eitaa logo
جوانان عاشورایی
1 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
724 ویدیو
184 فایل
کانال گزارش برنامه ها، فعالیتها و اطلاع رسانی
مشاهده در ایتا
دانلود
روز عاشورا مولود سردارعاشورایی حسین قجه ای است.. فرهنگ شهادت عاشورایی درحسین قجه ای پیوندیافت.. و او را به حسینیان زمان متصل نمود. راهش جاودانه باد. ✔️جوانان عاشورایی 🇮🇷
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صادق شیرازی: مخالفان قمه زنی چه قاصر و چه مقصر، جهنمی اند. @ham_safare_ba_shohada
🔴 اباعبدالله راسیاسی نکن! 💬 🔹 می‌گویند زمانی که روس‌ها آذربایجان را گرفته بودند، روز عاشورا که بیست تا سی هزار قمه زن در خیابان‌های تبریز آمده بود، همانروز روس‌ها عالم مشروطه خواه و مجاهد تبریز-میرزاعلی ثقه الاسلام تبریزی- را گرفته بودند و می‌خواستند اعدامش کنند. 🔸 در میدان مرکزی شهر این آخوند مجاهد را آوردند به دار بکشند، بیست هزار مرد هم در خیابان‌ها، قمه میزدند، یکی رفت پیش قمه‌زن‌ها. گفت شما که اینها را توی سر خودتان می‌زنید، من نمی‌گویم توی سر روس‌ها بزنید ولی لااقل با همین قمه‌ها بیایید به میدان اعدام و پای چوبه دار که اینها ببینند بیست هزار آدم قمه به دست آمده و بترسند و ایشان را به دار نکشند، قمه‌زن‌ها گفتند: برو خجالت بکش، اباعبدالله را سیاسی نکن! 💢 امام حسین را بگذار برای ما، امروز ما آمدیم با امام حسین حال کنیم و قمه بزنیم ... خب این نوع امام حسین را، انگلیس و روس قمه هایش را میخرند و هدیه میدهند...! ➖➖➖➖➖➖➖ 📡 رصد بهترین تحلیل‌های روز 👇 https://t.me/joinchat/AfthPTwgMHGpwWiF7qdfKA
1.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ اگر برخی #انحرافات ادامه پیدا کند، ۲۰ سال دیگر به طور طبیعی حادثه کربلا در ایران اتفاق می‌افتد! 🎙 #رحیم_پور: 💬 نظامی را که نشود نهی از منکر و امر به معروف کرد، قبول نداریم. 🎬 @Mostazafin_TV
🔴تاریخ انتشار آگهی و ثبت نام آزمون وکالت  💢رئیس اتحادیه سراسری کانون‌های وکلای دادگستری (اسکودا) با ارسال نامه‌ای به کانون‌های سراسر کشور، زمان انتشار آگهی و ثبت نام آزمون وکالت ۹۹ را اعلام کرد. بر اساس نامه‌ روز ۳ شهریور ۱۳۹۹ مرتضی شهبازی‌نیا، زمان انتشار آگهی آزمون وکالت روز ۲۵ شهریور سال جاری خواهد بود. بر این اساس ثبت نام داوطلبان آزمون وکالت ۹۹ از روز ۶ مهر شروع شده و تا پایان روز ۱۶ مهر ادامه خواهد داشت.👇 https://b2n.ir/079513 ➖➖➖➖➖➖➖ ✅لینک کانال را برای دوستان‌ خود بفرستین 👇 https://eitaa.com/joinchat/4045799480Cc2d23a4617
🔴 💠آگهی استخدامی جدید وزارت نفت 💢شرکت گاز و پالایش و پخش مهندس، فارغ‌التحصیل استخدام می‌کنند. 🔸وزارت نفت با انتشار فراخوانی، اعلام کرد: با هدف تأمین بخشی از نیازمندی‌های شرکت‌های ملی گاز و پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی ایران مستقر در استان سیستان و بلوچستان از میان نیروی انسانی متخصص و شایسته، ایجاد بانک اطلاعاتی فارغ التحصیلان دانشگاه‌ها و مراکز آموزشعالی در دستور کار قرار گرفته است. 🔹وزارت نفت از تمامی دانش‌آموختگان واجد شرایط و علاقه‌مند دعوت کرده نسبت به درج مشخصات و اطلاعات درخواستی در «سامانه اطلاعاتی فارغ التحصیلان دانشگاهی» به آدرس jad.mop.ir اقدام کنند.👇 https://b2n.ir/330460 ➖➖➖➖➖➖➖ ✅لینک کانال را برای دوستان‌ خود بفرستین 👇 https://eitaa.com/joinchat/4045799480Cc2d23a4617
هدایت شده از ثامن لنجان
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥جنجالی ترین و سیاسی ترین کلیپ سخنرانی محرم در مورد ولنگاری جامعه و 😳یزید و شمر زمان رو می تونید تو این کلیپ بشناسید!!! ❌معاویه و یزید چنان ولنگاری برای جامعه بوجود آوردند که بهترین رقاصان را در مدینه پرورش می دادند و امروز برخی از مسئولین و شخصیت های معروف ما هم همین کار را انجام می دهند!!! 📽استاد پورآقایی
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 @javanane_ashooraee
هدایت شده از M.emami
✔️شهید حاج علی قوچانی🌷 درروز اول تیرماه ۱۳۴۲در شهر اراک دیده به جهان گشود.وی  در کودکی به همراه پدر و مادرش از اراک به اصفهان آمد، شرایط معیشتی ایجاب می کردکه درمحل های مختلفی زندگی کنند. از همان کودکی باکاستی ها وسختی ها انس گرفت وسازندگی او از همین دوران آغازشد. ازهمان کودکی حالاتی کنجکاوانه داشت. بسیار جسور و چالاک و فعال بود. در دوران انقلاب با اینکه سن چندانی نداشت به اندازه توان خود در رویداد های انقلاب شرکت و فعالیت کرد.هنوز در اوان جوانی بود که بعد از انقلاب،روستاهای سمیرم و بوئین میاندشت را زیرپاگذاشت ودر خدمت انقلاب، به کمک محرومان و مستضعفان آنجاشتافت. با شروع درگیریهای کردستان با سن کم و جثه کوچک، به هرنحو ممکن، خود را به آنجا رساند. در کردستان شاهد درگیریها و خیانتهای مدعیان طرفداری از خلق یعنی دمکراتها و چپ گراها بود و در آنجا کم کم چهره خود را نشان داد.سالها شرکت فعالانه و مستمر او در جبهه های خون و آتش و درگیری با گروههای محارب و منافق در جنوب وغرب از او فرمانده ای ساخته بود شجاع، صبور و رازدار. زاهد شب بود و شیر روز. بارها تا مرزشهادت پیش رفت. در سال ۱۳۶۳ به مکه معظمه مشرف شد وپس از چندی ازدواج کرد. او به عنوان فرماندهی مدیر ولایق، هدایت بخشی از نیروها را در حمله به فاو،بعهده داشت. در منطقه استراتژیکی کارخانه نمک از خود رشادتهای فراوان نشان داد و سرانجام پس از شش سال رشادت و جانبازی، در سن ۲۲ سالگی، در یک عروج آسمانی، تماشاگر راز شد و روح و جسم خود را نثار دوست کرد.  ✔️شهید علیرضا کریمی🌷 متولد 22 شهریور سال 1345 مقارن با ایام ماه مبارک رمضان در محله سیچان اصفهان بدنیا آمد. بدلیل بیماری شدیدی که داشت پزشکان معتقد بودند که زیاد زنده نمی ماند. به طوری که در 4 سالگی کبد وی از بین رفته و دیگر امیدی به زنده ماندنش نبود. روزی سیدی سبزپوش به مغازه پدرش مراجعه کرده و بی مقدمه می گوید کار خوبی کردی که علیرضا را نذر آقا ابالفضل(ع) کردی. همین امروز سفره آقا ابالفضل (ع) را پهن کن و به مردم غذا بده، 3 مجلس روضه برای حضرت در حرمش نذر کرده ای که من انجام می دهم. سپس اسکناسی را جهت برکت کاسبی به پدر می دهد. آن روز بچه به طرز معجزه آسایی شفا می یابد به طوری که سال ها بعد قهرمان ورزش های رزمی می شود. در عملیات محرم در اثر اصابت گلوله خمپاره سر و دست و پای او مجروح می شود. بعد از پایان دوران مجروحیت به جبهه باز می گردد. فرمانده گردان امیرالمؤمنین(ع) به خاطر شجاعت و مدیریتی که علیرضا از خود نشان داده بود، مسئولیت دسته دوم از گروهان ابالفضل(ع) را به او می دهد. در آخرین دیدار با خانواده اش به مادر می گوید ما مسافر کربلائیم راه کربلا که باز شد بر می گردیم. در پایان آخرین نامه ای که فرستاد نوشته بود به امید دیدار در کربلا. در عملیات والفجر 1 هر دو پای علیرضا مورد هدف تیرهای عراقی قرار می گیرد و در جواب فرمانده اش که می خواهد او را به عقب بیاورد می گوید، شما فرمانده ای برو بچه ها منتظرت هستند. علیرضا در حالیکه روی زمین افتاده و به سختی می خواست خودش را به سمت تپه ها بکشاند، ناگهان یکی از تانک های عراقی به سرعت به سمت وی رفته و از روی پاهایش رد می شود. در اینجا فقط 16 ساله بود. 16 سال بعد درست همان روزی که اولین کاروان به صورت رسمی عازم کربلا می شود پیکرش را در منطقه فکه شمالی پیدا کرده و شب تاسوعای حسینی به وطن باز می گردانند. ✔️ شهید ابراهیم نصر آزادانی🌷 نام پدر : محمود تاریخ تولد : 23/1/1338 محل تولد : اصفهان- ماربین-محله آزادان و لادان تاریخ شهادت : 2/3/1361 نحوه شهادت : اصابت گلوله به پشت گردن محل شهادت : خرمشهر محل دفن : گلستان شهدای استان اصفهان عملیات : بیت المقدس آخرین مسئولیت : جانشین فرمانده گردان امام سجاد(علیه السلام) لشکر14 امام حسین(علیه السلام) مختصری از زندگی نامه شهید : از آغاز نوجوانی به علت تنگنای اقتصادی مجبور شد که برای امرار معاش خود و خانواده اش همزمان با تحصیل به اشتغال در یک کارگاه چوب‌بُری بپردازد در سن 15 سالگی در رشته ورزشهای رزمی (جودو) شروع به فعالیت نمود و یکی از ممتازترین ورزشکاران این رشته شد در سال 1356 به خدمت سربازی رفت و چند ماهی از خدمتش نگذشته بود که به دنبال فرمان حضرت امام از سربازی فرار کرده و پس از پیروزی انقلاب در کمیته دفاع شهری مشغول خدمت شد و با شروع درگیری در کردستان عازم آن دیار گردید و پس از بازگشت در واحد آموزش سپاه مشغول آموزش و آماده سازی نیروهای سپاه شد و همزمان با فعالیتش در سپاه مسئولیت هیئت ورزش های رزمی استان راعهده دارشد. وبهمراه شهیدمحمدمنتظری عازم جنوب لبنان شد. وباشروع جنگ ازمسئولین فعال مناطق جنوب بود وسرانجام درمرحله سوم عملیات فتح خرمشهر به فیض شهادت نائل گردید. ✔️خادم الشهداء لنجان 🇮🇷
هدایت شده از M.emami
هدایت شده از M.emami
✔️شهید ابراهیم هادی و خواب حضرت زهرا سلام الله علیها🌷🌷🌷 فرهنگ حماسه و مقاومت ابراهیم گفت: نیمه های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام تشریف آوردند و گفتند؛ نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داریم،هرکه گفت بخوان تو هم بخوان. ✔️جواد مجلسی می گوید: پائیز سال 1361 بود. بار دیگر به همراه ابراهیم عازم مناطق عملیاتی شدیم. این بار نَقل همه ی مجالس توسل های ابراهیم به حضرت زهرا علیها سلام بود. هرجا میرفتیم حرف از او بود! خیلی از بچه ها داستان ها و حماسه آفرینی های او را در عملیات ها تعریف می کردند. همه ی آن ها با توسل به حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام انجام شده بود. به منطقه ی سومار رفتیم. به هر سنگری می رفتیم از ابراهیم می خواستند که برای آن ها مداحی کند و ازحضرت زهرا علیها سلام بخواند. شب بود. ابراهیم در جمع بچه های یکی از گردان ها شروع به مداحی کرد.صدای ابراهیم به خاطر خستگی و طولانی  شدن مجالس گرفته بود! بعد از تمام شدن مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد. آن شب قبل از خواب ابراهیم خیلی عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، این ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمی کنم! هر چه می گفتم: حرف بچه ها را به دل نگیر، آقا ابراهیم تو کار خودت را بکن، امافایده ای نداشت. آخر شب برگشتیم مقر، دوباره قسم خورد که: دیگر مداحی نمی کنم! ساعت یک نیمه شب بود.خسته و کوفته خوابیدم. قبل از اذان صبح احساس کردم کسی دستم را تکان می دهد. چشمانم را به سختی باز کردم. چهره ی نورانی ابراهیم بالای سرم بود. من را صدا زد و گفت: پاشو الان موقع اذانه. من بلند شدم. با خودم گفتم: این بابا انگار نمی دونه خستگی یعنی چی؟! البته می دانستم که او هر ساعتی بخوابد، قبل از اذان بیدار می شود و مشغول نماز. ابراهیم دیگر بچه ها را هم صدا زد. بعد هم اذان گفت و نماز جماعت صبح را برپا کرد. بعد از نماز و تسبیحات، ابراهیم شروع به خواندن دعا کرد. بعد هم مداحی حضرت زهرا علیها سلام!! اشعار زیبای ابراهیم اشک چشمان همه ی بچه ها را جاری کرد. من هم که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیش تر تعجب کردم! ولی چیزی نگفتم. بعد از خوردن صبحانه به همراه بچه ها به سمت سومار برگشتیم. بین راه دائم در فکر کار های عجیب او بودم. ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: می خواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا روضه خواندم؟! گفتم: خب آره، شما دیشب قسم خوردی که... پرید تو حرفم و گفت: چیزی که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن. بعد کمی مکث کرد و ادامه داد: دیشب خواب به چشمم نمی آمد، نیمه های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام تشریف آوردند و گفتند: نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داریم. هرکه گفت بخوان تو هم بخوان دیگر گریه امان صحبت کردن به او نمی داد. ابراهیم بعد از آن به مداحی کردن ادامه داد. کتاب سلام بر ابراهیم – ص 190 زندگی‌نامه و خاطرات پهلوان بی‌مزار شهید ابراهیم هادی ✔️خادم الشهداء لنجان🇮🇷🇮🇷