#خاطرات_امیرالمومنین_علیه_السلام
✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت بیست و دوم: «نباء عظیم»
🔻... در پایان سخنرانی تذکر دادم بدانید که من در میان شما همانند هارونم در میان آل فرعون و همچون باب حطه در بنی اسرائیل و چونان کشتی نوح در قوم نوح. من نباء عظیم و صدیق اکبرم و در آینده ای نه چندان دور با وعده های الهی رو به رو خواهید شد.
✳️ ارزش حکومت
🔻 به راستی این حکومت چه ارزشی دارد؟! آیا مدت و لذتش بیش از یک دم لیسیدن غذا و یک لحظه چشیدن نوشیدنی و اندکی استراحت و چرت زدن است و البته در پس این لحظه های کوتاه گرفتاری های طولانی و هلاکت های وحشتناک دامنگیر سرکشان خواهد شد.
🔻اندکی از این گرفتاری ها مصیبت هایی است که در دنیا شاهد آن خواهند بود اما اصل گرفتاری در آخرت است که عذاب سخت الهی را خواهند چشید و بدیهی است که خداوند از هیچ یک از اعمال آنها غافل نیست. آنان سراب را آب پنداشتند نعمت را به عذاب، خوشبختی را به نگون بختی و خوشی را به تلخی مبدل ساختند و همه امور را در هم آمیختند. آن نگونبختان به من گفتند حق را اگر میتوانی بگیر و اگر تو را از آن محروم کردند صبر کن یا با اندوه و حسرت بمیر!!!
✳️ خار در گلو
🔻به اطرافم نگریستم دیدم که نه یاوری دارم و نه کسی از من دفاع می کند، جز اهل بیتم که اگر مرا یاری می کردند کشته میشدند و من مایل نبودم جانشان به خطر افتد پس با خار در چشم، دیده بر هم نهادم و با استخوان در گلو جام تلخ را جرعه جرعه نوشیدم و در عین حال خشمی را که تلخ تر از گیاه حنظل و دردناک تر از فرو رفتن تیغ برنده در دل بود فرو خوردم و بر آن شکیبایی ورزیدم.
📗 کتاب علی از زبان علی
↩️ ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 مرا کیفیتِ چشمِ تو کافیست...
4_5861670472504052249.mp3
4.51M
💠 تلاوت #قرآن_کریم به روش تحدیر (تندخوانی)
🔹جزء هفت
👤 قاری: استاد معتز آقائی
التماس دعای فرج 🌸
و بشّر الصّابرین الّذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انّا للّه و انا الیه راجعون.
سردار محمدعلی حق بین ؛ فاتح نبل و الزهرا به یاران شهیدش پیوست.
هر از گاه در گذر زمان و عبور بی صدای ثانیه ها، جرس کاروان از رحیل مسافری دیگر خبر می دهد. اندوه از دست دادن نا به هنگام هر عزیزی چنان تلخ است که هیچ عبارتی را دراین مقام یارای مرهم نهادن نیست و چنان سنگین و جانسوز است که به دشواری به باور مینشیند ولی در برابر تقدیر حضرت پروردگار چارهای جز تسلیم و رضا نیست چرا که این فراق چون عمر آن عزیز کوتاه است و انّنا ان شاء الله بهم لاحقون . . .