eitaa logo
تلنگر بیداری دانشگاهیان بیدار
587 دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
521 فایل
جبهه اتحاد دانشگاهیان بصیر ایران
مشاهده در ایتا
دانلود
تروای فرهنگی پیرامون انتشار آثار انحرافی روشنفکران دین‌ستیز/شماره ۱ [صفحه ۱ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 چندی است که برخی از اقدامات و رویکردها و اظهارنظر های فرهنگی و هنری کارگزاران فرهنگی (دولتی و غیر دولتی)، علما و متدینین و حزب اللهی ها را نگران نموده است و موجبات بیان برخی از انتقادات به این سیاست ها را از سوی افراد دغدغه مند فراهم نموده است، دغدغه ای که برخاسته از ایمان دینی جامعه و نیز بر گرفته از فرمایشات امام و رهبری در اهمیت فرهنگ و هنجار های اسلامی و دینی جامعه و مواظبت بر آن ها است. البته این دغدغه نسبت به سیاست گذاریِ فرهنگی کشور، متاسفانه در عرصه های مختلف وجود داشته و دارد ولی در این بین عرصه نشر کتاب یکی از حوزه های بسیار مغفول است. برخی از آثار منتشر شده در سال های اخیر چنان فاجعه بار است که حتی اگر کمترین نظارت ممکن بر آنان وجود می داشت به هیچ وجه نمی بایست اجازه انتشار پیدا می کردند، عجیب اینکه برخی از مطالب این نویسندگان منحرف حتی در عصر سیاه و منحوس پهلوی نیز از ترس مخالفت یکپارچه علما و متدینان فرصت نشر پیدا نکردند. از جمله کسانی که در دوران پهلوی پروژه تطهیر عناصر خیانت‌پیشه و وابسته را کلید زد و پیش برد، فریدون آدمیت بود. او این پروژه و یا مأموریت ماسونی را تحت عنوان "تاریخ اندیشه‌های جدید ایران" مطرح کرد و در ضمن آن به احیای آثار انحرافی و دین‌ستیزانه عناصر بدسابقه‌ای همچون طالبوف، میرزاآقاخان کرمانی و آخوندف پرداخت.(برای اطلاع بیشتر بنگرید به؛ نهضت امام خمینی، ج۳، صص ۱۳۲_۱۲۵) ساواک از ترس برانگیخته شدن احساسات عمومی و اقدامات متقابل متدینان در برابر محتوای دین‌ستیزانه کتب آدمیت، دستور منع خرید و فروش کتاب اندیشه‌های آخوندزاده را صادر کرد! البته بعد از حمایت تمام‌قد فرح و اختصاص جایزه درباری به آن، رئیس دفتر مخصوص شاه در نامه به وزیر فرهنگ و هنر، دستور شاه مبنی بر صدور فوری اجازه نشر این کتاب را ابلاغ کرد و ساواک نیز با اذعان به مطالب ضد دینی کتاب، دستور رفع توقیف صادر کرد!(همان، ج۳، صص ۱۳۱_۱۲۹) به نظر می‌رسد پروژه ناتمام آدمیت در گام دوم انقلاب اسلامی در داخل کشور دوباره کلید خورده است! پرسش اینجاست چرا و چگونه چنین آثار مفتضحی در سال های اخیر اجازه نشر پیدا کردند و در رقم خوردن این چه دست های مرموزی در کار بوده است؟ از چه رو فعالان انقلابی عرصه کتاب(که الحمدلله کم هم نیستند و از امکانات فراوانی برخوردارند) در مقابله با این جریان خطرناک اقدام ملموس و موثری بروز نداده اند. ارزیابی پشت پرده این جریان خطرناک و خزنده در حیطه مسئولیت نهاد های نظارتی و امنیتی است اما رصد و پایش محتوای دین ستیزانه آثار و منشورات از وظایف قطعی عموم حوزویان و حزب اللهی‌ها است. بررسی و نقد مستند محتوای مخرب آثار مذکور نیازمند مقالات تفصیلی است اما در پرونده ویژه نوروزی روزنه اجمالا برخی از اباطیل مندرج در آثار جهت اطلاع مخاطبان فرهیخته و ارجمند بازنشر می گردد، پیشاپیش از بازنشر این مطالب انحرافی پوزش می طلبیم و امیدواریم مطالعه مطالب این پرونده زمینه ساز اقدامات موثر علمی و عملی در مقابله با این تحرکات مرموز شود. 🔸کتاب اول: سید حسن تقی زاده(مشروطه خواه لیبرال) مجموعه مقالاتی درباره کارنامه سیاسی و فکری حسن تقی زاده که به سردبیری فرهاد سلیمانژاد در سال 1402(چاپ اول) توسط نشر «اگر» به بازار نشر عرضه شده است. این کتاب در واقع اولین جلد از مجموعه «پدران بنیانگذار ایران جدید» است که واقع به دنبال زنده کردن روشنفکران حامی حکومت رضاخانی است. دبیر این مجموعه چنین می‌گوید: «این کتاب اولین جلد از مجموعه پدران بنیان گذار ایران جدید است و مقصود از این مجموعه اشاره به آن نسل از رجال فکری-سیاسی است که در گام اول نهضت مشروطه و نظام پارلمانی برآمده از آن و در گام دوم دولت متمرکز مدرن رضاشاهی را مستقیم و غیر مستقیم تغذیه فکری کردند و شالوده آن چیزی بار بخشید که به طور کلی می توان و می باید آن را «ایران جدید» خواند.»(ص7) ترویج تقی‌زاده در حالی صورت می‌گیرد که مقام معظم رهبری با اشاره به کارنامه و افکار سیاه وی، نسبت به خطر تقی‌زاده‌های جدید این چنین هشدار می‌دهند: «امروز هم تقی‌زاده‌های جدید از این حرفها می‌زنند؛ البتّه به این صراحت نمیگویند امّا مضمون حرفشان این است. آنهایی که افکار غربی را، سبک زندگی غربی را، روشهای غربی را، لغات غربی را به طور پیوسته در داخل، در ادبیّات ما، در افکار ما، در دانشگاه‌های ما، در مدارس ما تزریق میکنند، پمپاژ می کنند، اینها همین تقی‌زاده‌های جدیدند. آنهایی که پشت سر سند2030 ...می ایستند، همان تقی‌زاده‌های امروز هستند؛ البتّه امروز به توفیق الهی جوان های مومن ما و مردم انقلابی ما نخواهند گذاشت این تقی‌زاده‌ها حرفشان به کرسی بنشیند.»(1398/01/01) @rozaneebefarda
تروای فرهنگی پیرامون انتشار آثار انحرافی روشنفکران دین‌ستیز/شماره ۱ [صفحه ۲ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آیا عجیب نیست که در فضای نشر در جمهوری اسلامی، تقی‌زاده را فردی وطن‌پرست و با ایمان و قانون‌مدار و ضدبیگانه معرفی می‌کنند؟! 🔻هرچند بیان تمامی اغلاط کتاب مذکور در این مجال نمی‌گنجد ولی برخی از مهمترین ادعاهای مخدوش کتاب به شرح ذیل مطرح می‌شود: «تقی زاده از عقلای قوم در مجلس بوده و رفتار سنجیده داشته و بیهوده سخن نمی گفته است»(ص140-141) «پناهندگی تقی زاده به سفارت انگلیس در جریان استبداد صغیر نشان از وابستگی او به بیگانه نبوده و همانند سنت بست نشینی از سر استیصال بوده است»(ص151) «هم دستی تقی زاده در ترور مرحوم بهبهانی اتهامی بی مدرک و کینه توزانه از سوی دشمنان او بوده است»(ص160) «استخدام تقی زاده در واحد تبلیغات آلمان در جنگ جهانی اول آسیبی به روحیه ملی گرایی او نمی زند»(ص166-167) البته نکات منفی این کتاب فقط محدود به ترویج تقی زاده نیست و در جای جای آن به ستایش‌گری از پهلوی و نیز هجمه به علمای بزرگ شیعه پرداخته‌اند! در کتاب ادعا شده هدف واقعی از نهضت عدالتخانه در حکومت استبدادی رضا خان محقق شده است و حکومت کودتایی رضاخان که علاوه بر ننگ استبداد ننگ وابستگی به بیگانه را بر پیشانی داشت را برآورنده اهداف نهضت عدالتخانه معرفی می کند: «مهم ترین مطالبه نهضت مشروطه ایران، یعنی تاسیس عدالتخانه، توسط رضا شاه و وزیر کاردانش میرزا علی اکبر خان داور محقق شد.»(ص8) همچنین یکی از رویکرد های اصلی کتاب هجمه به علمای راستین است که تحت عناوین مختلف به آنان هجمه می شود، در جایی از کتاب با هجمه به مرحوم ملا علی کنی به عنوان قهرمان مبارزه با قراردادهای استعماری در دوران قاجار بالاخص قرارداد ننگین رویتر ایشان را مخالف مدرن سازی کشور معرفی می کند، و در مقابل کسی مانند حسین خان سپهسالار را که امضا کننده اصلی قرارداد استعماری رویتر بود را پرچم دار مدرن سازی کشور معرفی می کند: «ما در کل دوران قاجار نه با به اصطلاح استبداد، بلکه کاملا برعکس با «کسری اقتدار» و در مواقعی حتی با «فقدان اقتدار» پادشاه مواجه ایم، به عنوان مثال، آنچه موجب ابتر ماندن اقدامات سپهسالار در مدرن سازی کشور شد فقدان اقتدار ناصرالدین شاه در برابر نیروهای مخالف اصلاحات سپهسالار به زعامت ملا علی کنی است.»(ص9) در جایی دیگر نیز علما و روحانیت را ضد تجدد معرفی کرده و به عنوان شاهد به نامه مرحوم میرزای شیرازی صاحب فتوای تاریخی تنباکو استناد کرده و دغدغه ایشان بر عدم اختلاط مسلمانان با کفار را که مقدمه نفوذ استعمارگران است را این چنین تخطئه می کند: «تجدد و راه های دستیابی بدان، در نگاه بسیاری از علمای وقت، اساسا کفر بود و این موضوع را میرزای شیرازی صریحا در تلگرافی به ناصرالدین شاه ابراز داشت. او درباره ی عواقب حضور فرنگیان در ایران و هم نشینی ملت با آنان و لمس تجدد می‌نویسد»(ص300) در ادامه هم تقی زاده معلوم الحال را به عنوان فردی قانون مدار معرفی کرده و روحانیون مخالف او را قشری و متعصب معرفی می نماید: «تقی زاده با وجودی که بنابر مصلحت گاهی قبول یا سکوت می کرد، از اساس نگاهی سیاسی بر مبنای قانون داشت؛ برای او تعصب معنایی نداشت، اما در نگاه روحانیت وقت، تعصب به معنای ایمان بود و گذر از آن کفر محسوب می شد»(ص301) در پایان این کتاب نیز گرداورنده اصلی آن که تلاش وافری در تطهیر تقی زاده نموده است و نقش اسطوره ای برای او ترسیم کرده است؛ نسبت به روشنگری های تاریخی درباره کارنامه سیاه تقی زاده حساسیت نشان داده و صریحا این روشنگری ها را با بهانه های «واهی و مبتذل و عمدتا سیاسی»(ص352) می داند و صریحا به بیانات مقام معظم رهبری در مورد تقی‌زاده اینچنین کنایه می‌زند: «در میان تخریب های بسیاری که در تاریخ معاصر جامعه کوتاه مدت و کلنگی ایران، از صدر مشروطه تا کنون، به ویژه در چهار دهه ی اخیر، از اکابر کشور صورت گرفته است، شاید هیچ تخریبی شدیدتر، بی محاباتر، سهمگین تر و ادامه دار تر از تخریب تقی زاده نبوده است....به رغم اینکه قریب به شش دهه از زمان مرگ او در 8 بهمن 1348 گذشته است، هجمه ها به او نه تنها فروکش نکرده، بلکه در مواردی شدیدتر هم شده است؛ بطوری که حضور نمادین او در منازعات سیاسی روز، همچنان به وضوح مشهود است؛ تو گویی که از قرار بنا نیست تقی زاده به تاریخ بپیوندد.به عبارت دیگر می توان گفت که تقی زاده هنوز با ما معاصر است؛ چون حملاتی که گه گاه علیه او صورت می گیرد،نه نوعا از سنخ حملات مورخان در مجادلات بی‌پایان تاریخی، بدان شکل که فی المثل در آثار سید احمد کسروی و فریدون آدمیت مشاهده میکنیم، بلکه حملاتی از سوی سیاسیون اثرگذار و درگیر در معادلات روز قدرت در بالاترین سطوح است.»(ص354) 🔘روزنه: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
تروای فرهنگی پیرامون انتشار آثار انحرافی روشنفکران دین‌ستیز/شماره ۱ [صفحه ۱ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 چندی است که برخی از اقدامات و رویکردها و اظهارنظر های فرهنگی و هنری کارگزاران فرهنگی (دولتی و غیر دولتی)، علما و متدینین و حزب اللهی ها را نگران نموده است و موجبات بیان برخی از انتقادات به این سیاست ها را از سوی افراد دغدغه مند فراهم نموده است، دغدغه ای که برخاسته از ایمان دینی جامعه و نیز بر گرفته از فرمایشات امام و رهبری در اهمیت فرهنگ و هنجار های اسلامی و دینی جامعه و مواظبت بر آن ها است. البته این دغدغه نسبت به سیاست گذاریِ فرهنگی کشور، متاسفانه در عرصه های مختلف وجود داشته و دارد ولی در این بین عرصه نشر کتاب یکی از حوزه های بسیار مغفول است. برخی از آثار منتشر شده در سال های اخیر چنان فاجعه بار است که حتی اگر کمترین نظارت ممکن بر آنان وجود می داشت به هیچ وجه نمی بایست اجازه انتشار پیدا می کردند، عجیب اینکه برخی از مطالب این نویسندگان منحرف حتی در عصر سیاه و منحوس پهلوی نیز از ترس مخالفت یکپارچه علما و متدینان فرصت نشر پیدا نکردند. از جمله کسانی که در دوران پهلوی پروژه تطهیر عناصر خیانت‌پیشه و وابسته را کلید زد و پیش برد، فریدون آدمیت بود. او این پروژه و یا مأموریت ماسونی را تحت عنوان "تاریخ اندیشه‌های جدید ایران" مطرح کرد و در ضمن آن به احیای آثار انحرافی و دین‌ستیزانه عناصر بدسابقه‌ای همچون طالبوف، میرزاآقاخان کرمانی و آخوندف پرداخت.(برای اطلاع بیشتر بنگرید به؛ نهضت امام خمینی، ج۳، صص ۱۳۲_۱۲۵) ساواک از ترس برانگیخته شدن احساسات عمومی و اقدامات متقابل متدینان در برابر محتوای دین‌ستیزانه کتب آدمیت، دستور منع خرید و فروش کتاب اندیشه‌های آخوندزاده را صادر کرد! البته بعد از حمایت تمام‌قد فرح و اختصاص جایزه درباری به آن، رئیس دفتر مخصوص شاه در نامه به وزیر فرهنگ و هنر، دستور شاه مبنی بر صدور فوری اجازه نشر این کتاب را ابلاغ کرد و ساواک نیز با اذعان به مطالب ضد دینی کتاب، دستور رفع توقیف صادر کرد!(همان، ج۳، صص ۱۳۱_۱۲۹) به نظر می‌رسد پروژه ناتمام آدمیت در گام دوم انقلاب اسلامی در داخل کشور دوباره کلید خورده است! پرسش اینجاست چرا و چگونه چنین آثار مفتضحی در سال های اخیر اجازه نشر پیدا کردند و در رقم خوردن این چه دست های مرموزی در کار بوده است؟ از چه رو فعالان انقلابی عرصه کتاب(که الحمدلله کم هم نیستند و از امکانات فراوانی برخوردارند) در مقابله با این جریان خطرناک اقدام ملموس و موثری بروز نداده اند. ارزیابی پشت پرده این جریان خطرناک و خزنده در حیطه مسئولیت نهاد های نظارتی و امنیتی است اما رصد و پایش محتوای دین ستیزانه آثار و منشورات از وظایف قطعی عموم حوزویان و حزب اللهی‌ها است. بررسی و نقد مستند محتوای مخرب آثار مذکور نیازمند مقالات تفصیلی است اما در پرونده ویژه نوروزی روزنه اجمالا برخی از اباطیل مندرج در آثار جهت اطلاع مخاطبان فرهیخته و ارجمند بازنشر می گردد، پیشاپیش از بازنشر این مطالب انحرافی پوزش می طلبیم و امیدواریم مطالعه مطالب این پرونده زمینه ساز اقدامات موثر علمی و عملی در مقابله با این تحرکات مرموز شود. 🔸کتاب اول: سید حسن تقی زاده(مشروطه خواه لیبرال) مجموعه مقالاتی درباره کارنامه سیاسی و فکری حسن تقی زاده که به سردبیری فرهاد سلیمانژاد در سال 1402(چاپ اول) توسط نشر «اگر» به بازار نشر عرضه شده است. این کتاب در واقع اولین جلد از مجموعه «پدران بنیانگذار ایران جدید» است که واقع به دنبال زنده کردن روشنفکران حامی حکومت رضاخانی است. دبیر این مجموعه چنین می‌گوید: «این کتاب اولین جلد از مجموعه پدران بنیان گذار ایران جدید است و مقصود از این مجموعه اشاره به آن نسل از رجال فکری-سیاسی است که در گام اول نهضت مشروطه و نظام پارلمانی برآمده از آن و در گام دوم دولت متمرکز مدرن رضاشاهی را مستقیم و غیر مستقیم تغذیه فکری کردند و شالوده آن چیزی بار بخشید که به طور کلی می توان و می باید آن را «ایران جدید» خواند.»(ص7) ترویج تقی‌زاده در حالی صورت می‌گیرد که مقام معظم رهبری با اشاره به کارنامه و افکار سیاه وی، نسبت به خطر تقی‌زاده‌های جدید این چنین هشدار می‌دهند: «امروز هم تقی‌زاده‌های جدید از این حرفها می‌زنند؛ البتّه به این صراحت نمیگویند امّا مضمون حرفشان این است. آنهایی که افکار غربی را، سبک زندگی غربی را، روشهای غربی را، لغات غربی را به طور پیوسته در داخل، در ادبیّات ما، در افکار ما، در دانشگاه‌های ما، در مدارس ما تزریق میکنند، پمپاژ می کنند، اینها همین تقی‌زاده‌های جدیدند. آنهایی که پشت سر سند2030 ...می ایستند، همان تقی‌زاده‌های امروز هستند؛ البتّه امروز به توفیق الهی جوان های مومن ما و مردم انقلابی ما نخواهند گذاشت این تقی‌زاده‌ها حرفشان به کرسی بنشیند.»(1398/01/01) @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
تروای فرهنگی پیرامون انتشار آثار انحرافی روشنفکران دین‌ستیز/شماره ۱ [صفحه ۲ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آیا عجیب نیست که در فضای نشر در جمهوری اسلامی، تقی‌زاده را فردی وطن‌پرست و با ایمان و قانون‌مدار و ضدبیگانه معرفی می‌کنند؟! 🔻هرچند بیان تمامی اغلاط کتاب مذکور در این مجال نمی‌گنجد ولی برخی از مهمترین ادعاهای مخدوش کتاب به شرح ذیل مطرح می‌شود: «تقی زاده از عقلای قوم در مجلس بوده و رفتار سنجیده داشته و بیهوده سخن نمی گفته است»(ص140-141) «پناهندگی تقی زاده به سفارت انگلیس در جریان استبداد صغیر نشان از وابستگی او به بیگانه نبوده و همانند سنت بست نشینی از سر استیصال بوده است»(ص151) «هم دستی تقی زاده در ترور مرحوم بهبهانی اتهامی بی مدرک و کینه توزانه از سوی دشمنان او بوده است»(ص160) «استخدام تقی زاده در واحد تبلیغات آلمان در جنگ جهانی اول آسیبی به روحیه ملی گرایی او نمی زند»(ص166-167) البته نکات منفی این کتاب فقط محدود به ترویج تقی زاده نیست و در جای جای آن به ستایش‌گری از پهلوی و نیز هجمه به علمای بزرگ شیعه پرداخته‌اند! در کتاب ادعا شده هدف واقعی از نهضت عدالتخانه در حکومت استبدادی رضا خان محقق شده است و حکومت کودتایی رضاخان که علاوه بر ننگ استبداد ننگ وابستگی به بیگانه را بر پیشانی داشت را برآورنده اهداف نهضت عدالتخانه معرفی می کند: «مهم ترین مطالبه نهضت مشروطه ایران، یعنی تاسیس عدالتخانه، توسط رضا شاه و وزیر کاردانش میرزا علی اکبر خان داور محقق شد.»(ص8) همچنین یکی از رویکرد های اصلی کتاب هجمه به علمای راستین است که تحت عناوین مختلف به آنان هجمه می شود، در جایی از کتاب با هجمه به مرحوم ملا علی کنی به عنوان قهرمان مبارزه با قراردادهای استعماری در دوران قاجار بالاخص قرارداد ننگین رویتر ایشان را مخالف مدرن سازی کشور معرفی می کند، و در مقابل کسی مانند حسین خان سپهسالار را که امضا کننده اصلی قرارداد استعماری رویتر بود را پرچم دار مدرن سازی کشور معرفی می کند: «ما در کل دوران قاجار نه با به اصطلاح استبداد، بلکه کاملا برعکس با «کسری اقتدار» و در مواقعی حتی با «فقدان اقتدار» پادشاه مواجه ایم، به عنوان مثال، آنچه موجب ابتر ماندن اقدامات سپهسالار در مدرن سازی کشور شد فقدان اقتدار ناصرالدین شاه در برابر نیروهای مخالف اصلاحات سپهسالار به زعامت ملا علی کنی است.»(ص9) در جایی دیگر نیز علما و روحانیت را ضد تجدد معرفی کرده و به عنوان شاهد به نامه مرحوم میرزای شیرازی صاحب فتوای تاریخی تنباکو استناد کرده و دغدغه ایشان بر عدم اختلاط مسلمانان با کفار را که مقدمه نفوذ استعمارگران است را این چنین تخطئه می کند: «تجدد و راه های دستیابی بدان، در نگاه بسیاری از علمای وقت، اساسا کفر بود و این موضوع را میرزای شیرازی صریحا در تلگرافی به ناصرالدین شاه ابراز داشت. او درباره ی عواقب حضور فرنگیان در ایران و هم نشینی ملت با آنان و لمس تجدد می‌نویسد»(ص300) در ادامه هم تقی زاده معلوم الحال را به عنوان فردی قانون مدار معرفی کرده و روحانیون مخالف او را قشری و متعصب معرفی می نماید: «تقی زاده با وجودی که بنابر مصلحت گاهی قبول یا سکوت می کرد، از اساس نگاهی سیاسی بر مبنای قانون داشت؛ برای او تعصب معنایی نداشت، اما در نگاه روحانیت وقت، تعصب به معنای ایمان بود و گذر از آن کفر محسوب می شد»(ص301) در پایان این کتاب نیز گرداورنده اصلی آن که تلاش وافری در تطهیر تقی زاده نموده است و نقش اسطوره ای برای او ترسیم کرده است؛ نسبت به روشنگری های تاریخی درباره کارنامه سیاه تقی زاده حساسیت نشان داده و صریحا این روشنگری ها را با بهانه های «واهی و مبتذل و عمدتا سیاسی»(ص352) می داند و صریحا به بیانات مقام معظم رهبری در مورد تقی‌زاده اینچنین کنایه می‌زند: «در میان تخریب های بسیاری که در تاریخ معاصر جامعه کوتاه مدت و کلنگی ایران، از صدر مشروطه تا کنون، به ویژه در چهار دهه ی اخیر، از اکابر کشور صورت گرفته است، شاید هیچ تخریبی شدیدتر، بی محاباتر، سهمگین تر و ادامه دار تر از تخریب تقی زاده نبوده است....به رغم اینکه قریب به شش دهه از زمان مرگ او در 8 بهمن 1348 گذشته است، هجمه ها به او نه تنها فروکش نکرده، بلکه در مواردی شدیدتر هم شده است؛ بطوری که حضور نمادین او در منازعات سیاسی روز، همچنان به وضوح مشهود است؛ تو گویی که از قرار بنا نیست تقی زاده به تاریخ بپیوندد.به عبارت دیگر می توان گفت که تقی زاده هنوز با ما معاصر است؛ چون حملاتی که گه گاه علیه او صورت می گیرد،نه نوعا از سنخ حملات مورخان در مجادلات بی‌پایان تاریخی، بدان شکل که فی المثل در آثار سید احمد کسروی و فریدون آدمیت مشاهده میکنیم، بلکه حملاتی از سوی سیاسیون اثرگذار و درگیر در معادلات روز قدرت در بالاترین سطوح است.»(ص354) 🔘روزنه: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
تروای فرهنگی پیرامون انتشار آثار انحرافی روشنفکران دین‌ستیز/شماره ۱ [صفحه ۱ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 چندی است که برخی از اقدامات و رویکردها و اظهارنظر های فرهنگی و هنری کارگزاران فرهنگی (دولتی و غیر دولتی)، علما و متدینین و حزب اللهی ها را نگران نموده است و موجبات بیان برخی از انتقادات به این سیاست ها را از سوی افراد دغدغه مند فراهم نموده است، دغدغه ای که برخاسته از ایمان دینی جامعه و نیز بر گرفته از فرمایشات امام و رهبری در اهمیت فرهنگ و هنجار های اسلامی و دینی جامعه و مواظبت بر آن ها است. البته این دغدغه نسبت به سیاست گذاریِ فرهنگی کشور، متاسفانه در عرصه های مختلف وجود داشته و دارد ولی در این بین عرصه نشر کتاب یکی از حوزه های بسیار مغفول است. برخی از آثار منتشر شده در سال های اخیر چنان فاجعه بار است که حتی اگر کمترین نظارت ممکن بر آنان وجود می داشت به هیچ وجه نمی بایست اجازه انتشار پیدا می کردند، عجیب اینکه برخی از مطالب این نویسندگان منحرف حتی در عصر سیاه و منحوس پهلوی نیز از ترس مخالفت یکپارچه علما و متدینان فرصت نشر پیدا نکردند. از جمله کسانی که در دوران پهلوی پروژه تطهیر عناصر خیانت‌پیشه و وابسته را کلید زد و پیش برد، فریدون آدمیت بود. او این پروژه و یا مأموریت ماسونی را تحت عنوان "تاریخ اندیشه‌های جدید ایران" مطرح کرد و در ضمن آن به احیای آثار انحرافی و دین‌ستیزانه عناصر بدسابقه‌ای همچون طالبوف، میرزاآقاخان کرمانی و آخوندف پرداخت.(برای اطلاع بیشتر بنگرید به؛ نهضت امام خمینی، ج۳، صص ۱۳۲_۱۲۵) ساواک از ترس برانگیخته شدن احساسات عمومی و اقدامات متقابل متدینان در برابر محتوای دین‌ستیزانه کتب آدمیت، دستور منع خرید و فروش کتاب اندیشه‌های آخوندزاده را صادر کرد! البته بعد از حمایت تمام‌قد فرح و اختصاص جایزه درباری به آن، رئیس دفتر مخصوص شاه در نامه به وزیر فرهنگ و هنر، دستور شاه مبنی بر صدور فوری اجازه نشر این کتاب را ابلاغ کرد و ساواک نیز با اذعان به مطالب ضد دینی کتاب، دستور رفع توقیف صادر کرد!(همان، ج۳، صص ۱۳۱_۱۲۹) به نظر می‌رسد پروژه ناتمام آدمیت در گام دوم انقلاب اسلامی در داخل کشور دوباره کلید خورده است! پرسش اینجاست چرا و چگونه چنین آثار مفتضحی در سال های اخیر اجازه نشر پیدا کردند و در رقم خوردن این چه دست های مرموزی در کار بوده است؟ از چه رو فعالان انقلابی عرصه کتاب(که الحمدلله کم هم نیستند و از امکانات فراوانی برخوردارند) در مقابله با این جریان خطرناک اقدام ملموس و موثری بروز نداده اند. ارزیابی پشت پرده این جریان خطرناک و خزنده در حیطه مسئولیت نهاد های نظارتی و امنیتی است اما رصد و پایش محتوای دین ستیزانه آثار و منشورات از وظایف قطعی عموم حوزویان و حزب اللهی‌ها است. بررسی و نقد مستند محتوای مخرب آثار مذکور نیازمند مقالات تفصیلی است اما در پرونده ویژه نوروزی روزنه اجمالا برخی از اباطیل مندرج در آثار جهت اطلاع مخاطبان فرهیخته و ارجمند بازنشر می گردد، پیشاپیش از بازنشر این مطالب انحرافی پوزش می طلبیم و امیدواریم مطالعه مطالب این پرونده زمینه ساز اقدامات موثر علمی و عملی در مقابله با این تحرکات مرموز شود. 🔸کتاب اول: سید حسن تقی زاده(مشروطه خواه لیبرال) مجموعه مقالاتی درباره کارنامه سیاسی و فکری حسن تقی زاده که به سردبیری فرهاد سلیمانژاد در سال 1402(چاپ اول) توسط نشر «اگر» به بازار نشر عرضه شده است. این کتاب در واقع اولین جلد از مجموعه «پدران بنیانگذار ایران جدید» است که واقع به دنبال زنده کردن روشنفکران حامی حکومت رضاخانی است. دبیر این مجموعه چنین می‌گوید: «این کتاب اولین جلد از مجموعه پدران بنیان گذار ایران جدید است و مقصود از این مجموعه اشاره به آن نسل از رجال فکری-سیاسی است که در گام اول نهضت مشروطه و نظام پارلمانی برآمده از آن و در گام دوم دولت متمرکز مدرن رضاشاهی را مستقیم و غیر مستقیم تغذیه فکری کردند و شالوده آن چیزی بار بخشید که به طور کلی می توان و می باید آن را «ایران جدید» خواند.»(ص7) ترویج تقی‌زاده در حالی صورت می‌گیرد که مقام معظم رهبری با اشاره به کارنامه و افکار سیاه وی، نسبت به خطر تقی‌زاده‌های جدید این چنین هشدار می‌دهند: «امروز هم تقی‌زاده‌های جدید از این حرفها می‌زنند؛ البتّه به این صراحت نمیگویند امّا مضمون حرفشان این است. آنهایی که افکار غربی را، سبک زندگی غربی را، روشهای غربی را، لغات غربی را به طور پیوسته در داخل، در ادبیّات ما، در افکار ما، در دانشگاه‌های ما، در مدارس ما تزریق میکنند، پمپاژ می کنند، اینها همین تقی‌زاده‌های جدیدند. آنهایی که پشت سر سند2030 ...می ایستند، همان تقی‌زاده‌های امروز هستند؛ البتّه امروز به توفیق الهی جوان های مومن ما و مردم انقلابی ما نخواهند گذاشت این تقی‌زاده‌ها حرفشان به کرسی بنشیند.»(1398/01/01) @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
تروای فرهنگی پیرامون انتشار آثار انحرافی روشنفکران دین‌ستیز/شماره ۱ [صفحه ۲ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آیا عجیب نست که در فضای نشر در جمهوری اسلامی، تقی‌زاده را فردی وطن‌پرست و با ایمان و قانون‌مدار و ضدبیگانه معرفی می‌کنند؟! 🔻هرچند بیان تمامی اغلاط کتاب مذکور در این مجال نمی‌گنجد ولی برخی از مهمترین ادعاهای مخدوش کتاب به شرح ذیل مطرح می‌شود: «تقی زاده از عقلای قوم در مجلس بوده و رفتار سنجیده داشته و بیهوده سخن نمی گفته است»(ص140-141) «پناهندگی تقی زاده به سفارت انگلیس در جریان استبداد صغیر نشان از وابستگی او به بیگانه نبوده و همانند سنت بست نشینی از سر استیصال بوده است»(ص151) «هم دستی تقی زاده در ترور مرحوم بهبهانی اتهامی بی مدرک و کینه توزانه از سوی دشمنان او بوده است»(ص160) «استخدام تقی زاده در واحد تبلیغات آلمان در جنگ جهانی اول آسیبی به روحیه ملی گرایی او نمی زند»(ص166-167) البته نکات منفی این کتاب فقط محدود به ترویج تقی زاده نیست و در جای جای آن به ستایش‌گری از پهلوی و نیز هجمه به علمای بزرگ شیعه پرداخته‌اند! در کتاب ادعا شده هدف واقعی از نهضت عدالتخانه در حکومت استبدادی رضا خان محقق شده است و حکومت کودتایی رضاخان که علاوه بر ننگ استبداد ننگ وابستگی به بیگانه را بر پیشانی داشت را برآورنده اهداف نهضت عدالتخانه معرفی می کند: «مهم ترین مطالبه نهضت مشروطه ایران، یعنی تاسیس عدالتخانه، توسط رضا شاه و وزیر کاردانش میرزا علی اکبر خان داور محقق شد.»(ص8) همچنین یکی از رویکرد های اصلی کتاب هجمه به علمای راستین است که تحت عناوین مختلف به آنان هجمه می شود، در جایی از کتاب با هجمه به مرحوم ملا علی کنی به عنوان قهرمان مبارزه با قراردادهای استعماری در دوران قاجار بالاخص قرارداد ننگین رویتر ایشان را مخالف مدرن سازی کشور معرفی می کند، و در مقابل کسی مانند حسین خان سپهسالار را که امضا کننده اصلی قرارداد استعماری رویتر بود را پرچم دار مدرن سازی کشور معرفی می کند: «ما در کل دوران قاجار نه با به اصطلاح استبداد، بلکه کاملا برعکس با «کسری اقتدار» و در مواقعی حتی با «فقدان اقتدار» پادشاه مواجه ایم، به عنوان مثال، آنچه موجب ابتر ماندن اقدامات سپهسالار در مدرن سازی کشور شد فقدان اقتدار ناصرالدین شاه در برابر نیروهای مخالف اصلاحات سپهسالار به زعامت ملا علی کنی است.»(ص9) در جایی دیگر نیز علما و روحانیت را ضد تجدد معرفی کرده و به عنوان شاهد به نامه مرحوم میرزای شیرازی صاحب فتوای تاریخی تنباکو استناد کرده و دغدغه ایشان بر عدم اختلاط مسلمانان با کفار را که مقدمه نفوذ استعمارگران است را این چنین تخطئه می کند: «تجدد و راه های دستیابی بدان، در نگاه بسیاری از علمای وقت، اساسا کفر بود و این موضوع را میرزای شیرازی صریحا در تلگرافی به ناصرالدین شاه ابراز داشت. او درباره ی عواقب حضور فرنگیان در ایران و هم نشینی ملت با آنان و لمس تجدد می‌نویسد»(ص300) در ادامه هم تقی زاده معلوم الحال را به عنوان فردی قانون مدار معرفی کرده و روحانیون مخالف او را قشری و متعصب معرفی می نماید: «تقی زاده با وجودی که بنابر مصلحت گاهی قبول یا سکوت می کرد، از اساس نگاهی سیاسی بر مبنای قانون داشت؛ برای او تعصب معنایی نداشت، اما در نگاه روحانیت وقت، تعصب به معنای ایمان بود و گذر از آن کفر محسوب می شد»(ص301) در پایان این کتاب نیز گرداورنده اصلی آن که تلاش وافری در تطهیر تقی زاده نموده است و نقش اسطوره ای برای او ترسیم کرده است؛ نسبت به روشنگری های تاریخی درباره کارنامه سیاه تقی زاده حساسیت نشان داده و صریحا این روشنگری ها را با بهانه های «واهی و مبتذل و عمدتا سیاسی»(ص352) می داند و صریحا به بیانات مقام معظم رهبری در مورد تقی‌زاده اینچنین کنایه می‌زند: «در میان تخریب های بسیاری که در تاریخ معاصر جامعه کوتاه مدت و کلنگی ایران، از صدر مشروطه تا کنون، به ویژه در چهار دهه ی اخیر، از اکابر کشور صورت گرفته است، شاید هیچ تخریبی شدیدتر، بی محاباتر، سهمگین تر و ادامه دار تر از تخریب تقی زاده نبوده است....به رغم اینکه قریب به شش دهه از زمان مرگ او در 8 بهمن 1348 گذشته است، هجمه ها به او نه تنها فروکش نکرده، بلکه در مواردی شدیدتر هم شده است؛ بطوری که حضور نمادین او در منازعات سیاسی روز، همچنان به وضوح مشهود است؛ تو گویی که از قرار بنا نیست تقی زاده به تاریخ بپیوندد.به عبارت دیگر می توان گفت که تقی زاده هنوز با ما معاصر است؛ چون حملاتی که گه گاه علیه او صورت می گیرد،نه نوعا از سنخ حملات مورخان در مجادلات بی‌پایان تاریخی، بدان شکل که فی المثل در آثار سید احمد کسروی و فریدون آدمیت مشاهده میکنیم، بلکه حملاتی از سوی سیاسیون اثرگذار و درگیر در معادلات روز قدرت در بالاترین سطوح است.»(ص354) 🔘روزنه: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
تروای فرهنگی پرونده ویژه روزنه پیرامون تطهیر و انتشار اباطیل روشنفکران دین ستیز/یادداشت دوم [صفحه ۱ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️اشاره در یادداشت نخست از با عنوان به کتاب "تقی‌زاده؛ مشروطه‌خواه لیبرال" پرداختیم که به لطف خدا مورد توجه طیفی از فرهیختگان متعهد و دغدغه‌مند حوزوی و دانشگاهی قرار گرفت و مایه تعجب شد! یادداشت نخست را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13811 ▫️در یادداشت دوم مربوط به کتابی است که به تطهیر یکی از منحرف‌ترین روشنفکران تاریخ معاصر ایران پرداخته است؛ کسی که علاوه بر ننگ ، ننگ نیز بر پیشانی دارد و از تئوریسین‌های پروژه استعماری تغییر خط فارسی بود. 🔻کتاب دوم: میرزا فتحعلی آخوندزاده (طلایه‌دار مدرنیسم در ایران) این کتاب دومین جلد از مجموعه «پدران بنیانگذار ایران جدید» است که در یادداشت قبلی به جلد اول آن (درباره تقی‌زاده)، پرداخته شد. کتاب شامل مجموعه مقالات جمعی از نویسندگان داخلی و خارجی درباره زندگی و افکار فتحعلی آخوندزاده است که به سردبیری در سال 1402(چاپ اول) توسط "نشر اگر" منتشر شده است. ▫️آخوندزاده از پیشگامان جریان مرموز منورالفکری در ایران است که نسل بعدی روشنفکران غرب‌زده اغلب متأثر از او هستند؛ جریانی که علنا در پی ترویج آموزه‌ها و اصول فرهنگ غربی و ضدیت با آموزه‌های اسلامی بوده‌اند و صدالبته در این بین، آخوندزاده را باید از سرسخت‌ترین روشنفکران ایرانی، در ستیز با اسلام دانست. نوشتجات انحرافی برجای‌مانده از آخوندف بهترین سند برای شناخت عمق انحرافات و اقدامات او در جهت اسلام‌زدایی و ترویج دین‌گریزی و ضدیت با آموزه‌های الهی و قرآنی و مخالفت با روحانیت و نیز رواج باستان‌گرایی است! ▫️آخوندزاده بطور رسمی وابسته و سرسپرده به یک دولت بیگانه بود و به این وابستگی خود افتخار می‌کرد ولی از سوی دیگر برای مردم ایران نسخه پیشرفت و ترقی می‌پیچید. در واقع او را باید یکی از عوامل استعمار دانست که با شعارهای خوش‌لعاب همچون ترقی و ضدیت با استبداد، مأموریت خود را پی‌گرفته بود و کمر به هدم اسلام بسته بود؛ 🔘مقام معظم رهبری آخوندف را می‌داند که به همین واسطه، در عین حال که نان‌خور بود، مورد تجلیل حکومت بعدی(بلشوییک‌ها) نیز قرار گرفت!(۷۷/۲/۲۲) ایشان پیرامون در ایران چنین می‌فرماید؛ «البته هنوز هم که هنوز است، دنباله‌های همان خیل روشنفکران دوره پهلوی، از کتاب‌نویس‌شان گرفته، تا شاعرشان، تا محقّق‌شان، تا مصحّح‌شان، تا بیوگرافی نویس‌شان، گاهی با صراحت همان خط را دنبال می‌کنند و از مثل «میرزا فتحعلی آخوندزاده»ای، آن‌چنان تجلیل می‌کنند، که گویی از پیامبری تجلیل می‌کنند!»( https://khl.ink/f/2888 ) حال باید پرسید چگونه می‌شود که برخی به خود این اجازه را داده‌اند که علیرغم اطلاع از و ، او را به عنوان یکی از اسطوره‌های تاریخ معاصر به نسل جوان معرفی کنند! عجیب‌تر آنکه نشر آثار انحرافی مربوطه؛ در داخل کشور و با مجوز رسمی متولیان فرهنگی صورت پذیرفته است! 🔸در امتداد اخیر که از آن بعنوان یاد می‌کنیم، امثال تقی‌زاده و آخوندزاده را به عنوان «طلایه دار مدرنیسم سیاسی در ایران» و بعنوان یک از «پدران بنیانگذار ایران جدید» به نسل جوان معرفی می‌کنند! جالب آن‌که این سریال سیاه ادامه دارد و بر اساس تصریحات متولیان این پروژه مخوف ضدفرهنگی، قرار است منورالفکرهای منحرف و معلوم‌الحال دیگر همچون میرزاحسین‌خان سپهسالار، میرزا ملکم‌خان ناظم‌الدوله، میرزاحسن‌خان مشیرالدوله پیرنیا، میرزا آقاخان کرمانی، میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی، محمدعلی ذکاء الملک فروغی، عبدالحسین تیمورتاش را نیز تحت عنوان «پدران بنیانگذار ایران جدید» معرفی نمایند! به راستی مگر چه اتفاقی در عرصه فرهنگ(خصوصا حوزه ) رقم خورده که مارهای خفته بیدار شده و احساس کرده‌اند در این زمان، امکان نشر رسمی اباطیل خود را یافته‌اند؟! آیا رواست در شرایطی که مردم برای دفاع از دین، انقلاب و نظام، جان و جوان تقدیم می‌کنند و با تمام وجود پای ارزش‌ها ایستاده‌اند، زمینه برای رواج رسمی عناصر ضددین تا این اندازه در داخل کشور فراهم باشد؟! آن‌گونه که پیشتر نیز عرض شد، بررسی پشت‌پرده این وقایع (که صدالبته ضروری است) برعهده نهادهای نظارتی است و ما در این یادداشت‌های مختصر و مقالات علمی تفصیلی بعدی، بر اساس محتوای این منشورات ضاله، به بیان نکاتی بسنده می‌کنیم؛ بدان امید که با این هشدارهای فرهنگی، زمینه برای پیشگیری بهنگام از طریق نهادهای رسمی و همچنین پاسخگویی عالمانه و استدلالی در فضای نخبگانی حوزه و دانشگاه فراهم گردد. ادامه یادداشت @rozaneebefarda