:
شبی آن جناب ( علامه محمد تقی مجلسی (رحمه الله علیه )) در خواب دید که به زیارت مرقد #عسکریین رفته و از ناحيه #امامان (علیهم السلام) لطف های زیادی به او شده است، به گونه ای که به او فرمودند: به همان نحوی که زیارت #جامعه_کبیره را همیشه برای خودت می خوانی، برای ما نیز بخوان. او می گوید: آنگاه من مثل دراویش و مداحان، با صدای بلند شروع به خواندن زیارت جامعه نمودم و آن بزرگواران تا آخر زیارت به صدای من گوش دادند.
گلشن ابرار، ج 1، ص 218 _ 224
#ضیافت_الهی_1400
#مشاوره
#حدیث
❣️انس بن مالک میگوید:
زنان نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: ای پیامبر خدا مردان، ثواب جهاد در راه خدا را از آنِ خود کرده اند و دیگر عملی برای ما نمانده است که با آن، به [فضیلت] عمل مجاهدان در راه خدا برسیم.
✨پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
کار و خدمت هر یک از شما در خانه اش، با عمل مجاهدان در راه خدا برابری میکند.
📚کافی، ج۲، ص۱۰۵، ح۱۱.
#ضیافت_الهی_1400
#احسان_ماندگار
#وقف
💢 سرمایهگذاری برای آخرت
♦️ بیاییم کمی به فکر آینده مان باشیم و برای آن روز سرمایه گذاری کنیم تا تهیدست و درمانده نباشیم.
♦️ سرمایه گذاری که مدام و بی وقفه سود سرشاری عایدمان سازد.
♦️ وقف، یعنی سرمایه گذاری برای آینده.
♥️وقف در همه زمینهها، علمی، بهداشتی، مذهبی، تحصیلی، ازدواج، قرآنی... می تواند انجام شود
#ضیافت_الهی_1400
#مشاوره
#کودکان_ابدی
بعضی افراد با به لحاظ سنی و حتی شغلی و اجتماعی بزرگ میشوند اما به لحاظ روانشناختی همچنان کودکانی خردسالند.
حال چرا این کودکان هرگز بزرگ نخواهند شد؟
🔻اگر در خانواده، والدین خیرخواه برای حفاظت فرزندان در برابر خطر، در همه امور به جای آنان تصمیم بگیرند، این فرزندان تبدیل به کودکان ابدی خواهند شد، آنها هیچگاه تصمیمگیری و حل مسأله را نخواهند آموخت و همیشه نیاز به هدایت و حمایت خواهند داشت.
🔻هرگاه مشکلی در زندگیشان رخ بدهد، از پدر و مادر توقع حل و فصلش را دارند و تمام عمر مسؤولیت همه دردها، رنجها، مشکلات و ناکامیهایشان را بر دوش والدین میگذارند.
🔻اگر این کودکان در نقش «کودک مطیع و سازگار» فرو روند منفعل، بیانگیزه، بیابتکار و بیشوق و ذوق خواهند بود
🔻در سن چهل سالگی هم اگر دچار سرماخوردگی شوند منتظر مادری هستند که با ظرف سوپ داغ وارد اتاق شود و نوازششان کند و اگر این کودکان در نقش «کودک لجباز و ناسازگار» فرو روند همیشه نافرمان، لجوج، تخریب گر و پرخاشگر خواهند بود.
:
🔴 مساجد در هند به کمک بخش درمان آمدند
♦️با تکمیل شدن ظرفیت بیمارستانها در هند، برخی مساجد در این کشور به یاری بخش درمان آمدهاند و بصورت موقت تبدیل به بیمارستان شدهاند
♦️این تصویر مسجدی در شهر «پونا» است که تبدیل به بیمارستان موقت شده و وضعیت بحرانی این کشور را در پی تشدید کرونا به نمایش میگذارد.
:
🔴۵ اردیبهشت سالروزشکست حمله نظامی آمریکا در صحرای طبس برای آزادسازی گروگان های لانه جاسوسی گرامیباد
:
طوفان شن
5 اردیبهشت 58یکی از مهم ترین و معنوی ترین تحقیر های آمریکا در مقابل انقلاب آسمانی اسلامی بود ابابیل با سجیل این بار فیل ها و بالگر دهارا در آسمان از زمین طبس هدف قرار دادند وآنها را به کاه خورده شده و خرد شده بدل کردند و امام فرمود این شن ها مامور خدا بودند .از آن پس دیگر فکر حمله نظامی مستقیم را از مخیله خود بیرون کرد و به جنگ نیابتی صدامی و داعشی و غیرهن روی آورد و در همه ناکام شد براستی بعد از ناتوانی در حفظ شاه و وبعد تسخیر لانه اش در تهران و بعدها مغلوب شدن در جنگ تحمیلی و جنگ های اقتصادی ، هسته ای ، تروریستی ، پهبادی ،سایبری ، روانی و..... هیج کدام به اندازه طو فان طبس او را تحقیر نکرد خیال میکرد با تمرین چند ماهه در صحرای نوادا که موقعیتی مثل طبس داشت بتواند با حمله برق آسا و غافلگیر کننده به تهران بیاید و در سفارت خانه اش فرودآید و گروگانهایش را آزاد کند و برود ولی خداوند اورا ادب کرد و با امداد و اعجاز غیبی باعث انجاز وعده خود در حفاظت از این نظام نوپا و نیرومند شد.✍️
حجت الاسلام قوامی
:
🌹امام باقر عليه السّلام فرمودند:
♦️يا جابِرُ ! مَنْ دَخَلَ عَلَيهِ شَهرُ رَمضانَ وَ صامَ نَهارَهُ وَ قامَ وَرْداً مِنْ لَيْلِهِ، وَ حَفِظَ لِسانَهُ وَ فَرجَهُ وَ غَضَّ بَصَرَهُ وَ كَفَّ اذانَهُ، خَرَجَ مِن الذُّنُوبِ كَيَومٍ وَلَدَتهُ اُمُّهُ. قالَ قُلْتُ: ما احَسنَ هَذا مِنْ حَديث، جُعِلتُ فِداكَ. قالَ: ما اشَدَّ هَذا مِنْ شَرْطٍ؛
♦️ای جابر
هر كس ماه رمضان بر او وارد شود و روزهايش را روزه بدارد و پاسى از شب را به نيايش برخيزد و زبانش را نگهدارد و چشم خود از حرام بربندد و آزار به كسى نرساند، مثل روز تولد از مادر از گناه پاكيزه مى شود. گفتم: چه حديث خوبى! فرمودند:چه شرايط دشوارى !
📚اصول كافى، ج 2، ص 87.
:
🔴واقعه طبس، تجلی نصرت الهی
♦️پنجم ارديبهشت 1359 يكي از روزهاي حساس و سرنوشت ساز و به يادماندني در تاريخ ايران اسلامي است. در اين روز بزرگ يك بارديگر خداوند قهار به ياري امت انقلابی آمد و از عالم غیب ؛ جنودِ رحمانی که بادها و شن ها بودند برای نصرت نظام اسلامی برانگیخته شدند و مُهر ذلت و خذلان را بر سر شیطان بزرگ تا ابد کوبیدند چرا كه خود در قرآن شريفش فرموده: «ان تنصرواالله ينصركم ويثبت اقدامكم» و وعده او تخلف ناپذير است.
🔴شرح عملیات
♦️در ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹(۲۴آوریل ۱۹۸۰) ۶ هواپیما و ۸ بالگرد آمریکایی برای آزادی ۵۳ گروگان در تهران وارد فضای پروازی ایران شدند.
♦️ در هنگام اجرای عملیات با ورود به حریم هوایی ایران یکی از بالگردها در ۱۲۰ کیلومتری راور کرمان دچار نقص فنی شده و به اجبار فرود میآید و سرنشینان آن به بالگردی دیگر منتقل میشوند و همان بالگرد نیز دچار نقص فنی شده و به ناچار به ناو هواپیما بر بازمیگردد.
♦️۶ هواپیما و ۶ بالگرد دیگر خود را به طبس رسانده و در تاریکی شب در منطقهای دور افتاده بدون متوجه شدن نیروهای نظامی ایرانی فرود میآیند.
♦️در حین سوختگیری یکی دیگر از بالگردها دچار نقص فنی شده و در مجموع در حالیکه هنوز عملیات آغاز نشده، ۳ فروند بالگرد از دست رفته بود.
♦️ پس از تماس با مرکز عملیات، کارتر دستور بازگشت نیروها را میدهد؛ ولی هنگام برخاستن هواپیماهاوبالگردها طوفان شن آغازشدویک هواپیمای سی۱۳۰ویک بالگرد سیاچ-۵۳ به هم خورده و هر دو آتش میگیرند که در این حادثه ۸ نفر از نیروهای آمریکایی در آتش سوخته و۴ بالگرد ناتوان از پرواز پس روی زمین باقی میمانند، نیروها با ۵ هواپیما خود را به ناوهواپیمابر ناو نیمیتز میرسانند و بدینترتیب عملیات بطور کامل شکست میخورد.
♦️جالب است بدانید که شبی که عملیات در آن به وقوع پیوست مهتابی بود و معمولاً در این شب ها از توفان و بادهای تند خبری نیست و افزون بر این، بر اساس پیش بینی های علمی اداره ی هواشناسی امریکا، در شب عملیات، هوای کویر توفانی نبوده است!
♦️برژینسكى مشاور امنيت ملي رئيس جمهور آمريکا حالت كارتر را پس از صدور دستور توقف عملیات و عقب نشینى و آتش گرفتن هواپیما و هلیكوپتر آمریكایى چنین توصیف كرده است:
♦️«وى بعداً سرش را میان دو دستش گرفت و به مدت چند ثانیه روى میز گذاشت... با شنیدن این خبر، به مانند مار زخمى به خود پیچید و آثار درد و نگرانى بر تمامى صورت او آشكار شد و به اطرافیانش بد و بى راه میگفت».
🔴دوباره خیانت داخلی:
♦️پس از فرار امریکایی ها و صدور اعلامیه توسط کاخ سفید مبنی بر شکست عملیات و این که اسنادی سری و مهمی در درون هلی کوپترها به جای مانده است. به دستور مستقیم بنی صدر که در آن زمان سمت فرماندهی کل قوا را داشت، هلی کوپترهای به جا مانده بمباران شدند و اسناد سری و مهم باقی مانده در آتش سوختند و محمد منتظر قائم فرمانده سپاه پاسداران یزد که از هلی کوپترها حفاظت می کرد، به شهادت رسید.
🔴امام خمینی(ره) در پیامی در تاریخ ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ گفت:
♦️آیا جز این بود که یک دست غیبی در کار است؟ چه کسی هلی کوپترهای آقای کارتر را ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست
#اسلام ناب محمدی(ص)_رمزینه نصرت الهی
#اسلام آمریکائی_ذلت و خذلان ابدی
:
🔰 دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان
🌷 بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 "اللَّهُمَّ زَيِّنِّي فِيهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِي فِيهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْكَفَافِ وَ احْمِلْنِي فِيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّي فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةَ الْخَائِفِينَ؛
🔸#خدایا! در این روز مرا به زیور پوشیدگی و پاکدامنی بیارای و بر من جامه کفاف و قناعت بپوشان و به عدل و انصاف وادارم کن و مرا از هر آنچه که میترسم ایمن گردان به امید نگهداریات ای نگهدار خداترسان".
┄┅═══••✾••═══┅┄
1.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروز داشتم از کوچه پس کوچههای قم میرفتم که این پیرمرد کفاش را دیدم مشغول قرائت قرآنه. بعد چند ساعت که از همین مسیر برگشتم، هنوز هم مشغول بود.
دختر ده سالهام این صحنه را فیلم گرفت. بعدش مثل اینکه دلش برای این پیرمرد سوخته باشه گفت:
خدایا پول زیادی به این آقا بده!
بهش گفتم: فکر نمیکنی به جای دعا داری نفرینش میکنی؟
+چطور؟
-خب اگه پولدار بشه، به نظرت میتونه اینجور با خیال راحت کنار کوچه بشینه و یه لقمه نون حلال دربیاره و قرآن بخونه؟
+ خدایا لااقل یه ماشین بهش بده!
-اونم همینجور. اونوقت دغدغه بنزین و روغن و کارواش و جریمه و بیمه پیدا میکنه و....
دخترم گفت انگار راست میگید، قانع شدم!! فقط پس خدایا براش تو بهشت جبران کن!
گفتم: این دعای خوبیه😊
🔹 پی نوشت
سلمان فارسی هنگام وفات گریه میکرد. وقتی علت را پرسیدند درحالی که از مال دنیا تنها یک زیرانداز و چند ظرف سفالی داشت، گفت:
یاد حدیث پیامبر افتادم که فرمود:
«نجی المخففون و هلک المثقلون»؛ سبک باران نجات یافتند و سنگین باران هلاک شدند. (بحار ج۲۲، ص۳۸۱)
💬 محمد قربانی مقدم
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
#حکایت
پاداش احسان
عالم بزرگوار جناب آقای حاج معین شیرازی که چند داستان از ایشان نقل شد، فرمودند که آقا سید حسین ورشوچی که در بازار تهران ورشو فروشی دارد یک وقت سرمایه اش از کفش می رود و مقدار زیادی بدهکار می شود، روزی دختری وارد مغازه اش می شود و می گوید من یهودیه و یتیم هستم؛ 120 تومان دارم و می خواهم ازدواج کنم و شنیده ام تو شخص درستکاری هستی این مبلغ را بگیر و معادل آن اجناسی که در این ورقه نوشته شده است جهت جهیزیه ام بده. قبول کردم و آنچه داشتم دادم بقیه را از مغازه های دیگر تدارک کردم و قیمت مجموع 150 تومان شد، دختر گفت جز آنچه دادم ندارم، گفتم منهم نمی خواهم، دختر سر بالا کرد و به من دعا کرد و رفت، پس اجناس را در گاری گذاردم و چون کرایه را نداشت بدهد از خودم دادم وبه خانه اش رفت. روزی با خود گفتم که به رفیقم حاج علی آقا علاقه بند که از ثروتمندان تهران است حالم را بگویم و مقداری پول بگیرم. صبح زود به شمیران رفتم و دو من سیب به عنوان هدیه خریدم در امامزاده قاسم درب باغ او در زدم باغبان آمد سیب را دادم و گفتم به حاجی بگویید حسین ورشوچی است. چون گرفت و رفت به خود آمدم و خود را ملامت کردم چرا رو به خانه مخلوقی آوردی و به امید غیر او حرکت کردی؟ فوراً پشیمان شده وفرار کردم وبه صحرا رفتم و در خاکها به سجده و گریه مشغول شدم و مرتباً توبه و از پروردگار خود طلب آمرزش می نمودم. چون خواستم به شهر برگردم از راهی که احتمال نمی رفت گماشتگان حاجی مرا ببینند برگشتم و چون می دانستم دنبال من خواهد فرستاد تا نزدیک ظهر به مغازه نرفتم، وقتی که مطمئن شدم که دیگر کسی از گماشتگان حاجی را نمی بینم به مغازه آمدم. شاگردان گفتند تا کنون چند مرتبه گماشتگان حاجی علی آقا آمدند و تو نبودی، بلافاصله نوکر او آمد و گفت شما که صبح آمدید چرا برگشتید الحال حاجی منتظر شماست. گفتم اشتباه شده است، رفت پسر حاجی آمد و گفت پدرم منتظر شماست گفتم من با ایشان کاری ندارم بالأخره رفت پس از ساعتی دیدم خود حاجی با عصا و حال مرض آمد و گفت چرا صبح برگشتی حتماً کاری داشتی بگو ببینم حاجت تو چیست؟ من سخت منکر شدم و گفتم اشتباه شده است. خلاصه حاجی با قهر و غیظ برگشت. چند روز بعد هنگام ظهر در خانه نان و انگور می خوردم یکی از تجار که با من رفاقت داشت وارد خانه شد و گفت جنسی دارم که به کار تو می خورد و مدتی است انبار منزل را اشغال کرده و آن خشت لعاب ورشو است. گفتم نمی خواهم، بالأخره به من فروخت به همان مبلغی که خریده بود از قرار خشتی هفده تومان نسیه. طرف عصر تمام آنها که از هزار متجاوز بود آورد، انبار مغازه ام پر شد، فردا یک خشت را برای نمونه به کارخانه ورشو سازی بردم گفتند از کجا آوردی؟ مدتی است این جنس نایاب شده بالأخره خشتی پنجاه تومان خریدند و من تمام بدهی خود را پرداختم و سرمایه را نو کردم و شکر خدای را به جا آوردم. این داستان و نظایر آن به ما می فهماند که شخص موحّد هنگام گرفتاری به غیر خدا باید امیدی نداشته باشد و بداند اگر از غیر او برید و به او چسبید به بهترین وجهی کارش را درست خواهد فرمود.
کار خود گر به خدا باز گذاری حافظ
ای بسا عیش که با بخت خدا داده کنی منبع: کتاب داستانهای شگفت اثر شهید آیت الله دستغیب (ره)