#سلام_امام_زمانم🤚
دلم نموده دوباره هوای حضرت مهدی
تمـام دار و ندارم فـدای حضرت مهدی
اگر کهدیده براهی بخوان دعایفرج را
ظهور او برساند، خدای حضرت مهدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج✨🕊
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
#انتخابات
باید شهیدانه زندگی کرد تا بتوان
توفیق شهادت را بدست آورد.
شهدا اگر الان بودن، هم در انتخابات شرکت میکردند و هم دیگران را به رای دادن توصیه میکردند.
#انتخاب_مردم
#مشارکت_حداکثری
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
31.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه ورود مقام معظم رهبری به حسینیه امام خمینی برای اخذ رأی 😍🥺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰🌺.🍃⊱
•
‧
مادرراهخداتاآخریننفسایستادیم!(:
#کلیپ🎥🌱
#حضرت_آقا❤
#شهیدجھادعمادمغنیه💛
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️برای شهیدان...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین توصیه آقا برای مرددین...
💢 رأی سفید
⁉️ سؤال:
رأی سفید و بی نام دادن، چه حکمی دارد؟ اگر به دلیل اینکه شناخت و تحقیقی برای انتخاب اصلح انجام نداده یا تحقیقِ کافی صورت گرفته ولی نتیجه ای نداشته است، دچار سردرگمی شود؛ چطور؟
✍️ پاسخ:
🔹 شرکت در انتخابات نظام جمهوری اسلامی برای افراد واجد شرایط، یک وظیفه شرعی، اسلامی و الهی بوده و واجب عینی است.
🔹 برای تشخیص فرد اصلح نیز می توان از کسانی که به لحاظ تعهد دینی و بصیرت انقلابی مورد اعتمادند، کمک گرفت و اگر شناخت و تحقیقی انجام نشده یا تحقیق، کافی بوده اما نتوانسته اصلح را بشناسد؛ عمل به اصل وظیفه رأی دادن، کفایت می کند.
📚 پی نوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله خامنه ای.
📎 #احکام_انتخابات
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۳۱
با این جنازهای که رو دستمون. مونده دیگه هیچکدوم حق انتخاب نداریم! این راهی رو که شروع کردیم باید تا تهش بریم!
دیگر از چهرهاش، از چشمانش و حتی از شنیدن صدایش #میترسیدم..
که با صورتم به پنجره پناه بردم و باران اشک از چشمانم روی شیشه میچکید.
در این ماشین هنوز عطر مردی میآمد
که #بیدریغ به ما محبت کرد..
و خونش هنوز مقابل چشمانم مانده بود که از هر دو چشمم به جای اشک خون میبارید.
در این #کشورغریب تنها سعد آشنایم بود و او هم دیگر قاتل جانم شده بود که دلم میخواست همینجا بمیرم.
پشت شیشه اشک، چشمم به جاده بود و #نمیدانستم مرا به کجا میکشد..
که ماشین را متوقف کرد و دوباره نیش صدایش گوشم را گزید
_پیاده شو!
از سکوتم سرش را چرخاند و دید دیگر از نازنین جنازه ای روی صندلی مانده..
که نگاهش را پرده ای از اشک گرفت و بی هیچ حرفی پیاده شد.
در را برایم باز کرد و من مثل کودکی که گم شده باشد، حتی لبهایم از ترس میلرزید.. و گریه نفسم را برده بود که #دل_سنگش برایم سوخت...
موهایم نامرتب از زیر شال سفیدی که دیشب سمیه به سرم پیچیده بود، بیرون زده..
و صورتم همه از درد و گریه در هم رفته بود که با هر دو دستش موهایم را زیر شال مرتب کرد..
و نه تنها دلش که از دیدن این حالم کلماتش هم میلرزید
_اگه میدونستم اینجوری میشه،هیچوقت تو رو نمیکشوندم اینجا، اما دیگه راه برگشت نداریم!
سپس با نگاهش ادامه مسیر را نشانم داد و گفت
_داریم نزدیک دمشق میشیم، باید از اینجا به بعد رو با تاکسی بریم. میترسم این ماشین گیرمون بندازه.
دستم را گرفت تا...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
کارگاه خویشتن داری 22.mp3
18.82M
#کارگاه_خویشتن_داری ۲۲
♨️ انسان، زندانیِ منِ بزرگ خود (عصبانیتها، خشونتها، تجاوزها) است!
که اگر این من بزرگ، در این دنیا شکسته و خرد نشود، میلیونها سال آخرتی ذره ذره تراشیده خواهد شد و این چیزی جز جهنم نیست.
▫️ خویشتن داری یعنی؛ مراقب باشیم، مَن درونمان، به غولی بی شاخ و دُم، تبدیل نشود!
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir