eitaa logo
جلوه های تاریکی
54 دنبال‌کننده
324 عکس
33 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️ناگفته هایی از طالبان(١) 🔴 تکفیر و تَکَتُّف ✍به قلم مهدی فرمانیان 🔹در جنگ شوروری با افغانستان،‌ عده ای از جوانان عرب اهل سنت با گرایش فقهی مالکی از شمال آفریقا برای کمک به مجاهدان افغانی آمده بودند و در میان مبارزان پشتون حضور چشمگیری داشتند. 🔹این مجاهدان عرب دوشادوش مجاهدان افغانی علیه شوروی می جنگیدند و در گرماگرم جنگ، مباحثی بین آنها مطرح می شد. 🔹یکی از موضوعات اختلافی که خط مقدم جنگ علیه شوروی را تحت تاثیر خود قرار داده بود، نوع نماز خواندن مجاهدان مالکی مذهب شمال آفریقا بود. مالکی مذهبان تَکتُّف (دست بسته نماز خواندن) را سنت، اما غیر مستحب می دانستند و لذا با دست باز نماز می خوانند و از آن سو حنفی مذهبان افغانی با اینکه تکتف را مستحب می دانستند، اما دست باز خواندن مالکی مذهبان را نمی توانستند تحمل کنند، به گونه ای که این اختلاف جبهه های نبرد را تحت تاثیر شدید خود قرار داده بود. 🔹حنفی مذهبان افغانی می گفتند که باید مجاهدان مالکی مذهب، نماز را دست بسته بخوانند و مالکی مذهبان می گفتند که هر کس باید به فقه خود عمل کند. 🔹النهایه، نزاع مذهبی بالا گرفت و مجاهدان افغان و عرب بر روی یکدیگر اسلحه کشیدند. دکتر عبداللّه عزّام که رهبر عرب - افغان ها بود، صلاح را در این دید که به مالکی مذهبان دستور دهد که نماز را به صورت دست بسته بخوانند تا شر این غائله بخوابد. از دل این مجاهدان حنفی مذهب، طالبان متولد شد. طالبانی که یک اختلاف کوچک مستحبی را در میان خودِ اهل سنت تحمل نمی کند. 🔹بنابراین نباید از طالبان توقع داشته باشیم که با اقوام و مذاهب دیگر مدارا کند و مهربان باشد. ✔️طالبان این گونه اند... باز هم در این زمینه خواهم نوشت... 👇 @jelvehayetariki
⚡️ناگفته هایی از طالبان(۲) 🔴 آشنایی با تفکرات مذهبی - قومیتی طالبان ✍️ به قلم مهدی فرمانیان 🔹 طالبان (طالب ها به گویش محلی) گروهی از شبه نظامیان روحانی هستند. آنها پشتون زبان و وابستگی فکری به مدارس علمیه دیوبندیه حیاتی(1)شمال پاکستان و جنوب افغانستان دارند. 1️⃣تفکرات مذهبی: 🔹طالب ها از نظر فقهی، حنفی مذهب و از نظر اعتقادی، ماتریدی – اشعری اند. این جنبش از نظر اخلاقی، صوفی مسلک اند؛ ولی تحت تاثیر آرای ابن تیمیه موسس مکتب سلفیه نیز قرار دارند. طالبان تقسیم بندی توحید و شرک و مفهوم عبادت ابن تیمیه را قبول دارند. بنابراین می توان طالبان را «حنفیانِ ماتریدی-اشعری با گرایشات صوفی» و طرفدار ابن تیمیه دانست. ✔️ نکته اینجاست که به دلیل این طیف متنوع آرای گوناگون در مدرسه دیوبندیه و به تبع آن طالبان می توان مکتب فکری آنها را "دوگانه های متناقض" نامید. 🔹از طرفی طالبان تفکرات ابن عربی - صوفی تاویل گرای معروف قرن هفتم - را قبول دارند و از سویی دیگر آرای ابن تیمیه - ظاهرگرای اهل حدیثی و ضد تفكرات ابن عربی - را نیز قبول دارند. 🔹طالب ها به پیروی از تصوف به قبور اولیاء اللّه احترام می گذارد و به تأسی از ابن تیمیه، استغاثه به اولیاء الهی را از مصادیق شرک می دانند. همچنین دیوبندیه در دوگانه "اجتهاد و تقلید"، روش تقلیدگرایانه احناف را انتخاب و در دوگانه "ماتریدی و اهل حدیث"، تفکر ماتریدیه را پذیرفته اند. آنان در دوگانه "تصوف و سلفی" همانند دیوبندیه، از هر دو تاثیر پذیرفته و گاه صوفی اند و زمانی سلفی. ✔️بنابراین طالبان را می توان هم صوفی، هم سلفی، هم ماتریدی، هم اهل حدیث، هم پیرو سلف،‌ هم قائل به تقلید دانست و این یعنی یک «تناقض نمای به تمام معنا». 2️⃣ رسوم قومیتی: 🔹در کنار پذیرش مکتب فکری دیوبندیه، آداب و رسوم «قوم پشتون» نیز در تفکرات آنها حضور پررنگی دارد. پشتونها از نظر قومی مخالف اقوام دیگر موجود در کشور خود هستند و مخالفت افراطی با مذاهب دیگر در افغانستان از خصائص قومیتی پشتوان طالبانی است. 🔷 حضور سی ساله سلفیان جهادی و رهبران القاعده در کنار آنان و نبود امکانات لازم برای یک زندگی عادی در مناطق پشتون نشین و سوء استفاده شدید گروه های سپاه صحابه و اداره اطلاعات ارتش پاکستان از آنان،‌ همه و همه دست به دست هم داده است و از طالبان، یک گروه جنجگوی خشن و بی رحم نسبت به دیگر اقوام و مذاهب، به وجود آورده است. 🔹در کنار این مسائل،‌ نبود یک رهبر کاریزماتیک که همه گوش به فرمان او باشند و ورود جنگجویانی از کشورهای دیگر در کنار طالبان اوضاع را در افغانستان پیچیده تر کرده است. باز هم در این زمینه خواهم نوشت... (١). دیوبندیه حیاتی در مقابل مماتی معتقدند که پیامبر(ص) با بدن عنصری در قبر زنده ست لذا ارتباط با پیامبر(ص) ممکن است. 👇 @jelvehayetariki
⚡️ناگفته هایی از طالبان(۳) 🔴 تفاوت طالبان با وهابیت ✍ به قلم مهدی فرمانیان 🔹فهم‌ این موضوع را با قصه ای شروع می کنم. در سالهای پیش روزی یکی از رهبران طالبان با اسامه بن لادن جلسه ای داشت. رهبر طالب به موقع در وقت ملاقات حاضر نشد و اسامه بن لادن به او گفت: "چرا شما پشتوها سر وقت نمی آیید و برای وقت دیگران ارزش قائل نیستید؟!!" آن رهبر طالب در جواب گفت: "عذر می خواهم. فرزند معلولی دارم و رفته بودم سر مزار فلان ولی خدا تا شفایش را از او بگیرم. می دانم شما این کار را شرک می دانید، اما استغاثه از دیدگاه طالبان به شرط آنکه بداند رابطه ولی با خدا چگونه است، هیچ اشکالی ندارد." در اینجا رهبر طالب به اسامه بن لادنی که وهابی بود و اکنون رهبر القاعده شده بود، این نکته را متذکر شد که استغاثه با شرط آنکه شرایطش رعایت شود، نزد ما جایز است، اگرچه نزد وهابیون شرک است. 💢 به طور خلاصه تفاوتهای وهابیت با طالبان را می توان در موارد ذیل دانست: 1⃣ وهابیت در اجتهاد و تقلید، بیشتر رویکرد اجتهادی دارند ولی طالبان، مقلد ابوحنیفه هستند و رویکرد تقلیدی دارند. 2⃣ وهابیت، ماتریدیه را یک فرقه انحرافی می داند، ولی طالبان از نظر اعتقادی ماتریدی _ اشعری هستند. 3⃣ وهابیت، صوفیان را مشرک و همه آداب و رسوم صوفیانه را بدعت و ابن عربی را ملحد، زندیق و کافر می داند، اما طالبان نگاه مثبتی به طرائق صوفیه دارند و ابن عربی را قبول دارند. 4⃣ هر دو تعریف عبادت ابن تیمیه را قبول دارند، اما در مصادیق اختلافات فراوانی دارند. به نوعی می توان گفت طالبان بسیاری از اعمالی که وهابیت از مصادیق شرک و بدعت می دانند، با شرایطی قبول دارند که در قصه بالا بیان شد. ✔️نمونه بارز آن تخریب قبور توسط وهابیت و عدم تخریب قبور توسط طالبان است. طالبان تا کنون هیچ قبری را تخریب نکرده اند و سفر برای زیارت قبور را نیز مستحب می داند. ✔️البته طالبان عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) را بدعت دانسته و نسبت به استغاثه و نذر برای اولیاء الهی حساسیت نشان می دهند و آنرا شرک می دانند، اما مسلمانان را به خاطر این اعمال تکفیر نمی کنند. 🔻درباره موضع طالبان نسبت به شیعه و تفاوت آنان با داعش خواهم نوشت. 👇 @jelvehayetariki
⚡️ناگفته هایی از طالبان(۴) 🔴 تفاوت طالبان با داعش ✍به قلم مهدی فرمانیان 🔹شناخت داعش بدون فهم سلفیه جهادی امکان پذیر نیست، همچنین فهم طالبان بدون شناخت دیوبندیه میسور نیست. 🔹 تفکر داعش را می توان ترکیبی از اندیشه "توحید القصوری های مصر" با فکر "توحید القبوری های وهابی" دانست. 🔹نکته حایز اهمیت این که گروه های جهادی مصری معتقد بودند که هدف وهابیت تنها موحد کردن [متوسلین به] قبرها است، ولی ما باید به دنبال موحد کردن [حاکمان] قصرها باشیم و مهم موحد کردن حاکمان و حکومت هاست. ✔️به طور خلاصه تقدم و اولویت " توحیدالقصور "بر "توحیدالقبور ". 🔹 به نظر سلفیان جهادی، تمام حکومت هایی که حکم به غیر "ما انزل اللّه" می کنند، کافر به کفر آشکار هستند. لذا باید علیه آنان جهاد مسلحانه نمود. از طرفی چون جهاد بر هر مسلمانی حکم وجوب عینی- همانند نماز را- دارد، به همین علت تمام حکومت های جهان اسلام از مصادیق طاغوت و جهاد مسلحانه علیه آنان واجب است. 🔘 همچنین ارتش های کشورهای جهان اسلام و بقیه افرادی که موجب استحکام پایه های حکومت های کافر می شوند نیز از مصادیق کفر بوده و همگی باید کشته شوند. 🔹 این تفکر در مصر ظهور کرد و در جنگ شوروی به افغانستان صادر شد و عنوان تفکر "افغانُ العرب" به خود گرفت. ✔️ این گروه بعد از جنگ افغانستان، رهبری به نام اسامه بن لادن پیدا کردند که یک وهابی ای بود که اکنون تفکر سلفیان جهادی را هم پذیرفته بود. در اینجا بود که تفکر "توحیدالقبوری وهابیت" به وسیله اسامه بن لادن به القاعده وارد شد و داعش که از دل القاعده بیرون آمد، هم توحید القصوری شدند و هم توحید القبوری!!! 🔹اما طالبان هیچ یک از این افکار بالا را قبول ندارد و فقط دشمن مشترک آنها (آمریکا) باعث شده بود تا اسامه بن لادن با ملاعمر بیعت و رهبر طالبان را به عنوان رهبر امارت اسلامی افغانستان بپذیرد. ✔️ از نظر داعشی ها، طالبانی ها به چند دلیل کافرند. 🔺اول اینکه نه افکار توحید القبوری را قبول دارند و نه توحید القصور را. 🔺دیگر اینکه چون گرایشات صوفیانه دارند و برخی افکار تصوف را قبول دارند، مشرکند. 🔺سوم اینکه چون تفکر ماتریدیه دارند، بدعتگذارند و چون کافران را کافر نمی دانند، بنابراین کافرند. ❌ بعد از شکست داعش در عراق و سوریه، شاخه خراسان داعش در افغانستان فعال گردید و به جذب نیروهای طالبان پرداخت، اما عده کمی از طالبان جذب داعش افغانستان شدند و طالبان در موارد متعدد به جنگ با داعش رفت و بیشترین حمله به داعش در افغانستان توسط طالبان صورت گرفته است و داعش نیز متقابلا به طالبان حملاتی داشته است. ✍ درباره افکار، اندیشه ها و تاریخ طالبان باز خواهم نوشت. 👇 @jelvehayetariki
⚡️ناگفته های از طالبان(۵) 🔴 طالبان و شیعه ✍ به قلم مهدی فرمانیان 🔹 برای فهم نگاه طالبان نسبت به شیعه، باید به قرن ها قبل بازگردیم. زمانی که در ایران، صفویه رشد کرده بود و شیخ احمد سرهندی، ملقب به مجدد الف ثانی، در سال ۱۰۰۱ قمری کتابی با عنوان «رد روافض (شیعیان)» نوشت تا جلوی گسترش شیعه در هند را بگیرد. 🔹 بعد از او شاه ولی الله دهلوی، رهبر فکری و معنوی طالبان (دیوبندیان) دو کتاب در نقد شیعه نوشت. یکی «ازاله الخفاء عن خلافه الخلفاء» و دیگری «قره العینین فی تفصیل الشیخین». 🔹 پس از او پسرش کتابی به زبان فارسی در نقد شیعه به نام «تحفه اثنی عشریه» نوشت و بیان داشت شیعه از اسلام هیچ نصیبی ندارد و کفر آنان ثابت است. این کتاب به صورت وسیع در جامعه مسلمان شبه قاره هند و کشورهای عربی تاثیرگذار بود. 🔹رویکرد نقد شیعه در میان بزرگان مورد قبول طالبان، یک رسم علمی و فرهنگی شد. ملاقاسم نانوتوی و رشید احمد گنگوهی موسسان مکتب دیوبندیه و برخی از عالمان مورد اعتماد طالبان کتبی در نقد شیعه نوشتند. اکثر این آثار در نقد شیعه بود و کمتر از کفر شیعه سخن گفته می شد، اما برخی از نویسندگان به کفر شیعه تصریح کردند. 🔹 تندروی و افراط عده کمی از دیوبندیان در تصریح به کفر شیعه، باعث شد تا در پاکستان، گروهک سپاه صحابه به وجود آید که معتقد به کفر و وجوب قتل شیعه است. 🔹در کنار این رویکرد چهارصد ساله در نقد شیعه از سوی بزرگان مورد اعتماد طالبان، اختلاف قومی پشتون ها با هزاره ها مزید بر علت شده و رویکرد طالبان به شیعه را افراطی و گاه تکفیری کرده است. البته همچنان که در میان دیوبندیان افراد بزرگی هستند که در عین انتقاد به شیعه،‌اعتقاد به کفر شیعه ندارند، همین فضا در میان طالبان وجود دارد. برخی با رویکرد غیر تکفیری و عده کثیری با رویکرد تکفیر شیعه در میان طالبان حضور دارند. 🔹بنابراین شیعیان باید در عین حفظ وحدت خود در افغانستان مواظب باشند تا در جنگ مذهبی شیعه و سنی ورود نکنند و درعین حال با اقتدار از خودشان دفاع کنند، اما مواظب باشند درگیر دعوای دولت و طالب نشوند که هم دولت پشتون است و هم طالب. ✍ درباره افکار، اندیشه ها و تاریخ طالبان باز خواهم نوشت. 👇 @jelvehayetariki
⚡️ناگفته هایی از طالبان(٧) 🔴 آینده افغانستان در سپهر طالبان ✍به قلم مهدی فرمانیان پژوهشگر و صاحب نظر حوزه مذاهب اسلامي 🔹 آنچه در ادامه می آید، تحلیل های پژوهشگری است که سالها در زمینه فرق و مذاهب کار کرده است: 1⃣ بارها گفته ام که آینده افغانستان از آن طالبان است، خواه بپسندیم یا آن را نپسندیم. البته نویسنده این یادداشت، همانند میلیونها نفر دیگر از انسان های آزاده، اصلا دوست ندارد طالبان سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ شمسی سرکار بیاید. 2⃣ چکیده بیست سال مطالعه بنده در زمینه سلفی گری و طالبان این را نشان می دهد که طالبان در میان پشتون ها و حتی در غیر آن دارای پایگاه مردمی است و الّا نمی توانست به این زودی، این همه استان را بدون درگیری و با کمترین تلفات از آن خود کند. 3⃣ پشتون ها که بیشترین جمعیت را در افغانستان دارند، مدافعان جدی طالبان هستند و معتقدم اگر یک رأی گیری آزاد در افغانستان صورت گیرد، طالبان رای بسیار بالایی می آورد. چه بپسندیم یا آن نپسندیم و پسند ما،‌ هیچ فرقی در واقعیت افغانستان ندارد. 4⃣ به نظر می رسد طالبان از نظر ایدئولوژی و مبانی فرقی با بیست سال پیش نکرده است و تغییرات فعلی، تاکتیکی است. لذا در آینده، شیعیان، اقوام غیر پشتون، زنان و طرفداران دموکراسی لیبرال در افغانستان در سختی های بیشتری قرار خواهند گرفت. 5⃣ افغانستان هیچ تناسبی با عراق و سوریه ندارد، لذا حشد الشعبی در افغانستان نه جواب می دهد و نه به نفع شیعیان است. رویکردهای روزنامه جمهوری اسلامی در زمینه افغانستان فعلی را به نفع شیعیان نمی دانم. 6⃣ خشونت دولتی و سازمان یافته در آینده بیشتر خواهد شد، اما باید گروه ها و احزاب مخالف طالبان با انسجام خود برای آزادی های مشروع و قانونی خود از هم اکنون تلاش منسجم داشته باشند. امروز دیر است چه برسد به فردا. ✔️باز هم درباره طالبان و تحولات افغانستان خواهم نوشت.... 👇 @jelvehayetariki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡️ناگفته هایی از طالبان (۸) 🔴 واکاوی سناریوهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران، در بحران افغانستان ✍به قلم: مهدی فرمانیان پژوهشگر و صاحب نظر حوزه جهان اسلام ✔️ در شرایط پیچیده و ناآرامی های اخیر افغانستان سه سناریو پیش روی ایران متصور است: 1⃣ نخست اینکه ایران وارد مواجه نظامی با طالبان شود و یا فاطمیون را برای مقابله با طالبان تقویت کند، اما آیا این کار عاقلانه است؟ جالب نیست که کسانی که تا دیروز می گفتند چرا ایران کمک مستشاری به سوریه و عراق کرده است یا به لبنان و غزه کمک می کند، امروز این پیشنهاد را می دهند؟ این افراد همان کسانی هستند که در گذشته، ایران را به خاطر ورود در کشور دیگر تقبیح می کردند، حال امروز بر این طبل می کوبند که چرا ایران به مقابله نظامی با طالبان نمی پردازد؟ ⏺ چند سوال از این عزیزان دارم. یکم: این احتمال را نباید از نظر دور نگه داشت که ممکن است شرایط فعلی افغانستان، یک دام از سوی دولت آمریکا باشد. آیا می توان تضمینی داد که این اقدام دام زیرکانه سیاسی و نظامی نباشد؟ دوم: چه تضمینی برای موفقیت ما در نبرد احتمالی وجود دارد؟ شیعه در افغانستان بسیار پراکنده است و قطعا ورود ایران به عرصه نظامی، جان میلیونها شیعه را در تک تک مناطق افغانستان به خطر می اندازد. سوم: آیا جنگ مذهبی جدیدی در افغانستان راه نمی افتد؟ چهارم: اگر در عراق حشد الشعبی شکل گرفت به خاطر جمعیت بالای شیعه در عراق و تجمع شیعیان در جنوب و هماهنگی مرجعیت فرهیخته شیعه در عراق و همکاری و همراهی دولت با این موضوع بود، اما هیچ یک از این پارامترها در افغانستان وجود ندارد. شاید به همین علت نسخه حشد الشعبی سوریه همانند عراق شکل نگرفت. عمده دلیل آن عدم تحقق این ظرفیت ها در سوریه بود. پنجم: دولت رسمی عراق و سوریه از دولت ایران رسما تقاضای کمک کرد، اما در افغانستان چنین تقاضایی صورت نگرفته است. ششم: طالبان رسما اعلام کرده است که کاری به دیگر اقوام و مخالفان و شیعیان ندارد. حتی اگر دروغ هم بگوید ما نمی توانیم این دروغ را نادیده بگیریم و خودمان با دست خودمان، جان میلیونها انسان را به خطر بیندازیم. 2⃣ دوم اینکه ایران منفعل بنشیند و مشاهده کند که به زودی چه اتفاقاتی رخ می دهد. آن وقت آیا عالم و آدم به ایران انتقاد نمی کنند که چرا فعالانه عمل نکردید و در صحنه حضور جدی نداشتید؟ . 3⃣ راه حل سوم این است که ایران وارد "گفتگوی انتقادی و سازنده با طالبان" شود که این کار را هم در این چند وقت انجام داده است. اینکه طالبان می گوید کاری به شیعیان نداریم یا کاری به مرزهای ایران نداریم، حتی اگر دروغ هم بگوید، آیا حاصل و ثمره گفتگوی سازنده و فعال ایران در این زمینه نیست؟ اگر نیست پس اثر چه چیزی است؟ بنابراین به نظر می رسد ایران در این شرایط بهترین کار را در موقعیت فعلی انجام داده است که با دعوت از طالبان، خواسته های خود را به طالبان صریح و بدون مجامله گفته است. اگر طالبان عمل کرد فبهاالمراد و المطلوب و الّا ایران به خود این حق را می دهد که در شرایط جدید، تصمیم دیگری بگیرد. ✔️باز هم درباره طالبان و تحولات افغانستان خواهم نوشت.... 👇 @jelvehayetariki