eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
918 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت علی اصغر(ع) برای آمدنش نذر کرده بابایش نشسته بوسهٔ عمه به دست و بر پایش عموست آنکهِ نشسته کنارِ پرهایش عقیله محو رباب است محو لالایش طلوع غنچه قلب حسین دیدنی است که بوسه بر گل این خوانواده چیدنی است دوباره وقت ظهور پیمبری شده است به روز اول عمرش ، چه دلبری شده است به باب حاجت عالم عجب دری شده است به یمن اوست دلم باز حیدری شده است سلام بر گل رویت عزیز آل الله به کهکشان ولایت خوش آمدی ای ماه خدا ز رویِ تو چون کرد پرده برداری فرشتگان همه گفتند بَه چهِ دلداری لباسِ رزم به قنداقه بهرِ سرداری که پرچم علوی را تو خود نگه داری خدا کند که شود دور از تو حول و وَلا به روی دست نیایی میان دشت بلا رباب آنکه به گرد دلش وفا نرسد دعا برای تو کرده به تو بلا نرسد گلوی خشک تو را تیر بی هوا نرسد که راس کوچک تو روی نیزها نرسد خدا کند که نبیند رباب رویت را درآن زمان که زند بوسه نی گلویت را تو آمدی که بگویی هنوز لشگر هست علیِ اکبر اگر پرکشید اصغر هست برای حفظ حرمها هنوز سنگر هست برای یاری بابا هنوز حنجر هست چقدر زود شده خوابِ دشمنت تعبیر نشسته زیرِ گلویت سه شعبه ایی از تیر 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت علی اصغر(ع) آمد از راه علّیِ دگری مثلِ علی گوهرِ نازتر از هر گُهَری مثلِ علی نوری از حضرت ارباب نمایان شده است به گُمانم که رسیده قمری مثلِ علی نامش «اصغر» ولی انگار بزرگ ست به خلق ها علیٌ بَشَرٌ چه بشری مثل ِ علی آخرین عشق ِ حسین ست در این چرخ‌ وفلک از لبش ریخته شهدِ شکری مثلِ علی به یدک می کِشد او بابُ الحوائج شدنش کیست این طفل؟که دارد هنری مثل ِ علی پدرش سیّد و سالار ِ شهیدانِ غریب وَ حسین داشته جانم پدری مثل ِ علی چه مبارک‌ سحری آمده از نسلِ کَرَم نَمک‌ آلِ عبا را پسری مثل ِ علی می خرد نازِ گلو‌ را دو‌لبِ اُمّ رُباب این گلِ فاطمه دارد جگری مثل ِ علی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام جواد (ع) ماییم در پناه تو یا حضرت جواد محتاج یک نگاه تو یا حضرت جواد هستیم عذر خواه تو یا حضرت جواد قربان روی ماه تو یا حضرت جواد ما زنده از عطای جوادالائمه ايم يك عمر خاك پای جوادالائمه ایم هر کس که خاک پای تو شد سرفراز شد از منت عطای همه بی نیاز شد حرزت در این زمانه ی غم چاره ساز شد گفتیم یا جواد و در بسته باز شد غیر از جواد واژه ای اندازه ی تو نیست لطفی شبیه لطف پر آوازه ی تو نیست بر این دل شکسته ام ای جان نگاه کن ماییم و این زمانه ی بحران نگاه کن بر حال روزگار پریشان نگاه کن اقا به جان شاه خراسان نگاه کن ای مرهم همیشگی خسته جانی ام لطفی نداشت بی کرمت زندگانی ام ای در شکوه نام تو درمان درد ها سر میرسد کنار تو کتمان دردها هرچند بر دلم زده باران دردها درمان اگر تویی که به قربان دردها أقا تمام زندگی ام زیر دین توست در دل همیشه حرف تو و کاظمین توست دست جواد خسته ی بخشش نمی شود وقت عطا معطل خواهش نمی شود آقام جز به نور ستایش نمی شود مدحش به صد کتاب نگارش نمی شود درمانده ایم و خنده ی مولا علاج ماست این اشک شوق در شب دنیا سراج ماست وقتی که غم به شانه سرازیر می شود حتی جوان ز زندگی اش سیر می شود در عنفوان زندگی اش پیر می شود لبخند دشمنان به دلش تیر می شود مثل پدر دلش به غریبی دچار شد زهرا ز داغ عمر کمش داغدار شد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام جواد (ع) حق سيرتي به صورت انسان رسيده است آئينه دار جلوه يزدان رسيده است از ماوراي عرصه جولان جبرئيل ديباچه اي ز مظهر خوبان رسيده است وقتي كه پاي صحبت عرش است و كبريا آذين كنيد خانه كه مهمان رسيده است سرزنده مي شود همه گلهاي ارغوان عشقي لطيف تر ز بهاران رسيده است از آسمان نمايشِ رحمت چه ديدنيست الطافِ حق چو بارش باران رسيده است در مدحت جمالِ سرا پا خدائي اش سر رويِ دست ، يوسف كنعان رسيده است از بسكه دلرباست مناجاتهاي او از رويِ شوقْ موسيِ عمران رسيده است ذكر شهادتين به لبهاي كوچكش كودك ولي كمالِ مسلمان رسيده است بابُ المراد گل پسر ثامن الحجج دُردانه امير خراسان رسيده است در بين ازدحام گدا كوچه وا كنيد نور دو چشم حضرت سلطان رسيده است ريحانه بهشتي شمس الشموس شد خورشيد زاده اي زِ امامان رسيده است بابا كُش است ناز علي اكبريِ او تاج سر تمام جوانان رسيده است مولَي الكريم بنده نوازي ، گره گشا دلسوز سائلان و فقيران رسيده است عاشق كُشَ است لحن حجاز لبانِ او تفسيرِ جامع همهْ قُرآن رسيده است مسكيني و اسير و زمين خورده اي بيا شأنِ نزول سوره انسان رسيده است مجنون كه جايِ خود به تمناي ديدنش ليلي به گيسوي پريشان رسيده است زانو زده به پيشِ علومش تمام علم علامه هميشه دوران رسيده است تضمين شيعه بودن ما با ولايتش احيا گر مباني ايمان رسيده است دستش كه هيچ نام عظيمش گره گشاست صاحب لواي بخشش و احسان رسيده است با نام او براتِ شهادت دهد رضا باب وصالِ جمله شهيدان رسيده است مُهر امامت است ميانِ دو شانه اش در ظلمت زمان ، مَهِ تابان رسيده است چون مادرش مشخصه حق و باطل است ميزانِ بينِ جنت و نيران رسيده است اربابِ ما مُراد چهل ساله رضا بدرالمنير ليله هجران رسيده است حاجت بياوريد كه بابا شده رضا كوري چشم جمله حسودان رسيده است شادم ولي غمي دلِ من رنج مي دهد شرح غمم به ناله سوزان رسيده است رويِ نگار ما و نگاه نَسَب شناس؟؟؟!!! زين غصه بر لبم به خدا جان رسيده است حيفْ اين پسر به چنگ حسودي اسير شد مانند مادري كه جوان بود و پير شد برخيز اي جوان سر خود بر زمين مَكِشْ تو زخم ديده اي پَرِ خود بر زمين مَكِشْ اي مادري تر از همه كم دست و پا بزن پهلو شبيه مادرِ خود بر زمين مَكِشْ بر تار گيسُوانِ تو جاي لب رضاست اين گيسوي مطهر خود بر زمين مَكِشْ اسبابِ رقص و شادي زنها شدي چرا صورت به پيشِ همسر خود بر زمين مَكِشْ اينان ز دست و زدنت كِيْفْ مي كنند طاقت بيار و پيكر خود بر زمين مَكِشْ بر روي نازينْ لبِ تو خاك و خون نشست پس آيه هاي كوثر خود بر زمين مَكِشْ شكر خدا كه نيست تماشا كند رضا گويد دوديده ترِ خود بر زمين مَكِشْ در كربلا پدر به سر التماس كرد برخيز اي جوان سَرِ خود بر زمين مَكِشْ بس كن حسين آبرويِ خويش را مَبَر زانو كنار اكبر خود بر زمين مَكِشْ كار عباست بُردنِ اين جسم ، زينبا با گوشه هاي معجر خود بر زمين مَكِشْ 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام جواد (ع) اي قمر شمس ولايت جواد اي گهر بحر عنايت جواد حجّت حق باب مراد همه نجل علي دسته گل فاطمه بر همه خوبان جهان سروري محمّد (ص) استّي و علي پروري چشم رضا از همه سو سوي تو ماه رجب شيفته روي تو روي دل آراي تو بدر رجب ليله ميلاد تو قدر رجب جود به خاک درت آرد سجود بسته به جود تو تمام وجود صورت تو باغ و بهار رضا تويي همه دار و ندار رضا حسن تو مرآت خداوند تو بهشت بابا گل لبخند تو بی خردان طعنه ديگر زدند بر پدرت تهمت ابتر زدند ولادت تو کوثري دگر بود روشني چشم و دل پدر بود نور شد و نور شد و نور شد چشم همه تيره دلان کور شد سمند علم و معرفت رام تو گره گشاي عالمي نام تو عطر رياحين جنان خاک تو روح رضا در بدن پاک تو باب تولاّي تو باب خدا مصحف روي تو کتاب خدا عقل نهالي ز دبستان تو علم گلي رسته ز بستان تو بين امامان ز عطاي زياد تويي ملقّب به امام جواد جز تو که حرز مادر خويش را به قاتل پدر نمايد عطا شبي که مأمون ستمکار مست برد به قتل تو به شمشير دست در دل تاريک شب اي جان پاک کرد تن پاک تو را چاک چاک صبح که آن بي خرد آمد به هوش گشت سراپا همه سوز و خروش گفت مرا قتل رضا بس نبود کشتن نجل مرتضي بس نبود چگونه من در نظر خاص و عام شهره شوم به قاتل دو امام قاصد مأمون به تحيّر شتافت در بدن پاک تو زخمي نيافت کرد سراپا به وجودت نظر ديد ز گل خوب تري خوبتر از رخ مأمون عرق شرم ريخت زمام اقتدارش از هم گسيخت از پي ديدار تو بشتافت باز گفت که اي مهر سپهر حجاز جسم تو شد به تيغ من چاک چاک از چه کنون سالمي اي جان پاک گفتي از دعاي زهراست اين معجر حرز مادر ماست اين مرا خداي داورم حفظ کرد به يمن حرز مادرم حفظ کرد شد خجل از کار خود آن رو سياه گشت به پيش کرمت عذر خواه عفو از آن جرم و خطا کرديش خواست دعا را تو عطا کرديش جود خداييت چه ها مي کند پيش خطا لطف و عطا مي کند اي به فداي تو و جودت جواد جود وجودش ز وجودت جواد تو دست جود خالق اکبري جواد اهلبيت پيغمبري بحر نمي از کرمت يا جواد جود گداي حرمت يا جواد روي تو شمس الشّرف اهلبيت اي دُر ناب صدف اهلبيت کودک نه ساله بدي کز کمال دادي پاسخ به هزاران سؤال زاده اکثم ز دُر افشانيت گشت يکي طفل دبستانيت مانده زهر قيل و زهر قال بود گويي از آغاز کر و لال بود لکنت نطقش به لب افتاده بود گويي طفلي عقب افتاده بود از کف مأمون چو رها گشت باز ماهيکي گرفت و برگشت باز تا ببرد ره به کمال تو بيش ماهي را فشرد در دست خويش گفت که اي نور دل بوالحسن فاش بگو چيست کف دست من پاسخ تو دوباره اعجاز کرد پرده ز اسرار دگر باز کرد قصّه تبخير و هوا و شکار گشت ز دُرج سخنت آشکار حلم ز رفتار شما حلم شد علم ز گفتار شما علم شد معادن حکمت حق شماييد مساکن رحمت حق شماييد شما همان ائمه الدّعاييد مشاعل انوار الهداييد جلالت خدا نشان شماست آيه ي تطهير به شان شماست کلامتان نور است و رحمت است معجزه و موعظه و حکمت است ارث نبّوت رسول از شماست مجد و کرامت بتول از شماست طاعت مقبول? حق شماييد رحمت موصول? حق شماييد شما امامان همگي جواديد باب نجات و قبله ي مراديد قرآن يکدم از شما جدا نيست هر آنکه بي شماست با خدا نيست «ميثم» را بر درتان التجاست اميد او به مَن اتاکُم نَجاست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام جواد (ع) دهم ماه رجب، عیدِ جواد، ابن رضاست عطر ریحانه ز ریحانه در امواج فضاست بـه رضا دسته گلی کرده خداونـد عطا که گلستان وجود از نفسش روح فزاست این جواد است، جواد است، جواد است، جواد که همان بحر وسیع کرم و جود خداست خط و خالش همه آیات خداوند مجید طاق ابروش، همان قبلۀ ارباب دعاست نه فقط نام محمد که ز سر تـا قدمش خلق وخوی وشرف وقدر محمد پیداست روی نادیده بـه رویش همه لبخند زنید رونمایش گل لبخند عروس زهراست ذره‌ای بوده ز خورشید جمالش خورشید قطره‌ای خُرد ز دریای عطایش دریاست کرم از روز ازل سائل کـوی کرمش جود تا شام ابد بر در این خانه گداست جان مرده شود از فیض نگاهش زنده خاک زوّار درش بر دل بیمار، شفاست کوثر حجت هشتم که ده مـاه رجب آفتاب رخ او قلب رضا را آراست نام نیکوش محمد، لقب اوست جواد تقی متقی و روح بـلند تـقواست هشت دریای ولایت بـود اینش گوهر گوهری که سه دُرّ درج شرف را دریاست همچو قرآن محمد به سردست علی است جان عالم بـه فدایش که شبیه باباست رخ رضا، حُسن رضا، خلق رضا، خوی رضا پای تا سر همه مرآت کمالات رضاست کاظمینش حرم امن الهی شب و روز حرمش کعبۀ دل، قبلۀ ارباب دعاست وسعت ملک خدا دایرۀ رحمت اوست همه جا ملک خدا، جایی اگر نیست کجاست؟ پور اکثم چو به پیش سخنش گشت ذلیل مرگ خود را ز خدا زادۀ هارون می‌خواست در پی مسئله‌ای داد هزاران پاسخ که علومش همه میراث رسول دو سراست طفل نـه ساله بـه کل علما فـائق شد این قبا جز بـه قد آل علی نایـد راست وسعت هفت سپهر است بـه ظلِ علمش سایۀ او به سر مهر و مه و ارض و سماست داد یک دم خبر از سِرّ ضمیر مأمـون شاهدم قصه آن ماهی و ابر است و هواست آنـکه فرمود رضا من بـه فـدایت گردم چه بگویم به ثنایش به خدا فوق ثناست قصۀ آمدن و رفتـن او در عالـم گر بـه تاریخ ببینید شبیه زهراست ای شما شیعه اثنی عشری فخر کنید همه گویید جواد ، ابن رضا رهبر ماست زان سبب در دو جهان اشرف مخلوقاتید که تولای علی مکتب و آیین شماست این ولایت که خدا کرده عطایت"میثم" گر به فردوس کنی روز جزا ناز رواست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام جواد (ع) عاشقم عاشق نامی، منم و شوق امامی غرق در سرّ جوادم، چه امامی و چه نامی دف‌زنان، خواند مدینه: طَلَعَ البَدرُ عَلَینا سر زد از خانه‌ی خورشید، عجب ماه تمامی نُه کبوتر، دل تنگم به حرم کرده روانه تا به تو، از قم و مشهد برسانند سلامی شده‌ای پیرِ جهانی به جوانی و شدم من بنده‌ی پیر خرابات و عجب لطف مدامی آه! اگر نان یتیمی، رسد از خوان کریمی وای! اگر از تو جوادی، برسد جامه و جامی با تو، بی‌خود شدن از خویش؛ چه مستی حلالی! بی تو چرخیدن بی‌عشق؛ چه احرام حرامی! پسر حیدری و خاتم جود است به دستت شود آزاد، نگاهت اگر افتد به غلامی عالمی دل به رضا بسته، رضا دل به تو داده‌ برده‌ای خسرو شیرین! دل سلطان به کلامی باب اگر باب جواد است، در آن گوشه مقیمم بیش از این در همه آفاق، مگر هست مقامی؟ «من از آن روز که در بند تو» هستم، شدم آزاد ندهم هر چه رهایی، به چنین حلقه‌ی دامی به چه کار آیدم این سر؟ نرسد گر به سرایت دل تنگم چه کند؟ گر نکند بر تو سلامی ای محمد! برسد بعد تو، همنام تو بی‌شک که بر این سلسله نامش بشود حُسن ختامی نظری کن که دلم را برسانم به طلوعش که خروش قلمم را، برسانم به قیامی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) تا زمین قدم برداشت آسمان نوشت علی آسمان كه بر پا شد كهكشان نوشت علی كهكشان كه بر پا شد یك جهان نوشت علی این جهان كه معنا شد بیكران نوشت علی بیكرانه ها پر شد لامكان نوشت علی با هر آنچه كه می شد با همان نوشت علی با قلم نوشت علی با زبان نوشت علی و سپس هر آنچه داشت در توان نوشت علی روی صورتِ انسان روی جان نوشت علی با غبار او روی چشممان نوشت علی آنقدر نوشت از او تا جهان پر از او شد تا كه دست حق رو شد ذكر عاشقان هو شد پس دو مرتبه روی صورتم نوشت علی دوست داشت پس روی قسمتم نوشت علی در رگم كه جاری شد غیرتم نوشت علی پا شدم زمین خوردم همتم نوشت علی تا كمی ضعیف شدم قوتم نوشت علی آمدم ذلیل شوم عزتم نوشت علی پس خدا خودش روی قیمتم نوشت علی روی بیرق سبز هیئتم نوشت علی آنقدر نوشت علی روی سرنوشت من تا فقط علی باشد خانه ی بهشت من روز اول خلقت با علی حساب شدم در قنوت او بودم تا كه مستجاب شدم زیر پای او ماندم تا غبار ناب شدم بر سرم چنان تابید تا كه آفتاب شدم آنقدر كه او تابید از خجالت آب شدم در غدیر چشمانش من هم انتخاب شدم آنقدر نگاهم كرد تا كه من خراب شدم زیر جوشش چشمش ماندم و شراب شدم مِی شدم پیاله شدم مست بوتراب شدم هی علی علی گفتم در علی مذاب شدم می نویسم از عشقم می نویسم از دردم غیر دور چشمانش هیچ جا نمی گردم توی محفل ذكرش دُرِّ ناب می ریزند پای هر علی گفتن هی ثواب می ریزند روی ما فرشته ها هی شراب می ریزند توی جام خالی ما هی شراب می ریزند روی چشممان خاك بوتراب می ریزند در شب سیاه ما آفتاب می ریزند روی ما دعاهای مستجاب می ریزند در حساب فردامان بی حساب می ریزند كبریا كه می بخشد این همه به عشق او چون علی به ما آموخت لااله الا هو... 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) باز هم آمد شبِ حیران شدن وقتِ جنون وقتِ پریشان شدن شُکر نوشتند برایِ دلم آیِنه ای گوشه ی ایوان شدن کارِ من و حضرت جبریل شد تا به ابد دست به دامان شدن پرده بر اُفتاده خدا خواسته با همه ی خویش نمایان شدن تازه از امروز به پیغمبران واجبِ عینی است مسلمان شدن فصلِ شراب است به ما واجب است قبله ی ما ابن ابی طالب است هست مرا حسرتِ تمارها شیعه شدم شیعه ی این دارها مادرِ من تا که مرا شیر داد نادِعلی خوانده مرا بارها نامِ تو گفتیم بزرگی کنیم سایه ی گُل هست بر این خوارها ما نه فقط ریخته پیغمبران پیش کشِ تو سر و دستارها تا که پیمبر شب معراج دید روی تو را در همه تالارها بر لبِ او نامِ تو سوگند شد نام تو چون نام خداوند شد کعبه گرفته به کَفَش جانِ خویش خاک شده خاکِ سلیمان خویش صاحبِ خانه به درِ خانه بود کعبه پس از این شده مهمان خویش با همه بُت های خودش سجده کرد بر قدم حضرت سلطان خویش کعبه به خود گفت که آخر رسید آنکه تو را ساخته دربان خویش باید از این راه نیاید امیر راه گشا راه به دستانِ خویش کعبه قدم بر سرِ افلاک زد پیشِ علی سینه ی خود چاک زد تا رُخت ای ماه پدیدار شد یوسفِ یعقوب گرفتار شد کعبه فقط خاک و گِل و سنگ بود آمدی و معدن اسرار شد کعبه در آغوشِ زمین خوابِ خواب با نفسِ قدس تو بیدار شد کعبه نمی خواست که بیرون شَوی چشم نبی دیده و ناچار شد کعبه درِ بسته ی خود باز کرد معنی توحید پدیدار شد آمدی از عرش خبر می رسد تن تنه ی کیف بشر می رسد وقتِ نبردت شد و پروردگار باز به وجد آمد از این تار و مار مانده ام اینجا که تویی وقت رزم یا که خدا آمده در کارزار وای که حتیٰ ملک الموت هم میکند از پیش نگاهت فرار پشت ندارد زرهَت پشتِ تو نیست به جز یک سر سنگ مزار خصم به میدان نزده شد دو نیم به به از این حیدر و این ذوالفقار نقشِ به پیشانی تو فاطمه است ذکرِ رجز خوانی تو فاطمه است نیست غمی شوق شما تا که هست هست گدا سفره ی آقا که هست گفت به مجنون که چه داری برو گفت در این دل غمِ لیلا که هست هر چه بلا هست چه غم باک نیست بر سر ما سایه ی مولا که هست پیش تو گیریم نداریم جای خُب قسم حضرت زهرا که هست خصم کجا و حرم دخترش بر سرِ آن پرچم سقا که هست شُکر امیر آمد و نعم الامیر دست تهی آمده دستم بگیر آنکه سری پای شما داشته آبرویی در همه جا داشته با تو حسینی حسنی زاده ایم با تو دلِ ما همه را داشته دست سرِ جمع یتیمان بکش خانه ات از قبل گدا داشته حق بده آقا به دلم سوخته حسرتِ ایوان طلا داشته حال مرا هرکه چنین دید گفت: آرزوی کرببلا داشته... قسمت او شد به نجف بال زد آنکه براتی زِ رضا داشته... آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده... 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) ماه مولا شد حدیث طیر را با ما بخوان در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان در توسل شبّر و شبّیر را با ما بخوان «یا مَن أرجوهُ لكلِّ خیر» را با ما بخوان با نمازی، با دعایی از گناهانت برآی هم‌چنان بنت اسد بر درگه یزدان درآی دانه اشكی چنان آیینه صافت می‌كند سوز آهی محرم بزم عفافت می‌كند رو به مسجد كن ببین رحمت طوافت كند ذات حق دعوت برای اعتكافت می‌كند معتكف در مسجد آن‌چه دید جز آن‌جا نبود اعتكاف هیچ كس چون مادر مولا نبود مادری كاو را ببخشد عالیِ اعلی علی پیش كعبه كس نداند حال او الّا علی می‌رسد بر گوش جانش نغمه‌های یا علی اعتكافش در حریم كعبه باشد با علی چون سر آمد اعتكافش، عشق شد هم‌دوش او تا برآمد آفتابی بود در آغوش او ای حرم در باز كن جانانه را در بر بگیر تیرگی بس، شمع با پروانه را در بر بگیر چون صدف این گوهر یك‌دانه را در بر بگیر خانه را بگشا و صاحب‌خانه را در بگیر در ز دیوار حرم وا كن، به مردم در ببند خود كمر در خدمت این كودك و مادر ببند ای حرم غسل زیارت كن جمالش را ببین چهره‌ی چون ماه و ابروی هلالش را ببین خط بكش بر روی بت‌ها و خط و خالش را ببین بر سر دست رسول‌الله مقالش را ببین كز زبور و مصحف و تورات ای جان جهان هر چه فرمایی بخوانم، گویدش قرآن بخوان چون به رخسار پیمبر چشم حیدر باز شد از نگاهش عقده‌ی غم به پیمبر باز شد شهر علم مصطفی(ص) را بر جهان در باز شد حجت داور لبش با نام داور باز شد ای حریم كعبه! بشنو این ندای دلنشین آیه‌های مؤمنون را از امیرالمؤمنین(ع) اختیارش با خدا و عالمش در اختیار مرد میدان‌های علم و حلم و مجد و افتخار جُرج جُرداق مسیحی گفت در هر روزگار كاش می‌شد یك علی وین ویژگی‌ها آشكار این نخواهدشد ولی از مكتب ایثار او كاش خیزد هر زمان چون میثم تمّار او 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) آن که وصفش میکند الّله به قرآن حیدر است جلوه ی باری تعالی شیرِ یزدان حیدر است کعبه را حق پیش پایش کرده ویران تا ابد چون که تا روزِ جزا محبوبِ رحمان حیدر است گر نبودش در جهان اسمی از این دنیا نبود آنکه داده بر جهان همواره سامان حیدر است صد هزاران همچو عیسی خادمانِ درگهش گفته عیسی دم به دم معنایِ درمان حیدر است من نمیگویم خدا باشد علی اما یقین آنکه باشد نزد حق، مافوقِ انسان حیدر است مُردگان را زنده گرداند علی با یک نگاه آنکه بنموده بشر را مست و حیران حیدر است منکرانِ مرتضی شیون کنان در آتشند این نباشد ناروا چون دین و ایمان حیدر است آنکه از مهر و وفا جود و سخا چون مصطفی میدهد بر دردِ ما الساعه پایان حیدر است سر به سر گوید علی از مصطفی در هر مکان در رثای مصطفی دائم غزلخوان حیدر است موسم جان کندنم وقتی که می افتم ز پا آنکه مرگم را نماید سهل و آسان حیدر است تا خدا دارد خدایی میدرخشد نامِ او آنکه باشد جاودان چون حیِّ سبحان حیدر است بی سبب باران نمی بارد به رویت ای زمین باعثِ هر قطره از این آبِ باران حیدر است روز و شب مستی کنم در جمع مستان تا ابد شاد از این مستی شوم چون پیر مستان حیدر است جز علی دیگر که آرد مه رخُی همچون حسین صاحب و بابای آن شاهِ شهیدان حیدر است آخرِ نهج البلاغه مینویسم اینچنین: فارق العاده ترین انسانِ دوران حیدر است 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) به طوف کعبه زنی پاک و محترم آمد میان سینه ی او شعله های غم آمد دخیل بست به دامان صاحب خانه به سوی رکن یمانی دو سه قدم آمد صدا زد ای که مرا میهمان خود کردی بگیر روی مرا ، لحظه ی کرم آمد همین که دل نگران شد خدا اجابت کرد صدای اُدخُلی از داخل حرم آمد قدم نهاد به عرشی ترین مکان و سپس شکاف سینه ی بیت العتیق هم آمد میان خانه چه ها شد کسی نمی داند فقط سلام ملک بود دم به دم آمد سکوت خلق شکست و پس از گذشت سه روز زمان جلوه نمایی دلبرم آمد میان صورت او هر چه نور منجلی است همین بس است ز مدحش که نام او علی است ز داغی لب ساقی خرابمان کردند میان کوزه چهل شب شرابمان کردند محک زدند به ناز نگار این دل را برای ناز کشی انتخابمان کردند قرار شد که دم مرگ روی او بینیم به شوق وصل ، همه ی عمر عذابمان کردند دعا شدیم و سحرها میان نخلستان به سجده های علی مستجابمان کردند ابوتراب کرم کرد و بین این همه خلق مقابل قدم او ترابمان کردند چو ذره ایم در این وادی و به نام علی بلند مرتبه چون آفتابمان کردند همیشه بیشتر از احتیاجمان دادند همیشه با کرم خویش آبمان کردند بداند عالم امکان که ما علی داریم چه غم ز فتنه ی ایام تا علی داریم میان بزم خراباتیان قراری نیست به باده نوش که برهان عقل کاری نیست تمام دلخوشی ما محبت علی است ز هیچ کس به جز آقا امید یاری نیست کلیمِ طور نشین شاهد کلام من است به پیشگاه علی سجده اختیاری نیست قبولی همه اعمال با ولای علیست به هر چه طاعت بی حُبش اعتباری نیست حرام باشد اگر رو به غیر او بزنیم کریم تر ز علی هیچ سفره داری نیست تمام نسل علی یذهبٌ مِن الـرَّجسند به شأن و عزت این خاندان تباری نیست مقابل حرمش آسمان کُند تعظیم به جز مقابل او جای خاکساری نیست علی تجلی سبحان ربی الاعلاست ثواب بردن نامش تبسم زهراست ببین که هر چه پس پرده بود افشا شد دلیل خلقت کون و مکان هویدا شد برای این که کسی شک نیاورد بعداً شکاف کعبه نیامد به هم معما شد دعا کنید که امشب خدا خریدار است دعا کنید که درهای آسمان وا شد علی ست آن که جهان تحت اختیارش بود ولی به زُهد و وَرَع بی نیاز دنیا شد علی ست آن که زمان عروج هر سحرش تمام عرض و سماوات پیش او پا شد علی ست آن که به معراج پشت پرده نشست انیس و هم نفس مصطفی در آنجا شد علی ست آن که نشان تَـعبُّد محض است فقط مقابل معبود قامتش تا شد علی ست آن که به هر رقص ذوالفقار او گره ز ابروی احمد به حمله ای وا شد نرفته از درِ این خانه نا امید کسی امور خانه ی این مرد دست زهرا شد ز راه آمده حیدر ، همه قیام کنید نهاده دست به سینه به او سلام کنید دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف که قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن علی بوی فاطمه دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش ، گریه بر غم زهراست به گوش می رسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز کوفه و خون آبه های چاه نجف قرار ما همه باب الرضا همان جایی که سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشکم پس از اذان صبح چقدر بوی حسین می دهد پگاه نجف شب زیارتی شاه کربلا باشد دلم هوایی آن صحن با صفا باشد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) گره کور که در کار پیمبر افتاد باز هم قرعه به نام یل صفدر افتاد وقتی از دور در قلعه تجلی میکرد یاد آن دست یداللهی حیدر افتاد با خودش گفت که این کار فقط کار علیست ناگهان دلهره از سینه‌ی مضطر افتاد مثل خواری شد و در چشم فراری ها رفت تا علم دست علمدار پیمبر افتاد طرف قلعه که می رفت خدا پشتش بود جبرئیل امد و زیر قدمش پر افتاد مرحب آمد که شود سد ره خیر ولی «هٰا علیٌ بَشرٌ کیفَ بَشر» شر افتاد تیغ ابروی علی خم شد و مرحب جان داد ده قدم مانده به شمشیر دو سر ، سر افتاد با خدا رفت و دم «نَصرُ مِنَ اللّٰه» گرفت سوره‌ی فتح به جان در خیبر افتاد موقع کندن در بود که «یازهرا» گفت ناگهان ترس عجیبی به دل در افتاد صاحب روز جزا داشت قیامت میکرد حَسَبُ الاَمرِ علی پرده ز محشر افتاد چاره ای جز به درک رفتن و تسلیم نداشت هرکه با خشم الهی علی در افتاد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) پروانه شدم قسم به جانت تا جان بدهم در آستانت از روز نخست خاندانم مدیون تواند و خاندانت جز دُرّ و گهر نریخت مولا تا آخر عمر از دهانت‌‌ هر شب به رخت پناه بردیم هر شب به دو ابروی کمانت شرمنده ترم نکن علی جان با این همه لطف بی کرانت ما را به کدام صید کردی ابروت و یا که گیسوانت شاید که دل مرا بدزدند پس میدهمش به تو امانت باید چه گِلی به سر بگیرد آنکس که نخورده آب و نانت اذنی بده تا که در رجب هم یک شب بشویم میهمانت مولای هر آنچه هست مخلوق امشب چه خوشند شیعیانت خواندیم تو را و مست گشتیم اینگونه علی پرست گشتیم همسایه ی کردگار حیدر سرمایه ی روزگار حیدر ما خشک تر از کویر خشکیم تو سبز تر از بهار حیدر گفتیم علی و دُر گرفتیم از خواهر ذوالفقار حیدر ما را همه با تو میشناسند ای مایه ی اعتبار حیدر درگیر تو گشته ایم آقا داریم اگر قرار حیدر سرمایه ی ما محبت توست آیینه ی استوار حیدر غیر از تو و خانواده ات حق دارد به که افتخار حیدر مردیم از این فراق و دوری مولای طلایه دار حیدر در شهر نجف بُکش تو ما را نه گوشه ی این دیار حیدر ما از تو به جز تو را نخواهیم شهزاده ی شهسوار حیدر از هجر تو ما خراب هستیم در پای تو پا رکاب هستیم جان دو جهان جهان فدایت ماهی و ستاره بچه هایت بگذار کمی بها بگیریم ما را نتکانی از عبایت در صبح نمیرویم هرگز یک شب نزنیم اگر صدایت سلطان زمین و آسمانها ماتیم همه ز ماجرایت ما را به شما حواله دادند تا اینکه شویم خاک پایت گفتی که مرا خدا نخوانید جانم به نصیحت بجایت اما چه کنم نمیتوانم ای شاه نگویمت خدایت زهرای بتول مرحمت کرد اینکه شده ام غزل سرایت بستم دل پاره پاره ام را پایین ضریح با صفایت افتاده گره به کار و بارم قربان ید گره گشایت غیر از تو و حلقه های زلفت با هیچ کسی ندارم الفت از عالم و آدمی سری تو از هر چه که هست بهتری تو آنها که تو را عمیق دیدند گفتند رسول دیگری تو بر دوش نبی قدم نهادی معلوم شود که حیدری تو باید که دم از دمت بگیرد وقتی که دم پیمبری تو در شأن و مقام تو همین بس هم کفو بتول اطهری تو بر ما بده تا دوا بسازیم این گرد و غبار پادری تو صد بار نوشتم و نوشتند رب الحسنین محشری تو هم فاطمه ای و هم محمد هم ساقی و هم که ساغری تو از ما نکنی دریغ مولا شیرینی حِس نوکری تو انگیزه ی خلقت عوالم ما را به حرم نمیبری تو!؟ دنبال توایم تا قیامت ارباب همه سرت سلامت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) مواجب می‌برد خورشید از انوار ایوانش فلک نان می‌خورد از سفره ی احسان سلمانش نرفته دست خالی از درش حتی یهودی هم به هر کس می رسم نَقلی‌ست از لطف فراوانش پناه آوردم از آتش به زیر سایه ی حیدر که می‌بارد تمام لحظه های سال بارانش کدامین حیدر کرار فرزند ابوطالب که شأن خاندانش گفته حق در آل عمرانش شهنشاهی که ممسوس است در ذات الوهیت نگیرم عیب بر قومی که می‌خوانند یزدانش به شأن ذوالفقارش عرشیان لاسیف می‌خوانند برادر هست با صدیقه آن شمشیر برانش رسیدی تا به ایوان نجف تعظیم کن کانجا به چشم خویش دیدم من خدا را ظل ایوانش به روز حشر خندان است آن شاعر که مصراعی به مدح شاه مردان مرتضی دارد به دیوانش پناه آوردگان کشتی شاه شهیدانیم همان کشتی که در دستان اصغر هست سکانش 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) آزاد شد دلی که شده صید دام عشق ما دیده ایم در سخن او مرام عشق سر میدهیم در عوض یک ،کلام عشق مارا خدا نوشته برای امام عشق ما سائلیم سائل چشمان مست او هستی ی ماست تا به ابد در دو دست او روزی کائنات به دست امیر دل افتاده است پای مسیرش مسیر دل دل داده ایم و دل شده عمری اسیر دل لطفی کن و بیا بنشین بر حصیر دل تا هست و نیست را کنم آقا فدای تو دل برده است از دل ما خنده های تو هر گل بدون مهر شما خار می شود زلف تو سرّ حلقه ی اسرار می شود این حلقه دار میثم تمار می شود سر روی دار عشق تو سر دار می شود زنده شود کسی که از عشق تو مرده است قطعا خدا به دست تو مارا سپرده است معنای جذر و مد نگاه تو ماه شد زلفت گرفت چشم تو عالم سیاه شد بر عاشقان ،نگاه به رویت رفاه شد اینگونه شد که وصف تو همچون اله شد قبله کنید کعبه ی ایوان یار را ما دیده ایم در حرمش کردگار را رویای هر شب ست که تعبیر می شود هرکس نجف رسید زمین گیر می شود از دیدن جمال تو کی؟! سیر می شود مست ازنماز عشق شما تیر می شود ماییم ذره ،چرخش ذرات دست توست سجاده را فروخته هر کس که مست توست غیر از علی و آل علی حرف دین کجاست؟ آموخت بر ملائکه عرش برین کجاست خورشید واضح ست، ولیکن یقین کجاست ؟؟ از حق بپرس راه خدای مبین کجاست؟ راهی که کرده است جهان را مرددش راهی که دیده عشق تجلی مقصدش 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) به میزان گران سنجی از این بهتر نمی آید دگر مانند حیدر آسمان گستر نمی آید به سوی کعبه دیگر من نمازم را نمی خوانم که زیبا قبله ای آمد و زیباتر نمی آید نهاده نام خود بر وی علی عالی اعلی مگر زین جلوه زیباتر ز دستش بر نمی آید؟ زمین می لرزد از گامش که در وقت رجزخوانی صدای پلک چشمی هم ز دشمن در نمی آید یدالله است و شیرافکن که از یک گردش چشمش نفس در سینه می ماند و بالاتر نمی آید نبرد از مرتضی آموز کز درس نبرد او غزالی کمتر از عباس جنگاور نمی آید خدایش خوانمش هرگز بشر می گویمش اما به هر صورت حساب آرم حسابم در نمی آید چگونه وصف او گویم چگونه مدح او خوانم که وصفش با قلم در لوح و این دفتر نمی آید زمین دردانه ای از دست دادی و نفهمیدی نمی آید نمی آید دگر حیدر نمی آید 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) خوشم با حب حیدر قد کشیدم دلم را از همه عالم بریدم به غیر از مرتضی چیزی ندارم به غیر از مرتضی چیزی ندیدم چه شوری در دلم افکنده عشقش پر از عشقم، پر از از خوف و امیدم خوشم حلقه به گوش این سرایم به هر محفل ثنایش را شنیدم حیاتش ساده تر از بندگان بود عجب شاه و امیری برگزیدم گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه *** صد و ده بار ذکر هو گرفتم از این دنیا و اهلش رو گرفتم مگر عقلم کم است از او نخوانم مگر کم آبرو از او گرفتم دل من زیر و رو شد از شبی که به دستم در حرم جارو گرفتم خراسان و نجف، این آبرو را هم از این سو، هم از آن سو گرفتم علی گفتم کمی زهرا بخندد چه پاداشی از این بانو گرفتم گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه *** خدا رو کرد با او گوهرش را تجلی صفات و مظهرش را زمان وحی نور قل هو الله میان کعبه خوانده مادرش را نبی هم در شب تاریک فتنه به حیدر می سپارد بسترش را میان اوج پرواز نمازش به سائل می دهد انگشترش را همه بی تاب بر سجده می افتند اگر افشا نماید قنبرش را گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه *** نجاتم داده استغفارهایش دلم را برده با رفتارهایش شده سرتاسر نهج البلاغه نَمی از باطن پندارهایش ملائک از شعف هو می کشیدند همیشه لحظه ی پیکارهایش نبی دلگرم بازوی علی بود به جای تک تک سردارهایش چنان از قلعه در را مرتضی کند ترک برداشت تا تالارهایش گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه *** رها کردن مرامِ پیر من نیست به دست دیگران زنجیر من نیست مرا دیوانه می خوانند مردم اگر مجنون شدم تقصیر من نیست اگر از مرتضی کمتر بخوانم اثر بر ناله ی شبگیر من نیست بدون گوهر حب ولایت به غیر از معصیت تکبیر من نیست گره خورده دلم با حب حیدر به جز این عشق در تقدیر من نیست گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه *** ازل از جام خود بر ما چشانده همین باده دل ما را کشانده زمان خلقت آب و گل ما کمی خاک عبایش را تکانده کسی که روی دوش مصطفی رفت یتیمان را سر دوشش نشانده خدا هم از زبان مرتضایش پیمبر را شب معراج خوانده به شوق وعده ی ” یا حارَ هَمْدان…” برایم طاقت و صبری نمانده ¹ گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه *** برای مؤمنین یعسوب دین است خداوند کرم روی زمین است عبای وصله دار کهنه ی او تجلی همان حِصن حصین است نشستن زیر ایوان طلایش برایم بهتر از خلد برین است اگرچه منکرانش هم نفهمند فقط حیدر امیرالمومنین است به یمن شیر پاک مادر خود تمام عمر، حرفم این چنین است گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه *** ۱. امیر المومنین علیه السلام فرمودند: یا حار همدان! من یمت یرنی بحار الانوار، ج 6، ص 160 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) خدا نشست که از رخ نقاب بردارد ز خود کنایه ی فصل الخطاب بردارد زچشم عالم امکان حجاب بردارد حجاب از ازل بوتراب بردارد برای این همه لب تشنه آب بردارد هنر نمای ازل محو ذات این غزل است میان خود و علی گرم مدعا مثل است علی حق است مع الحق علیست بی بدل است به سان حضرت پروردگار از ازل است وگرنه اسم خود از بوتراب بردارد به پای آمدنش عرش و آسمان می ریخت بغل بغل پر و بال فرشتگان می ریخت خدا به گوش علی جرعه ی اذان می ریخت هر آنچه داشت به پایش همان زمان می ریخت به ماه گو که دل از آفتاب بردارد به روی سلطنت قلبها علم زده بود مسیح نام تو را برده بود و دم زده بود نیامده همه ی شهر را بهم زده بود به گیسویش علی از بس که پیچ و خم زده بود بگو که دست از این پیچ و تاب بردارد مسیح کز نفسش جسم مرده احیا شد به برکت نفس مرتضی مسیحا شد تمام عمر فقط وقف این تماشا شد که هم رکاب غلامان کوی مولا شد نشسته بر سر کویش ثواب بردارد میان کوی تو همچون غبار می گردم به دور شمع تو پروانه وار می گردم اگر غلط نکنم در مدار می گردم به گرد جلوه ی پروردگار می گردم نشسته ام که ز رویش نقاب بردارد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) چنین میبیند آنکه در نجف اهل نظر باشد طلا چسبانده خود را زیر ایوانش که زر باشد علی باحق و حق با او، ولَیْسَ الهادی الاهو علی حق حق علی هو هو، از این ها بیشتر باشد!؟ برایش افتخاری نیست کعبه سینه چاکش شد چرا که خانهء حق از حضورش مفتخر باشد نفس های غلامش مردگان را زندگی بخشد اگر حتی غلام او خودش هم محتضر باشد بنازم آسمان خانه اش را که به یک لحظه کنار هم دوتا خورشید و یک قرص قمر باشد هزاران گرگ میلرزد به خود با نام پیغمبر زمانی که میان بیشهء او شیر نر باشد علی آن شیر بی باکی که خاکی بود و افلاکی کران تا بیکران حیدر، علی «کیف بشر» باشد به وقت حملهء دشمن دلش ارام ارام است اگر عـــباس در قلب سپاهش مستقر باشد اگر دستار زردش را به پیشانی ببندد او بعید است اینکه دیگر دشمنش دنبال شر باشد بخوان اوصاف خیبر را! تجلی های حیدر را خدایی هرچه هم گفتند بهرش مختصر باشد رسول الله خندیدو علی«ع» غرید و در را کند کسی که بود و منکر شد چه بهتر کور و کر باشد در و دربان در را با هم از جا میکند حیدر که آویزان درب قلعه بیش از صد نفر باشد!!! به جز اون پهلوان ماکو!! یدالله است این بازو برای او در قلعه نه! خیبر مثل پر باشد.. خدا «جانم علی(ع)»میگفت و جبراییل کف میزد چنان او تاخت بر مرحب که مفقود الاثر باشد پس از آن واقعه خیبر پلاکش یکصد و ده شد که نام نامی مولا همیشه روی در باشد به هر ملعون بی جرأت که ترسید و فراری شد بگو حیف است روی پیکر نحس تو سر باشد علی «اِبن ابی طالب»، فقط نام پدر کافیست برای دومی گفتند که ده ها پدر باشد به روی چشم امر حضرت اقا، ولی مردم امام منتقم با یاد کوچه خون جگر باشد کسی که اهل بدعت شد علی را سخت میبیند که وحدت با سپاه عایشه عین ضرر باشد اگر اهل سقیفه از علی فرمان نمیگیرند بلانسبت به خر!! باید همیشه چوب تر باشد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) هرکه از قافله‌ی یار جدا می‌گردد عاقبت اهل دو رنگی و ریا می‌گردد گره اهل ولا کور اگر باشد هم با نگاه علی و فاطمه وا می‌گردد عبد آلوده نفس هم بکشد پیش علی پاک تر از همه‌ی آینه‌ها می‌گردد هرکسی روبروی نام علی سر خم کرد در قنوت سحر فاطمه جا می‌گردد هرکسی مست علی نیست بداند این را تا خود حشر گرفتار بلا می‌گردد هرکسی قطره‌ای از جام ولایت بچشد علوی می‌شود و از عرفا می‌گردد تَرَک خانه‌ی کعبه به دوعالم فهماند دل که بشکست فقط جای خدا می‌گردد عشق مولا گهر و سینه‌ی من هم صدف است دل من قبله‌نماییست که سمت نجف است نام مولاست که هر لحظه گره باز کند در دل حیدریون شور جنون ساز کند جای دارد دل هر کس که در آن مهر علی‌ست روز محشر به بهشت ازلی ناز کند شب معراج هم انگار نبی گفت علی تا که از خاک شود کنده و پرواز کند شیعه با نام علی رقص جنون می‌گیرد این فقط نام علی هست که اعجاز کند سالی یک مرتبه آن‌هم شب میلاد علی نذرکرده‌ست خود کعبه دهن باز کند یاعلی عرش نشسته‌ست به امیدی که قد و بالای تو را باز برانداز کند مصطفی شمس بهشت است اگر ماه تویی او رسول است اگر پس ولی الله تویی غیرت حیدری تو دل کوثر را برد مصطفی با تو فقط نام برادر را برد شب معراج به سوی حرم قرب خدا با پر نام تو جبریل پیمبر را برد آمدی دردل میدان و همه ترسیدند نعره‌ی حیدری‌ات زَهره‌ی لشکر را برد ذوالفقار تو خودش کار خودش را بلد است با مدد از نفست باد شد و سر را برد لشگری از غضب مالک اشتر ترسید چون‌که نام اسداللهی حیدر را برد موقع چرخش تیغ تو زمان می لرزد پلک برهم بزنی قلب جهان می لرزد گِل ما روز ازل تشنه‌ی باران تو شد خود حق شیفته‌ی این‌همه ایمان تو شد تو اگر شکل خدایی خود او خواسته است به کسی چه که اگر قبله مسلمان تو شد تو علی هستی و عالم همگی حیرانند که چگونه خود معبود تو حیران تو شد نمک سفره‌ی تو روزی عالم را داد آدم این شد که نمک‌گیر تو و نان تو شد دست تو دست خدائیست یدالله، علی هرکه از علم غنی شد ز گدایان تو شد همه گفته تو مهمان دل کعبه شدی کس نفهمید که کعبه‌ست که مهمان تو شد تو خودت کعبه‌ای و کعبه فقط از سنگ است گشتن دور حرم بی‌تو علی‌جان ننگ است عارفان باده میارند ز دریای نجف بس‌که ذکرت برکت داده به شب‌های نجف از همان روز که پا بر سر این خاک زدی معدن دُر نجف گشته همه جای نجف آرزوی دلم این است که روی قبرم بنویسند مرا هم عبد مولای نجف چقدر گوشه‌ی ایوان طلا می‌چسبد بنشینی سحری و بخوری چای نجف کاش می‌شد بنویسند در این ماه رجب یک سفر کرببلا البته فردای نجف کاش می‌شد بشود قبر من سوخته دل در میان حرم حیدر و بابای نجف من نجف باشم اگر تا به سحر می‌خوانم ها علی بشر کیف بشر می‌خوانم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) می نویسم سر خط، مرد خطر یعنی تو تیغ بالای سر فتنه و شر یعنی تو سوره‌ی فتح و سلیمانِ ظفر یعنی تو ها علیٌ بشرٌ کیف بشر یعنی تو دوستداران تو با عرش برابر هستند سینه‌چاکان تو با کعبه برادر هستند شعر در وصف تو ای شاه سرودم، امروز واژه در مدح تو از عرش ربودم امروز می‌شوی ذکر مناجات و درودم امروز من به کعبه به خدا سجده نمودم امروز قبله در ماه رجب سمت تو آقا آمد کعبه‌ای بود در این کعبه به دنیا آمد صدف کعبه در این لحظه پر از دُر شده بود خانه از عرش‌نشینان خدا پر شده بود فاطمه بنت اسد غرق تحیر شده بود درک میلاد تو بیرون ز تصور شده بود دو سه روزی که شده کعبه ز عطرت لبریز معتکف بود حرم با تو شد ایام البیض برکت رفته از آن خوان که در آن نیست نمک فکر کردم که در این واژه چه چیزیست "نمک" صد و ده بار علی و صدو ده چیست، نمک نان این سفره حسینش شده، کافیست نمک نمکین عشق علی شد ابدی و ازلی برکت سفره‌ی شیعه است حسین بن علی کیست این، معرکه‌دار همه‌ی جولان‌ها؟ کیست این، پیر و امیر همه‌ی ایمان‌ها؟ کیست این، خطبه‌ی کولاک همه توفان‌ها؟ کیست این اُسّ و اساس همه‌ی بنیان‌ها؟ مست شو با لب خورشید، لب ماه بگو أشهد انّ علیّاً ولی الله بگو ناگهان پرده برانداخته حق می‌بینی مست از خانه برون تاخته حق، می‌بینی نرد عشقی به خودش باخته حق، می‌بینی چهره را مثل علی ساخته حق، می‌بینی چه شرابی است که کعبه شده میخانه‌ی او این علی کیست که زهرا شده پروانه‌ی او ساقیا، ای که شراب تو چشیدن دارد ناز از نرگس مست تو کشیدن دارد پابرهنه به طواف تو دویدن دارد وقت جان‌کندن‌مان روی تو دیدن دارد جان ناقابل من پیش تو مثل برگ است مستی دیدنت آقا سکرات مرگ است یا علی ای که خودت هم هدفی، هم راهی بنده‌ی حقی و در بندگی خود شاهی کهکشان هستی و خورشیدترینی، ماهی آیه‌ی «أنفسنا»، نفس رسول اللهی این تو بودی که به بت‌های تهی «لا» گفتی نیمه شب، وقت خطر، جای پیمبر خفتی ای پیمبر تو بگو مرد خطر کیست، علی وسط معرکه‌ها شیرجگر کیست، علی قاتل عبدود و دافع شر کیست، علی یار غارند همه، سینه سپر کیست، علی باید ای شیعه به خصمش برسانی لعنت بر فلانی و فلانی و فلانی لعنت صاحب تیغ دو لب، لب به سخن باز کن و خطبه بی‌نقطه بخوان، با سخن اعجاز کن و زمزم کعبه، شبی زمزمه‌ای ساز کن و تا ثریای خودت فاطمه پرواز کن و بگو ای شعر تو یک مصرع دیگر داری آینه‌دار تو زهراست، برابر داری کعبه معنا شده‌ای تو، لک لبیک علی قبله‌ی ما شده‌ای تو، لک لبیک علی شاه و مولا شده‌ای تو لک لبیک علی ذکر زهرا شده‌ای تو لک لبیک علی می‌نویسم سر خط، مرد خطر یعنی تو ها علیٌ بشرٌ کیف بشر یعنی تو 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) خواندن از محبوب خود منبر ندارد احتیاج عشق بازی شعرهای تر ندارد احتیاج می نخورده عاشقانش امشب ازخود بی خود اند مست مستان ساقی و ساغر ندارد احتیاج میکده لحظه به لحظه پر شده ازعطر یار بزم امشب نافه و عنبر ندارد احتیاج تا به دام افتد مگر یک عمر پرپرمی زند یاکریم جلد اینجا پر ندارد احتیاج فقر را از صاحبش هرشب گدایی میکند عبد مولا کیسه های زر ندارد احتیاج تا سری پیدا کند در بین سرها روز حشر میثم این خانواده سر ندارد احتیاج هرکه دارد سایه ی لطف علی را بر سرش مطمئنم به کسی دیگر ندارد احتیاج مثل پیغمبر که تا دارد علی را نزد خود در میان معرکه لشگر ندارد احتیاج به گل رویش خدا هرچه بخواهم میدهد با وجودش بعد از این نوکر ندارد احتیاج نیمه ی ماه رجب شد اعتکافش واجب است زادگاه مرتضی قطعا طوافش واجب است عید میلاد علی عید سعیدکعبه است ان که به پابوسی اش اول رسیده کعبه است کعبه را از لات و عزی و هبل خالی کند مرتضای بت شکن تنها امید کعبه است خشت خشت اش از علی گوید سخن بیت الحرام کودک بنت أسد تنها نوید کعبه است اینکه از دیوار بشکافد برای مرتضی اولین و بهترین کار مفید کعبه است از جلال و از شکوه اش مکه میلرزد به خود شاهد حرفم تکان های شدید کعبه است هم زمین هم آسمان روشن شد از نور رخ اش حضرت خورشید طفل رو سپید کعبه ست سنگر شیر خدا بودن به امر ذات حق بی گمان از افتخارات جدید کعبه است میتوان فهمید از سمتنی امی حیدره حیدر کرار سردار رشید کعبه است خانه کعبه مرید حضرت اقای ماست یا علی بن ابیطالب مرید کعبه است جز به روی او برای هیچ کس در وا نشد پس علی بن ابیطالب کلید کعبه است نه فقط من که جمادات است مداح علی ان که میگوید برای او قصیده کعبه است میشود فهمید از فزت برب الکعبه اش هم شهید مسجد است و هم شهید کعبه است در میان کعبه ای که قبله ی جان همه ست مرد خانه مرتضی بانوی خانه فاطمه ست جبرئیل از مقدم پاکش بشارت می دهد عالمی را مژده ی جشن ولادت می دهد از لیذهب عنکم الرجس اینچنین پیداست که با نگاه خود دل ما را طهارت می دهد نور قرآن در دلش قدافلح روی لبش به رسول اللهی احمد شهادت می دهد هم امیرالمومنین با حق و هم حق با علی ست مرتضی سر تا به پا بوی عدالت می دهد گر علی روزی به کرسی قضاوت رو کند به خطاکاران به یک اندازه فرصت می دهد هادی شهر است و دنبال هدایت کردن است چادر زهرای خود را گر امانت می دهد قصه وارونه ست در واقع خلیل بت شکن به علی بن ابیطالب شباهت می دهد چاه های آب خود را وقف عامش کرده است او تمام شهر را درس دیانت می دهد بهر امرار معاش خویش زحمت می کشد پینه ی دستش خبر از استقامت می دهد در رکوع خود به سائل بذل و بخشش می کند اهل بیت اش را به این الطاف عادت می دهد نان و خرما میبرد بر روی شانه شب به شب شام خود را به یتیم بی بضاعت می دهد من صد و ده تا گره وا میکنم با نام او بی گمان نادعلی همواره حاجت می دهد محشر آن وقتی تماشایی ست که آقای من دوستان خویش را اذن شفاعت می دهد آخرش یک روز خواهم رفت ایوان نجف ِآخرش یک روز توفیق زیارت می دهد هدیه ی روز پدر جان را کنم تقدیم او هر چه دارد شیعه در راه ولایت می دهد علتی دارد اگر کل میکشم کف می زنم گرمی ذکر علی بر من حرارت می دهد در میان قلب هر جنبنده ای یاد علی ست آفرینش در میان مشت مقداد علی ست دسته دسته راهبان هم بی قرار ایلیا با رسولان اولوالعزم اند یار ایلیا یوسف و الیاس و ابراهیم و اسماعیل و نوح هود و ادریس نبی میراث دار ایلیا ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در گردش اند از همان روز نخستین بر مدار ایلیا خط به خط هر خطبه ی نهج البلاغه خواندنی ست در عجب اندیشه ها از شاهکار ایلیا جمله جمله در میان هر کتابی رخنه کرد واژه در واژه کلام استوار ایلیا مرده ای را زنده کردن که نمی آید به چشم در میان معجزات بی شمار ایلیا حضرت موسی کلیم الله ارادتمند او حضرت عیسی بن مریم دوستدار ایلیا صد هزار انجیل امشب رونمایی میکنیم از حواریون مجنون دچار ایلیا مثل فردای فرج فردای رجعت دیدنی ست انبیا و اولیا چشم انتظار ایلیا مسیا ، طیطه و شبر و شبیر و سوشیانس عالمی ریزه خور ایل و تبار ایلیا مرد و زن پیر و جوان هر شب گدایش میشوند انبیا در حشر محتاج عطایش میشوند
واژه واژه واژه ام را شعر نابش می کنم با علی حل میکنم جام شرابش می کنم خانه ی مولای من دروازه ی خوشبختی است با علی کوه گناهم را ثوابش می کنم میزنم بر سینه ام سنگ علی را روز و شب سینه را اینگونه خوش رنگ و لعابش می کنم بی گمان بویی نبرد از آدمیت منکرش هرکه شد کلب علی آدم حسابش می کنم از شما پنهان نباشد از خدایم هم که نیست در میان سجده گاهی رب خطابش میکنم میبرد شبهای دلتنگی مرا سوی نجف عکس ایوان طلایی را که قابش میکنم از علی بن ابیطالب مدد میگیرم و… نقشه های شوم را نقش بر آبش میکنم ذوالفقار امروز در دست محبان علی ست دشمن اسلام را خانه خرابش میکنم از منادی های وحدت هستم اما ناگزیر هرکسی که دشمنی ورزد جوابش میکنم مثل ابراهیم از نمرود عالم خسته ام به علی و بچه های فاطمه وابسته ام 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) قدمتی دیرینه دارد نام او ریشه در هر سینه دارد نام او در خیالم از خدا دارم سؤال آخر این اعجوبه دارد چند سال این که در ماه رجب تابیده است خلقت خورشید را هم دیده است دیده او میلاد عزراییل را کودکی حضرت جبریل را با خدایش قبل خلقت بوده است او سرآغاز حکایت بوده است روزگاری بود تنها کردگار خواست تا نامش شود پروردگار روز یکشنبه جهان را آفرید هم زمین هم آسمان را آفرید روشنی داده دوشنبه راه را آفریده آفتاب و ماه را برده از آغوش دشت،اندوه را تا سه شنبه آفریده کوه را چهار شنبه خلق کرده رود را پنج شنبه هر چه باقی بود را صبح جمعه شد گل آدم درست اشک و لبخند و سرور و غم درست چرخه این چرخ روز شنبه گشت مهر و ماه و راه و رود و کوه و دشت پیش از این هفته اگرچه بی گمان نه زمینی بوده و نه آسمان نه بهشت و نه جهنم بوده است نه ملک نه جن نه آدم بوده است آن زمانی که سرور و غم نبود جز خدا چیزی در این عالم نبود من یقین دارم یقین دارم یقین بوده خالق باامیرالمومنین آنکه عشق او مرا کشته،علیست بر گِل ما جای انگشت علیست حق به أمر “کُن”به او پیغام داد کار خلقت را علی انجام داد او حروف و او عدد را خلق کرد قل هوالله أحد را خلق کرد او که بی مهرش نبی هم کافر است یک دو سالی از خدا کوچکتر است گرچه نامش سفره باز خداست روز میلاد علی راز خداست اولین روزی که خالق شد خدا هست میلاد علی مرتضی اسم اعظم هر چه هست از نام اوست آب و خاک و باد و آتش رام اوست آب را با خاک خویش آمیخته قالب هر شیعه را خود ریخته هرکه را با مهر خود مولا سرشت جبرییل او را نوشت اهل بهشت بر در دوزخ نوشتند این کلام بر محبین علی آتش حرام 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌