برخی از خصوصیات متقین در قرآن کریم
ایمان به غیب
بهپاداشتن نماز
انفاق در راه خدا
ایمان به پیامبران پیشین
یقین به آخرت
ذلِکَ الکِتابُ لا رَیبَ فیهِ هُدًی لِلمُتَّقین (۲)
الَّذینَ یؤمِنونَ بِالغَیبِ وَیقیمونَ الصَّلاةَ وَمِمّا رَزَقناهُم ینفِقونَ (۳) وَالَّذینَ یؤمِنونَ بِما اُنزِلَ اِلَیکَ وَما اُنزِلَ مِن قَبلِکَ وَبِالآخِرَةِ هُم یوقِنونَ (۴)
سوره بقره
یقیمون الصلاه
منظور از اقامه نماز
به پاداشتن نماز از شرایط متقین است.«و یقیمون الصلوة: » و نماز را به پا میدارند.
به پاداشتن نماز غیر از گزاردن نماز است و متاسفانه در بعضی از ترجمهها مشاهده میشود مینویسند و نماز میگزارند، در حالی که نمازگزاردن در عربی میشود «یصلون» و «یقیمون الصلوة» یعنی نماز را به پا میدارند، پس به پا داشتن نماز چیزی بیش از گزاردن نماز است، که البته نمازگزاردن را هم شامل میشود.یعنی اگر شما بخواهید جزو نماز به پادارندگان باشید نمیتوانید نمازگزاردن را ترک کنید.
به پاداشتن نماز، یعنی در محیط و درجامعه این واجب و این حقیقت لطیف را بوجود آوردن و محیط را محیط نماز کردن و دیگری را به نماز دعوت کردن و نماز را با توجه ادا کردن و مفاهیم نماز را در زندگی تحقق بخشیدن است .
@javanvanojavan ایتا♦️
http://t.me/goftemane1 تلگرام 🔸️
روزه خواری در قانون مجازات
عنوان "روزهخواری در ملأ عام" در قانون ذکر نشده است. اما طبق ماده 638 قانون مجازات اسلامی تظاهر به هر عمل حرامی در انظار عمومی، جرم است.
ماده 638 تعزیرات (864) قانون مجازات اسلامی چنین می گوید: "
هرکس علنا” در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید علاوه بر کیفر عمل به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا ( ۷۴ ) ضربه شلاق محکوم میگردد".
روزه خواری در معابر و اماكن عمومی از نظر شرعی حرام و از نظر قانونی از مصادیق جرایم مشهود و قابل تعقیب است.
بنابراین حداکثر مجازات روزهخواری در ملاعام، 74 ضربه شلاق است و دیگر مجازات روزهخواری، 10 روز تا 2 ماه زندان می باشد.
کسی که در این ماه بر زیردستانش آسان بگیرد، خدا در قیامت حساب او را آسان سازد
و هر کس در این ماه شرّ خود را از مردم باز دارد، خدا خشم خود را از او در روز قیامت باز دارد.
خطبه شعبانیه
🌹آیا حدیث یا #روایتی در مورد خوردن #سحری وجود دارد؟
♦️در #منابع_روایی فصلی وجود دارد با عنوان «استحباب خوردن سحری». آنچه از مجموع #روایات موجود در این باب استفاده میشود؛ این است که خوردن #سحری برای روزه ماه رمضان #مستحب است.
🌹رسول خدا(ص) فرمود: سحرى برکت است، و امّت من #سحرى را ترک نمیکنند، اگر چه با #خرماى خشکیدهاى باشد.
📚کافی، ج 4، ص 95،
🌹امیر المؤمنین علی(ع)، از پیامبر(ص) نقل میفرماید: خداوند تبارک و تعالى، و #فرشتگانش بر کسانى که در سحرها آمرزش مىطلبند، و سحرى تناول مىکنند، درود مىفرستند، پس هر یک از شما #سحرى تناول کنید، اگر چه با شربتى از #آب باشد.
📚من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 136
#سبک_زندگی
#سیره_خانوادگی_علمای_دین
#زندگی_مشترک
#تربیت_فرزند
#امام_خمینی
💗 توجه به حریمها و حرمت ها
❣️ امام، صحبت بیمورد زنها را با نامحرم ضروری نمیدانستند؛ مثلا در خانه خودشان وقتی كه یكی از نوههای پسرشان مكلف میشد، دیگر با آنها در یك اتاق نمینشستیم. جالب این جاست كه وقتی ما نزدشان بودیم، نمیگفتند كه ما از اتاق بیرون برویم، بلكه به او میگفتند بیرون برود؛ یا اگر من پهلوی ایشان بودم و نوه مكلف شدهشان كه مثل پسر خودم بود، میخواست وارد اتاق شود، میگفتند: كسی این جا هست.
📚 (ویژه نامه روزنامه جمهوری اسلامی، 14 خرداد 1369؛ به نقل از خانم فاطمه طباطبائی، عروس امام)
امام صادق(ع) فرمود:
اولين عملی كه از انسان محاسبه میشود نماز اوست و اگر درست بود، به مابقی اعمال او نظر میشود و اگر نه به مابقی اعمال او نگاه نمیشود
بلای وحشتناک نتیجه بیاعتنایی به نماز:
روزی حضرت زهرا(س) کنار رسول خدا(ص) نشسته بودند، حضرت فاطمه(س) از پدر بزرگوارش پرسید: پدر جان، یا رسول الله! زنان و مردانى که نسبت به نماز بىاعتنا هستند و نماز را سبک مىشمارند، چه عواقبى را در پیش دارند؟ رسول خدا(ص) فرمود: فاطمه جان! هر کسى از مردان و زنان نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مىسازد: شش مورد در دنیا، سه مورد در وقت مرگ، و سه مورد آنها در قبر و سه مورد در قیامت زمانى که از قبر خارج شود.
الف) اما آن شش بلایى که در دنیا دامنگیرش مىشود:
۱- خداوند برکت را از عمرش مىبرد. ۲- خداوند برکت را از رزقش مىبرد. ۳- خداوند عزوجل سیماى صالحین را از چهرهاش محو مىکند. ۴ - هر عملى که انجام مىدهد پاداش داده نمىشود. ۵- دعایش به آسمان نمىرود. ۶- بهرهاى از صالحین براى او نیست.
ب) اما آن سه بلایى که هنگام مرگ گرفتارش خواهد شد:
۱- ذلیل از دنیا مىرود. ۲- هنگام مرگ در حال گرسنگى خواهد بود,۳- تشنه از دنیا خواهد رفت، اگر چه آب نهرهاى دنیا را به او بدهند.
ج) اما آن سه بلایى که در قبر دامنگیرش مىشود:
۱- خداوند ملکى در قبر براى او مىگمارد تا او را زجر دهد. ۲- قبرش براى او تنگ خواهد شد. ۳- گرفتار ظلمت و تاریکى قبر خواهد شد.
د) اما آن سه بلایى که در روز قیامت گرفتارش خواهد شد:
۱- خداوند ملکى را موکل مىسازد تا او را با صورت بر زمین بکشد، در حالى که خلایق تماشا مىکنند. ۲- محاسبه اعمالش به سختى انجام مىشود. ۳- خدا به نظر لطف به او نمىنگرد و براى اوست عذاب همیشگی.
تأسي به سيره و سنت آن حضرت براساس آيهکريمه «و لکم في رسولالله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در اين مطلب به آن اشاره شده، راهگشاي مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود.
۱-هنگام راه رفتن با آرامي و وقار راه مي رفت
۲-در راه رفتن قدم ها را بر زمين نمي کشيد.
۳-نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود.
۴-هرکه را مي ديد مبادرت به سلام مي کرد و کسي در سلام بر او سبقت نگرفت.
۵-وقتي با کسي دست مي داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمي کشيد.
۶-با مردم چنان معاشرت مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است.
۷-هرگاه به کسي مي نگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمي کرد.
۸-هرگز به روي مردم چشم نمي دوخت و خيره نگاه نمي کرد.
۹-چون اشاره مي کرد با دست اشاره مي کرد نه با چشم و ابرو.
۱۰-سکوتي طولاني داشت و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود.
۱۱-هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد.
۱۲-چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست.
۱۳-با هرکه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي کرد آن حضرت برنمي خاست.
۱۴-در مجلسي نمي نشست و برنمي خاست مگر با ياد خدا.
۱۵-هنگام ورود به مجلسي در آخر و نزديک درب مي نشست نه در صدر آن.
۱۶-در مجلس جاي خاصي را به خود اختصاص نمي داد و از آن نهي مي کرد.
۱۷-هرگز در حضور مردم تکيه نمي زد.
۱۸-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
۱۹-اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده مي گرفت.
۲۰-اگر از کسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي کرد.
۲۱-کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد.
۲۲-هرگز با کسي جدل و منازعه نمي کرد.
۲۳-هرگز سخن کسي را قطع نمي کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد.
۲۴-پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
۲۵-چون سخن ناصواب از کسي مي شنيد. نمي فرمودـ« چرا فلاني چنين گفت» بلکه مي فرمود « بعضي مردم را چه مي شود که چنين مي گويند؟»
۲۶-با فقرا زياد نشست و برخاست مي کرد و با آنان هم غذا مي شد.
۲۷-دعوت بندگان و غلامان را مي پذيرفت.
۲۸-هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود.
۲۹-بيش از همه صله رحم به جا مي آورد.
۳۰-به خويشاوندان خود احسان مي کرد بي آنکه آنان را بر ديگران برتري دهد.
۳۱-کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از آن نهي مي کرد.
۳۲-آنچه موجب صلاح دين و دنياي مردم بود به آنان مي فرمود و مکرر ميگفت هرآنچه حاضران از من مي شنوند به غايبان برسانند.
۳۳-هرکه عذر مي آورد عذر او را قبول مي کرد.
۳۴-هرگز کسي را حقير نمي شمرد.
۳۵-هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب هاي بد نخواند.
۳۶-هرگز کسي از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد.
۳۷-هرگز عيب مردم را جستجو نمي کرد.
۳۸-از شر مردم برحذر بود ولي از آنان کناره نمي گرفت و با همه خوشخو بود.
۳۹-هرگز مذمت مردم را نمي کرد و بسيار مدح آنان نمي گفت.
۴۰-بر جسارت ديگران صبر مي فرمود و بدي را به نيکي جزا مي داد.
۴۱-از بيماران عيادت مي کرد اگرچه دور افتاده ترين نقطه مدينه بود.
۴۲-سراغ اصحاب خود را مي گرفت و همواره جوياي حال آنان مي شد.
۴۳-اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا مي زد.
۴۴-با اصحابش در کارها بسيار مشورت مي کرد و بر آن تاکيد مي فرمود.
۴۵-در جمع يارانش دايره وار مي نشست و اگر غريبه اي بر آنان وارد مي شد نمي توانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است.
۴۶-ميان يارانش انس و الفت برقرار مي کرد.
۴۷-وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود.
۴۸-هرگاه چيزي به فقير مي بخشيد به دست خودش مي داد و به کسي حواله نمي کرد.
۴۹-اگر در حال نماز بود و کسي پيش او مي آمد نمازش را کوتاه مي کرد.
۵۰-اگر در حال نماز بود و کودکي گريه مي کرد نمازش را کوتاه مي کرد.
۵۱-عزيزترين افراد نزد او کسي بود که خيرش بيشتر به ديگران مي رسيد.
۵۲-احدي از محضر او نا اميد نبود و مي فرمود « برسانيد به من حاجت کسي را که نمي تواند حاجتش را به من برساند.»
۵۳-هرگاه کسي از او حاجتي مي خواست اگر مقدور بود روا مي فرمود و گرنه با سخني خوش و با وعده اي نيکو او را راضي مي کرد.
۵۴-هرگز جواب رد به درخواست کسي نداد مگر آنکه براي معصيت باشد.
۵۵-پيران را بسيار اکرام مي کرد و با کودکان بسيار مهربان بود.
۵۶-غريبان را خيلي مراعات مي کرد.
۵۷-با نيکي به شروران، دل آنان را به دست مي آورد و مجذوب خود مي کرد.
۵۸-همواره متبسم بود و در عين حال خوف زيادي از خدا بردل داشت .
۵۹-چون شاد مي شد چشم ها را بر هم مي گذاشت و خيلي اظهار فرح نمي کرد.
۶۰-اکثر خنديدن آن حضرت تبسم بود و صدايش به خنده بلند نمي شد .
۶۱-مزاح مي کرد اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمي زد.
۶۲-نام بد را تغيير مي داد و به جاي آن نام نيک مي گذاشت.
۶۳-بردباري اش همواره بر خش
م او سبقت مي گرفت.
۶۴-از براي فوت دنيا ناراحت نمي شد و يا به خشم نمي آمد.
۶۵-از براي خدا آنچنان به خشم مي آمد که ديگر کسي او را نمي شناخت
۶۶-هرگز براي خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حريم حق شکسته شود.
۶۷-هيچ خصلتي نزد آن حضرت منفورتر از دروغگويي نبود.
۶۸-در حال خشنودي و نا خشنودي جز ياد حق بر زبان نداشت.
۶۹-هرگز درهم و ديناري نزد خود پس انداز نکرد .
۷۰-در خوراک و پوشاک چيزي زيادتر از خدمتکارانش نداشت.
۷۱-روي خاک مي نشست و روي خاک غذا مي خورد.
۷۲- روي زمين مي خوابيد.
۷۳-کفش و لباس را خودش وصله مي کرد.
۷۴-با دست خودش شير مي دوشيد و پاي شتر ش را خودش مي بست.
۷۵-هر مرکبي برايش مهيا بود سوار مي شد و برايش فرقي نمي کرد.
۷۶-هرجا مي رفت عبايي که داشت به عنوان زير انداز خود استفاده مي کرد.
۷۷-اکثر جامه هاي آن حضرت سفيد بود.
۷۸-چون جامه نو مي پوشيد جامه قبلي خود را به فقيري مي بخشيد.