eitaa logo
مرکز نوجوانان فاطمی
13.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
122 فایل
▫️ مرکز نوجوانان فاطمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه (س) آدرس: حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س)صحن حضرت جوادالائمه(ع) مرکز نوجوان فاطمی 📞شماره:02537175301 📠ادمین @markaz_nojavanan_fatemi @javane_no
مشاهده در ایتا
دانلود
💐میلاد مسعود حضرت باب الحوائج اباالفضل العباس علیه السلام بر تمام جان بازان عرصه سلامت و جانبازان عرصه دفاع از اسلام و ایران عزیز مبارک باد💐 🔷🔸💠🔸🔷 @javane_no Javaneno.amfm.ir
💠 🔻شیفت خدمتم بود و توی صحن مشغول راهنمائی زائرا بودم. به یه خانمی که حجاب مناسبی نداشت تذکر محترمانه ای دادم که حجابشون رو رعایت کنند. اون خانم بهش برخورد. اخم کرد و با سرعت از اونجا دور شد. چند دقیقه بعد با شوهرش که آدم درشت هیکلی بود،اومدند طرفم. 🔻شوهرش با قلدری جلوی من ایستاد.سلام کردم اما جواب نداد. با صدای بلند گفت: تو چکاره ای که به خانم من گیر دادی؟ 🔻گفتم: ایشون حجابشون در شان حرم نبود و من هم خادمم وظیفه ام اینه که تذکر بدم. با دست به سینه من زد و گفت: به تو ربطی نداره زن من چطوری میاد تو حرم! گفتم : آقای محترم لطفا مودب باشین... 🔻هنوز حرفم تموم نشده بود که پیش چشم زائرها سیلی محکمی تو صورتم زد. خیلی بهم برخورد و اشک تو چشمام جمع شد. 🔻بدون این که چیزی بگم راه افتادم سمت ضریح و خطاب به حضرت معصومه گفتم که من بخاطر شما امر به معروف کردم و سیلی خوردم... همین حین دیدم از وسط صحن، سر و صدای زیادی بلند شد. گفتم شاید کسی با اون مرد درگیر شده. با عجله خودم رو به جمعیت رسوندم و دیدم که عقرب پای خانم بد حجاب رو نیش زده. 🔻سریع با بقیه خادما جمع شدیم و رسوندیمش بیمارستان. فردای اون روز توی صحن مشغول خدمت بودم که دیدم شوهر اون خانم وارد صحن شد و مستقیم داشت میومد سمت من. 🔻با خودم گفتم حتما باز اومده دعوا کنه! اما وقتی به من رسید خیلی با ادب و بغض کرده سلام کرد. جویای حال خانمش شدم. گریه اش گرفت. باور نمی کردم با اون هیکل درشت و چهره خشن این طوری اشک بریزه! 🔻گفت: دیروز که دکتر اومد بالای سرش گفت اگه سم به بقیه جاهای بدنش سرایت کرده باشه حتما می میره. منم سریع خودمو رسوندم حرم و از خانم معذرت خواهی کردم. سراغ شما رو گرفتم که ازتون حلالیت بگیرم اما رفته بودین. 🔻گفتم : اشکالی نداره حالا خانمت بهتره؟! گفت : آره خدا روشکر. فکر کنم خانم بخشیدمون و بلا رفع شد. الانم اومدم که از شما حلالیت بگیرم چون ما از تهران اومدیم و امروز هم باید برگردیم. خم شد دستمو ببوسه که سریع دستمو کشیدم و گفتم اشکالی نداره من که بخشیدم. ان شاءالله خدا هم ببخشه. 🔷🔸💠🔸🔷 جوان نو؛ مرکز نوجوانان فاطمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🆔http://eitaa.com/joinchat/3295150098C8f44199aee ⌨️https://javaneno.amfm.ir
💠 🔻اوایل جوونیم بود که به عنوان خادم رسمی حرم استخدام شدم. 🔻خونه و زندگیم توی روستا بود. هر چی داشتم فروختم و جمع کردم اومدم توی قم یه خونه کوچیک خریدم. هیچ پولی برام نمونده بود و منتظر بودم کم کم با حقوقم به زندگیم سر و سامون بدم. 🔻همون روزای اول چند تا از فامیلها گفتن که می خوان بیان قم به دیدنمون و خونه مبارکی. با خانمم حسابی نگران بودیم که مبادا آبرومون جلوی مهمونا بره! 🔻صبح به خانمم گفتم حالا ناهار یه چیزی درست کن بعدشم خدا بزرگه. رفتم حرم و قبل از این که مشغول کار بشم رفتم توی ایوون طلا نشستم و به خانم گفتم: خانوم من خادم شمام و تو این شهر غریبم. کسی رو نمی شناسم که ازش کمک بخوام. 🔻خودت به دادم برس و آبرومو جلوی مهمونام حفظ کن! پا شدم برم سمت ضریح که یه سید با ابهتی اومد سمتم. بهش سلام کردم.دستم رو گرفت و مبلغ قابل توجهی پول گذاشت کف دستم. تا به خودم بیام و بفهمم چی به چیه؟! ازم دورشد و رفت بیرون. 🔻تنها کاری که تونستم بکنم این بود که خودمو رسوندم به ضریح و از خانوم تشکر کردم. 🔻بعد از شیفت رفتم بازار و کلی خرید کردم. با همون پول مدتها زندگی مونو گذروندیم... 🔷🔸💠🔸🔷 کانال معارفی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🆔 @astanfatemi