eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
917 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه حضرت علی (ع) مهمانِ دختر است علی ، جز نمک نخورد یک ظرف شیر بود ولی جز نمک نخورد دختر به گریه گفت که مهمانِ من مرو شالش گرفت حلقه‌ی در : جانِ من مرو پیشِ یتیمها پدری سر به زیر رفت این بارِ آخر است که با ظرف شیر رفت مسجد رسید روضه‌ی خود را به پا کُنَد مسجد رسید قاتل خود را صدا کند تا ضربه خورد بُغضِ پریشانی‌اش شکست تا ضربه خورد صفحه‌ی پیشانی‌اش شکست جبریل پیشِ ضربه‌ی او شهپرش گرفت از بس شدید بود که زهرا سرش گرفت اُفتاده است بر رویِ سجاده پیکرش اُفتاده مثلِ فاطمه‌اش وای با سرش محراب غرق آتش و سیلی و دود شد سر ضربه خورد گوشه‌ی چشمش کبود شد خَم شد گمان کنم که به دیوار خورده است شاید به پهلویش نوکِ مسمار خورده است خون می‌چکید از سر و روی و محاسنش زهرا رسیده بود ، در آغوش محسنش رویِ عبای سرخ ولی خانه میرود چشم انتظار دارد علی خانه میرود آهسته گفت آه عبا را رها کنید زینب دَمِ در است مرا رویِ پا کنید ماندم حسن که زیر بغلهاش را گرفت یا باز چشم زینب کبراش را گرفت اینبار شُکر که زینب عبا ندید اینبار شکر که او بوریا ندید 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه حضرت علی (ع) دلم دریائی از غمهای بسیار غم غربت،غم داغ وغم یار من از روز ازل مظلوم بودم ز حق خویشتن محروم بودم هم از اهل مدینه ظلم دیدم هم از این کوفیان طعنه شنیدم دلم سوزان بسان آفتاب است سلامم بین مردم بی جواب است از آن روزی که بی زهرا(س)شدم من دراین عالم تک وتنها شدم من خدا داند که زهرا(س) جان من بود بدرد بی کسی درمان من بود ولی از اوفقط یک شکوه دارم به سینه غصه ای ناگفته دارم توکه تنهائیم را دیده بودی مرا ایکاش باخود برده بودی ز دنیا سوی جنت رهسپارم که تنها با اجل یک حرف دارم اجل فارغ زرنج ومحنتم کن زدیدارمغیره راحتم کن اگر زینب(س) گذارت کوفه افتاد به بازار و میان کوچه افتاد بدان معنای نام کوفه ننگ است پذیرائیشان باخاک وسنگ است 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه حضرت علی (ع) کشتی عالم ایجاد به موج خطر است چرخ را توطئه ای باز مگر زیر سر است کوفه از نقشه شوم دگری باخبر است دل شب جانب مسجد شبحی رهسپر است تیغ در جامه نهان جانب مسجد پوید گام گاهش سخن از فاجعه ای می گوید شرر از فاجعه برق نگاهش ریزد تیره گی از دل تاریک و سیاهش ریزد خشم دادار ز تصمیم گناهش ریزد آسمان خون بنگر بر سر راهش ریزد با شتاب از همه جا روی به مسجد آرد نقشه ریختن خون علی را دارد کاش گردد ز سماء صاعقه نازل امشب کاش از پنجه غم پاره شود دل امشب یا سر راه بگیرید به قاتل امشب یا علی را بنشانید به منزل امشب چه به تعجیل زره مهر جفا نتاب آید نگذارید که مولا سوی محراب اید آسمان ناله خدارا ز دل تنک بزن شیشه عمر قدر را ز قضا سنگ بزن کوف اتش بخود از بردن این ننگ بزن حلقه در به کمربند علی چنگ بزن مرغکان سخت بمنقار عبایش گیرید ورنه فردا همگی نوحه برایش گیرید مظهر صبر خدا داده ز کف تاب امشب چه به تعجیل رود جانب محراب امشب چشم خود پور مرادی زده بر خواب امشب تا به تیغش دهد از خون علی آب امشب امشب از اشک رود هستی عالم بر اب مسجد کوفه بخود ای و علی را دریاب شده نزدیک که طوفان همه جا را گیرد زلزله قامت ارکان هدی را گیرد موج خون دامن محراب دعا را گیرد یک نفر نیست ره شیر خدا را گیرد منبر و مسجد و محراب بر آرید خروش آخر ای مسجدیان از چه نشستید خموش آه مولا بسوی بیت خدا گام نهاد پای در قتلگه خویش سر انجام نهاد داغ هجران بدل امت اسلام نهاد دست بر گوش قدم بر زبر بام نهاد گویی آخر سخنش را بجهان می گوید نه چه جانسوز و دل انگیز اذان می گوید عاشق این است که از شوق وصال یارش خصم را خواند و از خواب کند بیدارش خبر از سر ضمیرش دهد و از کارش تا به تاخیر نیفتد شرف دیدارش زودتر از همه بشتابد و قامت بندد نشود قامت او دست قیامت بندد اوست آرام ولی ارض و سماء می لرزد جز دل او عالم همه جا می لرزد مسجد و منبر ومحراب و دعا می لرزد دست و تیغی است که در موج فضا می لرزد جان حق د رخطر افتاده خدا می داند یک نفر نیست که تیغ از کف او بستاند آسمان شعله ، فضا دود ، زیمن زلزله شد عالم نا متناهی همه جا ولوله شد کوفه تنها نه که در عرش بپا غلغله شد حامل وحی بفریاد در ان مرحله شد شاهد حسن خدای ازلی را کشتاد آه ای مسجدیان آه علی را کشتند این نظام است که یکباره بهم افتاد یا وجود است که در بیم عدم افتاده لوح آغشته به خون گشته قلم افتاده علی از پای به شمشیر ستم افتاده رفته از هوش و همه دیده بسویش دارند شاید از اشک حسن باز بهوشش آرند 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه حضرت علی (ع) شب آخر بود امشب که علی برسر پاست صبح فردا سر او زخمی شمشیر جفاست خون دلها که علی بعد پیمبر خورده جاری از فرق سرش در کف محراب دعاست فزت ورب گفتن او بر همگان ثابت کرد که شهادت طلبی شیوه مردان خداست مرگ در خانه حق،زاده شدن در کعبه یعنی او یار خدا وزهمه غیر جداست وقتی افتاد زمین چشم علی گریان شد بود در فکر یتیمی که زبعدش تنهاست وای از زینب غمدیده که مولا را دید چشم گریان،به لبش ناله ی بابا باباست خانه ی حیدر کرار پر از غم شده است هر کسی بهر شفا یافتنش غرق دعاست کاش امشب نرود، صبح نیاید دیگر عالمی غرق غم و رنج به صبح فرداست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه حضرت علی (ع) ای نخل ها چرا همه امشب خمیده اید افسرده، سینه سوخته و داغ دیده اید ای چاه های خسته ی کوفه علی کجاست؟ آیا صدای ناله ی او را شنیده اید؟ در مسجد ای نماز گذارانِ داغدار بنشسته سر به جیب خموشی کشیده اید افسرده، دل شکسته، پریشان و نا امید گویا تمامتان زعلی دل بریده اید ای داغدیدگان علی ناله سر کنید ساکت نسشته اید و خموش آرمیده اید ای دشمنان دین خدا با کدام جرم هنگام سجده فرق علی را دریده اید مرغابیان! شما که گرفتید عبای او در لانه ها چرا همه ساکت خزیده اید عمّامه زرد و چهره زعمّامه زردتر ای رنگ ها زصورت مولا پریده اید ای ناله ها زداغ علی بس که سوختید آتش درون سینه ی ما آفریده اید ای اهل بیت جان به فداتان که از کرم سوز درون «میثمتان» را خریده اید 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه حضرت علی (ع) نام ما را بنويسيد پريشان علي شيعه مملکت و خطه ي سلمان علي همه شب سفره ما پر شده با نان علي کار زهراست که هستيم مسلمان علي سالياني است که مسکين و فقير نجفيم پادشاهيم ,غلامان امير نجفيم شاه ما صاحب لوح و قلم است اي مردم مهربان است خداي کرم است اي مردم مونس لحظه ي شادي و غم است اي مردم از علي هر چه بگوييم کم است اي مردم ما کجا مدح علي,هرچه بگوييم خطاست مدح او کار خداوند و نبي و زهراست اوهمان است که مانند خدايش يکتاست مثل او نيست نگرديد علي بي همتاست ذکر خيرش همه دم بر لب اهل بالاست يک تنه صاحب هر معجز پيغمبر هاست عالمي حسرت يک لقمه نانش دارد آسمان تکيه به دست پسرانش دارد از همان روز ازل تا ابد آقاست علي شاه خاکي همه مردم دنياست علي بين صاحب نفسان محشر کبراست علي همه ي زندگي حضرت زهراست علي ايها الناس ستون همه عالم اوست پدر فاطميون همه عالم اوست حيف اين شاه که هم درد دلش غم ها شد رفت پيغمبر و در شهر علي تنها شد يک مدينه به خدا دشمن اين آقا شد فاطمه داد پسر تا که دو دستش وا شد ناگهان پشت در خانه او محشر شد ديد با چشم خودش فاطمه اش مضطر شد بعد زهرا همه شب کار علي زاري بود دوره بي کسي و غربت و بي ياري بود زخم روي دل مولا چه قدر کاري بود تا نفس داشت فقط گرم عزاداري بود روزگار از غم تنهايي او مي کشد آه همه شب گفت فقط درد دلش را با چاه کوفه کردند فزون درد سر مولا را نگرفتند دمي دور و بر مولا را خون نمودند دمادم جگر مولا را بين محراب شکستند سر مولا را رفت و محراب شد از غصه او جان برلب نقشه ها در سر کوفه است براي زينب 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه حضرت علی (ع) من اومدم بگم خدای حیدر گرچه بدم جونم فدای حیدر من اومدم بگم تو این دل شب در می زنه بازم گدای حیدر من اومدم قرآن به سر بگیرم با زینبش برا شفای حیدر من اومدم امشب دیگه بمیرم برای درد و غصه های حیدر من اومدم بگم آقام بیادش به پای ذکر روضه های حیدر من اومدم یه ذره نور بگیرم از نوکرای با صفای حیدر من اومدم بگم منو بشوری با اشک چشم بچه های حیدر من اومدم بگم منو ببخشی به حق ناله ی شبای حیدر من اومدم بگم شبیه زینب سیاه پوشیدم تو عزای حیدر من اومدم بگم اگر چه پستم ولی دلم داره ولای حیدر من اومدم بگم که خیلی مردی مارو خریدی به وفای حیدر من اومدم بگم اگه سیاهم نذار بدی هامو به پای حیدر من اومدم بگم که زندگیمو جونمو بچه هام فدای حیدر من اومدم بگم به جون زهرا مارو ببر صحن و سرای حیدر من اومدم دیگه ازت بگیرم برات ایون طلای حیدر من اومدم بگم اگه خدائیش علی نبود کی بود به جای حیدر 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه حضرت علی (ع) عجیب خسته ز غمهای بی شمار شدم عجیب ، سیر از این خاک و این دیار شدم همیشه منتظر این دقیقه ها بودم که تیغ ، بر سر من خورد و رستگار شدم ز خونِ سر که به نعلین می چکد پیداست که من مسافرِ سمتِ دیارِ یار شدم عجیب منتظرم میل فاطمه دارم عجیب دل زده از دست روزگار شدم سرم به حال دلم خون ز دیده می بارد برای فاطمه ام سخت بی قرار شدم امیدِ دیدن زهرا جوانه زد در من اگر چه رنگ خزانم پُر از بهار شدم تمام غصۀ من زینب است و قصۀ او به یاد معجر زینب به غم دچار شدم امان ز مردم کوفه من از همین حالا برای کوفۀ زینب جریحه دار شدم سرِ شکافته ام را زِ یاد برده ام و به یاد کوچه و بازار سوگوار شدم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مناجات با خدا منو مشغول خودت کن بزار درگیر تو باشم واسه منهم سفره بنداز که نمک گیر تو باشم تا زیر چشمات بمونم زیر تدبیر تو باشم دیونم کن دیونم کن که به زنجیر تو باشم ای خدایا شب قدره من پیشت قدری ندارم اومدم تا سر به روی دامن عفوت بزارم منو درگیر خودت کن که فقط مال تو باشم منو راهی سفر کن که به دنبال تو باشم من بی چیز و بخر تا جزو اموال تو باشم حال خوبی نصیبم کن پی احوال تو باشم من می خوام مال تو باشم سندم رو بزن امضا حلقه ای توی گوشم کن من بشم نوکر زهرا تو قفس در به درم من زخمیه بال و پر من گناهام رو می بینی که چی آورده به سر من چونکه یک عالمه غفلت پر شده دور و بر من توی تاریکی و ظلمت کوخدایا سحر من سحر من یه نگاهت یه نگاه آسمونی تا منم سفره نشین شم کنارت تو میهمونی روسیاهم مثل شب ها مثل شب های جدایی مثل تاریکی شب ها که نداره روشنایی آسمون تا منو دید گفت: چقده دور از خدایی بعیده که روسفید شی بعیده به چشم بیایی تنها یک راه جلو پاته اونم از لطف خداته اون راهم راه حسینه سفر کرببلاته سفر کرببلایی دو تا بال گریه می خواد پا توی روضه گذاشتن شور و حال گریه می خواد پا توی مقتل نزاری که مجال گریه می خواد سر روی نیزه یار قیل و قال گریه می خواد مشک خالی ابالفضل چشم به راه گریه هاته دو تا دستای ابالفضل نگاه کن که جلو پاته شاید آقا واسطه شه شاید آقا بپذیره به دو تادست ابالفضل دستتو امشب بگیره آخه دستای این آقا تو کرامت بی نظیره حرم چشماش قشنگه صحن چشماش دلپذیره خوش به حال من بی کس که یک کس مثل تو دارم جای مشک تو می خوام من همیشه گریه بیارم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ رباعیات حضرت علی (ع) مرتضی راحت ز غمها می شود دردهای او مداوا میشود با رخ گلگون و فرق غرق خون در جنان مهمان زهرا می‌شود 🔸🔸🔸🔸🔸 جهانی بی سر و سامان شدامشب روان حیدر سوی جانان شدامشب بریزد اشک غم از دیده زینب حسن نالان حسین گریان شدامشب 🔸🔸🔸🔸🔸 تمام عالم هستی غمین است علی راهی سوی خلدبرین است محبانش همه در سوز و ماتم شب قتل امیرالمومنین است 🔸🔸🔸🔸🔸 چراغ مسجد کوفه خموش است تمام شهر کوفه در خروش است کنار خانه بی حیدر امشب صدای ناله طفلان به گوش است 🔸🔸🔸🔸🔸 قسم بر چهره گلگون حیدر به فرق و صورت در خون حیدر به روی نیلی زهرای اطهر تمام دین بود مرهون حیدر 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح حضرت علی (ع) هر طرف می نگرم نقش دلارای علیست خالق هر دو جهان محو تماشای علیست در حدیثی که نبی گفته به ام سلمه خلقت لوح و قلم در ید بیضای علیست در قنوت سحرم ذکر علی را بردم رکن دین نبوی عشق و تولای علیست آدم و نوح و سلیمان همگی نوکر او نور جنت ز ازل جلوه ی سیمای علیست هرکسی سنگ کسی را زده بر سینه خود در دل عاشق من مرقد زیبای علیست خواب دیدم که شدم زایر ایوان نجف روح سرگشته ی من تشنه ی دریای علیست صد و ده مرتبه در سجده علی گفته ام و هدف سجده من قامت رعنای علیست من مسلمان علی هستم و اولاد علی دل دیوانه ی من عاشق و شیدای علیست غرق در حق شد و حق بود و مع الحق اما حق و باطل همه دم بسته به فتوای علیست پدر شاه شهیدان و امیر دو سرا سند بندگی ام بسته به امضای علیست صاحب تیغ دوسر سید اولاد بشر شافع روز جزا زینب کبرای علیست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
السلام علیک یا امیرالمومنین " به خدای کعبه رستگار شدم " 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شهادت حضرت علی (ع) جان چو بخشید خدا مونس جان می خواهد چون که شد مَحرم دل خیر نهان می خواهد زاهدی را که شدی در طلب خیر و ثواب در طریق اش چو کسان خیر جنان می خواهد تاجری هم که شود معتکف حضرت یار در طلب خانه ی دل سود کلان می خواهد چون یکی خیر نهان مونس جان بیش نبود قنبرش گفت هم این و هم از آن می خواهد چون که در سفره ی دختر پدری مهمان شد مرهمی چون نمک از زخم نهان می خواهد چون که صاحب طلب و قصد بریدن کردی خانه و مرغ و دری هم تو بمان می خواهد از قضا حکم الهی که مقدّر شده بود حق ورق زد که محرم رمضان می خواهد پسران جمع شوید و به سخن گوش کنید پدر فضل پدرت عهد عیان می خواهد عمر این لحظه به هنگام تغزل جان داد واژه را دار زنید چون که اذان می خواهد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شهادت حضرت علی (ع) امشب که مهمان منی با چشم تر بابا خیلی هوای وصل داری بیشتر بابا من را مکن با گریه‌هایت خون‌جگر بابا از رفتن مسجد بیا و درگذر بابا شاید هوای روضه‌های فاطمه داری انا الیه الراجعون را زمزمه داری دیدم که با خونِ جگر افطار می‌کردی بر خوردن نان و رطب اصرار می‌کردی نام خدا را زیر لب تکرار می‌کردی گاهی شکایت از در و دیوار می‌کردی وقت اذان صبح دیدم اشک می‌باری یافاطمه یافاطمه روی لبت داری سی سال درد سینه را با چاه می‌گفتی این روزهای آخری جانکاه می گفتی در سجده هایت ذکر یا الله می گفتی سبحانَ یا قدوس را با آه می گفتی آهِ دلت را امشب از سینه برو‌ن کردی قلب مرا قصد سفر کردی و خون کردی باید بمانی سایه‌ی بالا سرم باشی دلواپس جسم حسین و معجرم باشی ای دلشکسته قوتِ بال و پرم باشی حالا که مادر نیست جای مادرم باشی سی سال، بعد مادرم مویت پریشان است شب‌های بعد فاطمه شام غریبان است قصد جدایی کرده‌ای از دخترت امشب دیگر توانی نیست در بال و پرت امشب خیلی شدی دلتنگ روی همسرت امشب این چه بلایی هست کآید بر سرت امشب اصرار من را گوش کن من دخترت هستم دلواپس این حال گریه آورت هستم گفتم نرو، رفتی سرت را غرق خون کردی این قامت استاده‌ات را واژگون کردی از خون فرقت پیکرت را لاله گون کردی نقش زمینت معنیِ هُم راکعون، کردی رفتی و حالا دخترت ماند و پریشانی من مانده‌ام با سینه‌ای از غصه طوفانی رفتی و حالا آمدی و من پر از دردم دلشوره دارم می‌زنم بر سینه‌ام هر دم زخم سرت را دیدم و دور تو می‌گردم یاد شکستگیِ دست مادرم کردم یادت می‌آید ضربه‌ی مسمار را بابا حوریه در بینِ در و دیوار را بابا محراب، غرق خون شد از فرق سرت، اما خیلی شبیهِ مادری در بسترت، اما بعد از تو رحمی نیست بر این دخترت، اما گفتی به من محکم گره زن معجرت، اما بالای جسمت ای پدر غرقِ محن هستم دلواپس جسم حسین بی کفن هستم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شهادت حضرت علی (ع) کوچه در کوچه دلم ریخته بر دور و برت چقدر خون جگر میرود از فرق سرت پیش من راه برو بی کمکِ از حسنین باورم نیست چنان تا شده امشب کمرت ناله ی سوخته ی فزت و رب الکعبه پرده بر داشته از راز دل خون جگرت چشمت از ضربه شمشیر چه کم سو شده است مثل زهرا شده دستان تو چشم دگرت پنجه بر شانه ی دیوار نکش راه برو پهلوی زخمیِ یاس است مگر در نظرت؟ مجتبی باز عصای دگری گردیده خوب در کار عصا تجربه دارد پسرت حتم دارم که در ان لحظه تیغ و محراب اتش و داغی مسمار شده جلوه گرت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مناجات شب قدر مانند طفل در به دری گریه میکنم مثل گدای پشت دری گریه میکنم اشک مرا زمان گدایی ندیده اند این بار چون تو میگذری گریه میکنم حالا که بین این همه مردم زیادی ام از این به بعد یک نفری گریه میکنم حتی اگر مرا بزنی قول میدهم با آب و تاب بیشتری گریه میکنم تنبیه تو حواس مرا جمع میکند من سالها ز خیره سری گریه میکنم بار مرا کسی نخریده...تو می خری؟! بار مرا بخر، نخری گریه میکنم از چند جا شکسته پرم..ای شکسته بند! از غصه شکسته پری گریه میکنم این روزه ها به درد قیامت نمیخورد دارم برای بی سپری گریه میکنم آقا نیامد و دل ما همچنان شکست پس پای سفره سحری گریه میکنم جان همان که زائر بابا نشد مرا یک کربلا ببر نبری گریه میکنم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
🔻امام باقر علیه السلام: ‌ «هر کس را دریابد و آن را زنده بدارد و در آن به عبادت ایستد، خداوند گناهان گذشته و آینده‌اش را بیامرزد.» 🌙 ‌ بحار الانوار، ج ۹۷، ص۹ 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه حضرت علی (ع) تا مگر ختم کند فاطمه راهی به علی شب قدر است بخوانید الهی به علی می کند درک پس از سجده خدا را بهتر هرکسی سجده کند چند صباحی به علی تکیه کرده به خودش تاکه چنان کوه شده هرکجا کرده توکل پرِ کاهی به علی شک ندارم وسط باغچه آدم بشود متوسل بشود گر که گیاهی به علی نه ازاو، از کَرَم قنبر او فهمیدم می رسد در دو جهان منسب شاهی به علی بادها میل نجف دارم و دستم خالی ست گله ام را برسانید شفاهی به علی بعد ازآن ضربه و آن تشنگی طولانی نگران گاه به اربابم و گاهی به علی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه حضرت علی (ع) كیست این مرد كه شب كیسه‌ی خرما می‌بُرد روز می‌آمد و از سینه نفسها می‌بُرد كیست این مَرد كه تا تیغ به بالا می‌بُرد رزم را با مدد از حضرت زهرا می‌بُرد این خدا نیست ولی مقصدِ هر راه است این اَشهدُ اَنَّ علیّاً ولیّ الله است این كیست این شیر كه از خصم جگر در آورد از میانِ كمرش تیغِ دوسر در آورد از دلیرانِ عرب جمله پدر در آورد کار او بود که اسلام ثمر در آورد یاعلی روز و شب و شمس و قمر می‌گویند ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر می‌گویند آه همسفره‌ی کوری دل ویرانه کجاست نان پز خانه‌ی این جمع یتیمانه کجاست مرکب بازیِ این طفل در این خانه کجاست شانه‌ی بارکش و دستِ کریمانه کجاست پیرزن پیش تنور است که آقایم کو کودکی چشم به راه است که بابایم کو گرچه از ضربه‌ی شمشیر سرش ریخت بهم زهر کاری شد و با سر جگرش ریخت بهم تا علی ریخت بهم دور و برش ریخت بهم دید چشمان طبیب و پسرش ریخت بهم آه در آتش غم حاصل زینب را ریخت سر تکان داد طبیب و دل زینب را ریخت سوخت از حرف طبیب از خبرش عباسَش می‌زند روی سرش هِی به سرش عباسَش روضه خوانش حَسنش نوحه گرش عباسَش قلبِ او هست حسین و جگرش عباسَش وقت روضه شد و عباس به زانو اُفتاد رفت از حال علی درد به پهلو اُفتاد وای از امروز حسن گوشه‌ی بستر اُفتاد باز هم یادِ غمِ بسترِ مادر اُفتاد خواهر اُفتاد زمین تا كه برادر اُفتاد یادِ روزی كه رویِ مادرشان دَر اُفتاد هیزم و آتش و كابوس عجب بد دردی است ضربِ نا مَحرم و ناموس عجب بد دردی است قنفذ از راه از آن لحظه كه آمد میزد تازه می‌كرد نفس را و مجدد میزد وای از دستِ مغیره چقدر بد میزد جای هركس كه در آن روز نمیزد میزد آخرین حرفِ علی بود خواهش می‌كرد زینبش را به اباالفضل سفارش می‌كرد زینم آه ببینی غمِ حنجرها را می‌کشی روی جگر داغ برادرها را بعد از آن جمع کنی پاره‌ی پیكرها را میزنی چند گره معجرِ دخترها را میزنی داد به گودال حرامی نزنید تبر كوفی و سر نیزه‌ی شامی نزنید 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مناجات شب قدر آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است از دوری تو پاره گریبان شدن بس است کنعان دل، بدون تو شادی پذیر نیست یوسف! ظهور کن که پریشان شدن بس است یعقوب دیده ام چه قَدَر منتظر شود؟ یعنی مقیم کلبه ی احزان شدن بس است گریه ،فراق ،گریه ،فراق ،این چه رسمی است؟! دیگر بس است این همه گریان شدن بس است موی سپید و بخت سیاه مرا ببین دیگر بیا که بی سر و سامان شدن بس است تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟! تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟! بس است خسته شدم از این همه بازی روزگار مغلوب نفس خاطی و شیطان شدن بس است سرگرم زندگی شدنم را نگاه کن بر سفره های غیر تو مهمان شدن بس است یک لحظه هم اجازه ندادی ببینمت گفتی برو که دست به دامان شدن بس است باشد قبول می روم امّا دعای تو در حقّ من برای مسلمان شدن بس است دست مرا بگیر که عبدی فراری ام دست مرا بگیر، گریزان شدن بس است اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا دل مردگی و این همه ویران شدن بس است آقا بیا به حقّ شکاف سر علی از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح حضرت علی (ع) بعد ایزد مالک دنیا و عقبا حیدر است هردم و هرلحظه ذکرخضر و عیسی حیدراست مدحی میخوانم من از شمس جمال مرتضی تاابددر رودنیل نعره ی موسی حیدراست ((آبرو دارم من از شمس جمال مرتضی)) شیعگیه من فقط از لطف مولا حیدراست فخرمن باشدکه دردنیاشیعه ی حیدرشدم تیغ بران تا ابد از نامیه یا حــــیدراست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه حضرت علی (ع) دست در دست تو دادیم و جهان شکل گرفت حرکت کرد زمین بعد زمان شکل گرفت مُژه ات تیر کجی بود و برای پرتاب چونکه ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت همه انگار که ناخواسته لبخند زدند نامت آن لحظه که در بین دهان شکل گرفت حفره ای بود پر از خون وسط سینه ی من مِهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت تا که سلمان وسط ظُهر پس از نام نبی أَشْهَدُ أَنَّ علی گفت اذان شکل گرفت مثل خونی که به رگ های بدن جریان داشت شیعه گی نیز پس از این جریان شکل گرفت با تو هرجای خرابی شده آباد ترین بی تو در شهر،خرابات مُغان شکل گرفت با علی اصغر تو روز جهانی عطش با علی اکبر تو روز جوان شکل گرفت سر مولا که سری گشت میان سرها نقشه ی قتل علی در رمضان شکل گرفت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ وداع با ماه رمضان آمدیم از سفر دور و دراز رمضان پی نبردیم به زیبایی راز رمضان هر چه جان بود سپردیم به آواز خدا هر چه دل بود شکستیم به ساز رمضان سر به آیینه «الغوث» زدم در شب قدر آب شد زمزمه راز و نیاز رمضان دیدم این «قدر» همان آینه «خلّصنا»ست دیدم آیینه‌ام از سوز و گداز رمضان بیش از این ناز نخواهیم کشید از دنیا پس از این دست من و دامن ناز رمضان نکند چشم ببندم به سحرهای سلوک نکند بسته شود دیده باز رمضان صبح با باده شعبان و رجب آمده بود آنکه دیروز مرا داد جواز رمضان شام آخر شد و با گریه نشستم به وداع خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ وداع با ماه رمضان همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز شب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز دهه آخر ماه اول راه سحر است بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز عیب چشم است اگر اشک ندارد،ور نه سر این سفره ی تو حال و هوا مانده هنوز کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز گوئیا سفره ی او دست نخورده مانده است او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز گریه ام صرف تهی بودن اشکم نیست دستم از دامن محبوب جدا مانده هنوز وای بر من که ببینم همه فرصت ها رفت باز در نامه ی من جرم و خطا مانده هنوز یک نفر بار زمین مانده ی ما را ببرد کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ وداع با ماه رمضان شاید کسی حال مرا پرسیده باشد یا اشک چشمان ترم را دیده باشد حق دارد این قلبی که مهمان خدا بود از دوری ماه خدا رنجیده باشد کِی می رسد تا آسمان ها ... بنده ای که در گوشه ی زندان تن پوسیده باشد؟!!! پیروز میدان جهاد روزه داری ست هرکس که با نفس خودش جنگیده باشد فطر آمده تا فطرت خود را بیابیم گمگشته ای که روشنای دیده باشد امکان ندارد سفره دار ماه غفران تا این زمان ما را نیامرزیده باشد شاید خدا در لحظه های روشن قدر ما را به عشق مرتضی بخشیده باشد بخشیده خواهد شد کسی که بین روضه بر روی گونه اشک غم باریده باشد رمز شروع گریه با ذکر حسین ع است چشمی اگر چون چشمه ای خشکیده باشد دنیا ندیده تا به حالا پیکری را .. که اینچنین روی زمین پاشیده باشد عالم ندیده که کسی مانند زینب س مرثیه ی گودال را فهمیده باشد حتّی اگر زیر گلویش را به جای ... مادر ... میان کربلا بوسیده باشد ... خنجر رسید و از قفا سر را جدا کرد خورشید ما را بر فراز نیزه جا کرد ... 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ وداع با ماه رمضان چه زود از دست ما ماه خدا رفت مه تسبيح و تهليل و دعا رفت مه احيا مه شب زنده داري مه روزه مه صدق و صفا رفت مهي که بود از فيض و سعادت نفس، تسبيح و خواب آن عبادت مه يا نور و يا قدوس و يارب شبش از روز و روزش بهتر از شب خوشا آن روزه داران را که دانم محبت بود در دل، ذکر، بر لب به خلوتگاه شب اختر فشاندند کميل و افتتاح و ندبه خواندند سحر بود و مناجات و دعايش دعاهاي لطيف و دلربايش خوش آنکو داشت خلوت با خداوند دريغ از لحظه هاي با صفايش کجا رفتند شب هاي منيرش چه شد بوحمزه و جوشن کبيرش چه شب هايي که دل ياد خدا بود دعا بود و دعا بود و دعا بود به گوش جان صداي آشنا بود خوشا آنان که از نو جان گرفتند دل شب انس با قرآن گرفتند چه ماهي ماه حي ذو المنن بود چه ماهي ذکر حق نقل دهن بود چه ماهي ماه غفران ماه رحمت چه ماهي ماه ميلاد حسن بود چه ماهي دل ز ايمان منجلي بود علي بود و علي بود و علي بود مه احيا مه مولا علي بود علي شمع دل و دل با علي بود تو گويي با علي بوديم تا صبح چه مي گويم نفس ها يا علي بود چه شد آواي يارب الکريمش دعاي يا عليُّ يا عظيمش وفا و عشق و ايمان بود اين ماه مگو، شيرين تر از جان بود اين ماه بهشت سبز انس عبد و معبود بهار ختم قرآن بود اين ماه فروغ روح از بدرش گرفتيم شرف از ليله القدرش گرفتيم الا اي دوستان عيد صيام است چه بنشستيد اين عيد قيام است طلوع صبحدم را اين روايت هلال ماه نور اين پيام است خوشا حال تمام روزه داران که حسرت شد نصيب روزه خواران ره صدق و صفا پوييد امشب جمال يار را جوييد امشب وضو گيريد با عطر بهشتي به مهدي تهنيت گوييد امشب خوش آن عيدي که با دلدار باشيم همه با هم کنار يار باشيم اگر چه عيد فيض و عيد نور است اگر چه عيد شوق و عيد شور است اگر چه عيد مجد است و سعادت تمام عيدها روز ظهور است بدون يار، گل خار است خار است گل نرگس اگر آيد بهار است الا اي شمع بزم آشنايي ندارد بي تو چشمم روشنايي دلم خون شد دلم خون از جدايي گلم، باغم، بهارم کي مي آيي الهي عيدِ بي تو باز گردد بيا تا عيد ما آغاز گردد تو شمع و قلب ما پروانه ي توست نديده عالمي ديوانه ي توست نداي يا لثارات الحسينت لواي کربلا بر شانه ي توست ظهورت عيد خلق عالمين است نه تنها عيد ما، عيد حسين است همين است و همين است و همين است که ديدار تو عيد مسلمين است عزيز دل به آمين تو سوگند دعاي «ميثم» دل خسته اين است که فردا جزو ياران تو باشد دلش باغ و بهاران تو باشد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ وداع با ماه رمضان گذشت، ماه خدا و رسید، عید صیام به هر دو باد، درود و به هر دو باد، سلام هزار شکر که عید صیام کرد، طلوع هزار حیف که ماه صیام گشت، تمام چه دیر ماه خدا آمد و چه زود گذشت چو آفتاب که یک لحظه میپرد از بام مه نیاز و نماز و دعا و استغفار مهی که بوی خدا میرسید از آن به مشام مه مبارک جوشنکبیر، رفت ز دست مه دعای سحر، ماه سجده، ماه قیام به افتتاح و ابوحمزه، دعای مجیر گرفته بود دل دوستان حق آرام سلام باد به شبهای قدر و اعمالش که با خدا همه شب انس داشتیم مدام سلام باد بر آن لحظههای شیرینی که میشد از همه سو عفو کبریا اعلام گناهکار! ز عفو خدا مشو نومید که ناامیدی از رحمت خداست حرام به عید فطر بگیر از خدای خود عیدی که میهمان خدا را خدا کند اکرام مه مبارک ما بیشتر مبارک شد ز مقدم حسن، آن نور چشم خیرالانام امام دوم، فرزند اول زهرا که بود شانۀ پیغمبر خداش مقام به روزهخوار بگو خون دل خورد دائم به روزهدار گواراست عید ماه صیام خوشا کسی که به مهر علی و اولادش گرفت روزه و گسترد سفرۀ اطعام علی، ولی خدا، نفس مصطفی، حیدر که حب او همه دین است و مهر او اسلام خجسته نام خوشش حسن مطلع قرآن حدیث مدحش در لوح گشته حسن ختام وضو بگیر و بخوان داستان ردالشمس که آفتاب، به دست علی سپرده زمام بگو به خصم علی روزه و نماز، تو را شرار آتش خشم خدا شود در کام به روز حشر که داغ عطش به هر جگر است خوشا کسی که ز دست علی بگیرد جام مرام میثم تمار خوش بود میثم که در ثنای علی یافت عمر او اتمام 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ وداع با ماه رمضان ماه خوب عاشقی دارد به پایان می رسد لحظه‌ی تودیع مهماندار و مهمان می رسد آسمان چشم های عاشقان ابری شده مثل این سی شب دوباره بوی باران می رسد پشت پایش از دو چشمم رودی از خون می رود از هراس دوری اش دارد به لب جان می رسد گوئیا دیروز بود این سفره را انداختند طرفة العینی گذشت و وقت هجران می رسد با مجیر و با ابو حمزه چه حالی داشتیم زود دارد افتتاح ما به پایان می رسد بی سر و پا آمدم ، حالا سراپا ثروتم آری آری بر فقیران لطف سلطان می رسد مثل من بی آبرویی را به کویش راه داد این فقط از خلق نیکوی کریمان می رسد آنقَدَر بخشید از خیل گناه آلوده گان تا که آوای فغان از بند شیطان می رسد تا به قدر ذره ای مژگان من نمناک شد دیدم از دریای رحمت موج غفران می رسد تا که گفتم "بالحسین،العفو" ، دستم را گرفت لطف او بر ما پس از ذکر "حسین جان" می رسد هرشب اینجا پا به پای ما خدا هم روضه خواند ناله ی واویلتا از عرش رحمان می رسد ** در میان نهری از خون، جان زینب بی سلاح چکمه پوشی سنگ دل با تیغ برّان می رسد خواهرش بالای تل دارد تماشا می کند مادرش با قدّ خم ، موی پریشان می رسد کاش می شد زودتر از کربلا دورش کنند دارد از صحرا صدای نعل اسبان می رسد عطر سیب پیکرش گودال را پر کرد و بعد بویی از پیراهن یوسف به کنعان می رسد وعده ی ما اربعین ، پای پیاده از نجف کربلا آغوش خود بگشا که مهمان می رسد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ وداع با ماه رمضان روز های  آخر  و  پایانی  است آخرین ساعات این مهمانی است لطف کردی پر نمودی کاسه را باده غیر از عشق نابت فانی است لطف کردی که نمک گیرت شدم لطف هایت روشن و پنهانی است سجده از جنس خودت آورده ام کن قبول انگار که طولانی است آمدم با رمز یا زهرا مدد ذکر یا زهرا یقین ، طوفانی است چونکه دادم بر حسین یا رب قسم بخشش من کار بس آسانی است سجده دارم در کنارت یا حسین جای مهرت روی این پیشانی است قبل تکبیر نمازم ، السلام اینچنین است هر نماز عرفانی است 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ عید فطر رَتّل القران  امّا باده را ترتیل کن روزگار دشمنت را سرگذشت فیل کن از سیاهی ها ببر اندیشه ی پیکار و پس آیه نصرُ منَ اَلله را خودت تاویل کن همچون هفتاد و دو تن سر از سران روزگار سیصد و اندی بیاور امر کن تحمیل کن چشم من در روزه ی نادیدنش جانا گرفت عید فطر ما عطا کن روزه را تعطیل کن قلب یعقوبت شکسته تازه کن اندیشه را سوره ی یوسف بیاور آیه ای تنزیل کن زنده ها گر مرده اند بهر تمنای غمش مردگان را زنده کن ساغر بده تقتیل کن رستم و سهراب هم، از مرگِ هم رنجیده اند خان آخر را ببر شهنامه را تکمیل کن تا که من عهد تماشایت بخوانم بر غزل حُرمتِ دیدار رخ را بهر جان تحلیل کن دیده ی یعقوب زخم است از تمنای وصال عطر پیراهن بیاور سال را تحویل کن فوت آخر را بکن این کوزه گرها مرده اند با دمت آدم بساز و اندکی تعجیل کن ذوالفقارت را به حرف آور ولیکن بعد از آن سوره ی والعصر را با صبر خود تکمیل کن چون به دریا ریختی خاکستر فرعونیان خواهشا از شیخ کاشی هم کمی تجلیل کن 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌