من رسیده است.![۲]
و در جای دیگرعلی تابنده میگوید: سلسله اقطاب مأذون اجازهشان در امر طریقت و درایت با واسطه به امام میرسد![۳] نکته جالب این ادعاها ادعای ملا علی نورعلیشاه است که وی قائل است که: دراویش قائل به نیابت خاصهاند و نایب خاص کسی را گویند که برای امور خود همیشه خدمت قائم غایب برسد! شباهت اظهار نظرهای اقطاب فرقه سیاسی صوفیه با جریان منحرف یمانی غیرقابل انکار است و جالب اینجاست که نورعلی تابنده پا را فراتر گذاشته و به نحوی خود را امام زمان میداند و ظهور حضرت مهدی (عج) را در حد فرض آن هم در خیال دانسته است.
تفسیر به رای آیات قرآن
در فرقه سیاسی صوفیه یکی از کلمات رایج «فقر» است. طبق دعای خود صوفیان عارف نما هرکجا در قرآن از این واژه استفاده شده منظور فقرای این فرقه بوده است و یا مجالس شب جمعه خود را به آیات قرآن ربط میدهند و ادعا میکنند منظور از اولین نماز شب جمعه کنایه از مجالس فقری این فرقه سیاسی است!
قطب سیاسی این فرقه چندی قبل در این باره اظهار داشت: مجالس شب جمعه مستند به آیه قرآن است! نه اینکه آیات قرآن مستقیم بگوید بلکه با لغات دیگری! آیه قرآن فرموده است که وقتی اولین نمازه در شبانه روز جمعه گفته شد یعنی نماز مغرب کارهای دنیایی را کنار بگذارید بیاد خدا بپردازید یعنی مجلس معنوی بگیرید! ما برای اطاعت از این امریه نماز مغرب را همیشه به خصوص شب جمعه میخواهیم اول وقت باشد! و یا در کتاب آشنایی عرفان و تصوف که توسط انتشارات فرقه سیاسی به چاپ رسیده به نقل از نورعلی تابنده آمده است: حضرت ابراهیم (علیه السلام) که میدانست؛ یعنی با فطرت خود درک کرده بود که این جهان خدایی دارد و آن خدا بر همه مسلط است، دارایشناختی بود. چنانچه وقتی ستاره را دید گفت این خدای من است، قالَ هذا رَبِّی گفت: این است پروردگار من. ستارهای که میگویند شعرای یمانی بود. ولی وقتی ستاره افول کرد گفت: لا أُحِبُّ الْآفِلینَ من چیزی را که افول میکند، دوست ندارم. ماه درآمد، حضرت گفت: این خدای من است ولی بعد از غروب آن باز فکر کرد و گفت: این هم که غروب کرد، پس این هم خدای جهان نیست، فَلَمَّا رَأَی الْقَمَرَ بازِغاً قالَ هذا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لَئِنْ لَمْ یَهْدِنی رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ، آنگاه ماه را دید که طلوع میکند، گفت: این است پروردگار من. چون فروشد، گفت: اگر پروردگار من مرا راه ننماید، از گمراهان خواهم بود. یعنی در مرحلهای بود که میدانست خدایی هست و این خدا قدرت و عظمت دارد، ولی برای خدا در تصور بدوی خود جسمیت قائل بود! ! … . این درجات عرفانی است.! سادهترین درجات عرفان همان اول بود که حضرت نمیدانست خدایی که او را آفریده، جسمانی است، یا نه؟ به چه نحو است؟
عقل گریزی
یکی از ویژگیهای مهم جریان انحرافی یمانی عقل گریزی است که این جریان انحرافی عقل را به کلی نفی میکند و میگوید عقل ما ناقص است و توان فهم ندارد، همین موضوع دقیقا در فرقه سیاسی صوفیه و دیگر عرفانهای کاذب وجود دارد .
پی نوشت:
[۱] . رساله رفع شبهات: تالیف حسین تابنده انتشارات حقیقت ص ۶۲، ۶۴، ۶۵، ۶۸٫
[۲] . دیدی که راز پنهان آخر شد آشکارا تألیف آقای عمادی، صفحه۵۸
#عرفان_های_نو_ظهور
@jihadmughniyeh_ir
شباهت فرقه صوفیه و فرقه یمانی
اشاره
داب و شگرد گروه های انحرافی در جامعه اسلامی، برای فریب مردم خود را به دین اسلام چشپانده و برای این هدف از احادیث جعلی و دروغین استفاده می کنند. در این مقاله مختصر به وجه اشتراک فرقه احمدالحسن با فرقه صوفیه پرداخته شده است.
استفاده از احادیث جعلی
یکی از مهمترین ویژگی مدعیان دروغین جعل احادیث برای تایید سلوک پوشالی خود یا ادعاهای واهی و کذب خود میباشد. برای مثال در منابع فرقه سیاسی صوفیه احادیث جعلی بسیاری مشاهده میشود تا از این طریق توجیه رفتار و اعتقادات انحرافی خود کرده باشند. بزرگان فرقه سیاسی صوفیه ابتدا به جعل حدیثی از پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله) در کتاب پندصالح و دیگر منابع معتبر خود پرداختهاند که گویای آن است که پیامبراسلام (صلیالله علیه و آله) درویش بوده و به درویشی خود افتخار کرده است! و یا احادیثی که در رساله رفع شبهات در توجیه شارب غیر متعارف فقرای سیاسی این فرقه، بیان شده است: باد شاربهای حضرت علی (علیهالسلام) را به راست و چپ حرکت می داد!
و یا این که حضرت علی (علیهالسلام) به اصحاب خود فرمودند: ریش خود را کوتاه و شارب خود را زیاد کنید که هیبت آن برای دشمن زیادتر است![۱]
دقیقا همین موضوع درجریان منحرف احمدالحسن وجود دارد و در این جریان احادیث را یا جعل میکنند یا با تفسیر به رای احادیث آن را به خود نسبت میدهند، برای نمونه در جریان یمانی احادیث مربوط به آخرالزمان را به خود نسبت میدهند و توصیف خروج یمانی و نشانههای آخر الزمان را با تفسیر به رای، شیعیان را به خود دعوت میکنند.
مخالفت با مراجع تقلید و علما
یکی دیگر از شباهتهای عجیب احمد الحسن و قطب دراویش مخالفت این دو با مراجع تقلید و علمای دین است به نحوی که قطب سیاسی صوفیه با نسبت دادن روحیه انحصار طلبی به مراجع نسبت به شغل و کار آنها اعتراض کرد و در جلسه سخنرانی خود با لفظ «بی خود کردن در امور طریقتی صوفیه دخالت میکنند» مخالفت خود را با مراجع نشان داد.
مخالفت با مراجع تقلید در جریان انحرافی یمانی به وضوح مشاهده میشود به نحوی که این جریان انحرافی با نفی جایگاه مراجع تقلید و علما در پی غصب جایگاه آنان هستند تا به رسالت خود، یعنی نابودی مذهب با به کارگیری مذهب دست یابند. مدّعی جریان یمانی در تبلیغات خود مرتباً علیه علمای دین، حوزه علیه ومراجع تقلید هتّاکی و جسارت میکند، وصریحاً میگوید: که ما آمدهایم که وساطت علماء بین مردم ودین وخدا را حذف کنیم!
سیاسی بودن هر دو جریان
ظهور جریان سیاسی صوفیه در عصر پهلوی (شروع حرکت سیاسی فرقه گنابادیه نه تشکیل آن) و جریان یمانی با جریان بعثی، امری غیرقابل انکار است و همین امر مهر تاییدی بر سیاسی بودن این دو جریان سیاسی است که استعمار با به وجود آوردن تفرقه دینی و تاسیس جریانهای انحرافی سیاسی به نام دین سرسپردگی این جریانهای سیاسی را بر همگان ثابت کرده است به نحوی که حمایت بیقید و شرط رسانههای استکبار از این دو جریان سیاسی آن هم به نام دین! مهرتاییدی بر ادعای فوق است.
ادعاهای واهی
جریان سیاسی صوفیه و جریان انحرافی یمانی برای جذب افراد ساده لوح با ادعاهای واهی به این امر میپردازند که این ادعاها مهر بطلان مسیر انحرافی آنها است. برای نمونه نورعلی تابنده در مهر۱۳۹۲ ادعا کرد «بیعت با ما همان ادامه بیعت با خداوند است» وی در ادامه ادعاهای واهی خود اظهار داشت: بیعتی که با ما میکنند ادامه بیعتی است که قبل از خلقت کردهاند!
احمد الحسن هم با اینکه سید نیست از عمامه سیاه استفاده می کند و ادعا میکند: «من مایه رحمتم برای اسلام، بلکه برای اهل زمینم، اهل بیت (علیهالسلام) هر کجا بروم، همواره با من هستند وصریحاً میگویم که خدواند مرا برگزیده است؛ صاحب نفس مطمئنه به من متصل شده، وخود صاحب نفس مطمئنه شدهام. من میخواهم شیعیان را متحد کنم از عالم و عامی؛ من آمادگی دارم حقایق را برای همه روشن کنم، وبه صورت سیاه وسفید نشان دهم. خدا نور است وکلام او نور است. در عین حال هیچ ادعایی هم ندارم»
نائب امام زمان (عج) بودن
یکی از شباهتهای جریان احمد الحسن با اقطاب فرقه سیاسی صوفیه ادعای نیابت از حضرت حجت (عج) است. این نیابت توسط هر کدام به نحوی بیان شده است. احمد الحسن در پیامی که به مردم عراق فرستاده ادّعا میکند، که من از طرف امام زمان (عج) و با تأیید جبرئیل و میکائیل آمدهام و از سوی دیگر اقطاب فرقه سیاسی صوفیه ادعای نیابت خاصه دارند که در اینجا به چند نمونه آن اشاره خواهیم کرد:
صالح علیشاه پدر نورعلی تابنده در اظهار نظری عجیب بیان میکند: در بدو غیبت کبری امام دوازدهم، جنید بغدادی از طرف حضرت مأمور شد تا به نام آن حضرت بیعت بگیرد و جانشین خود را هم تعیین کرده به او نیز اجازه تعیین جانشین بدهد و این سلسله اجازه تا زمان ظهور حضرت ادامه خواهد داشت و امروز این اجازه به
#پای_سخن_آقا
▫️این قرن، قرن #اسلام است. این قرن، قرن #معنویت است. اسلام عقلانیت را و معنویت را و عدالت را با یکدیگر به ملتها هدیه میدهد؛ اسلامِ عقلانیت، اسلامِ تدبر و تفکر، اسلامِ معنویت، اسلامِ توجه و توکل به خدای متعال، اسلامِ جهاد، اسلامِ کار، اسلامِ اقدام؛ اینها تعالیم خدای متعال و تعالیم اسلامی است به ما.
۱۳۹۰/۱۱/۱۰
@jihadmughniyeh_ir
#وصیت_نامه ھای #شھید_سید_عدیل_حسینی:
🌷بسم الله الرحمن الرحیم
💫[قبل] از همه می خواهم با حمد و ثنای خداوند شروع کنم آن ذات پاک که ما را در دائره مذهب حق قرار داد و حفظ کرد و ما را در ولایت اهل بیت علیهم السلام قرار داد.
💫من از والدین، خواهران و برادران عذر می خواهم چنانچه نادانسته و یا به هر دلیلی نافرمانی یا جسارتی کرده باشم، اگر به دلیل آن که من به اینجا آمدم، کسی با مشکلی روبرو شده باشد.
💫من به خاطر دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها ـ بدون هیچ چشمداشتی ـ وجود خود را عرضه کرده ام.
💫شاید فرصتی بهتر از این برای خودسازی نصیب من نمی شد و من به این گفته خویش ایمان و یقین کامل دارم.
💫سعی می کنم تحصیل علوم دینی را حتی المقدور ادامه دهم.
💫می خواهم یادآور شوم که من نه از زندگی خود بیزارم و نه از تحصیل علوم دینی، دلیل آمدن من به اینجا همانا خدمت است، هر گونه خدمتی که خداوند متعال توفیق آن را عطا کرده باشد.
💫در پایان بار دیگر از هرگونه خطا، قصور و کوتاهی، و غفلتی که از من سرزده باشد، از خانواده خود عذرخواهی می کنم.
💫میں از مادرم و پدرم تشکر می کنم که عواطف خود را نسبت به من به یک دند و اجازه داند من خود را بر زهرای دوم [حضرت زینب] سلام الله علیها فدا کردند. و به گفته مادرم که همه فرزندان خود را به حضرت بی بی سپرده است.
💫من به مادرم افتخار می کنم؛
من بعد از شهادتم به خواهرانم توصیه می کنم که صبر پیشه کنند.
به طور خاص از مادرم تشکر می کنم که درس خودسازی را به من داد، و به برکت همان خودسازی من امروز اینجا هستم و هدف زندگی من معرفت الهی و دفاع از اهل بیت علیهم السلام است.
💫ان شاء الله خداوند متعال به خانواده من صبر کند.
🌷سید عدیل حسینی
@jihadmughniyeh_ir
انعکاس زندگی طلبگی در کتاب سیاحت غرب مرحوم آقانجفی قوچانی
درس در حوزههای علمیه یک عبادت محسوب میشود. تربیت طلبگی از اوّل این است، درس یک عمل عبادی است. لازمهاش این است که این کار مقدس به حساب بیاید. اساتیدی که قبل از درس وضو میگیرند تا با وضو بروند سر درس و طلابی که پیش از رفتن به جلسهی درس وضو میگیرند تا با وضو در درس حاضر بشوند، در حوزهها کم نیستند. این یکی از چیزهای معمولی و رائج است که وضو بگیرند بروند درس. درس را آن روزی که در حوزهها هیچ امتحانی وجود نداشت و هیچکس از کسی نمیپرسید که شما چقدر درس خواندید و بیا ببینم چی خواندید. درس را در همان روزها هم طلبهی حوزه با شوق و رغبت و به صورت خستگیناپذیر و با فراموش کردن بسیاری از جلوههای زندگی دنبال میکرد هیچ انگیزهای جز انگیزهی معنوی و اخروی و الهی نمیتواند یک طالب علم را آن وقتی که از او نمیپرسند آقا شما چی خواندید و پیش کی خواندی؟ اینجور وادار به درس خواندن نمیکند. ما متأسفانه یک تحلیل درست و حسابی از زندگی طلبگی نداریم. تا این نکات و ظرائف توی آن منعکس شده باشد. معمولاً شرح حالهایی که هست متوجه به این خصوصیات و این نکات نیست. این کتاب زندگی مرحوم آقانجفی قوچانی که به اسم سیاحت شرق منتشر شده خیلی چیز جالبی است. من به برادران و خواهران توصیه میکنم کتاب را بخوانند. خود مرحوم آقا نجفی یک شخصیت بسیار ممتازی بوده، یک انسان معنوی بوده. مرحوم شهید مطهری ایشان را دیده بود در قم. و به من میگفت ایشان اهل مکاشفه و اهل معنا بودند. کتاب دیگری ایشان دارد به نام سیاحت غرب که در احوال عالم برزخ و پس از مرگ نوشته شده به شکل داستانی. مرحوم مطهری میگفتند من احتمال قوی میدهم که اینها مکاشفات این مرحوم هست، که به این شکل در کتاب سیاحت غرب آن را ثبت کرده. یک چنین شخصیتی. آنجا منعکس است، که طلبه چهجوری درس میخواند و چهجوری تلاش میکند و چهجور پای درس استاد میرود، و استاد را انتخاب میکند و چهجور عبادت میکند و چهجور گرسنگی میکشد، البته زمان آقانجفی با حالا یک مقداری فرق میکند، و ما نمیگوئیم صد در صد آنجور است، نه، خیلی چیزها هست که زمان مرحوم آقا نجفی نبود و خوب هست، امروز، هست. بهتر از آن هم هست. آن روز طلبهها جهاد در راه خدا و مبارزهی در راه خدا را مثل امروز بلد نبودند و حضور در میدانهای خطر را. و همتهای این چنین بلند که ناظر به ادارهی دنیای اسلام است و حاکمیت اسلام در کل دنیای بشریت. از آن طرف هم البته تجرد و غنای نفس طلبههای آن روز شاید بیشتر بود. توجهاتشان یک مقداری بیشتر بود. طبعاً جلوههای زندگی صنعتی یک تأثیراتی میگذارد روی روحها و فکرها. اما عبادت دانستن درس و به عنوان یک کار عبادی یک وظیفهی شرعی و الهی درس خواندن، این یک چیز فوقالعاده مهمی در حوزههای علمیه هنوز هم هست.۱۳۶۴/۰۹/۲۶
بیانات مقام معظم رهبری در مراسم سالگرد شهادت دکتر مفتح
@jihadmughniyeh_ir
#رفیق_شهیدم
زمین همچون قفس مےماند،
براے عده اے...
بعضے هـا
آفریـده مےشوند،
براے پــــــــرواز...
#صبحتون_شهدایی
#شهیدجهادعمادمغنیه
#شهید_جهاد_مغنیه
#برادر_شهیدم
#عاشق_مبارزه_با_اسرائیل
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
خطرات الحاق کرانه باختری برای صهیونیستها
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦چه خوب گفت #سردار_دل_ها که «میزان فرصتی که در #بحران ها هست، در خود #فرصت ها نیست.»
🔰 #کرونا یک بحران زیستی است که در خیلی کشورها از جمله کشور ما می تواند تبدیل به #بحران_اقتصادی و حتی #امنیتی شود.
🔰اما وقتی می بینیم در کنار این همه سختی و بحران، پژوهشگران و دانشگاهیان از فرصت استفاده کرده و دست به تولید زده اند و به فناوری اقلامی که تا به حال فقط در انحصار چند کشور بود، دست پیدا کرده اند و به خاطر نیاز فوری کشور، صنایع تولیدی سریع پای کار تولید انبوه آنان می آیند (چیزی که در شرایط عادی مدت ها زمان می برد یا حتی گاه کلا نادیده گرفته می شود) و کشور را در همان اقلام دچار کمبود شده، به خودکفایی می رسانند، انسان تبدیل تهدید به فرصت را با چشم خود مشاهده می کند.
🔰البته شرطش به قول سردار، نترسیدن و نترساندن است و همچنین چشم بریدن از وابستگی به غیر.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
4_187909122757234064.mp3
24.69M
❤️ ترانه بسیار زیبا تقدیم به شهدای کربلا
🎤 حامد زمانی
❤️ فرمانده السلام
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣
#شهید_جهاد_عماد_مغنیه، (با نام جهادی جواد عطوی) در سال ۱۹۹۱ (۱۲ اردیبهشت ۱۳۷۰) در "طیربا" لبنان در خانواده ای مبارز متولد شد. پدرش، #شهید_عماد_مغنیه، نام برادر شهیدش در مبارزه با #صهیونیست ها را برای وی انتخاب کرد.
وی همواره در کنار پدرش که از فرماندهان ارشد #حزب_الله لبنان بود، حضور داشت و پس از #شهادت پدرش، رابطه تنگاتنگی با #سید_حسن_نصرالله و #شهید_حاج قاسم_سلیمانی داشت، بطوری که برخی از #سید_حسن_نصرالله و #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی به عنوان پدران معنوی وی یاد می کنند.
#شهیدجهادعمادمغنیه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣
#شهید_جهاد_مغنیه فرزند #حاج_رضوان بود که 23 سال قوی ترین سرویس های جاسوسی #اسرائیل را به سخره گرفته و آنها نتوانسته بودند او را پیدا کنند. به همین دلیل در پی این سالها #صهیونیست ها دو برادر #حاج_رضوان یعنی عموهای #جهاد_عماد_مغنیه به نام های #فواد و #جهاد را به #شهادت رساندند.
#شهید_جهاد_عماد_مغنیه، چهارمین شهید از #خانواده_مغنیه می باشد. وی یک خواهر و یک برادر با نامهای فاطمه، مصطفی دارد.
#شهیدجهادعمادمغنیه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 3⃣
#شهید_جهاد_مغنیه تحصیلات عالیه را در رشته مدیریت در دانشگاه آمریکایی بیروت، یکی از بهترین دانشگاههای خاورمیانه شروع کرد.
تنها یک درس باقی مانده بود تا مدرکش را بگیرد که به مقام والای #شهادت نائل شد.
فعالیتهای #شهید_جهاد_مغنیه در حزب الله
در طول سال های جنگ داخلی سوریه، حزب الله توانست به کمک ایران و سوریه زیرساخت های "جولان" را به دست گیرد و پایگاه مهمی در آن جا دایر کند.
مسئول اول این پایگاه #شهید_جهاد_مغنیه، پسر #شهید_عماد_مغنیه بود و مسئول دوم نیز "#سمیر_قنطار" است که در سال 2008 در توافق تبادل اسرا، میان #اسرائیل و #حزب_الله آزاد شد.
#شهیدجهادعمادمغنیه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
#ڪلام_شهید🌷
🔅 خدایا! یک جان بیشتر ندارم و در این آخرین فرازهای وصیتنامه از تو میخواهم که مهدی (عج) ما را برسانی و اگر هم ما زنده نبودیم، آرزو داریم که صدها جان داشتیم تا فدای مهدی (عج) کنیم و این همان مقدمه انقلاب مهدی موعود است به رهبری امام خمینی.
#شهیدمحمدصالح_قاسملو
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
ولد “جهاد فايز مغنية” في بيروت عام 1966 في كنف أسرة مؤمنة مجاهدة, فهو أخ الشهيد القائد عماد مغنية والشهيد فؤاد مغنية, تربى بين أخوين وأختين في حضن أبٍ مؤمن محافظ على دينه, وأم صالحة صابرة ربَّت أولادها على حب الإسلام وتطبيق تعاليمه السامية، فكانت ينبوعاً للإيمان والمحبة وكان لها خصوصية الشرف الأكبر بأن تكون والدة للشهداء الثلاثة .
كان منذ طفولته مميزاً, فتمتع بالأخلاق الجيدة والتواضع , لا تهمه أمور الدنيا ومغرياتها, وكثيراً ما كان يلتفت لموضوع الإسراف. اهتم بمساعدة وخدمة الآخرين كونه شخص مبادر مفعم بالنشاط والحيوية. تميز بطبعه الهادئ, يحبه جميع رفاقه وكل من يعرفه, إضافة إلى حبّه للعمل.
تابع دراسته حتى أنهى المرحلة المتوسطة ثم التحق بالمهنية العاملية فدرس فيها اختصاص الكهرباء لمدة سنتين.
التحق بصفوف المجاهدين وشارك في العديد من الدورات العسكرية والثقافية, كما شارك في العديد من النشاطات الإسلامية وتميز في عمله الكشفي حتى أصبحت فرقته الفرقة المميزة.
كان الشهيد جهاد من الموالين والمدافعين بشدة عن ولاية الفقيه, ومحباً للإمام الخميني (قدس)، وكانت وصيته دائماً حفظ الإسلام ومسيرة الأمة.
نال وسام الشهادة أثناء قيامه بواجبه الجهادي في بعبدا إثر القصف العشوائي.
#جهاد_فایز_مغنیه
@jihadmughniyeh_ir
شهید جهاد فایز مغنیه
جهاد فائز مغنیه در سال 1966 ، در یک خانواده مومن مجاهد متولد شد.
او برادر فرمانده شهید عماد مغنیه و فؤاد مغنیه هست که میان دو فرزند پسر و دو فرزند دختر ، در آغوش پدر مومن مقید به دین و مادری صالح ، صبور که فرزندانش را بر عشق به اسلام و مطابق تعالیم اسلامی تربیت کرده بود که سرچشمه ی ایمان و عشق هست و در داشتن شرف و توفیق ویژگی بارز ، مادر سه شهید بود ، تربیت شد.
از زمان کودکی ، خاص بود چرا که از اخلاق نیکو و فروتنی بهرمند بود. به امور دنیوی و وسوسه های آن، اهمیت نمی داد. و خیلی به موضوع اسراف توجه می کرد.
به کمک و خدمت به دیگران می پرداخت.
شخصی که آغازگر و سرشار از فعالیت و نشاط بود.
با رفتار آرامی که داشت خاص بود.
همه دوستاش و هر کسی او را می شناخت دوستش می داشتند ، علاوه بر علاقه اش که به کار داشت.
تحصیلاتش را تا دوره متوسطه (دبیرستان) ادامه داد. سپس به فنی و حرفه ای پیوست و به مدت ۲ سال در رشته تخصصی برق ، مشغول به تحصیل شد.
به صف مجاهدان پیوست و در دوره های متعدد نظامی و فرهنگی شرکت کرد. همچنین در فعالیت های اسلامی زیادی مشارکت نمود و در کار بازدیدی و اکتشافی اش ممتمایز شد تا این که گروهش به یک گروه نمونه تبدیل شد.
شهید جهاد ، ولایتمند و به شدت مدافع ولایت فقیه و عاشق امام خمینی (ره) بود. و همیشه به حفظ اسلام و راهپیمایی امت ، توصیه میکرد.
او مدال شهادت را هنگام انجام وظيفه ی جهادی خود در بعبدا، در اثر بمباران ، دریافت کرد.
#جهاد_فایز_مغنیه
@jihadmughniyeh_ir
Jihad Faeez Mughnieh was born in a religious and Mojahed family in 1966.
He is the commander Imad Mughnieh and Foad Mughnieh’s brother that was trained between two sons and two daughters of the family, in a religious father and a righteous and patient mother’s hug. The mother has trained her children based on Islamic teachings and with love to Islam that is the source of the faith and friendship.
Since childhood, he was special because he had good behavior and humility. He does not mind to worldly works an it’s temptation and he paid attention not to have profusion very much.
He spent his time to help to others.
He was the starter and full of activity and alacrity.
He was special for his calm behavior.
All of his friends and anybody knew him, like him.
He continued his education up to high school then he started educating in electricity field for 2 years.
Then he joint to Mojahe people’s group and took part in a lot of military and cultural training. He participated in some Islamic activity and he became different in his visiting and researching work that his group converted to a pattern group.
Martyr Jihad was a Wilayah’s defender and Imam Khomeini’s lover and ever he adviced others to protect the Islam and Ommah’s march.
He martyred in a bombing in Baabada between his Jihadi duty action.
@jihadmughniyeh_ir
📗 #داستانک
شخصی به نزد عارفی دانا رفت و از سختی های زندگی برایش گفت: ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ؟ چرا با وجود تلاش فراوان به اقتدار نمیرسم؟ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ !
عارف پاسخ ﺩﺍﺩ:
ﺁﯾﺎ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ؟
گفت : ﺑﻠﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ …
عارف ﮔﻔﺖ : زمانی که ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ خداوند ﺁﻓﺮﯾﺪ ، ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﻤﻮﺩ …
ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﺳﺮﺧﺲ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺧﺎک ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ..
ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺭﺷﺪ ﻧﮑﺮﺩ … خداوند ﺍﺯ ﺍﻭ ﻗﻄﻊ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﮑﺮﺩ،
ﺩﺭ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺳﺎﻝ ﺳﺮﺧﺴﻬﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺭﺷﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﺒﻮﺩ ...
ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﺳﻮﻡ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻧﯿﺰ ﺑﺎﻣﺒﻮﻫﺎ ﺭﺷﺪ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ ..
ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﭘﻨﺠﻢ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻛﻮﭼﻜﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺷﺪ ..
ﻭ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺷﺶ ﻣﺎﻩ ﺍﺭﺗﻔﺎﻋﺶ ﺍﺯ ﺳﺮﺧﺲ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺭﻓﺖ ...
ﺁﺭﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻗﻮﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩ!
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﻭ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺑﻮﺩﯼ ، ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﺴﺘﺤﻜﻢ ﻣﯿﺴﺎﺧﺘﯽ ؟
ﺯﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﯿﺰ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ به اقتدار ﺧﻮﺍﻫﯽ رسید ..
از رحمت و برکت خداوند هیچوقت نا امید نشید
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 4⃣
#جهاد مسئول یک پرونده بسیار حساس بود؛ «پرونده جولان اشغالی» و فرماندهی گروهی از اعضای #مقاومت را در #جولان عهده دار شده بود. هدف #جهاد ایجاد یک فضایی از #مقاومت در #جولان_اشغالی بود تا بدین ترتیب مقدمات آزادسازی این منطقه از تصرف صهیونیستها فراهم شود.
البته افراد دیگری هم وی را در این مسیر همراهی می کردند.
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهیدجهادعمادمغنیه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 5⃣
◽️ #جهاد زمانی که یازده سال داشت از طریق شبکه #المنار برای فراگیری برخی تواناییهای فنی از جمله آشنایی با نرم افزارهای پیشرفته و نحوه استفاده از آنها به #سوریه رفت.
◾️ وی با افرادی به #دمشق رفته بود که به مراتب سن و سال بیشتری از او داشتند.
◽️ زمانی که #استاد برگزاری کلاس مذکور در حال توضیح و شرح نحوه بهره برداری و استفاده از نرم افزارهای پیشرفته بود، به ناگهان #جهاد خطاب به #استاد کلاس می گوید که اطلاعات شما در این زمینه اشتباه است، چراکه برای استفاده از این نرم افزارها می توان از راههای دیگری نیز بهره برد که به مراتب آسانتر از راهی است که شما معرفی می کنید.
◾️ دقت کنید؛ #جهاد این مسأله را زمانی مطرح می کند که تنها یازده سال داشت. پس از آن، #استاد برگزاری کلاس از #جهاد پرسید: تو از کجا به چنین اطلاعاتی دست یافتهای؟
#جهاد در پاسخ گفت: پدرم چندین کتاب در این زمینه داشت که من با مطالعه آنها و سپس تکرار و تمرین، توانستم این مطالب را یاد بگیرم.
✍ راوی: یکی از دوستان نزدیک #شهیدجهادعمادمغنیه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
پدر شهیدغواص
پدر شهید یکی از ۱۷۵ غواص جنگ تحمیلی می گفت:
بهش گفتم : " پسرم ؛
تو به اندازه کافی جبهه رفتی ، دیگه نرو ؛
بزار اونایی برن که نرفته اند .. "
چیزی نگفت و یه گوشه ساکت نشست ...
صبح که خواستم #نماز بخونم اومد جانمازم رو جمع کرد ، بهم گفت : " پدر جان !
شما به اندازه کافی نماز خوندی بذارین کمی هم بی نماز ها نماز بخونن
خیلی زیبا منو قانع کرد و دیگه حرفی برای گفتن نداشتم
شادی روح همه شهدا صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
💠 #حدیث_روز 💠
🔰 امیرالمؤمنین علیه السلام
💢 تَوَحَّشتُ فِي القَفرِ البَلقَعِ ، فَلَم أرَ وَحشَةً أشَدَّ مِن قَرينِ السَّوءِ !
✍ در بيابان خشك و بى آب و علف ، تنها شدم ؛ امّا تنهایی اى سخت تر از همنشين بد نديدم .
📚 شرح نهج البلاغة، 20 / 293 / 355
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
چه داری
در اَعماق
چشمانتَ…!!!
کہ این
چنین
جــانِ مــرا
به اِسارت مــی بــرد...؟؟؟
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#صبحتون_شهدایی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
کریستف کلمب کاشف آمریکا نبود، یک قاتل، قصاب و نژادپرست بود که وقتی پایش را در آمریکا گذاشت شروع به کشتن بومیهای منطقه کرد...
مردم آمریکا مجسمهی کریستف کلمب را گردن زدند، به فاضلاب انداختند و آتش زدند تا نشان دهند کریستف کلمب کاشف نبود، قاتل بود!
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 6⃣
#جهاد مسئول یک پرونده بسیار حساس بود؛ «پرونده #جولان_اشغالی» و فرماندهی گروهی از اعضای #مقاومت را در #جولان عهده دار شده بود.
هدف جهاد ایجاد یک فضایی از #مقاومت در #جولان_اشغالی بود تا بدین ترتیب مقدمات آزادسازی این منطقه از تصرف #صهیونیست ها فراهم شود. البته افراد دیگری هم وی را در این مسیر همراهی می کردند.
چنین جوانی با ۲۳ سال سن در نهایت در راهی به شهادت رسید که بی ارتباط با مسأله فلسطین نبود.
نکته قابل تأمل در اینجا این است که چگونه فرماندهان و رهبران ارشد #مقاومت به این نتیجه رسیدند که چنین پرونده مهمی را به #جهاد، با وجود سن و سال کمی که داشت، واگذار و به وی اعتماد کنند.
اگر خوب به این سؤال بیاندیشیم، بدون شک به این واقعیت که #جهاد حقیقتا شخصیت بزرگی بود، پی خواهیم برد.
#جهاد مسئولیت فرماندهی یک گروه سه نفره را برعهده داشت که هر سه نفر آنها به #شهادت رسیدند؛ #شهید_دانیال، #شهید_کاظم و #شهید_ایهاب.
این جوانان نیز بین ۲۵ تا ۲۶ سال سن داشتند. همگی این جوانان از مهارت های بسیار فوق العاده ای برخوردار بودند. بنابراین، حتی گروهی هم که با وی کار می کردند، همچون وی، گروهی جوانان بودند.
به نقل از یکی از دوستان نزدیک #شهيدجهادعمادمغنيه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir