شهادترانهدرجنگ،درمبارزهمیدهند.
ماهنوزشهادتیبیدردمیطلبیم...!
غافلکهشهادتراجزبهاهلِدردنمیدهند..؛
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
🍃 چرا امام زمان «عج» را نمیبینیم ❓
روزی از عارفی سؤال شد: چرا ما امام زمان را نمیبینیم؟
♦️ عارف گفت: لطفا برگردید و پشت به من بنشینید. شاگرد این کار را انجام داد.
🍃 آیا الان میتوانید مرا ببینید؟
♦️ شاگرد عرض کرد خیر، نمیتوانم ببینم.
عارف فرمود: چرا نمیتوانی من را ببینی؟
شاگرد گفت: چون پشت من به شماست.
👈 عارف فرمود: حالا متوجه شدید چرا نمیتوانید امام زمان را بینید؟!
🍃 چون شما پشتتان به امام زمان است، با گناه کردنها و نافرمانیها به امام زمان پشت کردهایم و در عین حال تقاضای دیدار امام زمان را داریم.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
🌹زیارت مجازی مزار مطهر شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی
♦️از اینجا به گلزار شهدای کرمان وارد شوید👇
soleimany.ir/tour/
📌روی آدرس ها در نقشه ضربه بزنید تا شما را راهنمایی کند
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
#قدس_را_هدف_داریم
🇮🇶 🇱🇧 🇸🇾 🇮🇷 🇵🇸 🇾🇪
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
🛑 چکیدهای از ترور ناجوانمردانه رهبر معظم انقلاب به دست گروهک تروریستی فرقان در ۶ تیرماه ۱۳۶۰
🔹چهار پنج روز از عزل بنیصدر میگذشت. جنگ با عراق و شورش منافقین بعد از اعلام جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی، بحث داغ محافل بود. آیتالله خامنهای که از جبههها برگشته و خدمت امام رسیده بودند، بعد از دیدار، طبق برنامهی شنبهها، عازم یکی از مساجد جنوبشهر برای سخنرانی بودند.
🔹خودرو حامل آیتالله خامنهای که از جماران حرکت میکرد، آن روز مهمان ویژهای داشت؛ خلبان عباس بابایی که میخواست درد دلهایش را با نمایندهی امام در شورای عالی دفاع در میان بگذارد. آنها نیم ساعت زودتر از اذان ظهر به مسجد ابوذر رسیدند و گفتوگوشان را در همان مسجد ادامه دادند.
🔹نماز ظهر تمام شد، آقا رفتند پشت تریبون. نمازگزاران همانطور منظم در صفوف نماز نشسته بودند. پرسشهای نوشتهی مردم را به سخنران میدادند، اگرچه بعضی از پرسشها تند و حتی گاهی بیربط بود.
آقا در سخنرانی مقدمهای چیدند تا به اینجا رسیدند که: «امروز شایعات فراوانی بین مردم پخش شده و من میخواهم به بخشی از آنها پاسخ بدهم.»
🔹بین جمعیت ضبط صوتی دست به دست شد تا رسید به جوانی با قد متوسط و موهای فری و کت و پیراهن چهارخانه و صورتی با تهریش مختصر که آن روزها کلیشهی چهره و تیپ خیلی از جوانها بود. خودش را رساند به تریبون. ضبط را گذاشت روی تریبون؛ درست مقابل قلب سخنران. دستش را گذاشت روی دکمهیPlay. شاسی تق تق صدا کرد و روشن نشد؛ مثل حالت پایان نوار، اما او رفت.
🔹یك دقیقه نگذشت که بلندگو شروع کرد به سوت کشیدن، آقا همینطور که صحبت میکردند، گفتند: «آقایون این بلندگو را تنظیم کنید.» بعد خودشان را به سمت چپ کشیدند و از پشت تریبون کمی عقب آمدند و به صحبت ادامه دادند: «در زمان امیرالمؤمنین، زن در همهی جوامع بشری -نه فقط در میان عربها- مظلوم بود. نه میگذاشتند درس بخواند، نه میگذاشتند در اجتماع وارد بشود و در مسائل سیاسی تبحر پیدا بکند، نه ممکن بود در میدانهای... انفجار!
🔹آقا که هنگام سخنرانی رو به جمعیت و پشت به قبله بودند، با یک چرخش 45 درجهای به طرف چپ جایگاه افتادند. اولین محافظ خودش را بالای سر آقا رساند. مسجد کوچک بود و همان یك محافظ، به تنهایی تلاش كرد كه آقا را بیاورد بیرون.
🔹امام جماعت، متحیر وسط مسجد مانده بود. چشمش به یك ضبط صوت افتاد كه مثل یک کتاب، دو تکه شده بود. روی جدارهی داخلی ضبط شكسته، با ماژیک قرمز نوشته بودند «عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی».
@jihadmughniyeh_ir
💠 #حدیث_روز 💠
☑️ وظایف شیعیان
🔰 امام صادق علیه السلام :
💢 لا تَزالُ شيعَتُنا مَرعِيّينَ مَحفوظينَ مَستورينَ مَعصومينَ ما أحسَنُوا النَّظَرَ لِأَنفُسِهِم فيما بَينَهُم وبَينَ خالِقِهم، وصَحَّت نِيّاتُهُم لِأَئِمَّتِهِم، وبَرّوا إخوانَهُم؛ فَعَطَفوا عَلى ضَعيفِهِم وتَصَدَّقوا عَلى ذَوِي الفاقَةِ مِنهُم.
✍ شيعيان ما، تا زمانى كه در روابط ميان خود و خدايشان نيك بنگرند، و به پيشوايانشان حسن نيّت داشته باشند، و به برادرانشان نيكى كنند، و با ناتوانشان دلسوز و مهربان باشند، و به نيازمندانشان كمك كنند، همواره [از جانب خداوند عز و جل] مورد عنايت، محفوظ، و در پناه و مصون خواهند بود.
📚 المحاسن : ج ۱ ص ۲۵۸ ح ۴۹۲
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
✅ عاقبت شخص توبه کننده
✍️در زمان یکى از اولیاى حق، مردى بود که عمرش را به بطالت و هوسرانى ولهو و لعب گذرانده بود، نزدیک مرگ پرونده خود را ملاحظه کرد، گذشته عمر را به بازبینى نشست و از عمق دل آهى کشید و بر چهره تاریک اشکى چکید و به عنوان توبه و عذرخواهى از حریم مبارک دوست عرضه داشت :
《یا مَنْ لَهُ الدُّنْیا وَالآخِرَهُ اِرْحَم مَن لَیْسَ لَهُ الدُّنْیا وَالآخِرَهُ 》.
پس از مرگ، اهل شهر به مردنش شادى کردند و او را در بیرون شهر در خاکدانى انداخته، خس و خاشاک به رویش ریختند! آن مرد الهى در خواب دید به او گفتند : او را غسل بده و کفن کن و در کنار اتقیا به خاک بسپار. عرضه داشت: او به بدکارى معروف بود ، چه چیز او را به نزد تو عزیز کرد و به دایره عفو و مغفرت رساند؟
💥جواب شنید : خود را مفلس و تهیدست دید، به درگاه ما نالید، به او رحمت آوردیم. کدام غمگین از ما خلاصى خواست او را خلاص نکردیم، کدام درد زده به ما نالید او را شفا ندادیم.
📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی اثر استاد انصاریان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
روزۍجوانی را در عالم برزخ دیدم
ڪه بھ من گفت :
وقتی اینجا آمدید مۍفهمید
ڪههرنفسیڪه بھ غیر"یادخدا"کشیدید
ضرر ڪردید.
#شیخرجبعلیخیاط
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
-آیتاللهبهجتره :
#ترڪگناه مثلِچشمهاۍست
که همه چیز را خود به دنبال دارد
شما گناه را ترڪ کنید...
دستورات بعدے و عبادات دیگر
خودبھخود به سمت شما مۍآید.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
🔴 برای خدا گردن کلفتی نکنید!!
✍آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
❎گناه دو نوع است:
💥یک وقت آدم لجبازی میکند، با خدا گردن کلفتی میکند و هیچ به فکر توبه هم نیست.
🔴آنها کارشان خراب است.
🔰ولی بعضیها گناه میکنند ولی پشیمانند. مرتب خودش رو میخوره که چرا همچنین کاری کردم.
❎ آنهایی که سر جنگ دارند سخت توبهشون قبول میشود.
🔆خدا میفرماید: به عزت و جمال خودم قسم که دیگه تو رو نمیبخشم.
💡خوش به حال کسی که در آن دنیا نامه عملشان را که میدهند میبیند گناه کرده ولی زیرش یک پشیمانی و استغفار هم نوشته شده است.
⭐ استغفار کنید، نماز عصرکه خوندید 70 بار استغفار در تعقیب نماز عصر. شبها نماز شب میخونید 70 مرتبه استغفار وارد است.
⚘رسول خدا(صلی الله علیه و آله) صبح به صبح استغفار میکردند با این که معصوم بودند.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
#تڪحرف
+حاجآقاپناهیانمیگفت:
آقا #امامزمـان صبح
به عشق شما چشم باز میڪنه
این عشق فهمیدنے نیست...!
بعدما صبح ڪه چشم باز میڪنیم
بجایِ عرض ارادت به محضر آقا
گوشیامونُ چڪ میڪنیم!
#زشته_نه
اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
شیخ رجبعلی خیاط تعریف میکرد:
در بازار بودم، اندیشه مكروهی
در ذهنم گذشت.
سریع استغفار كردم و به راهم ادامه
دادم.!
قدری جلوتر شترهایی قطار وار
از كنارم میگذشتند...
ناگاه یكی از شترها لگدی انداخت
كه اگر خود را كنار نمیكشیدم،
خطرناك بود
به مسجد رفتم و فكر میكردم
همه چیز حساب دارد.
این لگد شتر چه بود؟!
در عالم معنا گفتند:
شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه
آن فكری بود كه كردی!
گفتم: اما من كه خطاییانجامندادم
گفتند: لگد شتر هم كه به تو نخورد!
اثر کارهای ما در عوالم جریان دارد،
حتی یک تفکر منفی میتواند
تاثیری منفی ایجاد کند...
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir