eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
896 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مناجات ماه خدا ای آنکه برآرنده‌ی حاجات تویی هم کافل و کافی مهمات تویی سرّ دل خویش را چه گویم با تو چون عالم سِرّ وَ الْخَفیّات تویی ای آن که گشاینده‌ی هر بند تویی بیرون ز عبارت چه و چند تویی این دولت من بس که منم بنده‌ی تو این عزت من بس که خداوند تویی ای در سر هر کس از خیالت هوسی بی یاد تو بر نیاید از من نفسی مفروش مرا به هیچ و، آزاد مکن من خواجه یکی دارم و تو بنده بسی یارب تو به فضل، مشکلم آسان کن از فضل و کرم درد مرا درمان کن بر من منگر که بی کس و بی هنرم هر چیز که لایق تو باشد آن کن هرگز دلم از یاد تو غافل نشود گر جان بشود، مهر تو از دل نشود افتاده ز روی تو در آیینه‌ی دل عکسی که به هیچ وجه زایل نشود گفتم: چشمم، گفت: به راهش می دار گفتم: جگرم، گفت: پرآهش می دار گفتم که: دلم، گفت: چه داری در دل؟ گفتم: غم تو، گفت: نگاهش می دار دانی که چها، چها، چها می خواهم وصل تو منِ بی سروپا می خواهم فریاد و فغان و ناله ام دانی چیست یعنی که تو را، تو را، تو را می خواهم یا رب مکن از لطف پریشان ما را هر چند که هست جرم و عصیان ما را ذات تو غنی بوده و ما محتاجیم محتاج به غیر خود مگردان ما را یارب تو چنان کن که پریشان نشوم محتاج برادران و خویشان نشوم بی منت خلق خود مرا روزی ده تا از در تو بر درِ ایشان نشوم از بار گنه شد تن مسکینم پست یارب چه شود اگر مرا گیری دست گر در عملم آن چه تو را شاید نیست اندر کرمت آن چه مرا باید هست یارب چو به وحدتت یقین می‌دارم ایمان به تو عالم آفرین می‌دارم دارم لب خشک و دیده‌ی تر بپذیر کز خشک و تر جهان همین می‌دارم ای خالق خلق رهنمایی بفرست بر بنده‌ی بی نوا، نوایی بفرست کار من بی چاره گره در گره است رحمی بکن و گره گشایی بفرست ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست درد تو به جان خسته داریم ای دوست گفتی که به دل شکستگان نزدیکم ما نیز دل شکسته داریم ای دوست یارب به کرم بر من درویش نگر در من منگر در کرم خویش نگر هر چند نیم لایق بخشایش تو بر حال من خسته‌ی دل ریش نگر ای سرّ تو در سینه‌ی هر محرم راز پیوسته درِ رحمت تو بر همه باز هر کس که به درگاه تو آورد نیاز محروم ز درگاه تو کی گردد باز؟ گر فضل کنی ندارم از عالم باک ور عدل کنی شوم به یک باره هلاک روزی صد بار گویم ای صانع پاک مشتی خاکم چه آید از مشتی خاک؟ یارب به محمّد و علیّ و زهرا یارب به حسین و حسن و آل عبا کز لطف برآر حاجتم در دوسرا بی منّت خلق، یا علیَّ الاعلا! یارب به رسالت رسول الثَّقَلین یارب به غزا کننده‌ی بدر و حُنَین عصیان مرا دو نیمه کن در عرصات نیمی به حَسن ببخش و نیمی به حسین 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مناجات ماه خدا آلوده ام آلوده را هم راه باید داد راهی نشان بر بنده گمراه باید داد شرمنده ام شرمنده را تکریم باید کرد تا میشود شرمنده را درگاه باید داد عبد سراپا جرم را از در نمیرانند آنکه زمین خورده مدد گه گاه باید داد درمانده ام درمانده را هم یار باید شد سلطان که میداند گدا را جاه باید داد آقا بدیهای خودم را خوب میدانم بد را نجات از دشمن بدخواه باید داد من یوسف دل را به چاه سینه افکندم گاهی طنابی در درون چاه باید داد سر درنمی آوردم از کرب وبلا اصلاً وقتی دلم میسوخت دیدم آه باید داد ارباب آمد با غم خود آشنایم کرد دیدم که دل را هدیه بر آن ماه باید داد من تازه فهمیدم تمام عمر دنیا را دل را,قیامت را, به قتلگاه باید داد من از حرم تا قتلگاه یار را دیدم جان را برای حفظ خیمه گاه باید داد با گوش دل,در قتلگاه شام بشنیدم این نوحه را بر غربت این شاه باید داد آقا گلی گم کرده ام رحمی به خواهر کن قد کمان آورده ام رحمی به خواهر کن 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مناجات ماه خدا افتتاحی شده و میکده رونق دارد دل طمع کار شد اما به خدا حق دارد طی شده از مه قرآن و دعا یک هفته لیک از دست خودم حوصله ام سررفته آسمانی نشدم تا که پرم باز شود سوز دل با غم عشق تو هم آواز شود هاتفی در دل شب بانگ برآورد، بیا تا نگشته ست سفیدی رخت زرد، بیا دست جنبان که تو را مرگ به بر میگیرد قبر تو دم همه دم از تو خبر میگیرد رمضان ماه خطاپوشی یار است بیا پایتخت همه ایام نگار است بیا سربه زیر آمده ام تا که مرا راه دهی رخصت عرض ارادت دم درگاه دهی یارب این عبد گنهکار بیا برگشته بر درت بندۀ فرّار بیا برگشته منکه مردودی عشق تو به ماه رجبم پس چگونه رمضان آمده ام؟در عجبم (یامن ارجوه لکل) مفت ز دستم رفته یا مه ختم رسل مفت ز دستم رفته باخت دادم همۀ قافیه های شعبان بی تو سر شد همۀ ثانیه های شعبان وای اگر دست دلم را تو نگیری چه کنم ز کفم رفته جوانی سر پیری چه کنم امشب از خوف، هراسانِ قیامت شده ام من هراسان همان لحظۀ غربت شده ام به سر قبر من آنکس که لحد چیند کیست؟ در سراشیبی آن معرکه دستم خالیست غرق دلشوره ام و هیچ ندارم ای وای حق بده تا که ز دل ناله برآرم ای وای تو خطا پوشی و امید به لطفت دارم با نگاه کرمت بار زمین بگذارم منِ سرگشته که در سایۀ دینت هستم با همه بار گنه عبد حسینت هستم امشب از خرمن لطفت به همه خوشه بده لطف کن بار دگر باده ز شش گوشه بده زیر قبه همگی عبد خدا میگردیم ما به باب الشهدا با شهدا میگردیم هروله در حرم یار صفایی دارد حمدلله که دلم کرببلایی دارد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مناجات ماه خدا چون ابر سیاهی شده ‌سنگین بار‌م این گونه ز ‌شر‌مسار‌ی ا‌م مي‌بار‌م جود و کر‌مت اميدوار‌م ‌کر‌د‌ه ور ‌نه به چه رو‌ی ‌من به تو روی آر‌م ————————————————————- هر لحظه و دم به دم، ظَلَمتُ نَفسِی من ماندم و بار غم، ظَلَمتُ نَفسِی گفتی که اگر توبه شکستی بازآ صد بار شکسته ام، ظَلَمتُ نَفسِی ———————————————————— بی توشه و زاد راه، ما لا اَبکِی رویم ز گنه ‌سیاه، ما لا اَبکِی در نامه ي ا‌عمال ‌من ‌سر‌گشته یک ‌حُسن نمانده آه ما لا اَبکِی ———————————————————— من آمده ‌ا‌م ‌تو‌شه ‌ا‌ی ‌ا‌ز ‌آ‌هم ‌د‌ه سوز ‌نفس و اشک ‌سحرگاهم ده هر چند ‌تما‌م کرده ‌ا‌ی ‌نعمت را یک بار دگر به کربلا راهم ده 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مناجات ماه خدا آمدم درمانده و تنها، جوابم را بده جان بی بی حضرت زهرا، جوابم را بده من که می دانم چه کردم این همه رسوا شدم روسیاهم ای خدا اما جوابم را بده بر نگردان روی خود را از غلام خسته ات یک نگاهی کن مرا مولا جوابم را بده تو نخواهی این همه شب زنده داری را چه سود؟! تا دل من هم شود احیا جوابم را بده دست خالی رد نکن من را زکویت ای کریم بی نوایم، سائلم، آقا جوابم را بده گرچه عمری شد سیه پرونده ی اعمال من بر سخایت بسته ام دل را، جوابم را بده رو مگردان این قدر از این زمین خورده، بس است یا بزن من را و رد کن یا جوابم را بده ** "گریه کردم گریه هم این بار آرامم نکرد" ای عموی خیمه ها، سقا جوابم را بده دختری با گریه در کنج خرابه ناله زد ای فدایت دخترت، بابا جوابم را بده 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مناجات ماه خدا تشنه ام آبِ حیاتی برسانید به من لذّتِ صوم و صلاتی برسانید به من رمضان آمد و گفتم: بِعَلیٍّ ألعفو... گوشه-چشمی؛ نظَراتی برسانید به من توبه کردم به خدا تا که محلّم بدهید طبق عادت حسَناتی برسانید به من غرق در معصیتم! شوقِ هدایت دارم باز کشتیِ نجاتی برسانید به من رزقِ چشمان ِ مرا بیشتر از پیش کنید کنج هیئت برَکاتی برسانید به من تا که جاری شوم از روضۂ جانسوزِ حسین(ع) خبر از آب فراتی برسانید به من نگذارید از این داغ شبی دق بکنم لااقل یک عتباتی برسانید به من کربلا، حرکتِ پرچم، من و بین الحرمین باز هم برگ براتی برسانید به من! 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ رباعی رمضان آمد و احسان اباعبدالله ماه لطف حسن و خانِ اباعبدالله بی اراده دم افطار لبم می خواند به فدای لب عطشان ابا عبدالله 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مناجات ماه خدا باید شب قَدرَت مرا آدم بسازد حر و زهیر و عابس و اسلم بسازد باید مفاتیح الجنان “شیخ عباس” دل را که شد ویرانه دست کم بسازد یارب به من اشکی بده سازنده باشد اشکی بده از بنده ات میثم بسازد چشمی بده تا خوب را بشناسم از بد تنها نگاهم را بدوزم سمت گنبد دستی بده دست از تهیدستان بگیرم دستی بده تا راه بر شیطان بگیرم پایی بده جز در ره مولا نکوبم پا جای پایی چون “ابوموسی” نکوبم دل می کند وابسته از دنیا به سختی دنیا بده اما نه دیگر تاج و تختی میلی بده از جام همدردی بنوشم در سیل ماتم نذر هم نوعم بکوشم عزمی بده آماده ی ایثار باشم وقت ضرورت راهی پیکار باشم نسلی بده عشق شهادت در دل آن نسلی بده “فهمیده” باشد حاصل آن جانی بده سرشار از نور ولایت لب تر کند مهدی کنم تقدیم حضرت هر کس به نوعی میکند نجوا شبانه من هم بخوانم از شهادت عاشقانه زیباترین نثر مناجاتم جهاد است امروزه وقتی صحبت از “جنگ اراده “ست جزو مجاهدهای در راه خدایم سجاده ام حکم کفن دارد برایم بر نفس سرکش راه طغیان را ببندم با معنویت در دو عالم سربلندم بیش از چهل سال گذشته پای کاریم وقتی که خرمشهر ها در پیش داریم رمز بقا قطعا به دست مردم ماست این اولین تحلیل گام دوم ماست ما را سفارش می کند آقا به تقوا لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا درس دبستان امیرالمومنین است گوشم به فرمان امیرالمومنین است نص اشداء علی الکفار یعنی منشور قرآن امیرالمونین است حکم پدر دارد برای خاک یعنی ایران هم ایران امیرالمونین است دنیا گرفت از هرکسی روزی ولی ما در سفره مان نان امیرالمونین است هرکس به هر جایی رسید از دار دنیا مدیون احسان امیرالمومنین است عمری محدث بودن و از غیب گفتن این کار سلمان امیرالمونین است در کعبه مولایم علی آمد به دنیا پس صاحب خانه امیرالمومنین است ساعات خوب زندگی ما همیشه در زیر ایوان امیرالمومنین است حبل المتینم هست و فردای قیامت دستم به دامان امیرالمومنین است با دست او حق سفره اش را پهن کرده هر بنده مهمان امیرالمومنین است زهرای مرضیه همیشه دوست دارد چشمی که گریان امیرالمومنین است شخص پیمبر بانی بزم عزایش چشمان زهرا نیز می بارد برایش مرغ دلم پر می زند بر بام کوفه حلوای ختم مرتضی در کام کوفه می ریزد از غم های خود در جان دختر وقتی که بابا می شود مهمان دختر از غصه دیوار دل دختر ترک خورد وقتی که بابایش فقط نان و نمک خورد اماده دارد میشود بر قتل حیدر قومی که هر شب میوه از باغ فدک خورد سی سال پیش از پا در آمد مرد خیبر وقتی میان کوچه ناموسش کتک خورد دلواپس فردای بابا ام کلثوم باید بخواند روضه ها را ام کلثوم از خانه که بابای از گل بهترم رفت گفتم که دیگر سایه ی روی سرم رفت دیدم به چشمم گوییا تا مسجد شهر پشت سر بابا دوباره مادرم رفت دیدم از این کوچه شروع کربلا را هجده سر بر روی نیزه از حرم رفت زیر سر سیلی سنگین سنان بود از بعد غارت سوی چشم خواهرم رفت چشم علی مرتضی را دور دیدند در راه اگر دستی به سمت معجرم رفت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مناجات امام زمان(عج) غمت برای دل مبتلای من کافی‌ست رسد همین که به گوشت صدای من کافی‌ست دوباره لیلهٔ قدر آمده گل نرگس بپیچد عطرت اگر در هوای من کافیست بیا و قدر مرا با خودت مقدر کن اگر برای تو باشم برای من کافی‌ست غریب، با همه ام؛ تا مقرب تو شوم فقط تو باشی اگر آشنای من کافی‌ست مباد انکه ببینم شرار قهر تو را همین که هجر تو باشد سزای من کافی‌ست مرا خدا به تو بخشید یا ولی اله رضایت تو برای خدای من کافی‌ست مریضم آمدم اشک از غم علی ریزم که اشک روضه برای شفای من کافی‌ست شب زیارت و یک یا حسین و قدری اشک برای تذکرهٔ کربلای من کافی‌ست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ماه بندگی پشت درب خانه ات بر خاک، صورت می کشم تا که تحویلم بگیری، از تو منت می کشم بندگان مخلصت آماده ی مهمانی اند آن قدر خالی است دستانم، خجالت می کشم غفلتم باعث شد از چشمت بیافتم با گناه هر چه خواری می کشم از دست غفلت می کشم کور خوانده نفسِ اماره، دلم دست علی است هرچه هم باشم مگر دست از ولایت می کشم؟! با ولای مرتضی آقای این عالم شدم بی علی یک لحظه هم باشم، حقارت می کشم دور ماندم از وطن، از صحن ایوان نجف یاد انگور ضریحش، آهِ حسرت می کشم تا که چشمم تر شود یاد لب خشک حسین جای سرمه، بر دو چشمم خاک تربت می کشم دور از هیئت شدن یعنی نفس تنگیِ من زیر این پرچم، نفس، آرام و راحت می کشم یک توسل بر رقیه حاجتم را می دهد بی خودی گاهی پیِ حاجت، ریاضت می کشم دیده ای بابا مرا؟! همراه عمه های خود... در سنین کودکی درد اسارت می کشم چند جای استخوان های نحیفم له شده هر تکانی می خورد جسمم، مشقت می کشم چند روزی می شود چیزی نگفتم با کسی من خجالت از سخن گفتن به لکنت، می کشم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ماه بندگی خبر آمد خبری تازه میان راه است سرخوش آن دل که ز مقصود خبر آگاه است سرزده ماه خدا سفره حق باز شده تابش رحمت بی حدِّ حق آغاز شده ساحل دیده ی آلوده ی ما دریا شد موقع بندگی و نوکری و نجوا شد پر فضیلت تر از این ماه ندیدم هرگز با کرامت تر از این شاه ندیدم هرگز در شب پانزدهم وارث مولا آمد حضرت اکرم و اعظم ، شهِ والا آمد پسر فاطمه ی امّ ابیها آمد شرف الشّمس زمین ، قبله ی دلها آمد پسر ارشد مولاست چو قرص قمر است وسط معرکه ی جنگ مثال پدر است یا رب از یُمن قدوم حسن ابن حیدر برسان ناجی و محبوب دل کل بشر 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ماه بندگی هر بار دلم خسته شد از بارِ گناهی شرمنده و بیتاب کشیدم دو سه آهی با اشک نشستم دم ِ «ألعفو» گرفتم در بازدمم دیده نشد ذرّه گناهی یکبار نشد راه ببندی و بگویی- برگرد برو! عاصی و گم کردۂ راهی بخشیدی و گفتم چه کنم؟! چارۂ من چیست؟! از نور دلم کم شده و مانده سیاهی این نفْس؛ مرا یکسره از راه به در کرد از راه به در کرده و انداخت به چاهی خوردم به درِ بسته! رسیدم به امیدِ یک گوشۂ چشمی! نظری! نیم نگاهی... از «أسئلکَ» پُر شده این کاسۂ خالی دستی برسان! ای کرمت لایتناهی نزدیکتری از رگِ گردن به منِ بد پس خوب ترین، خوب ترین پشت و پناهی این سلسله ی کوهِ خطاهای پیاپی در سجده شد از لطف ِ تو تبدیل به کاهی ابلیس به عشق من و تو کرد حسادت میگفت هراسان؛ چه گدایی و چه شاهی از دور و برم دور شد آنگاه که گفتم: یا راحمُ یا ساترُ یا ربّ ِ إلهي! 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌