eitaa logo
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
271 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین : @ya_gadimalehsan جهت تبادل به ایدی زیر پیام دهید : @sarb_z_313. خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
سفر پر ماجرا 31.mp3
7.64M
۳۱ ✔️سؤالات قبر رو نمیشه حفظ کرد! باید روی قلبت، ثبت شون کرده باشی! یعنی؛ باهاشون زندگی کرده باشی... 💢چیزی که در جانت نفوذ کرد؛ تا ابد با تو همراه خواهد بود👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بـایـد ڪمی خلوت کنم با حـال زارم مـن از هرآنچـه غـیــرِ تــــو،دلشــوره دارم باید کمی درخویشـتن آوار گردم تا تـــو بســازی هر چـه را در سـیـنـه دارم السلام‌علیڪ‌یاخلیفة‌الله‌فےارضھ.. 💕"
10.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"نفخر بأنّنا ثمرة أعمار فتحت عيناً على الجهاد بالاختيار والإخلاص وأغمضت عيناً على الشّهادة بالإرادة والعشق♥️" .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 برای کمربند چرم دو رو هم حرفی نزد . آخر سر خندید که «بهتر نبود خشکه حساب میکردی می دادم هیئت ؟»🙃 سرجلسه امتحان ، بچه ها با چشم و ابرو به من تبریک می گفتند . صبرشان نبود بیاییم بیرون تا ببینند با چه کسی ازدواج کرده ام ‌‌....‌ جیغی کشیدند ، شبیه همان جیغ خودم وقتی که خانم ابویی گفت :« محمد خانی آمده خواستگاری ات!» گفتند :«مارو دست انداختی ؟» هرچه قسم و آیه خوردم ، باورشان نشد . 😁 به من زنگ زد آمده نزدیک دانشگاه . پشت سرم آمدند که ببینند راست می گویم یا شوخی میکنم 😂 نزدیک در دانشگاه گفتم :« ایناها! باور کردین؟اون جا منتظرمه!» گفتند :« نه !تا سوار موتورش نشی ، باور نمی‌کنیم!» وقتی نشستم پشت موتورش پرسید : « این همه لشکر کشی برای چیه؟»🤔 همین طوری که به چشم های بابا قوری بچه ها می خندیدم ، گفتم :«اومدن ببینن واقعا تو شوهرمی یا نه!»😂 البته آن موتور تریل معروفش را نداشت . کلا آن موتور وقف هیئت بود . عاشق موتور سواری بودم ، ولی بلد نبودم چطور باید با حجاب کامل بشینم روی موتور خانم های هیئت یادم دادند😅 راستش تا قبل از ازدواج سوار نشده بودم . فقط چند بار با اصرار ، دایی ام مجبور شدم بشینم ترک موتور ، همین ... باهم رفتیم خانه دانشجویی اش در یک زیر زمینی که باور نمی کردی خانه دانشجویی باشد ، بیشتر به حسینه ای نقلی شبیه بود .. ولی از حق نگذریم ، خیلی کثیف بود آنقدر آنجا هیئت گرفته بودند و غذا پخته بودند که از درو دیوارش لکه و چرک می بارید.. تازه می گفت :«به خاطر تو اینجا رو تمیز کرده م!»😐 گوشه یکی از اتاق ها ، یک عالمه جوراب تلنبار شده بود... معلوم نبود کدام لنگه برای کدام است ، فکر کنم اشتراکی میپوشیدند اتاق ها پر بود از کتیبه های محرم و عکس شهدا . از این کارش خوشم می آمد ‌☺️ بابت شکل و شمایل و متن کارت عروسی ، خیلی پایین کرد . خیلی از کارت ها را دیدیم . پسندش نمی شد .. نهایتا رسید به یک جمله از حضرت آقا با دستخط خودشان...🍃 .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
از تو می‌پرسند: زیبایی را کجا می‌شود یافت؟ و آنها بگو: در چهره آنان‌که از خدا حیا می‌کنند...
سفر پر ماجرا 32.mp3
7.48M
۳۲ ✨هر چیزی رو که میخوای با خودت ببَری؛ باید همینجا،در درونت ریشه دارش کنی! ✔️محاله چیزی جزو باورت نباشه؛ و قلباً بهش یقین نداشته باشی و... بتونی با خودت بِبَریش .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
9.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ترکیه فقط آنتالیا نیست و... علویان ترکیه را هیئت عزاداران بانوان ترکيه ای زنان و دختران ترکيه ای را ملاحظه‌ فرمایید. ببینیم اجتماع وعزاداری زنان مسلمان ترکیه در ایام اسارت حضرت زینب سلام الله علیها 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنیای ما دیگر چیز با ارزشی ندارد، برای امید داشتن... که صبح‌ها به امیدش برخیزی... من تنها به امید سلام به شما هر روز صبح چشم باز میکنم.... السَّلامُ‌عَلَيْكَ‌يَاحُجَّةَ‌اللَّهِ‌فـٖے‌أَرْضِهِ... ؟