✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مسمط امام جواد(ع)
عجب خجسته حدیثے که همچو گوهر بود
سفارش پدرے به جوان دلبر بود
«نرو از آن در کوچڪ که سمت دیگر بود
که چشم خیل گدایان همیشه بر در بود»
چه بارگاه و چه صحنے شبیه مشهد ما
چه آشیانهے امنے شبیه مشهد ما
عجب حریم و چه شأنے شبیه مشهد ما
خیال صحن و سرایت همیشه در سر بود
چه خوب میشد اگر تا سحر درون حرم
فقط سه واژهے تنها من و ضریح و سرم
تو هم اگر که بیایے ز اوج لطف و کرم
کدام خاطره از این خیال برتر بود؟
تمام عمر نشستم به آستان شما
همیشه خیره نشستم به کنج خوان شما
مرا بس است ز روزے کمے ز نان شما
غلام حلقه به گوشت به شاه سرور بود
چنین غریب به چشمش ندیده کون و مکان
چنین اسیر غمے تا ابد ندیده زمان
صداے هلهلهها بود و رقص دخترکان
تن نحیف تو اما میان بستر بود
به دست و پا زدنت نانجیب میخندید
به «آب» گفتن تو اے غریب میخندید
شبیه قاتل «شیبالخضیب» میخندید
عدو غریبه اگر بود بِه ز همسر بود
عطوفت و دل سنگش اگر نمیمرد آه
تو را به بام با طناب گر نمیبرد آه
کمے ملاحظه میکرد و گر نمیخورد آه
لبت به تیزے پله چقدر بهتر بود
تو را کشید و رسیدے به بام خانهے خود
چه روضهها که تو دیدے به بام خانهے خود
«حسین» را تو چشیدے به بام خانهے خود
پناه جسم رها بال چند کفتر بود
#شهادت_امام_جواد_ع
#حسین_کریمے
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 براے ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉@javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
یا حسین(ع)
توےیکه قرعه به نامت هزارباره زده
به وقت سجده به دوشت خدا ستاره زده
چرا مَلَڪ بنشاند بروے شانه ے تو؟
تواحمدے که بجایش دو ماهپاره زده
براے گوهر یکدانه اش خداے حسین (ع)
ز جنس شانه ے شأنِ تو گاهواره زده
تو از حسینے و پروردگار کل جهان
تو را ز خاڪ حسینت چه خوش،قواره زده
ز خاڪ گفتم و خاکم به سر،که ذکر حسین (ع)
به آسمان و زمین آتش و شراره زده
چگونه تاب بیارے که بشنوے دشمن
به پیکر پسرت زخم بے شماره زده
به روے شانه ے تو سربلند بوده حسین (ع)
ولے عدو سر او را به یڪ قناره زده
تو بوسه ها زده اے بر لب و به دندانش
ولیڪ چوب به کامش،شرابخواره زده
#شهادت_امام_حسین_ع
#مناجات_امام_حسین_ع
#جواد_محمودآبادی
#صفر
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 براے ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉@javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
یا حسین(ع)
یک اربعین چو کاسه ی خون هر دو دیده شد
یک اربعین سرت به سر نیزه دیده شد
یادم نمے رود که در اینجا چه دیده ام
گلهاے باغ فاطمه با خنده چیده شد
اے همسفر ز رنج سفر این قدر بدان
از داغ غصه هاے تو زینب خمیده شد
اے گوشوار عرش برین،بهرگوشوار
گوش تمام دخترکانت دریده شد
هر وقت بین ره به زمین خورد کودکی
آنجا صداے گریه ے زهرا شنیده شد
سربسته گویمت که مپرس از سه ساله ات
درگوشه ے خرابه یتیمت شهیده شد
درچار فرسخ است اگر حد تربتت
چون زیر نعل جسم تو هرسو کشیده شد
یادم نمے رود که عدو کاکلت گرفت
با سختے تمام سر تو بریده شد
زینب کجا و کوچه و بازار برده ها
رنگ از رخ تمام اسیران پریده شد
#محمود_اسدی
#اربعین
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 براے ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉@javazenokari_ir