eitaa logo
🇮🇷شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
272 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین @HENAS_213 تبادل: @Ifdbudfko @Jahad_256 خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊 🕊🌺🕊🌺🕊🌺 🌺🕊🌺🕊 🕊🌺 'بسم‌رب‌مہدےزهرا ۜ ..♥️🌱' تا دو ماه بعد از شهادت کمیل دانشگاه نمی‌رفتم...اون خیابون و اتفاقاتی که توش افتاد، کابوس شب و روزم شده بود...اما کم‌کم با اصرار های استاد صداقت راضی شدم...به خاطر عقب موندنم مجبور شدم واحد های بیشتری بردارم تا به بچه های دیگه برسم که اونم با تشویق های استاد و حمایت های خانواده محقق شد... * شبِ حوصله سَر بَری بود.. امیرعلی و سارا مهمونی دعوت بودن...امیرمحمد هم شیفت بود...امیررضا هم مثل همیشه سرش تو کتاب بود و داشت درسش رو میخوند.. تصمیم گرفتم بعد از خوردن شام زودتر بخوابم...کارهای زیاد این یه هفته، نذاشته بود درست و حسابی بخوابم و محتاج یه خواب مشتی بودم.. * صبح با نور مستقیم آفتابی که توی صورتم میخورد چشمام باز شد...کش و قوسی به بدنم دادم و به سمت دستشویی رفتم... بعد از شستن دست و صورتم راهی آشپزخونه شدم و ساندویچ نون و پنیری برای خودم درست کردم و خوردم...چایی خوش‌رنگی ریختم و نوش جان کردم...مامان خونه نبود و این یعنی برای کمک به زهرا خانم و سارا رفته طبقه‌ی بالا.. بعد از خوردن صبحونه سر و وضعم رو مرتب کردم و یک پارچ شربت آلبالوی خنک به همراه چهار تا لیوان توی سینی گذاشتم...از پله ها بالا رفتم...یا اللّه‌ گویان وارد خونه شدم و به همگی سلام کردم.. مامان و زهرا خانم وسایل آشپزخونه رو میچیدن...امیرعلی هم بالای نردبون، پرده پذیرایی رو نصب میکرد...سارا هم وسایل روی میز آرایشش رو مرتب میکرد.. بعد از سلام و احوالپرسی با همه به سمت امیرعلی رفتم و آروم گفتم: _یه زمانی ما به یه بنده خدایی می‌گفتیم یه روز بمون خونه هزااااار جور بهونه میآورد که کار دارم و سرم شلوغه! _الان هم سرم شلوغه مگه نمی‌بینی؟؟ _چرا چرا میبینم!! فقط ببخشید جناب مهندس احیانا امروز جلسه نداشتین؟ _چرا خانم دکتر ولی به دستور اولیا حضرت موندم خونه کارها رو تکمیل کنم.. _چه بچه حرف گوش کنی شدی! در حالی که از پله های نردبون پایین میومد لبخند ژکوندی زد و گفت: _از اولش هم من بچه حرف گوش کنی بودم.. با آرنج توی پهلوش زدم و گفتم: _نیشتو ببند تا آبروت رو جلوی مادر زنت نبردم!! ناله کوتاهی کرد و گفت: یعنی من عروسی کنم از دست بزن های تو یکی راحت میشم.. _دلت هم بخواد!!! سرش رو به نشونه تاسف تکون داد...لیوانی برداشت و برای خودش شربت ریخت...همش رو یک نفس سر کشید...نفسی تازه کرد و گفت: دستت درد نکنه...عجیب چسبید! _خواهش میکنم مهندس.. بعد از چیدن کابینت ها و اتاق خوابشون...پذیرایی هم تقریبا تکمیل شد...فقط مونده بود مبل و تخت خواب که تا دو روز آینده آماده میشد..... °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
د؏ـاء الحُجّة:🌸 ❁•┈┈‏​‏​​‏​🤍 ﷽ 🤍┈┈•❁ اَللّٰهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیهاطَویلا برحمتك يا أرحم الراحمين ... ﴿ ﺎللھُمَّ ؏َـجِّل لِوليِّڪَ ﺎلفَرَجْ﴾🤍 🙏🏻🥰♥
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
در جـــدال ِ و ، عشق پیروز میدان است ... و عشـــق یعنــی رسیــدن به .. یعنی ...🍃 🌸🌱 💛 ⛅️ °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
😍✋ ای کاش که انتظار معنی می شد بی تابی جویبار معنی می شد وقتی که سحر شکــوفه صبح دمید با آمدنت بهار معنی می شد 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
💚 کریم‌اهل‌بیت تاابدهرچه‌کریم‌است‌به‌قربان‌سَرَت 💚 از یڪ طرفے عاشق دیوار بقیع و از یڪ طرفے عاشق ایوان حُسینم از ڪرببلا جادّھ کشیدم به مدینھ دیوانه‌ی این جاده‌ی بینُ الحَسَنِینَم 💚 🤲اللهم بحق الحسن والحسین ؛ عجل لولیک الفرج و والنصر و العافیه... °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
🌱 می‌گویند سوسیس کالباس نمی‌خوریم چون گوشتش مطمئن نیست.. اما به راحتی غیبت می‌کنند انگار که گوشت مرده مطمئن است!! {أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا} (آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌ی خود را بخورد؟) [حجرات: ۱۲] °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir