eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
896 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر پیامبر مکرم اسلام (ص) سر به دامان علی داشت که جان بر لب بود آخرین ذکر نبی، یاعلی و یارب بود نفسِ آخرِ او بود که می گفت: حسین و کلام دگرش یادِ غم زینب بود بروی سینۀپیغمبر اکرم حسن است و کنار سر او فاطمه اش آنشب بود همه أسرارِ مگو را به علی گفت نبی آخرین سّرِ دلش حاوی این مطلب بود یا علی! بعد من آتش به حرم می افتد آشکارا شود آن بغض که در مَرحب بود خانه ام را که همین قوم به آتش بکشند تازه معلوم شود خصمِ تو لامذهب بود بِین دیوار و درِ خانه بماند زهرا وسط آتش کاشانه بماند زهرا غصه می آید و این دوره بسر می آید دورۀحزن تو با خونِ جگر می آید بعد من یاعلی این جمع ز هم می پاشد پشت این در خبر قتل پسر می آید بازو و پهلوی زهرای ترا خُرد کنند فاطمه یاری تو روز خطر می آید در همین کوچۀباریک بدنبال فدک دومی با غصبش بار دگر می آید آه از سیلی این قوم به ریحانۀمن وای از آندم که ز مسمار خبر می آید تا ترا یکّه و تنها نگذارد کفوَت فاطمه بعد من از شرم تو در می آید حسنم می شود آنروز عصای مادر وسط کوچه شود آب، بپای مادر بعد از این تازه حسن حالِ پریشان دارد تا چهل سال ز غم گریۀپنهان دارد جگرش پاره شود، وز کفِ او چاره شود زانوی غم به بغل، نالۀ هجران دارد هست بعد از حسنم، داغ حسینم در پیش او که بر پیکر خود نیزه فراوان دارد قاتلانش همه هستند؛ أراذل اوباش گرچه این قافله عنوان مسلمان دارد سرِ او را سرِ نیزه همه جا چرخانند گریه بر حال یتیمان و اسیران دارد کعب نی ها به تن زینب او خُرد شود سفری پر ز بلا همره عدوان دارد آه از گوشۀ ویرانه و رخسار کبود باز هم دخت من و سیلیِ یک دست یهود 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه امام رضا (ع) نم نم کنار حجره دربسته میرسید کم کم به قتلگاه خودش خسته میرسید مانند شخص مار گزیده به پیچ و تاب فریاد یا جواد چه پیوسته میرسید پهلو به خاک حجره که از درد میگذاشت آهی به یاد پهلوی بشکسته میرسید از کام تشنه و جگر پاره پاره اش انگار حرف روضۀ سر بسته میرسید این جسم خسته زیر سم اسبها نرفت اما صدای حملۀ یک دسته میرسید خواهر نبود یار برادر شود ولی یک خواهری به مقتلی آهسته میرسید اینجا جواب زمزمۀ یابنیی از... یک نوجوان ز پشت درِ بسته میرسید اما صدای یا ولدی بی جواب ماند هرچند صوت یک پدر خسته میرسید 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ امام حسن عسگری(ع) اینست راز روضه ی اشک روان شدن خورشید بودن و پسِ پرده نهان شدن دور از وطن شدن،به شب تار،بی خبر تبعید از مدینه به یک پادگان شدن محروم از دیار وَ دیدار شیعیان زندان شدن،غریب شدن، بی امان شدن هر شب شبیه سید و مولای خود علی با چاه در نوا شدن و همزبان شدن با دست و پای بسته چو اجداد طاهرین از فرط غصه،پیر و بظاهر جوان شدن هم حرف بد شنیدن و دم بر نیامدن هم بارها به دشمن خود میزبان شدن عمری امام بودن و پیرو نداشتن هر دم به یک جفا و ستم امتحان شدن امت گهی وَبالِ سرِ گُردة امام گاهی عجیب،مسخره ی مردمان شدن گاه از مدینه،یکسره تا سامرا اسیر چون شام و کوفه، همسفر ساربان شدن گاهی شهید سَمّ و گهی، سُمّ استران گاهی اسیر نیزه و گاهی سنان شدن گاهی به جُرمِ زادة زهرا شدن - غریب گاهی به جرم آل علی، بی نشان شدن آیا اِمامتان حسنِ عسگری نبود تا کی هنوز منتظر این و آن شدن اصلا پِی بقای ولایت بنا شده چندین امام ، یار امام زمان شدن ای شیعه هر غمی که رسد،((فَابکِ لِلحسین)) اینست راز روضه اشک روان شدن 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ امام حسین(ع) شکرِلله که حق را به من آموخت حسین شعلۀ حُبِ علی ،در دلم اَفروخت حسین هر کسی عبد حسین است ،همان عبد خداست با خدا حرف زدن را به من آموخت حسین آری از روز ازل بود، که با دستِ خودش مِحنتِ فاطمه را در دلم اَندوخت حسین با صدای سخنِ عشق ، به دنیا فرمود: ذره ای دینِ خدا را به تو نفروخت حسین با ستمکار ، سخن از درِ تذلیل نگفت ذلت و خواری و لبخند ! نیاموخت حسین تَهِ گودال اگر زمزمۀ یارب داشت زیرِ شمشیر و سنان ، دیده به ما دوخت حسین کهنه پیراهنِ او هم به خدا غارت رفت بر تنِ خویش به جز نیزه نَیاَندوخت حسین آتشِ عشقِ خدا و عطشِ کشته شدن آنقدَر داشت ،که لب تا جگرش سوخت حسین کربلایی نشود ، هر که فدایی نشود بر سرِ نیزه چو خورشید، بَر اَفروخت حسین 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر حضرت زینب(س) اوصاف ذوالجلال دمادم مشخص است توحید ناب در همه عالم مشخص است بیت النبی که مرکز اسماء کبریاست یک یک در آن عشیرۀ خاتم مشخص است از بعد پنج تن، به خداوندیِ خدا تفسیر گوی سورۀ مریم مشخص است در حرفِ صادِ سوره، ببین صبرِ زینبی سرتاسرِ مصیبت اعظم مشخص است از یک نگاهِ سِرّیِ خواهر، برادری تا روز حشر، خیمه و پرچم مشخص است تا چشم، کار میکند از خانۀ علی تا نینوا صفوف منظم مشخص است مژده بده، عقیلۀ آل علی رسید آئینۀ جمال و جلال علی رسید حمد و ثنای نور که آسان نمیشود وصف خدای عشق، بدینسان نمیشود آن خانه ای که«یُذکَرَ فیهَا اسمُهُ»در اوست شرحش به شعر و نظم و به دیوان نمیشود آنکس که در کتاب خدا مدح میشود مدحش به غیر آیۀ قرآن نمیشود آن تربیت شده، سرِ دامان فاطمه جز با زبان فاطمه اذعان نمیشود گنجینۀ نهان معارف شد آشکار ورنه عیان، معارفِ پنهان نمیشود سلطان عشق، گفت که این خواهر من است هر دختری که خواهر سلطان نمیشود دلهای بی قرار به سامان رسیده اند تا زینب و حسین ز رضوان رسیده اند اینجا نگاه آینه هم، حرف میزند گفتارِ عاشقانه چه کم، حرف میزند وقتی شوند عاشق و معشوق روبرو بوسه، بجای نوحه و دَم حرف میزند دیدار اول است،ولی مثل آخر است گویا کسی ز قامت خم حرف میزند عمق نگاه پاک پیمبر به زینبش از شعلۀ خیام حرم حرف میزند فرمود: احترام به این طفل واجب است دارد نبی ز غصه و غم حرف میزند آرامش حسین بهم ریخت ناگهان چشمان خیسِ فاطمه هم حرف میزند قنداقه چونکه دست بدستِ حسین شد زینب عجیب، واله و مست حسین شد کودک، کنار سیبِ بهشتی نفس کشید یک بوی سیب آمد و آهی سپس کشید این بوی سیب تا تهِ گودال هم رسید وقتی تنِ برادرش از خار و خس کشید نیزه شکسته های تنش را کنار زد بیرون، تنِ نهان شده را از قفس کشید رگها بریده بود و گلویش دریده بود لب را بر آن گلوی عطش دیده بس کشید پس دست بُرد زیرِ بدن، رو به آسمان شکرِ خدا نمود و ز دیدار دَس کشید اوباشِ کوفه بر سرِ بانو که ریختند نعره ز ناقه آمد و بانگ جرس کشید با ناقه های تازه نفس، بی جهاز رفت از کربلا به کوفه و شام و حجاز رفت امروز تلِّ زینبیه، قبله گاهِ ماست یعنی حریم حضرت زینب پناه ماست آری، حرم چو در خطر افتد،به او قسم اول، حریم زینبیه قتلگاه ماست ما راهیان کوی حسینیم و بیدرنگ هر بقعه ای که در خطر افتاد، راه ماست آل سعود، مثل زباله ست زیر پا هیئت، زمان حمله به دشمن،سپاه ماست ما تخت و تاج پادشهان زیر و رو کنیم شاه نجف، همیشۀ تاریخ شاه ماست ما اقتدا به پرچم عباس میکنیم پیوسته در نگاه ولایت نگاه ماست روزی که بر سلالۀ زهرا فدا شویم با قهرمان کرب و بلا آشنا شویم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر ولادت حضرت فاطمه(س) وقتی که بر منبر نشینم بی‌قرینم زیرا که مداح امیر المومنینم دعوت به اهل البیت ذکر الذاکرین است من هم در عالم ذاکر حبل المتینم هرگاه از مظلوم شعری می‌سُرایم انگار در حرب است تیغ آتشینم من ذاکر پیغمبر و آل رسولم در اصل مأمور امام المتقینم اسماء حسنی از ازل ورد زبانم زهرای اطهر را ثناگو اینچنینم گه از فضایل دم زنم گه از مصائب با مدح و با مرثیه در تبلیغ دینم مجنون زهرا می‌کنم کلّ فلک را دیوانۀ زهرایم و لطفش معینم مداحم و مداح خار چشم دشمن یعنی چو تیری در کمان مؤمنینم مداح را امروز دنیا می‌شناسند ما را به نام حبّ زهرا می‌شناسند مائیم عبد آل طاها تا قیامت دم می‌زنیم از حبّ زهرا تا قیامت راهی که ما داریم سازش‌ناپذیر است دارد ادامه نهضت ما تا قیامت با مادر خود روز اوّل عهد بستیم لبّیک یا ام ابیها تا قیامت سر بند یا زهرا شده تاجِ سرِ ما یعنی تشیّع هست آقا تا قیامت آنان که فهمیدند سلطان جهانیم ما را صدا کردند مولا تا قیامت دیروز خرمشهر خطّ اولِ ما امروز کعبه مکۀ بطحا تا قیامت در دین ما ارضِ فدک طولِ فدک چیست؟ از آسیا تا کلّ دنیا تا قیامت از مرزِ ایران انقلاب ما گذشته پس غربت اسلامِ ناب ما گذشته امروز عهد ما همان پیوند زهراست ما عبد زهرائیم و دل در بند زهراست یا فاطمه بر سینۀ ما نقش بسته دعوای دشمن با همین سر بند زهراست فریاد ما از نالۀ زهرا بلند است یعنی که نهضت‌ها همه پیوند زهراست لبخند دشمن ذرّه‌ای ارزش ندارد زیرا رضای دوست در لبخند زهراست تا فاطمه دارد دعا بر رهبر ما شمشیر تیز خطبه‌اش مانند زهراست از کوچه تا کرب و بلا یک راه سرخ است یعنی شهید نینوا دلبند زهراست با نام زهرا نام زینب هم‌تراز است چون زینب کبری همان پسوند زهراست روزی که می‌سازیم گلزار حسن را راضی ز دست ما دل خرسند زهراست امروز صحن حضرت زهرا بسازیم فردا بقیع آل طاها را بسازیم زهرا که بر مولای بی‌همتاست همتا در بارگاه حضرت یکتاست یکتا در عالم خلقت ز هر کس بی‌نیاز است او از تمام عالم بالاست بالا قبل از به دنیا آمدن ذکرش فراگیر قرآن به وصف حضرتش گویاست گویا کوثر به‌نام اوست او خیر کثیر است در پیشگاه حضرتِ والاست والا با اوست که حجت به حجت‌ها تمام است او کیست؟ بر هر سیزده مولاست مولا ام ابیها در جهان ثانی ندارد آن مادری که مادر باباست بابا زهرای اطهر کیست هستی بخش عالم یعنی که فیض حضرتش عظماست عظما گسترده‌تر از سفرۀ او در فلک نیست زیباترین نام زنان زهراست زهرا او مقتدای یازده نسل امامت او از ازل اِشراف دارد تا قیامت هستی به دنیا داده زهرا با قیامش عزت بما بخشید مادر با کلامش آن اسوه‌ای که در دو عالم بی‌نمونه است خود را سپر فرمود در راه امامش کوته‌ترین آیات را دارد ولیکن والاترین القاب را کرده بنامش زهراست آن بانو که با آن قدر پنهان داند امیرالمومنین قدر تمامش زهراست آن بانو که با بوسه به دستش پیغمبر اکرم کند درک مقامش زهراست آن بانو که روزی چند نوبت جبریل می‌آورد از بالا سلامش هستیِ خود را پای مولا ریخت امّا با این همه، دنیا نشد یک‌دم به کامش آن خطبه‌های آتشینِ کربلایی آن عمرِ عالم‌تاب، آن حُسن ختامش زهرا به ما آموخت زهرایی شدن را با جان و هستی راه مولایی شدن را 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان ای لبالب از توحید وی معلّمِ تجرید ای نگاه زیبایت آشیانۀ خورشید تو قمر قمر نوری آفتاب مستوری تابع اولوالامری تو مطیع دستوری ای به مجتبی فانی وی به مرتضی ثانی آیة الحسینی تو سوره سوره قرآنی باب علمی و ایمان یار عترت و قرآن عشق انبیایی تو شیر بیشۀ میدان با بصیرت و حجت با نصیحتِ امت نصرت خدا کردی در دفاع از دینت نور تو ولادت شد خلق ، با سعادت شد خلقتت پر از نور و بعثتت شهادت شد در خضوعِ رفتارت در خشوع گفتارت قلّۀ ادب پیداست در تمامِ کردارت در فضایلی یکتا در خصایلی والا در تمام عمر خویش عبد صالحِ مولا استوانۀ غیرت آشیانۀ عصمت جاری از رجزهایت چشمه چشمۀ حکمت ای تجلّی ایثار پور حیدر کرار وی پناه اهلُ البَیت پشتوانۀ ابرار اَلمُجاهِدُ الصابر و المحامِیُ الناصر هم ، اَخُ المواسی شد بر زیارتت ناظر اَفضَلُ الجَزا از توست اکثر الجزا از توست این کلام معصوم است اَوفَرالجزا از توست کاشف الکروبی تو قبلة القلوبی تو بندگان درگه را ساتر العیوبی تو مرقدت مکرّم شد مشهدت معظّم شد با اجازۀ ارباب دیدنت مقدم شد هَم حوائج دنیا هَم شفاعت عقبا هم قیامتِ برزخ با تو می شود زیبا ای که باب حاجاتی کعبۀ مناجاتی در تمام حالاتت اسوۀ مواساتی در شجاعتی معیار در اطاعتی پرکار در کرامتی بی مثل در شهامتی بسیار پهلوان صِفِّینی قهرمان کونینی ای علم به دوش ، عباس مقتدای دارینی یاد بدر و خیبر را زنده کرده ای آقا مأمن تو در جنت فی منازل الاعلا اَسعدِ سعیدانی اَشهدِ شهیدانی سَرورِ جوانمردان آخرِ مسلمانی ای سلیل مولایی تو عزیز زهرایی غبطه می خورد بر تو هر شهیدِ والایی دِینِ دین اَدا کردی عهد خود وفا کردی در ره دفاع از حق جان خود فدا کردی تیغ حیدری دستت جام کوثری مستت فرش راه مولایت شد تمامیِ هستت آن زمان که تو خونین واژگون شدی از زین فاطمه به بالینت آمد و شدی غمگین خجلت از حرم داری بسکه تو کَرَم داری پیکرت ز هم پاشید باز هم علمداری دست تو جدا افتاد مشکِ تو کجا افتاد پیشِ پیکرت عباس دلبرت ز پا افتاد آخرین سجودت را زخمِ تار و پودت را مادرت شنید و خواند روضۀ عمودت را 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ نیمه شعبان مژده که گل سر سبد فاطمه آمد از باغ جنان، سرو قدِ فاطمه آمد دستِ مددِ حق، مددِ فاطمه آمد اینک سند مستند فاطمه آمد جبریل بشارت دهد از عالم بالا امروز که طاووس جنان بال گشوده دل از همۀ اهل سماوات ربوده از سینۀ یاران، غم و اندوه زدوده این کیست که بر ما همه رخسار نموده او مهدیِ زهراست، همان یوسف طاها بوی گل نرگس همه جا عطر فشان شد امواج نسیمِ سحر از شرق، وزان شد انگار محمد ز جنان باز عیان شد فرعونِ زمان از خبر او نگران شد زیرا حسنِ عسگری امشب شده بابا این است به عالم ثمر آل پیمبر این است همان وعدۀ دیرینۀ حیدر او خیر کثیری است پِیِ سورۀ کوثر او جان غدیر است که شد بر همه رهبر آیات الهی است از این چهره هویدا این نور قرار است که در وعدۀ نزدیک تابَد به شبی تار، به هر کلبۀ تاریک بر ظلم بتازد، پس از آن کوچۀ باریک گویند ملائک همه بر فاطمه تبریک او پاسخ قطعی است به هر سیلیِ اعدا او صاحب تیغ است، همان تیغ ولایت او رهبر راه است، همان راه هدایت او مظهر عدل است، همان عدل و درایت او سایۀ دست است، همان دست عنایت ما بندۀ عشقیم وَ او سید و مولا او آب حیات است و ما تشنۀ دیدار او معدن سِرّ است و ما طالب اسرار او حافظ دین است و ما ناصرِ ابرار او فاتح کعبه است و ما کُشتۀ آن یار با یار بپوئیم مسیر شهدا را در گوشِ فلک از همه سو این خبر افتاد بر دوشِ بت و بتکده دیگر تَبر افتاد با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد هر دشمن مغضوب، به قعر سَقر افتاد تقدیرِ الهی است که قرآن شود احیا او منتقم خون خدا، خون حسین است اسلام بِوَالله که مدیون حسین است مهدی که دمادم، همه محزون حسین است در ناحیه فرمود که مجنون حسین است هر روز به گودال بیاید گل زهرا دل همرهِ ارباب، سوی دشت بلا رفت بر عمّۀ سادات، در آن دشت، چها رفت از کرب و بلا دختِ علی تا به کجا رفت گه با اُسرا، گاه کنار شهدا رفت مانده ست غمِ معجر زینب روی دلها ای زادۀ زهرا که رُخت قبلۀ دلهاست بازآ که کنون زینبیه، کعبۀ دلهاست امروز حریمِ حرمش، مکّۀ دلهاست امروز حلب قتلگه و فکّۀ دلهاست مائیم و دفاع از حرم زینب کبرا امروز فداکاریِ ما مرز ندارد بر دینِ خدا، یاریِ ما مرز ندارد این اشک و عزاداریِ ما مرز ندارد امروز علمداریِ ما مرز ندارد فرمان ز علمدارِ تو، فرمانبری از ما 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ نیمه شعبان ای زمین ریزه خوار تو مهدی وی زمان در مدار تو مهدی آمدی ای حقیقت هستی عالمی بیقرار تو مهدی صد و بیست و چهار هزار احمد همه در انتظار تو مهدی منتظر بر تو سیزده معصوم و همین افتخار تو مهدی نه فقط نُه فلک به فرمانت عرش در اختیار تو مهدی فصلها از تو شکل میگیرند هست جنت بهار تو مهدی مانده اسلام از تو پابرجا نازم این اقتدار تو مهدی غم و اندوه برطرف سازد پرچم آشکار تو مهدی میشود هر، عدوی تو محو از تیغِ دشمن شکار تو مهدی نَصر و عزت، خدا ترا داده تا بماند قرار تو مهدی هر کجا هستی ای وصی الله العجل العجل ولی الله آمدی تا که دلبری بکنی در امامت پیمبری بکنی آمدی تا که خود بِإذن الله بر همه خلق سروری بکنی آمدی با حکومتِ الله باز اقدام حیدری بکنی آمدی تا به جنگِ با خصمت همچو جدّت دلاوری بکنی آمدی تا به مَسند اسلام بعد از این حکم دیگری بکنی آمدی ای مجدِدِ احکام تا که احکام پروری بکنی آمدی تا به سنّت احمد دین حق را تو یاوری بکنی آمدی دست ظلم بَرچینی در عدالت برابری بکنی آمدی تا به دادِ ما برسی دشمنی با ستمگری بکنی آمدی با نجات گمراهان عالمی را تو رهبری بکنی هر کجا هستی ای وصی الله العجل العجل ولی الله امتداد خدا تویی آقا دردها را دوا تویی آقا وارث اهلبیتِ پیغمبر زادۀ مصطفا تویی آقا این جهان پُر ز فتنه شد بازآ ثمر مرتضا تویی آقا ای ضیاءِ دو دیدۀ زهرا جان خیرالنسا تویی آقا یاورِ عمه زینبی و یقین مرهم مجتبا تویی آقا داروی زخمهای شاه شهید مددِ کربلا تویی آقا طالب خون سرخ و منتقمِ رأسهای جدا تویی آقا آخرین نور دیدگان حسین چارم ابنُ الرضا تویی آقا بحر و بر از تو امنیت یابد حافظ دین ما تویی آقا امر تو نافذ است در عالم صاحب دو سرا تویی آقا هر کجا هستی ای وصی الله العجل العجل ولی الله ما محبِ محبتت هستیم ریزه خوار ولایتت هستیم ما ز مستشهدینَ بَینَ یَدیه جان نثاران بیعتت هستیم گر بمیریم، باز هم به ظهور زندۀ روز رجعتت هستیم همه لبیک گو بسوی تو پیشتاز اجابتت هستیم تشنۀ طلعت رشیدۀ تو همه مشتاق حضرتت هستیم به جمال مبارکت سوگند کشتۀ آل عترتت هستیم در طریق تو با تمام وجود تابعِ امر و حجتت هستیم قول تو حقّ و فعل تو حقّ است ما موظف به طاعتت هستیم ای رفیقِ شفیق، ما احباب مدّعیِ رفاقتت هستیم تو امام هدایتی و ما تشنگان هدایتت هستیم هر کجا هستی ای وصی الله العجل العجل ولی الله همه جا پُر شد از بهانۀ تو میرسد از فَلک نشانۀ تو کربلا و مدینه میگویند بازگرد ای دل آشیانه تو سامرا و نجف ترا خوانند کاظمین است در کرانه تو از بقیع نغمۀ تو میآید طوس دارد به لب ترانه تو همچو زمزم برای تو گِرید کعبه در گردشِ شبانه تو جمکران را ببین که منتظرند خیلِ عاشق در آستانه تو از حرم تا حرم همه پرسند از تو و وصل عاشقانه تو از یمن تا عراق، هم ناله سوریه میکند بهانه تو دوستان در پی ظهور توأند دشمنان منکر زمانه تو چشمِ پهلو شکسته مانده به در شاهد اشک دانه دانه تو 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مناجات ماه خدا يا رب از فرط گنه نامه سياهم چه كنم؟ گر نبخشى ز ره لطف گناهم چه كنم؟ بسته گرديده ز هر سو به رُخم راه نجات ندهى گر تو در اين معركه راهم چه كنم؟ جز تو ما را نبود پشت و پناهى به جهان بى پناهم ندهى گر تو پناهم چه كنم؟ يوسف افتاد به چاه از اثر بى گنهى من ز فرط گنه افتاده به چاهم چه كنم؟ بخشش و لطف تو پاينده تر از كوه بود من كه نا چيزتر از يك پَرِ كاهم چه كنم؟ به هدف گر نخورد تير دعايم هيهات به اثر گر نرسد شعله آهم چه كنم؟ سايه لطف تو از لطف اگر روز معاد نشود شامل احوال تباهم چه كنم كس به روى من «ژوليده» نگاهى نكند نكنى گر تو هم از مهر نگاهم چه كنم؟ 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مناجات ماه خدا آلوده ام آلوده را هم راه باید داد راهی نشان بر بنده گمراه باید داد شرمنده ام شرمنده را تکریم باید کرد تا میشود شرمنده را درگاه باید داد عبد سراپا جرم را از در نمیرانند آنکه زمین خورده مدد گه گاه باید داد درمانده ام درمانده را هم یار باید شد سلطان که میداند گدا را جاه باید داد آقا بدیهای خودم را خوب میدانم بد را نجات از دشمن بدخواه باید داد من یوسف دل را به چاه سینه افکندم گاهی طنابی در درون چاه باید داد سر درنمی آوردم از کرب وبلا اصلاً وقتی دلم میسوخت دیدم آه باید داد ارباب آمد با غم خود آشنایم کرد دیدم که دل را هدیه بر آن ماه باید داد من تازه فهمیدم تمام عمر دنیا را دل را,قیامت را, به قتلگاه باید داد من از حرم تا قتلگاه یار را دیدم جان را برای حفظ خیمه گاه باید داد با گوش دل,در قتلگاه شام بشنیدم این نوحه را بر غربت این شاه باید داد آقا گلی گم کرده ام رحمی به خواهر کن قد کمان آورده ام رحمی به خواهر کن 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ کریم اهل بیت(ع) کار ما نیست غزل بافتن از نامِ حسن کامِ ما مستِ عسل یافتن از جامِ حسن حسنی نیست لبی کز لب لعلَش نَمکَد صد و ده بار نمک گیر شده کامِ حسن حسن بن علی از بس بغلِ مادر بود مادری شد همۀ عمر و سرانجامِ حسن چند روزیست که زهرا به تبسم گوید مثل پیغمبر اکرم شده اندامِ حسن حسنی بودن ما لطفِ حسینی دارد ای خوش آن صید که افتاد ته دامِ حسن حمزه کُش هم که شود وحشی،اگر احمد خواست آخر الامر حسینی شود و رامِ حسن گفت راوی:نمک سفرۀ ایجاد علی نمکین تر ز حسن نیست به اولاد علی خالقِ روی حسن وجه خودش را رو کرد فتبارک شد و احسنت به خود با او کرد اَحسنِ خلقت خود را که حسن نام نهاد نظر انداخت بر این حُسن و دو صد هو هو کرد قبلۀ روی حسن را که تکامل بخشید مثل محراب بر او نقش ، دوتا ابرو کرد اولین یوسف زهرا که به دنیا آمد یوسف مصر تمنای وصال از او کرد پرده از دسته گل سبز محمد برداشت خَلق شد باغ و بهشت و همه را خوشبو کرد شرحِ کوثر شد و خورشید جهان گستر شد عطری از مُشک دمید و به سرش گیسو کرد مو حسن بوی حسن خوی حسن روی حسن هر طرف مینگری کعبۀ هر کوی حسن حرف بسم اللَه و رحمن و رحیم افتاده فال نیک همه در دست کریم افتاده سائلی بد دهن آمد که کند سبّ کریم ناگهان دید درِ خانه مقیم افتاده یک نبی آید و گوید که نمک گیرش نیست هر رسولی رهش اینجا ز قدیم افتاده فخر مفروش سلیمان ،که ره سرور ما به فقیر و به اسیر و به یتیم افتاده از بهشتِ سر کوی حسن بن علی است به خراباتِ دلِ خسته ، نسیم افتاده بانی کل حرمهای جهان است حسن بغض دجال به تخریب حریم افتاده هرکه آمادۀ نوسازیِ صحن حسن است راه فتح حرم مکه ، مدینه یمن است این چه حالی است که از روز ولادت دارد دیده وا کرد ولی شوق عبادت دارد صوت قرآنِ حزینش دلِ عالم ببرد بیشتر از همه بر قدر ، ارادت دارد لشگرش یک شبه یاران معاویه شدند هرکه همراه حسن ماند سعادت دارد بدتر از جُعده و اُم حَکَمِ ملعونه به حسن یک زن مکاره حسادت دارد شتر سرخ ز یک ضربۀ تیغش پی شد روز صفین نشان داد رشادت دارد به رخش از دل یک کوچه ز یک لحظۀ تلخ غربتی هست که تا روز شهادت دارد جگر پاره چه اسرار که یک یک میگفت با حسین از غم لا یوم کیومک میگفت آید آنروز که آییم به ایوان طلات با چراغ و علم و پرچم و گلدان طلات چارده صحن بسازیم برای حرمت چارده باب شود باز به دالان طلات اسم هر باب بنام یکی از معصومین زینت سر درِ هر باب به عنوان طلات وسط صحن که افتد حرم پیغمبر دور تا دور بسازیم شبستان طلات صوت منصور شود نذر کمیل سحرت چارده صحن کند پخش ز رضوان طلات سی شب ماه مبارک حَرَمت می چسبد هر سحر روضه یاس است و گلستان طلات تازه آنجاست که ما روضۀ مادر داریم پشت هر در سخن از غنچۀ پر پر داریم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌