eitaa logo
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
271 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین : @ya_gadimalehsan جهت تبادل به ایدی زیر پیام دهید : @sarb_z_313. خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 تکبیرات افتتاحیه نماز ⁉️ سؤال: تکبیرات افتتاحیه نماز چند تاست و چگونه انجام می شود؟ ✍️ پاسخ: 🔹 مستحب است، شش تکبیر بر تکبیرةالاحرام افزوده شود ، یا قبل از تکبیرةالاحرام یا بعد از آن و یا برخی قبل و برخی دیگر بعد از آن و احتیاط مستحب آن است که همه را قبل از تکبیرةالاحرام بگوید و هفتمین را تکبیرةالاحرام قرار دهد. 📚 پی نوشت: بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله خامنه ای. .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
9.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 🎊ولادتِ دُردانه ارباب حضرتِ رقیه "س" در مبارک باد🎊 💐 .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
''بسم‌اللھ‌الذۍ‌خلق‌المہدے♥️''
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ نجوایی است،بر زبان ما! اما قلبمان، به ستون های دنیا،زنجیر شده است! دعایمان،بوی بی دردی می دهد؛ که به اجابت نمی رسد! 💐⃟🌤 .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
6.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این سخنرانی در دهۀ هفتاد،دولت هاشمی ایراد شده است که هنوز حاج احمد خمینی ره در قید حیات بوده است،حتما گوش کنید. هاشمی اولین رئیس جمهورِ بی نخست وزیر بود که همه کارۀ دولت بوده و کلید اشرافی گری را در تمام کشور نهادینه کرد و اولین تمرد علنی از رهبری و مخالفت با ساده زیستی روحانیت و شکاف طبقاتی را کلنگ زد و افتخار کرد و در جواب اعتراضات امام خامنه ای و سخنان ضد اشرافی گری مرحوم حاج احمد خمینی ره,گفت : دوران زندگی یقه چرکی ها گذشت و هاشمی رفسنجانی،رزمندگان سپاهی و ارتشی و بسیجیِ تازه از جبهه آمده را در خطبه های نماز جمعه،جلوی چشم سی میلیون ایرانی که اکثرا از نظر اقتصادی مستضعف و از نظر ایمانی مقتدر بودندجُلَنبُر( پاره پوش- کثیف و چِرکو) خواند و گفت:در دورۀ بازسازی کشور و رفتن بسمت رفاه، طبیعی است که عده ای (فقراء) زیر دست و پای چرخ های سازندگی و تورم لِه شوند. هاشمی ادبیات انقلابی و محروم گرایی امام و نظام اسلامی را در حوزۀ سیاست و اقتصاد به نفع ادبیات غرب عوض نمود که شرح آن در این مختصر نمی گنجد. همواره به جبهۀ واقعی ولایی متذکر شده ایم که ۱-خطِ نفاق هاشمی زنده است،تا این نهضت در رسیدن به ظهور زنده است ۲-در هر تحلیلی،خط انحرافی و ضد ولایی هاشمی را ترسیم کنید ۳-در هر فتنۀ داخلی ردپای فرزندان حقیقی هاشمی(اصلاح طلبان و کارگزاران) و در خارج،آمریکا را پیگیری کرده و به حکم جهاد،تبیین کنید ۴-در هر فتنه ای،خواص فتنه را،در احزاب جستجو کنید ۵-در هر فتنه،ساکتین حوزه و دانشگاه را در هر سطحی افشاء کنید بدانیم که، حفظ نظام اوجب واجبات است.
10.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•🖤🖇• مـا بچـہ‌هـاۍ‌ مـادࢪ پہلۅ شڪستہ‌ایـم💔🕊 🥀✨ 🌿(: .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۳۶ هم رو جاده دمشق درعا مسلط میشیم، هم جاده دمشق امان، هم جاده دمشق بیروت! کل دمشق و کاخ ریاست جمهوری و فرودگاه نظامی دمشق هم میره زیر آتیش ما و نفس حکومت رو میگیریم! دیگر از درد و ضعف به سختی نفس میکشیدم.. و او به اشکهایم شک کرده و میخواست زیر پای اعتقاداتم را بکشد که با نیشخندی دلم را محک زد _از اینجا با یه خمپاره میشه رو زد! اونوقت قیافه و دیدنیه! شبی که در تهران به بهانه مبارزه با دیکتاتوری با بنزین بازی میکرد، در ذهنش چه آتشی بوده... که مردم سوریه هنوز در تظاهرات و او در خیال خمپاره بود. به در ساختمان رسیدیم،.. با لگدی در فلزی را باز کرد و میدید نام زینبیه دوباره دلم را زیر و رو کرده که مستانه خندید و را به تمسخر گرفت _چرا راه دور بریم؟ شیعه ها تو همین شهر سُنی نشین داریا هم یه حرم دارن، اونو میکوبیم! نمیفهمیدم از کدام حرم حرف میزند،.. دیگر نفسی برایم نمانده بود که حتی کلماتش را به درستی نمیشنیدم و میان دستانش تمام تنم از ضعف میلرزید... وارد خانه که شدیم، روی کاناپه اتاق نشیمن از پا افتادم و نمیدانستم این اتاق من خواهد بود که از همان لحظه داریا بهشت سعد و جهنم من شد... را به رویم قفل کرد،.. میترسید آدم فروشی کنم که موبایلم را و روی اینهمه خشونت، از عشق کشید _نازنین من هر کاری میکنم برای مراقبت از تو میکنم! اینجا به زودی جنگ میشه، من نمیخوام تو این جنگ به تو صدمه ای بخوره، پس به من کن! طعم عشقش را... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
کارگاه خویشتن داری 27.mp3
14.49M
۲۷ ☄ کوچکترین فعل ما، که حرمت و تقدّس حریم شخصی افراد و امنیّت روانی آنان را خدشه‌دار کند، ظلم و تجاوز است، ولو یک نگاه... نگاه‌هایی پنهانی یا از جنس کنجکاوی و ارزیابی. خویشتنداری در نگاه را تمرین کنیم.. .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
''بسم‌اللھ‌الذۍ‌خلق‌المہدے♥️''
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🌤پس کی می آیی یوسف زهرا ߊ‌َܠܠّܣُــܩَّ ࡃَܥܼـِّـܠܙ ܠِࡐ‌َܠࡅِّ࡙ــܭَ ߊ‌ܠܦَ̇ــــܝ‌َܥܼܢ🌤 .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
✨ 💛جهاد مسئول یک پرونده بسیار حساس بود؛ «پرونده جولان اشغالی» و فرماندهی گروهی از اعضای مقاومت را در جولان عهده دار شده بود. هدف جهاد ایجاد یک فضایی از مقاومت در جولان اشغالی بود تا بدین ترتیب مقدمات آزادسازی این منطقه از تصرف صهیونیست‌ها فراهم شود. 💙البته افراد دیگری هم وی را در این مسیر همراهی می کردند. چنین جوانی با ۲۳ سال سن در نهایت در راهی به شهادت رسید که بی ارتباط با مسأله فلسطین نبود. نکته قابل تأمل در اینجا این است که چگونه فرماندهان و رهبران ارشد مقاومت به این نتیجه رسیدند که چنین پرونده مهمی را به جهاد، با وجود سن و سال کمی که داشت، واگذار و به وی اعتماد کنند. 💛اگر خوب به این سؤال بیاندیشیم، بدون شک به این واقعیت که جهاد حقیقتا شخصیت بزرگی بود، پی خواهیم برد. 💙جهاد مسئولیت فرماندهی یک گروه سه نفره را برعهده داشت که هر سه نفر آنها به شهادت رسیدند؛ شهید دانیال، شهید کاظم و شهید ایهاب. این جوانان نیز بین ۲۵ تا ۲۶ سال سن داشتند. همگی این جوانان از مهارت های بسیار فوق العاده ای برخوردار بودند. بنابراین، حتی گروهی هم که با وی کار می کردند، همچون وی، گروهی جوانان بودند. ادامه دارد .. 🌸°`🌿- .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۳۷ طعم عشقش را قبلاً چشیده.. و میدیدم از آن عشق جز آتشی باقی نمانده که دلم را میسوزاند.. دیگر برای من هم جز و هیچ حسی نمانده و ، وحشی گری اش شده بودم.. که میدانستم دست از پا خطا کنم🌸 مثل مصطفی🌸 مرا هم خواهد کشت. شش ماه زندانی این خانه شدم.. و از دنیا، تنها سعد را میدیدم و حرفی برای گفتن نمانده بود که او فقط از نقشه جنگ میگفت.. و من از غصه در این غربت ذره ذره آب میشدم... اجازه نمیداد حتی با همراهی اش از خانه خارج شوم،.. تماشای مناظر سبز داریا با حضور در کنار پنجره ممکن بود و بیشتر بودم که مرا تنها برای خود میطلبید.. و حتی اگر با شکایت میکردم دیوانه وار با هر چه به دستش میرسید، تنبیهم میکرد مبادا با سردی چشمانم کامش را تلخ کنم. داریا هر جمعه ضد حکومت اسدتظاهرات میشد،.. سعد تا نیمه شب به خانه برنمیگشت.. و و این خانه قاتل جانم شده بود که هر جمعه تا شب با تمام در و پنجره ها میجنگیدم.. بلکه راه فراری پیدا کنم.. و آخر حریف آهن و میله های مفتولی نمیشدم.. که دوباره در گرداب گریه فرو میرفتم... دلم دامن مادرم را میخواست،.. صبوری پدر.. و مهربانی بی منت برادرم که همیشه حمایتم میکردند.. و خبر نداشتند هزاران کیلومتر دورتر در چه بلایی دست و پا میزند.. و من هم سعد برایم چه خوابی دیده... که آخرین جمعه پریشان به خانه برگشت... اولین باران پاییز خیسش کرده.. و بیش از سرما تنش را لرزانده بود.. که در کاناپه فرو رفت و با لحنی گرفته صدایم زد... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir