eitaa logo
🇮🇷شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
272 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین @HENAS_213 تبادل: @Ifdbudfko @Jahad_256 خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۸ میدیدم از شهر میبرد... در انتهای کوچه ای خاکی و خلوت مقابل خانه ای رسیدیدم و به خانه پدرش آمده ایم... که از ماشین پیاده شدیم، کرایه را حساب کرد.. و با خونسردی توضیح داد _امروز رو اینجا میمونیم تا ببینم چی میشه! در و دیوار سیمانی این خانه قدیمی در شلوغی شهری که انگار زیر و رو شده بود، دلم را میلرزاند.. و میخواستم همچنان باشم که آهسته پرسیدم _خب چرا نمیریم خونه خودتون؟ بیتوجه به حرفم در زد و من نمیخواستم وارد این خانه شوم.. که دستش را کشیدم و اعتراض کردم _اینجا کجاس منو اوردی؟ به سرعت سرش را به سمتم چرخاند، با نگاه سنگینش به صورتم سیلی زد تا ساکت شوم.. و من نمیتوانستم اینهمه خودسری اش را کنم که از کوره در رفتم.. _اگه نمیخوای بری خونه بابات، برو یه بگیر! من اینجا نمیام! نمیخواست دستش را به رویم بلند کند که با کوبیدن چمدان روی زمین، خشمش را خالی کرد و فریاد کشید _تو نمیفهمی کجا اومدی؟ هر روز تو این شهر دارن یه جا رو میزنن و آدم ! کدوم هتل بریم که خیالم راحت باشه تو صدمه نمیبینی؟ بین اینهمه پرخاشگری، جمله آخر بوی محبت میداد که رام احساسش ساکت شدم.. و فهمیده بود در این شهر غریبی میکنم که با هر دو دستش شانه هایم را گرفت و به نرمی نجوا کرد _نازنین! بذار کاری که صالح میدونم انجام بدم! من دوستت دارم، نمیخوام صدمه ببینی! و هنوز عاشقانه اش به آخر نرسیده، در خانه باز شد... مردی جوان با صورتی آفتاب سوخته و پیراهنی بلند... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
@ostad_shojaeباران رحمت 17.mp3
زمان: حجم: 9.49M
۱۷ هیچ فرقی بین تو و پیغمبــرانِ خدا نیست؛ در امکانِ همنشینیِ با خدا ❗️ آغوشِ منتظر خداوند، همانقدر برای تو باز است، که برای نزدیک‌ترین دوستانش... تابحال برای این نعمت، شکر کرده‌ای؟ .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
💠 گفتن عیب فرد ناشناس 💬 سؤال: اگر برادرم به من بگوید، « یکی از دوستانم نماز نمی خواند»، در حالی که من نمی دانم که در مورد کدام دوستش صحبت می کند، آیا غیبت است؟ ✅ پاسخ: 🔹 موارد مختلف است؛ کسی که عیب او گفته می شود، اگر برای مخاطب بکلی ناشناس و مجهول الهویه باشد، این عیب گویی، غیبت محسوب نمی شود، ولی اگر مردد میان چند نفر محدود باشد، بنابر احتیاط واجب باید اجتناب شود. 📚 پی نوشت: بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله خامنه ای .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
''بسم‌اللھ‌الذۍ‌خلق‌المہدے♥️''
923.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•زیارتنامه‌ 📜 به نیت شهید "هادی ذوالفقاری" بسم الله الرحمن الرحیم | السلام‌علیڪ‌یا‌رسول‌الله | السلام‌علیڪ‌یا‌امیـر‌المؤمنین | السلام‌علیڪ‌یا‌فاطمه‌الزهـرا | السلام‌علیڪ‌یاحسـن‌ِبن‌علے | السلام‌علیڪ‌یاحسـین‌ِبن‌علے | السلام‌علیڪ‌یا‌علےبن‌الحسین | السلام‌علیڪ‌یا‌محمدبن‌علے | السلام‌علیڪ‌یا‌جعـفربن‌‌محمـد | السلام‌علیڪ‌یا‌موسےبن‌جعـفر | السلام‌علیڪ‌یا‌علےبن‌موسی‌الرضاالمرتضے | السلام‌علیڪ‌یا‌محمد‌بن‌علےِ‌الجـواد | السلام‌علیڪ‌یا‌علے‌بن‌محمـدالهادی | السلام‌علیڪ‌یا‌حسن‌بن‌علیِ‌العسـڪری | السلام‌علیڪ‌یابقیه‌الله،یاصـاحب‌الزمان | السلام‌علیڪ‌یا‌زینب‌ڪبری | السلام‌علیڪ‌یا‌ابوالفضل‌العبـاس | السلام‌علیڪ‌یا‌فاطمه‌المعصومه ''السلام‌علیڪم‌و‌رحمه‌اللهِ‌و‌برڪاته'' .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
<🌧🌱> ڪسی ڪہ بخواهد روے وضعیتش، روے ایمانش، روی روانش و عقایدش ڪارڪند، باید ڪارڪند و زحمت بڪشد؛باید برود خودش را آماده ڪند، بفهمد حق با چه ڪسی هست تا با او همراهی کند. باید بفهمد باطل ڪجاست تا با آن مقابله ڪند، باید تڪلیف شرعی خودش را بفهمد. 🎙⃟🔗¦↫✨ .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۹ پیراهنی بلند که بلندیِ بیش از حد قدش را بی قواره تر میکرد. شال و پیراهنی عربی پوشیده بودم تا در چشم مردم منطقه طبیعی باشم و باز طوری خیره نگاهم کرد که سعد فهمید و نگاهش را سمت خودش کشید _با ولید هماهنگ شده! پس از یک سال زندگی با سعد، زبان عربی را تقریباً میفهمیدم... و نمی فهمیدم چرا هنوز محرمش نیستم که باید مقصد سفر و خانه مورد نظر و حتی نام رابط را در گفتگوی او با بقیه بشنوم... سعد دستش را به سمتش دراز کرد و او هنوز حضور این زن غیرسوری آزارش میداد که دوباره با خط نگاه تیزش صورتم را هدف گرفت و به عربی پرسید _ایرانی هستی؟ از خوابیده در صدایش، زبانم بند آمد و سعد با خنده ای ظاهرسازی کرد _من که همه چی رو برا ولید گفتم! و برای این مرد بود که دوباره بازخواستم کرد _حتماً رافضی هستی، نه؟ و اینبار چکاچک کلماتش مثل تیزی شمشیر پرده گوشم را پاره کرد.. و اصلاً نفهمیدم چه میگوید.. که دوباره سعد با همان ظاهر آرام پادرمیانی کرد _اگه رافضی بود که من عقدش نمیکردم! و انگار گناه 🌺ایرانی و رافضی بودن🌺 با هیچ آبی از دامنم پاک نمیشد.. که خودش را عقب کشید و خواست در را ببندد که سعد با دستش در را گرفت و گله کرد _من قبلاً با ولید حرف زدم! و او با لحنی چندش آور پرخاش کرد _هر وقت این رو طلاق دادی، برگرد! در را طوری به هم کوبید که حس کردم اگر میشد سر این ایرانی را با همین ضرب به زمین میکوبید. نگاهم به در بسته ماند و در همین قدم، از مبارزه شده بودم.. که لبم لرزید و اشکم تا روی زمین... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
@ostad_shojaeباران رحمت 18.mp3
زمان: حجم: 9.65M
۱۸ تا دیر نشــده ؛ رفاقت با کسی را آغاز کنید که؛ قرار است ، از لحظه ی تولدتان به برزخ، تا ابد در کنارش زندگی کنیــد ! 🔺نکند، وقتِ تولّد، با او غریبه باشیــد ! .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
16.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوش یاتیب یاخشی یاتوب سیز ...🕊🥀 .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir