اینقدر قشنگ و باکلاس بود که دلمون نمیومد ازش دل بکنیم... حتی دلمون نمیومد بیاییم بیرون... به زور رفتیم بیرون... بالاخره برگشتیم خونه... تو راه همش از خونه چیذر و کلاس محله و کوچه و خیابوناش و اینا حرف میزدیم. مشکلمون ماهی سه ملیون تومن بود... اما اون موقع به ذهنم نمیرسید که بگم خب بریم دو سه تا خیابون بالاتر از خونه قبلیمون و لازم نیست بیفتیم توی اینطور خرج ها و... اما نشد... ینی نتونستم حرفی بزنم... مامانم و افسانه هم جوری حرف میزدن که انگار پشتشون به کوه بود. چون فقط رفتیم خونه را پسندیدیم. الان که داره یادم میاد، یه جای کار لنگ میزد... نمیدونم درست یادمه یا نه... اما فکر کنم مامانم و افسانه کلید داشتند! ینی هیچ خبری از بنگاه و بنگاه دار نبود... کلید دست خودشون بود... پس اگر بخوام دقیق تر بگم این میشه که اونا شاید خونه را قبلا دیده بودن و این من بودم که اونشب خونه را برای اولین بار میدیدم! جا به جا شدیم. رفتیم آپارتمان چیذر... من هر روز صبح، ساعت 6 از خونه میومدم بیرون تا 6 عصر! چون راهم تا گاراژ خیلی دور بود. وقتی هم میومدم، مثل جنازه ها میفتادم. از بس خسته بودم. ادامه دارد....🚸 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 🌷🌷🌷🌷
🖊 همین خستگی و کوفتگی باعث میشد که تمرکزم روی خواهر و مادرم به شدت کاهش پیدا کنه. البته من که کوچکتر از همه بودم اما باز هم یه اثر ضعیف میتونستم داشته باشم. چون مامانم افسانه را عادت داده بود که منو حساب کنند و گاهی ازم مشورت بخوان. من هر روز کار و بدبختی و فلاکت... افسانه و مامانم هر روز باشگاه و مزون و شو و مهمونی و عشق و حال... خب خوشحال بودم که اونا خوشحالن اما این خوشحالی، آرامش قبل از طوفان بود... یه روز افسانه زنگ زد و گفت: «داداشی من یه مسابقه دارم و باید برم شمال!» گفتم: «چه مسابقه ای؟» گفت: «مسابقه بدنسازی! البته چند تا شو هم میخوام شرکت کنم که به نظرم میتونه تجربه خوبی باشه!» گفتم: «چی بگم؟! خود دانی! مامان رویا میدونه؟» گفت: «آره اما گفته هر چی افشین بگه!» منم که از این حرف مامانم خوشم اومده بود گفتم: «باشه آبجی. مواظب خودت باش! کی برمیگردی حالا؟» گفت: «سه چهار روز طول میکشه!» گفتم: «پس درس و دانشگاهت چی؟ اصلا با کی میخوای بری؟» گفت: «دانشگاه که خیلی مهم نیست. چون دو سه تا درس بیشتر در اون چند روز ندارم. تازشم مثلا دانشگاه آزادیما... بالاخره پول دادیم... نمیندازنمون که! با چند تا از بچه ها... فائزه و چند تای دیگه!» خدافظی کردیم و رفت. از اون روز به بعد، روند مسابقات شمال و کیش و ... مرتب ادامه داشت. حداقل ماهی یه بار مسابقه میرفت. وقتی هم برمیگشت کلی لباس و پول و چیزای دیگه با خودش میاورد. یه روز از مامانم پرسیدم: «مامان! مسئول باشگاه افسانه کیه؟» مامانم گفت: «چطور؟» گفتم: «واسم جالبه بدونم. چون ماشالله افسانه خوب داره پیشرفت میکنه و همش مسابقات و جوایز و پول و...» مامانم یه لبخندی زد... یه نفس عمیق کشید... چند لحظه سکوت کرد و بعدش گفت: «مسئول باشگاه و مزون یکیه! هردوش زیر نظر کوروش اداره میشه!» با شنیدن اسم کوروش، حال بدی بهم دست داد. اصلا خوشم نیومد. ینی افسانه با کوروش و بچه های باشگاه و مزونشون میرفتند شمال و کیش و...؟! رو کردم به مامانم و گفتم: «راستی مامان تو چرا باهاشون نمیری؟ تو هم که ماشالله ورزشکاری؟!» مامان گفت: «حسش نیست. بهم گفتند. اما فعلا حسش نیست.» مدت ها به همین ترتیب گذشت. تا اینکه یه شب که منتظر افسانه بودیم که از شمال برگرده، خیلی طول کشید. مامانم دلش مثل سیر و سرکه میجوشید. من این موقع ها ترجیح میدم که خیلی از مامانم سوال نپرسم و حرفی نزنم. اما دل خودمم طاقت نمیاره و بالاخره نمیتونم تحمل کنم که مامانم داره از ترس و دلهره، لبشو گاز میگیره و میلرزه. هرچی هم به گوشیشون تماس میگرفتیم بر نمیداشتند. گفتیم خدایا چیکار کنیم؟ چیکار نکنیم؟ از دهنم دراومد و گفتم: خب اگه کوروش خان باهاشونه یه تماس واسه اون بگیر! تا این حرفو زدم، مثل اینکه مامانم فقط منتظر تایید برای تماس برای کوروش بود. مثل اینکه منتظر بود که یکی همین حرف و پیشنهاد را بهش بده. فورا پرید و واسه کوروش تماس گرفت. حالا ساعت چند؟ تقریبا 4 صبح! اما هر چی زنگ میزد، خط نمیداد و اصلا بوق هم نمیخورد. مامانم داشت جون به لب میشد. سابقه نداشته که از افسانه بیش تر از سه چهار ساعت خبردار نباشه! چه برسه به اینکه از عصر تا 4 صبح حتی ندونه زنده هستند یا مرده! تا اینکه تلفن زنگ زد... از بیمارستان بود... گفت این شماره را از گوشی یکی از کسانی برداشته که در جاده فیروزکوه ماشینشون چپ کرده و افتادن ته دره!! گوشی افتاد روی زمین... مامانم غش کرد... به رعشه افتاده بود... دست و پام گم کردم... ادامه دارد......🚸 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 🌷🌷🌷🌷
این خانم مريم بوجيتو هستن که اخیرا به عنوان رئیس اتحادیه ملی دانشجویان دانشگاه سوربون فرانسه انتخاب شده حالامجله شارلی ابدو به خاطر محجبه بودن اون رو به میمون تشبیه کرده. فرانسه مهد دموکراسی وعشق شمع به دستان عاشق سفارت 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
🔴حمله همزمان برخی رسانه های فارسی زبان خارج نشین به برخی سلبریتی ها 🔶کیهان لندن: سلبریتی‌های ایران در اینستاگرام به سبکی مدرن و جهان سومی ‌دزدی می‌کنند. ترانه علیدوستی، باران کوثری و صادق زیباکلام و ...پول های مردم را به نام امور خیریه، در مسیر راه اندازی افتتاح گالری جواهرات و ایجاد لابی های قوی برای انحصار کنسرت های داخلی و خارجی و... به جیب زده اند. مهناز افشار مدعی آزادی، که سنگ دختران انقلاب را به سینه می‌زد و از شعار نه به حجاب اجباری حمایت می‌کرده، اکنون به واسطه دریافت یک میلیارد تومان در سریال «گلشیفته» با پشت کردن به باورهای خیالی اش، نقش یک زن محجبه چادری را ایفا می کند. 🔶رادیو زمانه: با کنکاشی سطحی در لایه های پنهان این به اصطلاح سلبریتی ها که خود را در همه امور سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی، مذهبی و … کارشناس و صاحب نظر می دانند و با اظهارنظرهای کشکی و بازی با احساسات مردم در حال مکیدن شیره زندگی مردم هستند و هرجا که نفعی باشد همانجا لنگر می اندازند و به هیچ وجه قابل اعتماد و احترام نیستند! آنها نه تنها نفعی برای مردم ندارند؛ بلکه آسیب های متعدد به زندگی مردم در حوزه های مختلف وارد کرده اند. همین ابراز وجودهای توخالی سیاسی اقتصادی و …می‌تواند به زودی از سلبریتی ها پیش مخاطبانشان ضدقهرمان ساخته و علیه‌شان عمل کند. 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
بسیاری از شرکت ها از ایران می روند آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان پس از مذاکرات با لی که چیانگ، نخست وزیر چین اعلام کرد بسیاری از شرکت های اروپایی به خاطر تحریم های امریکا از بازار ایران خارج می شوند./اسپوتنیک 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
هشدار فوری درباره احتمال خطر انتشار یک بدافزار در کشور 🔹مرکز ماهر از خطر احتمالی بدافزار VPNFilter در روزها و ساعات آینده در کشور خبر داده که تاکنون بیش از ۵۰۰ هزار قربانی در جهان داشته‌ است. 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
فردا خورشید عمود بر خانه خدا می‌تابد 🔹فردا، هنگام اذان ظهر در مکه مکرمه (۱۳:۴۸ دقیقه به وقت ایران) خورشید عمود بر خانه خدا می‌تابد. 🔸در این ساعت در هر کجای کره زمین به سمت خورشید بایستیم، دقیقاً راستای قبله خواهد بود. 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
این دیگه چه دینیه که شما دارید.... #حتما_مطالعه_شود👆 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
✨پندنامه✨ "دشمنان اسلام کمر همت بستند ولایت را ازما بگیرند. همت کنید متحد و یکدل باشید تا ولایت باقی بماند." 🌷شهید سید مجتبی علمدار🌷 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
👤 استاد علی اکبر : ‼️عجیب است کسانی که در دوره بر کرسی های و کشور ، امثال مرحوم را حذف کردند امروز داعیه دار او شده اند! 🔺بی شرمی هم حدی دارد ، ظاهرا ها جز و چسبیدن به جنازه این و آن کار دیگری بلد نیستند. 🔸آنهایی که باید یقه شان را بگیرید امروز دوستان صمیمی و بلکه رهبران سیاسی شما هستند! 🔹فی المثل در جریان فیلم برزخی ها در سال ۱۳۶۱ که با هشت میلیون تومان فروش، رکورد فروش فیلم در ایران را شکست و بعد از مدتی از اکران برداشته و توقیف شد و پس از آن نیز ایرج قادری، محمدعلی فردین، سعید راد و و همین مرحوم مد نظرتان ناصر ملک‌مطیعی، ممنوع از فعالیت شدند! 👤مهدی کلهر در مصاحبه ۹۳/۰۸/۰۶ با خبرگزاری فارس ( و البته ده ها نفر دیگر که آن روز ها را بخاطر دارند) در این رابطه میگوید : ⁉️سوال خبرنگار : فیلم پرفروش برزخی‌ها را هم این جریان با همین تفکر از پرده پایین کشیدند؟ ☑️ اصل آن ماجرا زیر سر بود. او همان روزها مقاله ای بسیار تند علیه برزخی‌ها نوشته بود که در یکی از روزنامه‌ها منتشر شد و جنجال به پا کرد. همان زمان خود مخملباف به من گفت این مقاله را من به اسم کس دیگری نوشته‌ام. او البته بعدها هم مصاحبه کرد و گفت ما با برزخی‌ها مخالف بودیم چون دیدیم اگر سعید راد و «محمدعلی فردین» برگردند، دیگر کسی فیلم های ما را نگاه نمیکند....کسانی که در این ماجرا از مخملباف بازی خوردند، بعداً آمدند و یک بار نه، صد بار استغفار کردند. خیلی ها در این دوره ابزار دست مخملباف شدند. ⁉️سوال خبر نگار:این تز سوسیالیستی مولود شوروی چطور در سیاستهای سینمایی ما جا خوش می‌کند؟ ☑️ ایدئولوگ زیبایی‌شناسی و هنر این تفکر، خانم « » است. اصلاً او در زمینه‌های زیبایی شناسی و هنر کتاب نوشته است. به همین خاطر در دوره مهندس ، این تفکر پیاده شد. فقط در سینما هم نبود. همه جا این تفکر ضد قهرمانی رواج داشت. برای نمونه، همین سیاست در این سالها در ورزش دنبال میشد. چنانکه در دوران آقای مهندس موسوی با ورزش قهرمانی مبارزه ای جدی صورت میگرفت. ما فوتبال هایی داریم در دوره ی آقای مهندس موسوی که در استودیوم صدهزار نفری، بدون تماشاگر برگزار شده است؛ نه اینکه نارنجک انداخته باشند، نه! پای همین تفکر در میان است. اینها معتقد بودند که کسی نباید فوتبالیست مشهوری شود. همین اتفاق در اقتصاد هم رخ میداد. در آنجا، قهرمان اقتصاد ثروتمند است. خب قانون گذاشتند که هرکس بنز داشته باشد، مجرم است! 🔺بجای و چسبیدن به مرحوم بروید یقه آقایان و خانوم هایی را بگیرید که با اندیشه های آبرو برای انقلاب نگذاشتند و مردم را در مقابل قرار دادند و الان مدعی هستند! 🚨 این جریان از ابتدای انقلاب بنا دارد (و شاید هم ماموریت ) مردم را از نظام و انقلاب بیزار کند. 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
🔴 رئیس شورای شهر تهران: نمی توانیم وعده های شهردار گذشته را از شهردار جدید طلب کنیم 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سعیدقاسمی: «آقای ناطق بخواب. استراحت کن. همون اسب سواری ات رو بکن پیتیکوب پیتیکوب وارد مسائل سیاسی نشو همین احمدی نژاد که هنوز بهش شک داری تو روستاهای زلزله زده براش سلام و صلوات می فرستند» 🆔👇👇👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
🔴 دروغ #آزادی و #دموکراسی توی غرب.. چیزی که آزاده، بی دینیه 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
⭕️ نظر روحانی درباره تعامل مستقل با اروپا درکتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای: 🔸برای ما کاملا روشن بود که آنها [اروپا] در مسائل مهم قادر نیستند مستقلا تصمیم‌گیری نمایند. (ص۶۴۵) 🔸متاسفانه آمریکا وقتی فشار را زیاد می‌کند، اروپایی ها قدرت ایستادگی ندارند، این را ما شاهد بودیم. (ص۱۰۸۳) 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷
😜 😜 خواهـــر زادم👶 تازه زبون باز ڪرده…  بهش گفتم دایےرو دوست دارے؟؟؟ گفت: نــه‼️😬 خواهــ👱♀ـرم واس اینڪه مــن ناراحت نشــم گفت ڪلمـه “نه” سر زبونشــه 😊 گفتم دیگه مطمئــن باشم ڪه دوستم ندارے⁉️ گفت:  “آلــه”😐😐 😂 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
«ایلنا» و ماهنامه «متن» مجرم شناخته شدند 🔹اعضای هیات منصفه مطبوعات تهران مدیرعامل خبرگزاری کار ایران (ایلنا) را در نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و با شکایت سازمان صدا و سیما و مدیر مسئول ماهنامه «متن» را با شکایت روزنامه کیهان مجرم تشخیص دادند. fna.ir/bml0rv 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
😜😜 امروز ﻇھـــﺮ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻭ⏰ ﮔﺸﻨﻪ ﺍﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮد ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺭﺍﺩﯾــــﻮ📻 ﻭﺍﺳﻪ ﺗﺮﺍﻧھ ﻫﺎے ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺘے😌 . . . ﻣﺠﺮےﺑھــﻢ ﻣﯿﮕھ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭے ﭼے ﮔﻮﺵ ﺑﺪے⁉️😊 ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺫﺍﻥ ﻣﻐﺮﺏ😌 ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﻗﻄﻊ ڪﺮﺩ🙁 ﭼھ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺑﺪے ﺩﺍﺭﻥ ﺑﺎﺷﻨﻮﻧﺪﻩ ﻫﺎ🔨 🙂 ڪلیڪ نڪن اذان مغربــ پخش میشھ😬👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود