eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
918 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر روز عرفه دلواپسِ منی و حواس من به تو نیست فریاد رس منی و حواس من به تو نیست دست منو فشردی سنگ جفام و خوردی نذاشتی ول بگردم منو توو راه اوردی خیلی بدهکارتم کلاغ سر بارتم داغون ترین جنسی ام که توی بازارتم چش به غریبه دوختم تو رو به نون فروختم نگات با من بود اگه توی گناه نسوختم تو نیستی خیلی تنهام بهم پیچیده دنیام خرابه حال دینم برس به دادم اقام درسته که مثه شب سیاهه حال و روزم هنوز شبیه اسفند تو روضه ها می سوزم من به دل خرابم قولِ عرفه دادم من که زبون ندارم تو حرف بده به یادم نزار بره عرفه سیاه بمونه قلبم بزار عوض بشم تا نیومده محرم دلواپسم مبادا بهم محل نزاری پس یه قسم می دم تا که دیگه نه نیاری به حق اونکه امروز سیرابه شیر و ابه سه هفته دیگه اما شرمنده اش ربابه اونکه براش تو محمل مادر لالالا خونده تا سنِّ قربونی اش سه هفته دیگه مونده بگید عمو ابالفضل مشکا رو پر کن از اب سه هفته دیگه این اب نایاب میشه نایاب 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه حضرت مسلم بن عقیل نفس کشیدن او به شماره افتاده کنارش چشم کبودش ستاره افتاده بزرگ مردی خود را به او نشان میداد همین که طوعه پی راه چاره افتاده کنار غربت اشکش مکرراً ذکر … … حسین گوشه ی لب های پاره افتاده اذان شد و سرش از پیکرش زمین افتاد شبیه طفل که از گاهواره افتاده اذان ظهر شدو پیکر بدون سرش به زیر سایه ی تلخ مناره افتاده فقط به خاطر افتادن حسین ز اسب سرش ز سردر دارالإماره افتاده برای خنده مردم دم غروب تنش از این قناره روی آن قناره افتاده چقدر مسلم غمدیده را صدا میزد عزیز فاطمه وقتی که دست و پا میزد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه حضرت مسلم بن عقیل ای کاش دست من قلم میشد تا واسه تو نامه نمیدادم با خون نوشتم اسمتو بعدش بی سر به پای اسمت افتادم از بام افتادم چه تقدیری از بام افتادم چه تعبیری یادش بخیر اون روزی که گفتی تو سربلند از رو زمین میری تو با سر بی تن میای اینجا یه گوشه تو این شهر بُق کردم اما برات بازار و ای یوسف با این تن بی سر غرق کردم آره قناره نردبون میشه از آسمون تا اینکه سر باشم بالای این دروازه هم خوبه تا به خدا نزدیک تر باشم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه حضرت مسلم بن عقیل هر بلایی سرم آمد به فدای سر تو به فَدایِ پرِ قنداقِ علی اصغرِ تو می زنم دست بروی دست چکاری کردم با چه رویی بشوم روبرو با مادر تو حاضرم بر سر بازار به خیرات روم ننشیند پَرِ خاکی به سرِ خواهرِ تو بر سر من ، همه تفریح کنان سنگ زدند وای بر صورت چون برگِ گُلِ دختر تو از همین جا همه تقسیم غنائم کردند در کمینند به تاراج برند لشگر تو ترسم این است که گرفتار شوی در گودال می شود با نوک نیزه زیر و رو پیکر تو هر تکانی که سرت بر سر نیزه بخورد باز تر میشود این پاره گیه حنجر تو در دل کوفه بود بغض علی پس بردار یک عبایی که بود کاشانه ی اکبر تو 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر روز عرفه به تپش آمده با یاد تو از نو کلماتم باز نام تو شده باعث تجدید حیاتم بیم گرداب به دل داشتم اما تو رسیدی که شدی "ساحل امن من و کشتی نجاتم" باز از فرط عطش خشک شده کام من،آری تشنه ام؛تشنه ی لبهای عطش ناک فراتم باید احرام ببندم به طواف حرم تو من که در صحن تو در موقف دشت عرفاتم با دعای عرفه دست مرا کاش بگیری مات و مبهوت نمایان شدن جلوه ی ذاتم با تو هر لحظه مجسم شده یک روضه به چشمم باز گریان تماشای قتیل العبراتم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر روز عرفه عاشقان مدارج عالى در عروجند با سبکبالى از خداوند پر شدم دیشب تا مرا کرد از خودم خالی دل دنیا گریز باید داشت معرفت نیست جنس بقالی ذبح کردم تعلقاتم را جای آن گوسفند هر سالی تا که یکبار هم شده راحت بزنم دور تو پر و بالی بار اگر بار عشق معشوق است راضيم من به شغل حمالى خاک پاى تو را به من دادند نيست مانند من خوش اقبالى پوزه ام را به پات مي مالم دست خود را سرم که مي مالى جبرييل تو مي شويم اگر برسد از تو غورۀ کالى ما فقيران اگر غذا نرسد بيشتر مي کنيم خوشحالى گریه های جوانیم حتماً می دهد بار در کهنسالی عرفه آمد و همه رفتند سمت گودال "جاى ما خالى" همه رفتند ساربان هم رفت تو هنوزم ميان گودالى به تو دستم نميرسد، اصلاً... تو برايم هميشه آمالى 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر روز عرفه لبیک که در دل عرفات است و منایم لبیک که از خویش نمودند جدایم لبیک که سر تا به قدم محو خدایم لبیک که امروز ندانم به کجایم پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم آن وادی سوزنده که دل راهسپارش پیداست دو صد باغ گل از هر سرخارش دارند همه رنگ خدائی زعبارش هر کس به زبانی شده همصحبت یارش قومی به مناجات و گروهی به دعایند از خویش سفر کرده در آغوش خدایند این جا عرفات است و یا روح من آن جاست هم شده آتشکده هم دیده دو دریاست پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست این سوز حسین است که خود بحر نجات است می سوزد و مشغول دعای عرفات است دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود ما غافل و در وادی مشعر خبری بود در محفل حجاج صفای دگری بود اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود هر سوخته دل تا به سحر تاب و تبی داشت اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت ای مشعریان دوش به مشعر که رسیدید آیا اثر از گمشدهۀ شیعه ندیدید؟ آیاد دل شب نالۀ مهدی نشنیدید آیا زگلستان رخش لاله نچیدید؟ آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود امروز به هر خیمه بگردید و بجوئید گرد گنه از آینۀ دیده بشوئید در داخل هر خیمه بگردید و بجوئید یابن الحسن از سوز دل خسته بگوئید شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید از یار بخواهید رخ یار ببینید امروز که حجاج به صحرای منایند از خویش جدایند و در آغوش خدایند لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند در ذکر خدا با نفس روح فزایند کردند پر از زمزمه و ناله منی را یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را این قافله از عشق به جان سلسله دارند این قافله با قافله ها فاصله دارند این قافله جا در دل هر قافله دارند این قافله تا مسلخ خون هر وله دارند این قافله تا کعبۀ جان خانه بدوشند از خون گلو جامۀ احرام بپوشند هفتادو دو حاجی همه با رنگ خدائی از مکه برون گشته شده کربلائی از پیر و جوان در ره معشوق فدایی جسم و سرشان کرده زهم میل جدائی اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش پیداست شهادت زسفیدی گلویش خیزید جوانان که علی اکبرتان رفت ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت ای اهل منی کعبه پر از نور و صفا بود دیروز حسین بن علی بین شما بود سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود از روز ازل کعبۀ او کرببلا بود امروز به هجرش همه گریان بنشینید فردا سر او را به سر نیزه ببینید در مکّه بپرسید ز زن های مدینه زینب به کجا رفت کجا رفت سکینه کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه ای دخترکان یکسره با شیون و ناله خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله زین قافله روزی به مدینه خبر آید کرببلا و بلا زینب خونین جگر آید با آتش هفتادو دو داغ از سفر آید از منبر و محراب نبی ناله برآید تا حشر از این شعله بلرزد دل (میثم) تنها نه دل (میثم) جان همه عالم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر روز عرفه ای یوسف غریب به کنعان نیامدی تنهاترین مسافر دوران نیامدی گویند بوی پیرهنت میرسد ولی ما مانداه ایم و وعدۀ خوبان نیامدی دارد هنوز نسل جوان پیر میشوند طولانی است قصۀ هجران نیامدی خضر انتظار لحظۀ دیدار میکشد یعقوب دهر بهر تو گریان نیامدی ایمان چو شعله ایست کف دست مومنین شد سخت آزمایش ایمان نیامدی گاهی شکست حرمت والای اهلبیت گاهی شکست حرمت قرآن نیامدی قوم یهود،قوم نجس،قوم بچه کش در قدس و کعبه اند به جولان نیامدی آتش به جان امت اسلام میزنند هر جا که هست جمع مسلمان نیامدی دارند عاشقان شما کشته میشوند ای پاسدار خون شهیدان نیامدی خون حسین منتظر انتقام توست زینب تو را صدا کند از جان نیامدی ای زائر غریب حرمهای اهلبیت محصور شد حریم تو جانان نیامدی اینک اهانتی به مقام خلیل شد کعبه اسیر فتنۀ طوفان نیامدی ما را برای لشگر خود انتخاب کن آماده ایم پای تو هر آن نیامدی با اهل روضه در عرفه وعده کرده ای اینجا کسی نگفت پریشان نیامدی ميگفت با عموی تو سالار کربلا رفتی ولی به خیمه ز میدان نیامدی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام هادی (ع) خَبَرش آمده که عرش چراغان شده است خنده مهمانِ لبِ حضرتِ باران شده است گُلِ لبخـند که آمد به لبِ مادرتان همه یَ عرشِ خدا شاد وُ غزلخوان شده است سفره ای پُر بَرَکت پَهن شده در دنیا نان خورَش حاتم وُ ایّوب وُ سلیمان شده است خوش به حالِ دلِ هرکس که به او دل داده میهمانِ حرَمَش زائرِ سبحان شده است دَم به دَم شکرِ خدا کُن که به او دل دادی گِـرِه اُفتاده به کارَت تو بگو یا هادی مکتَبَش مصطفوی وُ نَسَبَش مولایی نَفَحات وُ حرکات وُ نَفَسَش زهرایی وارثِ صبر وُ کراماتِ عمویَش حسن است خُلق وُ خویَش…بَر وُ رویَش…همه عاشورایی آبرودار شود سائل وُ مِسکینِ حرم خوش به حالِ دلِ ما که شده سامّرایی آمد و شادی وُ سبزی وُ طراوت آورد وَ به یُمنِ قدمَش خاک شده رویایی صف ببندید مَساکینِ حرم با شادی صِلِه یِ کرب وُ بلا می دهد امشب هادی آمده تا دلِ طـوفان زده آرام شود حج نَرَفته حرمی صاحبِ اِحرام شود علوی نام وُ مَرام است عجب نیست اگر… وارثِ بیرقِ جاءَالحَقِ اسلام شود او نگاهی بُکُند فُلک وُ فَلَک می گردد شیرِ حَق کرد نَظَر شیرِ ژیان رام شود قابی از سجده یِ سجّاد وُ کلامِ باقر… با دَمِ صادق وُ کاظم اگر اِدغام شود می شود صفحه یِ خشکِ دلِ ما آبادی زائرِ سامِرِه شد هر که صدا زد هادی زائران حرم وُ صحن وُ سَرا را عشق است عاشقانِ نقی وُ اسمِ شما را عشق است هر کسی جامعه می خواند وُ حالی دارد… در حریمِ پسرِ جود وُ سَخا را عشق است نوه یِ حضرتِ سلطان وُ مسیرِ فرج وُ… دلبرِ خوش سخن وُ میرِ وِلا را عشق است سامرایی شده ها ماهِ نَوا نزدیک است گریه وُ سینه زنی…کرب و بلا را عشق است مشهد وُ سامرهُ و کرب وُ بلا می گویند… صاحب الاَمر کجایی وُ تو را می جویند 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام هادی (ع) شروع عشق به نام خدا به نام شما من آفریده شدم تا شوم غلام شما هزار شکر نبوده هنوز روی سرم به غیر سایه ی لطف علی الدوام شما کبوتر دل من که نمی پرد همه جا از آن زمان که گرفتار شد به دام شما به پاسبانی صحن تو صد چو جبرائیل نشسته اند شب و روز، روی بام شما خوشا به حال کسی که شده در این دنیا مسیر زندگی اش روشن از کلام شما شما تمامی دار و ندار ما هستید همیشه آبرو و اعتبار ما هستید جهان به زیر قدوم تو خار می گردد نفس بزن که دو عالم بهار می گردد برای عرض ارادت به محضرت، خورشید به سمت گنبد تو رهسپار می گردد یکی دو شب که نه، هر شب به سامرا، مهتاب دم رواق تو مثل غبار می گردد اگر که تیغ دو ابروت می کشد، جانم هزار بار به پایت نثار می گردد اگر به عشق تو مردم، شما نخور غصه یک عاشقت کم از این صد هزار می گردد به عشق، زنده بود هر کسی فدای تو شد و خوش به حالش اگر خاک سامرای تو شد دلم بهانه گرفته، بهانه ات هادی نشسته سائل تو پشت خانه ات هادی اگر به نیمه ی ذی الحجه اعتکاف کنم شوم مقیم، در آن آستانه ات هادی بخوان تو جامعه ای که دوباره دلتنگم برای زمزمه ی عاشقانه ات هادی به عرش، نقل محافل، بیان مدح شماست بیان منقبت بی کرانه ات هادی تو آمدی که گرفتاری ام شروع شود شوم اسیر تو و آب و دانه ات هادی تو آمدی که بدانم جلال یعنی چه! تو آمدی که ببینم جمال یعنی چه! بخوان حدیث محبت، دل مرا ببری بگیر دست مرا تا به سامرا ببری ببین که دور و بر من غریبه بسیار است بگیر دست مرا، سوی آشنا ببری تو رهنمای منی، تا نیامده شیطان بگیر دست مرا تا سوی خدا ببری همه یقین من این است، راه حق آنجاست به هر کجا که دلت خواسته مرا ببری به آن ضریح تو سوگند می دهم آقا مرا تو یک شب جمعه به کربلا ببری… …که روضه خوان بشوم در حریم خون خدا: میان آن همه لشکر…حسین شد تنها… 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام هادی (ع) ای نگاهت در مسیر کهکشان ها ماندگار وسعت دستان تو بر سایه بان ها ماندگار می شود ثابت به من در هر فرازِ «جامعه» نام تو بین همه خطّ امان ها ماندگار ما گدای سامرایت! سفره ها از لطف تو پهن خواهد شد! در آن ها آب و نان ها ماندگار شک ندارم از کرم آباد چشمانت هنوز باغ آباد است و شوق باغبان ها ماندگار چونکه همنامِ علی(ع) خواندت پدر٬ شد تا ابد أشهدُ انّ علی(ع) بین اذان ها ماندگار فعلتان خیر است و احسان عادت هر روزتان تا ابد هستند آری مهربان ها ماندگار سائل آمد پشتِ در٬ وقت سحر٬ حین غروب اینچنین پایِ حرم شد آستان ها ماندگار رفت با دستانِ پُر بی آنکه بشناسد تو را می شوند اینگونه بی نام و نشان ها ماندگار ده چراغِ عرش روشن! أنتَ هادیَ ٱلاُمم آیه هایت هست در شمس و دخان ها ماندگار سامرا با عشق تو آباد خواهد شد ولی حرف تو این است باشد جمکران ها ماندگار! 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام هادی (ع) روزی ما شد در این ظلمت جمال آفتاب خوش درخشیدیم در ظل کمال آفتاب ذره ای بودیم و گردیدیم مال آفتاب آمدیم آگه شویم از شرح حال آفتاب وه چه شیرین است صحبت از وصال آفتاب ما کجا تمثیل روی بی مثال آفتاب اذن دادند و خریدند و بها دادند باز ناز کردند و رها کردند و جا دادند باز ما از اول ریشه خود را ولایت یافتیم از همان روز ازل راه هدایت یافتیم ذات خود را بی تمنا در عنایت یافتیم ابتدا تا انتها را ، تا به غایت یافتیم راه خود را چارده گونه حکایت یافتیم خویش را در لابلای این روایت یافتیم ما اضافات گل آن چارده هادی شدیم چارده قرن است در هر لحظه امدادی شدیم چارده انسان کامل را به ما بخشیده اند چارده قرآن نازل را به بخشیده اند چارده دریا و ساحل را به ما بخشیده اند چارده دستان فاضل را به ما بخشیده اند چارده مولای عادل را به ما بخشیده اند چارده طی مراحل را به ما بخشیده اند پس نداریم آرزویی جز صراط المستقیم زلف ما خورده گره با این کریمان کریم هر یک از این چارده را رمز و رازی بیشتر هادی دین را و لیکن دلنوازی بیشتر دومین ابن الرضا را هست نازی بیشتر هرکه با لطفش نشیند دلنوازی بیشتر با دل عاشق کند معشوق بازی بیشتر هرکه خواهد معرفت او را نیازی بیشتر مکتب او شیعه را تا حق هدایت می کند با زیارت نامه تدریس ولایت می کند در زیارت جامعه ، هر فیض می بارد از اوست گر زیارات غدیریه صفا دارد از اوست هرکه دستی بر دعا هر لحظه بردارد از اوست هرکه احکام خدا را فرض بشمارد از اوست زائر قبر رضا هر سجده بگذارد از اوست در دل ما هرکه بذر روضه می کارد از اوست هر که با هادی است،محبوب المساکین می شود شیعه هادی است ، هادی المضلین می شود هادی دلهاست حب حضرت ابن الجواد قبله جانهاست قدّ و قامت ابن الجواد بر فلک مولاست ذات خلقت ابن الجواد کاشف غمهاست نور طلعت ابن الجواد والی والاست ما را طینت ابن الجواد عالم بالاست ذیل دولت ابن الجواد اوست فرزند جواد و حضرت نورُ الفواد هم جواد بنُ الجواد بنُ الجواد بنُ الجواد نام زیبایش علی ، روی دل آرایش علی قد رعنایش علی،رخسار یکتایش علی نقش سیمایش علی ، کُنهِ تولایش علی خلق والایش علی ، اعلای اسمایش علی دین و دنیایش علی ، مقصود و عقبایش علی مهر و امضایش علی ، جنات و مینایش علی بر محبانش مجیر است و بشیر است و نذیر رمز میلادش غدیر است و غدیر است و غدیر چون نظر بر قلب پر از مهر شاگردان کند نام ابن مهزیارش جلوه هر دوران کند مرقد عبدالعظیمش فخر بر ایران کند کربلایی در دل ایران بنا اینسان کند کارهای سخت را با یک نظر آسان کند کاش ما را بر قدوم مهدی اش قربان کند بهر میلادش اگر لبخند بر دلها نشست عید قربانش صفا ، عید غدیرش مروه است با وجودی که بُوَد مهدِ معارف محفلش گاه در تبعید و گاهی کنج زندان منزلش با اسارت با جسارت آشنا جان و دلش یاد عمه زینب و آن ناقه بی محملش چشم او از اشک دریا بود و چهره ساحلش کربلا را دید ویران ، مثل روز اولش سامرا ویرانه اما راه دین آباد ماند نور هادی در دل و طاغوت بی بنیاد ماند 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام هادی (ع) اگر رزق من سامرایی نمی شد نصیبم مقام گدایی نمی شد اگر قابلیت نمی داشت قلبم ز چشم کریمت عطایی نمی شد به اذن تو سجاده را پهن کردم لب من که وا به دعایی نمی شد یقینا اگر مادر تو نمی خواست دل من برایت هوایی نمی شد اگر که ضریح تو جلوه نمی کرد ز باغ جنان رونمایی نمی شد شبیه جهنم جهان بود اگر که به نور رخت روشنایی نمی شد تو در جامعه شرح توحید دادی که بی جامعه دل خدایی نمی شد اگر آن زیارت نمی ماند از تو دل عارفی کبریایی نمی شد و هر سالکی سیر کامل نمی کرد اگر از تو این رهگشایی نمی شد کلیمانه مداحی خویش کردی تو را بهتر از این ثنایی نمی شد شما مهبط نور وحی الهید بشر بی شما رهنمایی نمی شد شما معدن رحمت و گنج علمید نبودید، دنیا که جایی نمی شد چو ویرانه می شد، لجن زار می شد یقین غیر ظلمت سرایی نمی شد شما باب ایمان و سر خدایید خدا می شدید حق چو آیینه می شد نبودید اگر که پناه خلائق از این تنگناها رهایی، نمی شد اگر در سقیفه خیانت نمی شد به فرزند زهرا جفایی نمی شد نمی شد تعارف به او جامی اصلا در آنجا چنین ماجرایی نمی شد خدایا چه می شد که از زهر، قلبش جوادی نمی شد، رضایی نمی شد به دنبال مرکب پیاده نمی رفت اسیر مسیر بلایی نمی شد چنین که شده زخم پاهایش، ای کاش دگر دختری پاحنایی نمی شد دل شب پی ناقه ای در بیابان ز سیلی شکسته صدایی نمی شد دگر آبروی رقیه نمی رفت اگر احتیاجش عصایی نمی شد ائمه اگر به شهادت رسیدند یکی مثل آن کربلایی نمی شد همه لااقل یک کفن داشتند و تنی دفن با بوریایی نمی شد و یا پیکری زیر پایی نمی ماند سری قاری نیزه هایی نمی شد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام هادی (ع) اجازه هست مرغ دل، کبوتر حرم شود و با فرشته های وحیِ عشق، هم قدم شود اجازه هست این کبوتر نشسته در حرم پر شکسته اش برای مدح تان قلم شود برای وصل آب و دانه نیست سر به زیری اش برای پایبوسی ات به اشتیاق خم شود در این حرم اگر که دَم شود نوای یا علی نوای یا اباالحسن نوای بازدم شود کنار خوان جامعه، دعا نمی کنم دگر زبان حاجتم همین دو دیده ی ترم شود منی که در تمام زندگی ابالجوادی ام خوشم گدای سامراییِ امام هادی ام چه نعمتی است در تمام عمر، سائلت شدن گدا و ریزه خوار معدن فضائلت شدن چه نعمتی است نذر مادرت سمانه کردن و به این طریق، موجبات شادی دلت شدن چه نعمتی است این که با اشاره ی نگاه تو غلام و پاسبان صبح و شام منزلت شدن چه نعمتی است هم چنان فداییان درگهت برای حفظ این حرم فدا و بِسملت شدن چه نعمتی است با تو بودن و مجاورت شدن چه نقمتی است بی تو بودن و مقابلت شدن همان ازل به روی لوح سینه، بیرقی زدم به روی آن نوشته ی “أمیری یانقی” زدم بخوان برای ما فراز قادَهَ الْهُداه را بخوان و زنده کن دوباره جان کائنات را هزار سیدالکریم از این قبیله زنده کن بخوان و شرح کن فراز سادَهَ الْوُلاه را شراب ناب عشق را بریز در سبوی مان خودت معرفی نما أئِمَهَالْدُعاه را بگو علی علی است شرط گفتن خدا خدا بیا نشان بده به ما حقیقت صلاه را حمایت بتول از ابوتراب را بگو عیان نما به خلق راز ذادَهَ الْحُماه را بدون تو، منِ غریبه آس و پاس می شوم قدم قدم کنار تو خداشناس می شوم دعای ما دعا نبود اگر نبود جامعه دعا گره گشا نبود اگر نبود جامعه کسی سراسر جهان، میان انس و جنیان مرید هل اتی نبود اگر نبود جامعه کنار چاه غالیان و صوفیان کسی دگر به راه، آشنا نبود، اگر نبود جامعه غروب جمعه های ما اسیرهای مبتلا به عشق، با صفا نبود اگر نبود جامعه خلاصه عرض می کنم میان اعتقاد ما خدا همین خدا نبود اگر نبود جامعه ازین طرف بخوان برام جامعه، از آن طرف بخوان زیارت غدیریه دوباره در نجف دعا که می کنی گناه خلق پاک می شود جهان بدون بودنت چه هولناک می شود خدا به خنده های بر لب تو شاد می شود خدا به خشم چهره ی تو خشمناک می شود به ریزه ناخنت قسم اگر کسی به ساحتت اهانتی کند، بدون شک هلاک می شود مرید مکتبت برای کسب نور معرفت به پای جامعه کبیره سینه چاک می شود در انتظار دیدن جمال توست سائلت در آن زمان که عاقبت، اسیر خاک می شود همین که هیچ کس کنار من نبود، می رسی همیشه دیر کرده ام ولی تو زود می رسی به دست خود به ما فقیرها پیاله می دهی شراب ناب و کهنه ی هزار ساله می دهی تو فکر اعتقاد مایی و به دست شیعیان برای جبر و اختیار هم رساله می دهی فدک نماد غربت علی و فاطمه شده به ما خبر ز غاصبان آن قباله می دهی تو حاضری خودت غریب باشی و حسین نه خودت کریمی و به کربلا حواله می دهی فقط دو هفته مانده تا بساط گریه بر حسین به ما دوباره رزق اشک و شور و ناله می دهی؟ به لطف تو اسیر شاه عالمیم تا ابد علم به دوش خیمه ی محرمیم تا ابد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام هادی (ع) تمام زاویه ها را کشیده ای قائم آهای سرو قدِ سرترین٬سرت سالم غزال “اُم ولد” نور چشم های جواد پدر بزرگ شب قدر حضرت قائم پدر غریب پدر آشنا پدر مظلوم پسر مراد پسر مجتهد پسر عالم نشانه های امامت تمام شد وقتی شکفت کنج لبت خالی از بنی هاشم تو با لباس سپیدی و بالباس سیاه برای دیدن تو کعبه می شود عازم درست نیمه ی ذی الحجه بعد حج هر سال تو مَحرمی و حرم می شود تو را مُحرم زیارتی به بلندای جامعه از توست زیارتی که شب قدر می شود لازم زیارتی که خودش هست “محتشم”پرور درست کرده به کرّات “اکبر ناظم” دوتا فقط همه ی راز جامعه ست بگو فقط”بکم فتح الله” فقط “بکم یختم” 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام هادی (ع) پشت میخانه نشستم غرق شور و شادی ام از خراب آباد این دل در پی آبادی ام هرکسی پرسید از نام و تبار و شهرتم سینه را کردم سپر گفتم که عبدالهادی ام من نخوردم غیر این درگاه نان سفره ای دلخوشم بر استخوانی که به دستت دادی ام جرعه جرعه معرفت نوشاندی ام از ساغرت جرعه جرعه جامعه، از اول نوزادی ام برکت شیر حلال مادرم بوده اگر نیستم اهل سقیفه رهرو این وادی ام هرکه هستم، هرچه هستم، باسواد و بی سواد نوکر حلقه به گوشم، نوکر ابن الجواد ای امام المتقین، ای هادی، ای حصن حصین نوکرت از تو، تو را می خواهد ای آقا همین هر کجا رو کرده ام دیدم جمال روی تو هر کجا رفتم تو بودی در یسار و در یمین خاک عالم ملک زهرا هست، پس باشد حرام بی ولای تو قدم برداشتن روی زمین پای درس و بحث تو شد حضرت عبدالعظیم یکه تاز مکتب معرفت و اهل یقین خادمی خانه ات با خضر و نوح و آدم است نوکری از نوکران تو شده روح الامین ذکر این آواره شد یا ایها الهادی مدد عاجزم از کار خود یا ایها الهادی مدد درس های اعتقادت را بیا از سر بگو با زیارت جامعه امشب تو از حیدر بگو از امیرالمؤمنین، یعسوب دین، حبل المتین باز هم آقا بیا از ساغی کوثر بگو یکصد و پنجاه دفعه در غدیر خم بیا با زیارت نامه ات از خواجه ی قنبر بگو من یقین دارم که باشد آتش دوزخ حرام بر محبین علی در وادی محشر، بگو… …عاشقت را می خری آنجا به عشق مرتضی؟ کی مرا هم می بری یک شب نجف، آخر بگو سامرایی می شوم بعد از زیارت در نجف پاک می آیم به پیشت با طهارت در نجف بر مشامم می رسد هر لحظه بوی سامرا بین نوکرهاست امشب گفت و گوی سامرا من همان عبد شما هستم که از شوق وصال سجده کردم سالیان سال سوی سامرا با شمیم و جذبه های سامرایی شما پروراندی در دل ما آرزوی سامرا تا ابد هستیم محتاج نگاه رحمتت ملجا و کهف حصین ماست کوی سامرا ما برای نوکری در ماه جانسوز حسین اشک می گیریم هر سال از سبوی سامرا اذن گریه می دهی بر روضه ی جدت حسین؟ می گذاری پا نهم در روضه ی جدت حسین؟ 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام هادی (ع) ای «سُرّ مَن رَأیٰ»ی غم ما فقیرها ای رویش امید، میان کویرها ای خالق زیارت کلّ ذواتِ نور ای جامعه سُرای تبارِ کبیرها یا هادی‌الاُمَم ! اگر انوار تو نبود بیراهه می‌شدند تمام مسیرها منت کشیده عرش، برای جلوس تو اما نشسته‌ای به حصارِ حصیرها معلوم شد، امامِ تمامِ خلایقی تا سر گذاشتند، به پای تو شیرها ای مظهرِ شکوهِ علی؛ چارمین علی ! میلاد توست، مطلع عید غدیرها یا ایهاالعزیز ! تَصَدَّق عَلیَ الذَّلیل عشق تو عزت است، برای حقیرها یکبار هم به گوشه‌ی صحنت نظر بکن یکدم بیا به دیدن ما گوشه‌گیرها ! بنشین کنار سفره‌ی سائل تبارها برکت بده به لقمه‌ی نان و پنیرها 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ عید غدیر بسم علی حضرت رحمان علی باطن نورانی قرآن علی نفس علی روح علی جان‌علی منکر تو نیست‌ مسلمان علی بنده الله شدم‌ با علی یا علی یا علی‌ و یا علی کیست علی آینه دار خدا جان‌ نبی بود و نگار خدا بوده به دستش همه کار خدا در دل ما هست کنار خدا ای نجفت کعبه دلها علی یاعلی و یاعلی و یاعلی هرکه نشد خوار درت خوار شد حب تو میزان شد و‌ معیار شد خال لبت کعبه ی سیار شد شیعه تو اصل و نسب دار شد خورده به قنبر نسب ما علی یاعلی و یاعلی و یاعلی صدق تویی صادق و اصدق تویی حیدری و قادر مطلق تویی فاتح کارزار خندق تویی حکم رسول است فقط حق تویی پس همه باطلند الا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی گوش بفرمان لبت آفتاب حب تو ایمان شد و بغصت عذاب باتو حساب بدی ام بی حساب جای نبی در شب هجرت بخواب گفت نبی بین خطرها علی یاعلی و یاعلی و یاعلی سنگ تو بر سینه زدن دین ما نوکریت مذهب و آیین ما سر بزن ای شاه به تدفین‌ ما کاش بیایی دم تلقین‌ ما زود به دادم برس آنجا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی روی جهاز شتران‌ ماه شو روشنی آخر این راه شو کوری آن‌ چند نفر شاه شو رخ‌بنما و ولی الله شو نیست کسی غیر تو مولا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی آه که هنگام‌ عداوت شد و.. بر ولی الله خیانت شدو.. پشت علی خلوت خلوت شدو.. پشت در خانه قیامت شدو.. گفت‌ در آن فاجعه زهرا علی.. یاعلی و یاعلی و یاعلی.. 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ عید غدیر دلها اگر که بال برایِ تو می‌زنند هر شب سری به سمتِ سرای تو می‌زنند جبریل می‌شوند تمامِ کبوتران وقتی که بال و پَر به هوای تو می‌زنند از وصله‌های کهنه‌یِ نعلینِ خاکی‌ات پیداست سر به سویِ خدایِ تو می‌زنند هرشب فرشته‌ها که به معراج میروند دستی به ریشه‌های عبایِ تو می‌زنند بینند اگر خیالِ تو را بُت تراش‌ها تا روزِ حشر تیشه برای تو می‌زنند بر سینه‌ام نوشته خدا والی الولی یا مظهر العجائب و یا مرتضیٰ علی وقتش رسیده تا که زمین امتحان دهد وقتش رسیده تا که زمان را تکان دهد فصل ظهورِ نَفْسِ رسالت رسیده است میخواهد از خدای به گامش توان دهد باید سه روز صبر کند در غدیرِ خُم تا که به رویِ منبری از دل اذان دهد می‌خواست حق که آینه‌ای در برابرِ… آئینه‌ی تمام نمایش مکان دهد می‌خواست حق که عینِ نبی را عیان کند می‌خواست حق که دستِ خودش را نشان دهد شوری میان عرصه‌ی محشر بلند شد دستِ علی به دستِ پیمبر بلند شد وقتی غضب کُنَد همه زیر و زِبَر شوند جنگ آورانِ معرکه‌ها در به در شوند وقتی غضب کند همه در خاک می‌روند گیرم که صد سپاه بر او حمله وَر شوند چشمش اگر به پهنه‌یِ میدان نظر کند گردن کشانِ دهر همه بی سپر شوند از ضربِ ذوالفقار ، خدا فخر می‌کند سرهای بی شمار جدا بیشتر شوند فرقی نمی‌کند که یسار است یا یمین آن قدر سر زند که دو سر ، سر به سر شوند این مردِ تکیه گاهِ نبردِ پیمبر است این شیر ، شیرِ حضرتِ حق است حیدر است سر می‌دهیم و از درتان پَر نمی‌زنیم موجیم و سَر به ساحل دیگر نمی‌زنیم وقتی که حرف ؛ حرفِ ولایت مداری است ما دَم زِ غیر ، تا دمِ آخر نمی‌زنیم وقتی که امر نائبتان فرضِ جان ماست سنگِ کسی به سینه‌ی باور نمی‌زنیم فصل بصیرت است بجُز با لوایِ او حتی قدم به صحنه‌ی محشر نمی‌زنیم ما را فقط به پایِ ولایت نوشته‌اند ما سینه پای بیرقِ دیگر نمی‌زنیم با ذوالفقار و نامِ علی پا گرفته‌ایم ما درسِ خود زِ مکتب زهرا گرفته‌ایم عطری بده که غنچه‌ی نیلوفرم کُنی تا در حضورِ خویش شبی پَرپرم کُنی اصلاً مرا نگاهِ تو در صبحِ روزِ عهد پروانه آفرید که خاکسترم کُنی دُرِّ نجف دلم شده شاید به دستِ خویش روزی مرا بگیری و انگشترم کُنی من را جلا بده که تو را جلوه گر شوم بهتر همان که آینه‌ی دیگرم کُنی نان جویی به دست تو دیدم چه می‌شود… هم سفره‌ی غلامِ خودت ، قنبرم کُنی همراه ظرفِ خالیِ شیر آمدم که باز دستی کشی به رویِ سرم سَرورم کُنی آقا نظر به چشمِ ترِ مادرم نما بوی محرم آمده عاشق ترم نما 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین(ع) چرخش چرخ و فلک بسته به چشمان علیست همه عمر جهان بسته به یک آن علیست همه از سفره او روزی خود را دارند آفرینش به خدا سفره احسان علیست بنده عشق علی از همه آزادتر است شکر لله که دلم بسته به زندان علیست نمک سفره او خوردم و آدم شده ام آدمیت نمکی هست که در نان علیست گر حساب سرزلفش کنی از دهر جدا مابقی هر چه که مانده است پریشان علیست بس که از ذکر علی شهد و شکر نوشیدم این دهان نیست بگویید که قندان علیست آفتابی که جهان از نفسش روشن شد انعکاسی است که از پرتو دندان علیست در لحد سمت نجف روی مرا بگذارید سرمن چشم به راه سر دامان علیست اشک شور است اگر علت و برهان دارد علت آن است که هر چشم نمکدان علیست گرعلی جان همه خلقت عالم باشد حضرت فاطمه ولله قسم جان علیست هر کسی عشق حسین بن علی را دارد روز محشر به خداوند که مهمان علیست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ عید غدیر هرچه گویم همه اش بوی تو دارد سخنم آنکه دارد به سرش حال و هوای تو منم اشهد انّ علیا ولیُ الله ام را گفته ام تا بنویسند به روی کفنم هر کجا غیر سرای تو نمازم قصر است غیر دربار نجف نیست سرایی وطنم چند وقتی است فقط خواب نجف می بینم بده رخصت به خدا طول کشید آمدنم پسرم هست غلامی زغلامان شما گر دم از غیر تو زد ریشه ی او را بکنم نام دادند مرا خادم دربار حسن من غدیری شده ی دست امام حسنم بس که شیرینی نام تو به من ساخته است غیر نام تو دگر ذکر نگفته دهنم از خدا خواسته ام تا که به من اذن دهد پیر راه تو شوم، وقف تو باشد بدنم نذر کردم که به پای تو سرم را بدهم نذر کردم که نباشد به رهت سر به تنم هر طرف می نگرم نام تو را می بینم کنده ام نام تو را روی عقیق یمنم همه جا جار زده، سینه سپر می گویم: اهل عالم بشناسید سگ پنج تنم دست من را تو بیا تا به محرم برسان دائما فکر دم و روضه و سینه زدنم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین(ع) هرکس که شد غلام تو بااحترام شد پس خوش‌بحال آنکه برایت غلام شد فردا فقیر کوی‌تو آقاست در بهشت قنبر به لطف نام تو عالی‌مقام شد هر سینه‌ای که محرم راز نبی نبود! اینگونه شد که با تو فقط هم‌کلام شد مولا حلال بی‌تو برایم حلال نیست آب‌روان بدون تو بر من حرام شد یا تا نجف مرا ببرم یا بکُش مرا فرقی نمی کند بخدا هرکدام شد باید که شرح فضل تو را صد کتاب کرد یک منقبت نوشتم‌و دفتر تمام شد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ عید غدیر عمری‌ست گفته‌ایم به عشق تو یا علی: «یا مُظهِرَ اَلعَجائِبَ یا مُرتَضی عَلی» دست مرا بگیر که از پا فتاده‌ام تا کی کنم به بحر بلایا شنا، علی!؟ من کیستم که بر سر خوانت بخوانی‌ام؟ شاهان عالم‌اند به خوانت گدا، علی! من کیستم که لاف ز عشق علی زنم؟ این کلب آستانه کجا و کجا علی!؟ در راه عشق، غیر علی در میانه نیست از ابتدا علی‌ست و تا انتها علی عنقای عشق دربه‌در قافِ قنبر است دیگر چسان پرد مگس عقل تا علی؟ با مهرش از عدم به وجود آمدیم ما یعنی که هست رمز فنا و بقا علی چون خیر و شر رقم به یدالله می‌خورد حسن القضاست از پس سوءالقضا علی در حیرتم که خلق چرا رو به هم زنند! وقتی که هست بر همه مشکل‌گشا علی عالم تمام خصم و فقط دوست حیدر است خلقی غریبه‌اند و فقط آشنا علی بیم عذاب چیست؟ حساب و کتاب چیست؟ وقتی شفیع ماست به روز جزا علی خیبر گشا علی‌ست علی، ای خوشا علی! مرحب‌فکن علی‌ست علی، مرحبا علی! دل می‌برد به غمزه، ز خیل دلاوران وقتی زند به خوان دلیری صلا علی لب‌بسته بلبلان سخنور، ز شرم او آن‌جا که کرده باغ بلاغت بنا علی در گویش ملائکه تغییر می‌کند حَیِّ عَلَی اَلصَلاۀ، به حَیِّ عَلَی علی می‌ایستند خیل ملائک به حرمتش هرچند می‌نشست روی بوریا علی مهر و مه و فلک به نماز ایستاده‌اند کردند اقتدا همه و مقتدا علی ارض و سما به دور علی چرخ می‌زنند فرمان‌بر است عالم و فرمان‌روا علی خاک نجف به کرسی عرش ایستاده است در آن چو خفته است به این کبریا علی هر فعل سر زد از علی، آن فعل، فضل شد کاه است هر فضیلتی و کهربا علی هرچند ناخنش به فلک سر به سر رود با کودکی یتیم رود پا به پا علی از یمن طلعتش همه را عفو می‌کنند آید اگر به جلوه، به روز جزا علی هرگز نبوده است جدا از علی، خدا هرگز نبوده است جدا از خدا، علی مشعر علی و کعبه علی و منا علی زمزم علی و مروه علی و صفا علی حیدر، اباالحسن، اسدالله، مرتضی صفدر، ابوتراب، ولی، ایلیا، علی نوح و خلیل و موسی و عیسی و مصطفی سّر ظهور یک به یک انبیا علی نور نهان به فرۀ قدسیِ هشت و چهار تاجِ سر و فروغِ رخ اولیا علی او را شناخت شام عروجش نبی، که دید صاحب سخن خداست و صاحب صدا علی آن شب که فاصله دو کمان بود تا خدا خود را رسول گرم سخن یافت با علی چون روز روشن است پس از لیلۀ المبیت تنها یکی‌ست با نبی اهل وفا؛ علی… در بیش و کم اگرچه نگنجد علی، ولی کم از خَس است خصمش و بیش از طلا علی در کوچه شد ز جور، قدش گر دو تا علی در خانه بود مهر بتولش عصا علی خلقی‌ست مبتلای علی، کیست فاطمه؟ کِاُفتاده در محبت او مبتلا علی دست خدا علی‌ست، ولی کیست فاطمه؟ کز جان به راه او، همه تن گشته پا علی چشم خدا علی‌ست، ولی کیست فاطمه؟ کز گرد چادرش بکشد توتیا علی شیر خدا علی‌ست، ولی کیست فاطمه؟ کز غم به حرز او ببرد التجا علی وجه خدا علی‌ست، ولی کیست فاطمه؟ کز عالمی کند به رخش اکتفا علی می‌خواستم که مدح علی سر کنم، ولی تا خاک پای فاطمه شد رهنما علی من الکنم ز مدحت خاتون عالمین وقتی که گفته حضرت او را ثنا علی گوید مگر مدیح علی، شخص فاطمه گوید مگر مدیحۀ خیرالنسا، علی شادم که جز ولای تو و مهر فاطمه چیزی نمانده از همه دنیا مرا، علی! عمری‌ست گفته‌ایم فقط «یا علی مدد» آری مدد ز غیر تو ننگ است یا علی! 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ عید غدیر تا علی هست با نسب تر نیست صحبت از جانشین دیگر نیست هیچ کس با علی برابر نیست مرد میدان سخت خیبر نیست دست بالای دست حیدر نیست تکیه ی بر تخت کبریا داده به جنون درس ابتلا داده اذن افشایِ راز را داده در ازل دست با خدا داده دست بالای دست حیدر نیست تیغِ طوفان سوار می گوید قبضه ی کهنه کار می گوید فاتح کارزار می گوید تا ابد ذوالفقار می گوید دست بالای دست حیدر نیست نه فقط ذوالفقار می گوید کعبه با افتخار می گوید عاشقی روی دار می گوید قنبر شهریار می گوید دست بالای دست حیدر نیست خسته از فتنه ها نشد جنگید فارغ از روح و کالبد جنگید تا که جان داشت،تاکه شد،جنگید با نود زخم در اُحُد جنگید دست بالای دست حیدر نیست این مثل از زبان اغیار است دست بالایِ دست بسیار است شرح نقدش، هزار طومار است شک نکن! عالمی خبر دار است دست بالای دست حیدر نیست در نجف، گبر و صوفی و هندو مست از لا اله ألا هو چه بگویم از آن خَم ابرو می شود دست دشمنانش رو دست بالای دست حیدر نیست باغ در چنگ خاروخس افتاد برق تیغش پیِ هرس افتاد سر به سر، سر به پیش و پس افتاد ملک الموت از نفس افتاد دست بالای دست حیدر نیست فارغ از قیل و قال می گویند نطفه های حلال می گویند مستند، با مثال می گویند از «بحار» و «خصال» می گویند دست بالای دست حیدر نیست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ عید غدیر فقط نه اینکه تو در فهم ما نمی گنجی که در مُخیّلهء انبیا نمی گنجی عجیب نیست نبی گفته غرق در ذاتی که در وجود کسی جز خدا نمی گنجی تو نور هستی و نورت ورای خلقت ماست چنان که در همهء ماسوا نمی گنجی به پیکر تو سر سوزنی ز نورت بود به جسم هرکه بگنجد شما نمی گنجی بگو قسم به خدایی که رب الارباب است چه خوانمت؟؟ تو که در ربنا نمی گنجی کریم ها همه در سایهء کراماتت کرم تویی که به عقل گدا نمی گنجی پناه عالمیانی ز شرّ کوه خطر اگر چه در دل «کهف الوریٰ» نمی گنجی فرشته های مقرب ز شوکتت گیجند فقط نه این که تو در فهم ما نمی گنجی… 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌