eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
913 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ضربت خوردن حضرت علی (ع) صورت خیس خودش را طرف چاه گرفت آسمان تیره شد از بسکه دل ماه گرفت بر سر سفره کمی درد دل خود را گفت یک نفس گفت؛ ولی آینه را آه گرفت راه افتاد میسحا که نفس تازه کند زیر سنگینی گامش نفس راه گرفت خانه آوار شد و روی قدم هاش افتاد اشک هی آمد و تا پای قدمگاه گرفت سمت در رفت ولی در به تقلّا افتاد و از این حادثه یک فرصت کوتاه گرفت درب بسته شد و قلاب به پهلوش گرفت روضه ای شد که دل حضرت درگاه گرفت باز هم روضۀ دیوار و در و یک مادر... باز با دختر خود ذکر "وا اُمّاه " گرفت لحظه ای بر در این خانه به زانو افتاد "اشکِ بر فاطمه" را توشۀ این راه گرفت وقت رفتن شده بود و سحرش آمده بود پا شد و جلوه ی "یا فالق الاصباح" گرفت رفت معشوق خودش را بکشد در آغوش رفت و وقتی که تنش حالت دلخواه گرفت بوسه ای زد به سرش تیغ و تنش آتش شد آتشی که به دل سنگ و پر کاه گرفت مثل زهرا به زمین خورد و به سجده افتاد آنچنان که دل محراب و دل ماه گرفت آه یک دست بر آن فرق شکسته که گذاشت خم شد و دست به پهلوش به ناگاه گرفت پا شد و رو به مدینه شد و با فاطمه گفت عاقبت حاجت خود را اسدالله گرفت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مناجات با خدا منو مشغول خودت کن بزار درگیر تو باشم واسه منهم سفره بنداز که نمک گیر تو باشم تا زیر چشمات بمونم زیر تدبیر تو باشم دیونم کن دیونم کن که به زنجیر تو باشم ای خدایا شب قدره من پیشت قدری ندارم اومدم تا سر به روی دامن عفوت بزارم منو درگیر خودت کن که فقط مال تو باشم منو راهی سفر کن که به دنبال تو باشم من بی چیز و بخر تا جزو اموال تو باشم حال خوبی نصیبم کن پی احوال تو باشم من می خوام مال تو باشم سندم رو بزن امضا حلقه ای توی گوشم کن من بشم نوکر زهرا تو قفس در به درم من زخمیه بال و پر من گناهام رو می بینی که چی آورده به سر من چونکه یک عالمه غفلت پر شده دور و بر من توی تاریکی و ظلمت کوخدایا سحر من سحر من یه نگاهت یه نگاه آسمونی تا منم سفره نشین شم کنارت تو میهمونی روسیاهم مثل شب ها مثل شب های جدایی مثل تاریکی شب ها که نداره روشنایی آسمون تا منو دید گفت: چقده دور از خدایی بعیده که روسفید شی بعیده به چشم بیایی تنها یک راه جلو پاته اونم از لطف خداته اون راهم راه حسینه سفر کرببلاته سفر کرببلایی دو تا بال گریه می خواد پا توی روضه گذاشتن شور و حال گریه می خواد پا توی مقتل نزاری که مجال گریه می خواد سر روی نیزه یار قیل و قال گریه می خواد مشک خالی ابالفضل چشم به راه گریه هاته دو تا دستای ابالفضل نگاه کن که جلو پاته شاید آقا واسطه شه شاید آقا بپذیره به دو تادست ابالفضل دستتو امشب بگیره آخه دستای این آقا تو کرامت بی نظیره حرم چشماش قشنگه صحن چشماش دلپذیره خوش به حال من بی کس که یک کس مثل تو دارم جای مشک تو می خوام من همیشه گریه بیارم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ امام حسن عسگری(ع) تا كوچه های سامره مردی نجیب داشت آری هوای شهر فقط بوی سیب داشت شب ها كه در ترنّم سجاده می نشست شب های عرش حال و هوایی عجیب داشت هر گاه با دعای فرج اوج می گرفت زیر لبش ترنم اَمَّن یُجیب داشت درد آمد و دوا شد و با یك اشاره گفت: هر گوشه از كلام لبش یك طبیب داشت آن قدر کشته شد دل و آن قدر زنده شد با تیغ ابرویی که فراز و نشیب داشت ابن الرضای سوم ما یا ابالحسن عیدی بده به دست گدا یا ابالحسن هر جا که باده هست صفای خُمش تویی هر جا که آیه ای است ضمیر کُمش تویی آدم طمع به کسب مقام شما نمود در صورتی که آب و گلِ گندمش تویی شهر مدینه شادتر از این نمی شود چون که به لطف حق حَسن دومش تویی فهمیدم از ترنم سرداب سامرا هر جا که جمکران شده شهر قُمش تویی خورشید مردمیِ زمین؛ آسمان ترین ای خوش به حال هر که تب مردمش تویی ابن الرضای سوم ما یا ابالحسن عیدی بده به دست گدا یا ابالحسن 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) تا زمین قدم برداشت آسمان نوشت علی آسمان كه بر پا شد كهكشان نوشت علی كهكشان كه بر پا شد یك جهان نوشت علی این جهان كه معنا شد بیكران نوشت علی بیكرانه ها پر شد لامكان نوشت علی با هر آنچه كه می شد با همان نوشت علی با قلم نوشت علی با زبان نوشت علی و سپس هر آنچه داشت در توان نوشت علی روی صورتِ انسان روی جان نوشت علی با غبار او روی چشممان نوشت علی آنقدر نوشت از او تا جهان پر از او شد تا كه دست حق رو شد ذكر عاشقان هو شد پس دو مرتبه روی صورتم نوشت علی دوست داشت پس روی قسمتم نوشت علی در رگم كه جاری شد غیرتم نوشت علی پا شدم زمین خوردم همتم نوشت علی تا كمی ضعیف شدم قوتم نوشت علی آمدم ذلیل شوم عزتم نوشت علی پس خدا خودش روی قیمتم نوشت علی روی بیرق سبز هیئتم نوشت علی آنقدر نوشت علی روی سرنوشت من تا فقط علی باشد خانه ی بهشت من روز اول خلقت با علی حساب شدم در قنوت او بودم تا كه مستجاب شدم زیر پای او ماندم تا غبار ناب شدم بر سرم چنان تابید تا كه آفتاب شدم آنقدر كه او تابید از خجالت آب شدم در غدیر چشمانش من هم انتخاب شدم آنقدر نگاهم كرد تا كه من خراب شدم زیر جوشش چشمش ماندم و شراب شدم مِی شدم پیاله شدم مست بوتراب شدم هی علی علی گفتم در علی مذاب شدم می نویسم از عشقم می نویسم از دردم غیر دور چشمانش هیچ جا نمی گردم توی محفل ذكرش دُرِّ ناب می ریزند پای هر علی گفتن هی ثواب می ریزند روی ما فرشته ها هی شراب می ریزند توی جام خالی ما هی شراب می ریزند روی چشممان خاك بوتراب می ریزند در شب سیاه ما آفتاب می ریزند روی ما دعاهای مستجاب می ریزند در حساب فردامان بی حساب می ریزند كبریا كه می بخشد این همه به عشق او چون علی به ما آموخت لااله الا هو... 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌