eitaa logo
جیم
139 دنبال‌کننده
156 عکس
185 ویدیو
1 فایل
نقطه‌ی‌جیم
مشاهده در ایتا
دانلود
مسلمانان مرا وقتی دلی بود که با وی گفتمی گر مشکلی بود به گِردابی چو می‌افتادم از غم به تدبیرش امیدِ ساحلی بود دلی همدرد و یاری مصلحت بین که اِستِظهارِ هر اهلِ دلی بود ز من ضایع شد اندر کویِ جانان چه دامنگیر یا رب منزلی بود هنر بی‌عیبِ حِرمان نیست لیکن ز من محروم‌تر کِی سائلی بود؟ بر این جانِ پریشان رحمت آرید که وقتی کاردانی کاملی بود مرا تا عشق تعلیمِ سخن کرد حدیثم نکتهٔ هر محفلی بود مگو دیگر که حافظ نکته‌دان است که ما دیدیم و محکم جاهلی بود خواجه
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تصاویری از حضور سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان بر بالین مادرش ☫به جمع سربازان گمنام بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3617980416C11748e2114
4.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹بغض سید حسن نصرالله هنگام بیان خاطره‌ای از علاقه بین مادر مرحومه و فرزند شهیدش 🔷 @snn_ir
نشست سازمان ملل برای احترام به شهید رئیسی 🔹نشست اختصاصی ادای احترام به رئیس‌جمهور شهید ایران عصر امروز پنجشنبه به وقت تهران در محل سازمان ملل در نیویورک برگزار شد. 🔹این نشست اختصاصی با حضور ‌نمایندگان کشورهای مختلف در سازمان ملل متحد برگزار شده است و نماینده کشورمان و نمایندگان تعدادی از کشورها در این نشست سخنرانی می‌کنند. @TasnimNews
. 🔷 شهید آوینی: «اگر آفاق وسیع دل های ما، از آفتاب بی غروب توکل، نور و گرما نمی گرفت، بدون تردید هیچ یک از ما، پای در راهی اینچنین نمی نهاد. ما را اجبار و اکراه بدین جا نکشانده است، که دشواری ها راه بر ما ببندد. راه حق، محفوف در بلایا و دشواری هاست و اگر نه اینچنین بود،کربلا را، کرب و بلا، نام نمی نهادند.» 🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی» 👇 @ravayatefathavini
جیم
. 🔷 شهید آوینی: «اگر آفاق وسیع دل های ما، از آفتاب بی غروب توکل، نور و گرما نمی گرفت، بدون تردید هیچ
. زان یارِ دلنوازم شُکریست با شکایت گر نکته‌دانِ عشقی بشنو تو این حکایت بی‌مزد بود و مِنَّت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدومِ بی‌عنایت رندانِ تشنه‌لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی‌شناسان رفتند از این ولایت در زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی‌جرم و بی‌جنایت چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی جانا روا نباشد خونریز را حمایت در این شبِ سیاهم گم گشت راهِ مقصود از گوشه‌ای برون آی ای کوکبِ هدایت از هر طرف که رفتم جز وحشتم نَیَفزود زِنهار از این بیابان وین راهِ بی‌نهایت ای آفتابِ خوبان می‌جوشد اندرونم یک ساعتم بِگُنجان در سایهٔ عنایت این راه را نهایت صورت کجا توان بست؟ کِش صد هزار منزل بیش است در بِدایت هر چند بردی آبم، روی از دَرَت نَتابم جور از حبیب خوشتر کز مُدَّعی رعایت عشقت رِسَد به فریاد ار خود به سانِ حافظ قرآن ز بَر بخوانی در چاردَه روایت حافظ
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جا داره روزانه صد بار این کلیپ رو ببینیم تا همه ی غم های عالم رو فراموش کنیم. MAJJNONARBAB
. در نیل غم فتاد سپهرش به طنز گفت: الآن قد ندمت و ما ینفع‌الندم ؟😂 راستی که ما کمتر انتخاب می‌کنیم ... در گذشته می‌گفتند همسر اختیار کرد وقتی می‌گوییم اختیار احساس می‌کنم داریم به استقبال خطر‌ها می‌رویم و شاید بهمین خاطر است که سر و کله‌اش کمتر در کلمات ما پیدا می‌شود ... اشتباه می‌کنی و یا آخر ممکن است اشتباه انتخاب کنی! یا خوب فکرهایت را بکن تا درست انتخاب کنی ولی مخاطب این جملات بهرحال ممکن است تصمیمش را گرفته باشد اختیار، انتخاب یکی از گزینه‌ها نیست! اختیار، عزم پیمودن راه و مهیا شدن برای بجان خریدن خطرهاست؛ اینکه کسی مخیر شود جام زهر بنوشد و دست دروغ را رو کند و یا زنده بماند و راه نام را انتخاب کند بیا ره‌توشه برداریم ! قدم در راه بی‌برگشت بگذاریم؛ ببینیم آسمان هرکجا آیا همین رنگ است؟ راستی ما تصمیم می‌گیریم رئیس‌جمهور انتخاب کنیم حال اگر رئیس ما رای نیاورد نهایتا از آرزویمان مانده‌ایم و اگر هم بخت با او یار شد و رئیس شد به آرزویمان رسیده‌ایم و از این‌پس او موظف است تا (همانطور که ما بی‌نقص و کاستی به وظیفه‌هایمان عمل کردیم و زمام امور را به او سپردیم) به وظایفش بی‌نقص و کم کاستی عمل کند ! و اگر نکرد ما که وظایفمان را بخوبی انجام داده‌ایم و به آرزوها نیل یافته‌ایم مشغول و سرگرم کار خود می‌شویم حال یا مثل یک اسیرِ خوبِ زمانه‌، تسلیم تقدیر می‌شویم و یا مایوس و ناامید، عاصی می‌شویم و بدی‌ها را نثار او می‌کنیم ... هرچه هست ما باری را به دوش خود احساس نکرده‌ایم و نمی‌کنیم آخر ما که راهی را برنگزیده‌ بودیم تا نقص‌های فرد منتخبمان نقص ما باشد و کاستی‌هایش مساوی با ماندن از راهی که خودمان می‌خواستیم بپیماییم تا پیش از تماشای نقص‌ها در تدارک آن باشیم! تا با آن چیزی را پیش روی خود احساس کنیم و در نسبت با آن قدم در راه بگذاریم و طعم حیات را بچشیم و یقین کنیم چه راهی پیمودنی است و کدام بن بست است اصلا در غیر این‌صورت انتخاب چه معنایی می‌دهد؟ و تفاوت آن با مردد شدن بین یک بولیز زرد و آبی چیست ؟ و عجیب این که ما هنگام انتخاب رنگ‌ها به این که با آن به کجاها می‌شود رفت و کجاها نمی‌شود رفت فکر می‌کنیم و همینطور به اینکه با چه کسی به کجا می‌شود رفت ولی به رئیس جمهورمان و راهی که پیمودنش را برای ما تسهیل می‌کند نه اگر شخص اصلح ما که از صبحِ شروع، ناچار باید بدود و ما برای او کف بزنیم و در میانه‌ی راه از نفس افتاد و تقاضای ما و کف زدن‌هایمان را اجابت نکرد ما با او چه‌خواهیم کرد ؟ راستی که کف زدن و یا نفرین کردن و توجیه و گاهی حرف‌های تعریفی گفتن همه از سر یاس هستند ... یاس از طعم و حیات راه انقلاب اسلامی! چرا که اگر طعم آن را چشیده بودیم از باهم بودن کنار نمی‌کشیدیم و رئیس جمهور را از انقلاب اسلامی جدا نمی‌انگاشتیم راهی که شهدا و امام شهدا فتحش کردند و شهید آوینی روایتش کرد؛ حیاتی که در دل جهاد معنا می‌شود بجای حیاتی که از رفاه توهم می‌شود منظورم شور و نشاط چهره‌ی خرازی تا حاج قاسم است بجای لبخندهای مصنوعی که برلب مدل‌ها نشسته است اما این راهِ به دل خطرها زدن تا هر چه باداباد با عزم و همت و اعتماد و باور به آنان که پیش روی ما هستند آغاز می‌شود و در چنین راهی شکست‌ها هم معنی درنگ و تفکر و عبرت هستند و چیزی جز راه و ادامه‌ی آن نیستند
7.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا؛ خسته ام، دیگر جانی ندارم؛ که در کشاکِش بلاهای روزگار دوام بیاورم! ای اولیای خدا؛ کاری کنید برای من !... @sn_shop